Skip to main content

 

آموک

ماجرای یک جنایت پست‌مدرن

منبع: https://www.newyorker.com/magazine/2008/02/11/true-crime

یادداشت کوتاه  حامد قدیری درباره‌ی نقش روایت‌ در ساختن «واقعیت».

فیلم Dark Crimes

فیلم‌های دیگر از گزار‌ش‌های نویسنده: The Lost City of Z  | The Old Man & the Gun

نویسنده: دیوید گرن | ترجمه: هدیه کعبی | روایت: علی بندری | تدوین: امید صدیق‌فر | پوستر: مجید آب‌پرور

موسیقی‌ها از: Adrian Von Zeigler

موسیقی تیتراژ: Raining YU

اسپانسرها:

کشمون:  لینک خرید

رژین: اینستاگرام رژین

اشتراک در خبرنامه پادکست

۱۳۸ دیدگاه

  • محمدعلی فلاح زاده گفت:

    فوق العاده بود.
    این اپیزودهای آخر واقعا سقف انتظاراتم و برآورده کردی. همه چیز عالیه. بهت حسودیم میشه علی بندری =)))

    • رضا محمودی گفت:

      سلام اقای علی بندری واقعا زیبا بود. مخصوصا اینکه شما اون رو تعریف کرده باشید.
      از عوامل هم تشکر می کنم.
      راستش اقای بندری یه چیزی خواستم بگم در مورد اون قسمت اخر . اون قسمت اشتراک پادکست.
      خواستم که حرفتون رو شدیداً تایید کنم .
      من رو دوستم با پادکست آشنا کرد
      هردومون قبلا سریال نگاه می کردیم.
      ولی یه چند وقتی ، وقتی بهش می گفتم چی نگاه کردی می گفت الان پادکست گوش می کنم . و واقعا حس خوبی نسبت به پادکست نداشتم که چیه مگه . فیلم که بهتره .
      ینی اگر پافشاری های اون نبود کاملا از کنارش رد می شدم
      ولی اون بالاخره منو مجاب کرد که حداقل امتحان کنم اونم با چه اپیزدی .
      روابط خونی.
      و الان این منم که دارم پادکست رو مخصوصاً چنل بی رو به بقیه پیشنهاد می کنم .
      و الان فهمیدم که بر خلاف فیلم و سریال، پادکست فقط به گوش نیاز داره نه به جای خوب نه به چشم نه به اسکرین بزرگ و نه به حجم اینترنت زیاد
      من خودم وقتی دارم پیاده روی می کنم گوش می کنم و پادکست می تونه مراد دل مغازه دار ها باشه مخصوصا اونا که توی مغازشون تلویزیون ندارن و به جای اینستاگرام وقتشون رو پر کنه .
      ببخشید که اینقدر پر حرفی کردم .
      مرسی.

      • ایمان گفت:

        آقای محمودی
        کاملا با شما موافقم – ضمنا از ایده شما که مغازه دارها هم می تونن پادکست گوش کنن به جای وقت گذراندن در اینستاگرام بسیار خوشم آمد
        من یک شغل در یک شهر دور پیدا کردم و هر هفته رفت و آمد داشتم و وقت زیادی را در قطار و ماشین و مینی بوس بودم تا اینکه موضوع را به برادرم گفتم (ایشان در امریکا زندگی می کند) ایشان هم چنل بی را به من معرفی کرد و یک اپیزود برایم ایمیل کرد (یونا بامبر)
        من معتاد به چنل بی شدم و الان حداقل به ۲۰ نفر معرفی کرده ام و از این تعداد، ۴ نفر معتاد به چنل بی و بعضا بی پلاس شده اند (تجربه من نشان داده که بیشتر اشخاص درس خوان، اهل مطالعه، با تفکر باز و تنها، با پادکست های چنل بی حال می کنند)

  • نسیم گفت:

    با سلام
    در مورد انتشار اپیزود جدید اینبار تو اینستاگرام اطلاع رسانی نشده. چرا؟

  • آرین دخت گفت:

    عالی!!!! مثه همیشه.معتادم کردی بندری!
    ترافیک دیگه بدد که نیست هیچی , خیلیم خوووبه وقتی داری پادکست گوش میکنی!

  • دزیره گفت:

    وای خیلی بی مزه بود ایندفعه
    علی بندر ننه چیزای هیجانی دربیار مث برادرای منندز یا جیپسی رز!

  • بهناز گفت:

    مثل همیشه عالی بود… پادکستاتون باعث میشه خیلی از کارای ناخوشایند روزمره برامون راحت تر بگذره… مرسی.
    امیدوارم پایدار باشین?

  • الهام گفت:

    فوق العاده بود اونقدر که دوست نداشتم تموم بشه، ممنونم.

  • هنوز گوش نکردم.الان دیدم.شوک شدم…این انتظار برای هر اپیزود جدید واقعا کشنده س…

  • Mohsen گفت:

    سلام و احترام علی آقای عزیز ( و صد البته سلام و احترام خدمت اون هم تیمی های علی آقا که اگه نبودن اقای بندری هم نبود)
    علی خان والا شخصا علاقه زیادی به نحوه ی روایتت دارم و کار به جایی کشیده که معمولا با دو تا از دوستام با هم گوش میدیم پادکست هارو .
    ولی نمیدونم چرا وسط های قصه خوابمون میگیره . جدی میگم علی آقا . قصد جسارت نیست ولی جالب این که دسته جمعی هم خوابمون میگیره!
    گفتم شاید خواسته باشی بعضی موقع ها وسط داستان ی داد بزنی ما از خواب بیدار شیم
    در کل دم خودت و تیمت گرم داداش
    ایول به همتووووووووووووون

    • مهناز گفت:

      سلام
      من مهناز هستم
      الان تازه دو روزه که با پادکست آشنا شدم
      البته بخاطر مشغله زیادی که دارم خیلی وقته که نتونستم کتاب بخونم ولی خیلی خیلی تشکر می کنم از علی آقای عزیز که با صدای آرامش بخشش هم آدم رو مجذوب میکنه و هم بقول شما خوابم میگیره و من موقع کار کردن سر کارم این داستانها رو گوش میدم
      خیلی ممنون که با صداتون باعث شدین من حس کنم که از دنیای کتاب عقب نموندم و دارم کتابی رو می شنوم.

    • احسان گفت:

      سلام اره دقیقا من عادت دارم شبا دراز می کشم گوش کنم ولی یه لحظه به خودم میام میبینم یک ساعت گذشته ولی من خواب بودم پادکست هم برا خودش حرف میزد روز بعد کلی پادکست رو میارم عقب تا بفهمم تا کجا گوش دادم اصلا یه معضلی شده تو جاده هم با خانمم وقتی گوش میدیم یکم که میگزره نگاه می کنم به خانمم یه چیزی بهش بگم میبینم خوابه میگه صدای علی بندری خواب اوره،مسئولین لطفا رسیدگی کنند?☺️

    • پیمان گفت:

      اینقدر این پادکست جذاب بود که خواب رو از چشمای آدم می دزده
      واقعا تعجب میکنم شما چجوری وسط همچین ماجرایی میتونید بخوابید
      من تا ۴ صبح گوش میدادم
      بعد که تمام شد ذهنم همش درگیر این ماجرا بود
      تا صبح اصلا دیگه خوابم نبرد
      معرکه بود

  • مسعود گفت:

    سلام علی آقای بندری عزیز
    ممنون از کار خوبتون
    فکر میکنم کلمه رمان که در این قسمت چندین بار تکرار شد باید بدون تشدید تلفظ بشه. رمان، بدون تشدید میم، از زبان فرانسه اومده و به معنی داستان بلنده در حالیکه با تشدید بیشتر این کلمه در زبان عربی به معنی انار رو به ذهن میاره.
    این قسمت رو با چند تا از دوستان در مسیر ویکتوریا به ونکوور گوش کردیم و لذت بردیم.

  • Hannah گفت:

    خیلی خوبید شما ولی نمیدونم چرا وسطاش خوابم میگیره??‍♀️??‍♀️

    • میشا گفت:

      خیلی جالبه. من فکر می کردم فقط خودم این طوری ام. ولی یکی دو تا از دوستان دیگه م هم بهم گفتن خوابشون می بره. من فکر می کنم صدای آقای بندری بسیار آرامش بخشه.

    • علی گفت:

      واقعا این مشدد خوندن «میم» کلمه «رمان» من رو هم خیلی اذیت کرد. می خواستم بنویسم که دیدم شما هم نوشتین

      • میلاد گفت:

        شاید به خاطر این باشه که ذهن ما شرطی شده و وقتی کس دیگری داستان می گه خوابمون می بره به ویژه که در کودکی موقع خواب برامون داستان تعریف می کردند. من که به رژین نرسیده خوابم برد 🙂

  • میشا گفت:

    خیلی کارتون خوبه. راوی عالیه و از اون بهتر خانم کعبی، مترجمتونه که این همه روان کار می کنه. خسته نباشین می گم خدمتشون. شما عالی این خانوم

  • سونیا گفت:

    عالی بووووووووود?????
    و اینکه دوستان درست میگن ۹۰ درصد کسایی که دیدم پادکستاتونو گوش میکنن گفتن خوابشون میبره منم اصولا خوابم میبره

    • Roya گفت:

      سلام.ممنون از کار زیباتون.منم دقیقا به نصف نرسیده اکثر اپیزودهارو خوابم میبره و وقتی بیدار شدم باید برگردم ببینم تا کجا تو بیداری گوش کردم…در حال عادی کلی طول میکشه منِ بی خواب بتونم بخوابم…الان میبینم بقیه دوستان هم همینطورن.شاید به قولی تداعی همون قصه گویی های کودکی باشه

  • بهزاد گفت:

    خیلی عالی بود خسته نباشید . من که واقعا جذب شد خود کتاب آموک رو بخونم . حیف که به آمازون دسترسی ندارم 🙁 .

    • پیمان گفت:

      سلام آقا بهزاد
      من هم مثل شما خیلی علاقه مند به خوندن کتاب شدم
      خیلی هم دنبال کتاب آموک گشتم ولی متاسفانه نتونستم پیدا کنم
      لطفا اگه پیدا کردی، آدرس بده
      ممنون

      • پارسا گفت:

        برا من هم خیلی جذاب بود و برام جالب شد که کتاب رو یه نگاهی بندازم، ولی باید توجه کنیم، همونطور که تو پادکست هم اشاره شد کتاب بسیار آزاردهنده است و حتی خود کریستین بالا هم اذعان داشته که قصدش اذیت کردن بوده.

  • مژگان گفت:

    مرسی بابت کل اپیزودهایی که اینقد خوبه.
    منم با اونایی که میگن خوابمون میگیره موافقم.من اولین بار تو جاده گوش میدادم، گفتم شاید تاثیر شب و جاده س. سرکار گوش دادم دیدم نه وسطاش مغزم به خواب متمایل میشه :)) حتی من چندبار که با بعضی از دوستام صحبت میکردم میگفتن داستانهای جالبیه ولی مدل روایت شدنش باعث میشه گوش کردن براشون سخت بشه و نیان سراغش.
    یه دادی
    هواری
    موزیک بلندی
    ولی کلا و در مجموع عالی و لذت بخش.

  • عدی گفت:

    من معمولا تو جاده و تو ماشین گوش میدم، در زمان گوش دادن کلا درگیر میشم با موضوع و اصلا خوابم نمیبره
    ولی اگر خسته باشم و در زمان استراحت خواب سراغم میاد
    ولی بییار خوب و عالی و لذت بخشه
    حتی یادمه یکی از اپیسود ها رو صبح که داشتم میرفتم سر کار گوش میدادم اینقدر خوب بود که زدم کنار و تا آخر گوش کردم ساعت ۱۰ رفتم سر کار ?

  • عدی گفت:

    ممنون از علی بندری وگروه خوبشون که زحمت میکشن

  • سهیل گفت:

    انتخاب موسیقی خیلی عالی بود تو این اپیزود… منم مشکل خواب آلودگی وسط داستان رو دارم و متوجه شدم به این دلیله که در زمان نامناسبی گوش میدم. جدیدا در حین کار کردن گوش میدم و خیلی هم لذت میبرم و خوابم نمیگیره. قبلا همیشه شب موقع خواب گوش میدادم.
    خیلی برام جالبه که اکثر این آدمایی که جنایت های هولناکی رو مرتکب میشن، یه پیشینه فکری یا فلسفی قوی دارن که باعث میشه اونقدر هدف براشون بزرگ بشه که نسبت به اون کاری که انجام میدن کور بشن.

    مرسی از همه تیم تهیه این پادکستها

  • همایون گفت:

    آهنگ شروع و پایان خیلی خوبه
    در کل توی تموم پادکست‌هایی که گوش می‌دم از تکرار آهنگ شروع لذت می‌برم چون مثل یه تم توی ذهنت هک می‌شه و با شنیدنش تورو یاد حسی که با شنیدن قسمت‌های قبل داشتی می‌ندازه و بهت یادآوری می‌کنه که اون حس دوباره قراره برگرده. مثل کاور پادکست می‌مونه دیگه، امضای پادکسته، این صوت رو هرجا بشنوم ذهنم می‌گه دینگ دینگ چنل بی.

  • حامد لوا گفت:

    من تا جایی پیش رفتم که برای دوستام میذارم و باهاشون یک بار دیگه گوش میدم اپیزودها رو، دمت گرم

  • بهرام گفت:

    سلام
    من هنوز این اپیزود رو گوش ندادم ولی مطمئنم عالی خواهی بود مثل بقیه قسمت ها
    خواستم تشکر کنم بابت پادکست خوبتون و خسته نباشید بگم
    ممنون چنل بی
    ممنون چنل بی پلاس

  • امیرحسین جوکر گفت:

    با سلام و خداقوت بابت کارهای عالی و حرفه ای شما و تیمتون آقای بندری
    توی زیبا و بی نقص بودن نحوه ی روایت شما و تزریق جزئیات به داستان در زمان مناسب و در کل تولید یک پادکست فوق العاده شکی نیست.
    اما این داستان اولا که خودش باگ داشت و اینکه هیچ چیز اثبات نشده است و معلوم نیست چه چیز واقعیت هست و نیست و متاسفانه مدارک هم کامل نیست که درکل باعث میشه داستان که تموم میشه ما چیزی دستگیرمون نشده باشه
    متاسفانه یا خوشبختانه؛من بعداز گوش دادن به پادکستهای ۱_سیلک رود و ۲_یونابامبر ،هیچ پادکستی اونجور که باید و شاید بهم نمیچسبه
    اگر اون سبک داستانها رو کار کنید که یک روایت روی یک روند مشخص جلو میره و فکت ها و اسناد و … مشخصه به شخصه من بیشتر لذت میبرم
    بازهم سپاس

  • مجتبی گفت:

    سلام علی جان
    خسته نباشید، هم شما و هم تیم خوبتون
    داستان، روایت، پرداخت و بقیه ی چیزها مثل اکثر اپیزودها عالی بود.
    از اون داستان هایی هست که مطمئنم تا مدت ها باهاش درگیرم.
    داستان «روابط خونی» حداقل هفته ای یکی، دوبار میاد تو ذهنم، هیچ مطلب تکمیلی نیومده درموردش؟؟
    درضمن وقتی می‌شنوم، خوابم نمیگیره که هیچ، احساس میکنم باید بیشتر بیدار بمونم و به موضوع ها فکر کنم.

  • سعید قاسمی گفت:

    اگرچه ذهنم خیلی دوست داره که مطمئن باشه قاتل داریوش “کریس بالا” هست و پرونده قصه رو ببنده! ولی اون حجم زیاد باور به بی گناه بودن خودش، حتی زمانی که توی زندان دیوید گرن میره دیدنش واسم جالبه!
    چی میشه که یه آدم میتونه یه همچین دیدگاه و باوری نسبت به خودش پیدا کنه و با اون همه دلیل و مدرک و شواهدی که به زندان فرستادتش مقابله کنه و همچنان سفسته کنه و از واقعیت اتفاق افتاده دور نگه داره خودش و ذهنش رو و انقدر خوب و محکم تظاهر به بی گناه بودن کنه پیش خودش و دیگران! (البته با فرض یقین به قاتل بودنش). من فکر میکنم توی همچین شرایطی واقعیتی که اتفاق افتاده ذهن رو مسموم میکنه و مثل خوره میوفته به جونش تا زمانی که بیانش کنه و آروم و سبک بشه. که البته شتاب دهنده ی این خوره یکم حس پشیمونیه که توی خط آخر آموک ردش هست “حسادت کور” !!!

    خیلی مچکرم از علی خان بندی و تیم خفنشون
    و خیلی زییییاد خوشحالم بابت حضور حامد قدیری توی این بحث

  • محمد علی صالحی رام گفت:

    سلام بچه ها
    واقعا کارتون عالیه.
    من کارمند نظام مهندسی ساختمان استان تهران هستم.
    اینجا تو اداره ، بالای پنجاه نفر ، پیگیر اپیزودهای شما هستند .
    خطاب به علی بندری :
    علی جان ، دمت گرم داداش . اجرا و صدات عالیه، عالی .
    مطالب انتخابیتون فوق العاده هستش.
    فقط بدونید که ، ادمهایی که به شما گوش می کنن ، بسیار بیشتر از امارها و عددهایی هست که شما براورد می کنید.
    دوستتون دارم بچه ها و صمیمانه براتون ارزوی موفقیت می کنم.
    اگر زمانی ، در نظام مهندسی ، شهرداری تهران ، اداره ثبت املاک و اسناد تهران ، کاری داشتین ، خوشحال می شم که کمک کنم.
    شاید اینجوری بتونم از شما تشکر کنم.
    سپاس فراوان دوستان.

  • name گفت:

    خود کتاب رو از کجا میشه پیدا کرد؟ کل اینترنت رو گشتم چیزی پیدا نکردم. حتی تو آمازون هم نبود. لینک دانلودشو کسی از دوستان داره؟

  • مونالیزا گفت:

    سلام و خسته نباشید به تیم عالی و حرفه ای چنل بی
    این اپیزود هم از اون اپیزودهای جذاب و پر کشش بود واقعا ممنون
    من چند تا نکته میخواستم بگم البته حتما خودتون بعد از تموم شدن کار فهمیدینش
    یکی اینکه کلمه رمان با تشدید یه لغت عربیه و رمان بدون تشدید به معنای داستان بلنده که فک کنم از کلمه رومنس میاد
    دوم اینکه جایی از داستان میگید بریم و دمی به خمره بزنیم ( با ضمه روی حرف دال و بر وزن گم) که البته درست نیست اصلش دمی به خمره زدنه ( با فتحه روی حرف دال بر وزن کم) یعنی همون لبی تر کردن
    در اپیزود قبلی هم روز قبل از سرقت رو میگید سه شنبه و روز سرقت رو میگید جمعه، که فکر میکنم اشتباه در ترجمه کلمه ی Thursday بوده
    من با شنیدن اپیزودها نه تنها خوابم نمیگیره بلکه خیلی هم دقیق گوش میدم
    ازتون واقعا ممنونم

  • محمد گفت:

    من هم باید بگم پادکست رو قبل خواب و برای تسریع در عمر خواب گوش میدم و اصولا چند روز طول میکشه تموم شه.ولی واقع لذت بخشه

  • ریحانه گفت:

    این پادکست از همه اون قبلی هابهتر بود.. اینکه بحث ویتگنشتاینی جلو میرفت خیلی خوب بود:)
    واقعا دلم میخواد کتاب این فرد را بخونم . به نظرم ی کارهایی در مورد مرزهای زیبایی شناسی که خودش گفته انجام داده:)

  • م ح گفت:

    سلام بر جناب بندری عزیز
    من از طریق دوستان دوران راهنمایی ام در ایران با پادکست شما آشنا شدم .ما گروهی در تمام جای دنیا (سوئد-ایران-استرالیا-کانادا-فرانسه-امریکا)ورزش می کنیم و هنگام پیاده روی پادکست شما رو گوش میدیم..مدیر ورزشی مون خانم مهندسی هست که هم ورزش های ما رو ارزیابی می کنه و هم هفتگی پادکست های شما رو گوش میدیم و همگی تو واتس اپ در مورد اپیزودهای شما بحث می کنیم
    بسیار بسیار عالی -تون صداتون عالیه-گوینده حاذق هستین-سرعت کلام تون هم عالیه-خواستم بدین وسیله از خودتون و تیم تون و پشتکارتون تشکر کنم.
    خدا قوت??

  • میلاد گفت:

    علی آقای بندری سلام

    تم جنایت و معمایی جذابه ، البته آموزنده بودن محتوا هم مهمه. به نظرم جذابیت و آموزندگی در کنار هم خیلی ترکیب خوبی می سازه که اوجش توی اپیزود هایی مثل مرکل بود …

  • fuzz گفت:

    خیییلی این اپیزود خوب بود، خیلیی! واقعا ذهن مریضی داشت این کریستین بالا (که هی منو یاد کریستین بِیل میندازه?) خیلی دوست دارم بالاخره نتیجه قطعی پرونده مشخص بشه، ولی خودم حس میکنم واقعا این ارتباطه درسته و اگه اون اسم مشترک توی سایت حراجی نبود، شاید هیچوقت هیچکس متوجه این قضیه نمیشد، و قشنگگ از همون اشتباهات راسکولنیکفی بود!
    خسته نباشید علی بندری و بقیه هم تیمی ها. کارتون خیلی درسته. نوع روایت، موضوعها، صدای راوی، موسیقی، و همههه چی عالیه. فعلا هیچ پادکست فارسی دیگه ای رو به این اندازه دوست ندارم و دلیل اصلیش هم صدا و ادبیات راویه. دمتون گرم

  • سعید گفت:

    تشکر از همه ی تیم چنل بی.اصلن علت التیاد من به چنل بی خواب اور بودنشه. باید بی خوابی کشیده باشی که بدونی چه نعمتیه.بعدش با صدا و موسیقی و داستانش میری تو خواب خوابشو میبینی اصلن یه چیزیه.خیلی خوبه بابا

  • کوشا گفت:

    علی آقا شما که اینقدر خوبی آخه رُمـــّـــان چرا؟:))

  • ص ک گفت:

    سلام و ممنون از علی بندری و تیم خوب چنل بی…
    واقعا عالی بود…
    لذت بردم از تکنیک روایت داستان

  • نغمه گفت:

    سلام و سپاس از روایت های جالب و خوبتون و لحن بسیار عالی آقای بندری
    یه نکته‌ای هست که من مدتیه میخواستم براتون بنویسم لحن آقای بندری بسیار خوبه ولی یه قهرمان داخل لحنشونه و بگونه‌ای هست که فرقی نداره روایت از چه شخصیتی باشه (قاتل یا دزد، دونده، بنیان‌گذار یک مکتب، نابغه و … ) شنونده پادکست این افراد رو بعنوان قهرمان داستان میبینه و تقریبا همه رو یکسان
    نمیدونم هم راه تمایز بین احساسات ایجاد شده چیه اما خواستم بهتون اطلاع بدم

  • شاهو گفت:

    سلام. با سپاس از حکایتهای شنیدنی و کم نظیرتان.
    یک مورد کوچک . در منابع فارسی جنبش کارگری که بر ضد حکومت لهستان از اوایل دهه هشتاد میلادی از بندر گدانسک به رهبری لخ والسا به پا خاست به« جنبش همبستگی» و اتحادیه کارگری‌اش به «اتحادیه همبستگی» معروف است و اینگونه ضبط شده است که در متن پادکست واژه دیگری استفاده‌شده‌استکه اگر چه افاده معنا می‌کند اما ممکن است به عنوان اسم خاص گمراه‌کننده باشد
    با تشکر

  • بهاره پ گفت:

    سلام آقای بندری
    من تقریبا همه اپیزودای چنل بی رو گوش دادم، بعضا بعضیا رو چندین بار. این اپیزود خیلی خیلی برام جالب بود.
    این اپیزودای داستانی برای من خیلی جذابن و جذاب‌تر از بی پلاس. بی پلاس دو سه تاشو دوست داشتم که تاریخی بودن، بعدیا که موضوعاتشون موفقیت بود برای من تکراری و حوصله سر بر بود.
    خواستم ازتون بابت اینکه ما رو سرگرم می‌کنید تشکر کنم.
    خدا قوت می‌گم به شما و همه همکاراتون.

  • محمد گفت:

    سلام من محمد هستم تقریبا تمام قسمت های شما را به غیر از یکی دو ماجرا گوش دادم
    دو سه مورد هست که فکر میکنم خیلی کمک میکنه به بهبود روند کار
    ۱-موسیقی متن خیلی مهمه در واقع هم کمک میکنه به شنونده گه خسته نشه و ذهنش را برای ادامه ماجرا اماده کنه لطفا از موسیقی Secret Garden و این چنین موسقیقی های ارامبخش استفاده نکنید چون باعث میشه حس ماجراجویی داستان از بین بره.همچنین به نظرم بهتره خیلی از جاها که حساسیت خاصی داره از افکت های صوتی استفاده کنید یا مثلا خیلی جاها میشه تا چند ثانیه قبل از قطع شدن صدای شما و شروع موسقی و دوباره بازگشتن صدا زیر صدا موسیقی اجرا بشه همچنین موسیقی یک ماجرا حداقل از نوع سبک که بهتره راک سافت باشه یک دست باشه هر قسمت یک نوع نباشه
    ۲-لطفا شخصیت های داستان را اصلا قضاوت نکنید بعضی اوقات با خنده های ریز یا صحبت ها شخصیت های داستان حتی اگر بد هستن و مطمنید بد هستن صرفا فقط اون را روایت کنید نقد شخصیت یا حداقل رفتاری که باعث بشه من دیدی نسبت به شخصیت پیدا کنم باعث میشه کنجکاوی برای یافتن اینکه طرف واقعا چه شخصیت داشته از بین بره.داستان نباید اصلا لو داده بشه اصلا نباید گفته بشه که شخصیت ایا خوب هست یا نه قشنگی این نوع حالت احساس کنجکاوی شدید هست همیطورکه کلا ماهیت این پادکست کنجکاو کردن افراد هستش
    ۳-داستان را توی اوج و جاییی که یک چیزی برای یافتن شنوده دنبالش هست با موسیقی استراحت بدین تا شنوده توی این زمان با ذهنش درگیر بشه و بتونه حدس بزنه داستان را.
    من خودم طرفدار سیلک روید هستم و فکر میکنم روال شخصیت راس باعث شد درگیرش بشم من حس میکنم اگه یک اماری بگیرین مستر مایند و سیلک روید درصدرباشن و این یعنی شخصیت های این تیپی افراد باهوش و با رفتارهای خاص بیشتر مورد علاقه هست ممنون میشم بگین مخالف حرف من هستین یا نه

  • مهدیار گفت:

    در کل این اپیزود کلمه رمان رو با تشدید ادا میکردین که غلط بود. اون چیزی که شما میگفتین(رمّان)، در عربی به معنی اناره.
    واژه رمان از زبان فرانسه (roman) وارد فارسی شده.
    خیلی با آموک حال کردم.عالی بود.

  • مهدیار گفت:

    درباره شروع متفاوت این اپیزود هم یادم رفت بگم. جذابیت کار رو خیلی بیشتر کرد.

  • دانیال گفت:

    سلام، این اپیزود خیلی خوب بود! ممنون از تیمتون و روایت عالی داستان.

    اما باید بگم جدا از تشکر، اسپانسرتون – روژین – باعث شد کامنت بذارم. هفت هشت سال پیچ که دانشجو بودم و خوابگاهی،‌ واقعا “نجات‌بخش” بود 🙂
    نمیدونم اصلا #روژین اینجا رو میخونه یا نه،‌ ولی خیلی با حالید!

    #کشمون هم خییییلی ایده‌ی خوبی بود!! واقعا خوشم اومد از سایتش. کلی ذوق کردم!‌ یه عکس از کشاورز و نوع نوشتار یه کلمه “مَمَّرِّضا”، می‌ارزه یه هزار تا فروشگاه که بهترین نقطه‌ی شهرن و تنگ‌تنگ سرگل زعفرون رو زیر لامپ هالوژن گذاشتن یا چای زعفرون تعارفت میکنن و از قرض و اسپری زعفرون واست میگن!

  • بهناز گفت:

    خیلی خوب بود. کلا روایت اتفاقات جنایی هیجان انگیزه و البته با صدای علی بندری که عالی میشه

  • احسان گفت:

    عالی بود . نحوه گفتن شما باعث میشد جذاب تر شه . ????

  • AA گفت:

    آقا خیلی خوب و جالب بود ولی چند تا نکته:
    ای کاش ابعاد فلسفی رو پر رنگ تر و با جزئیات بیشتری توضیح میدادین. یا مثلا از یک روانشناس یا مطلب مرتبطی برای عمیق تر شدن در ابعاد روانشناختی ماجرا استفاده میکردین.
    ته داستان یه کم زود لو میره، قدیما جونمون بالا میومد تا بفهمیم تهش چی میشه. از وسطای اپیزود تقریبا ته داستان معلوم شد، ولی کماکان منتظر یک دلیل خوب و جالب برای این قتل بودم که خیلی دلایل جذاب و قانع کننده ای وجود نداشت.
    پرداختن به شخصیت های جانبی عالی بود.
    سرعت بسیار متناسب و تنظیم شده برای روایت داستان. قشنگ روی ۱x گذاشتین. فوق العاده است.

  • عرفان گفت:

    Krystian Bala – The Novel Killer – Crime Documentary

    https://www.dailymotion.com/video/x2e8vcz

  • مهریار گفت:

    ‏‎واقعا بهتون صمیمانه تبریک میگم، من بعد از شنیدن این قسمت پادکستتون مجبور شدم فیلم ‎#dark_crime رو ببینم, و عجب فیلم مزخرفی بود. لذت شنیدن پادکست شما بسیار دلنشین بود.خیلی داستان را زیبا تعریف میکنید ، ‎#jim_carrey نتونست مثل شما باشه?

  • علی امجدی گفت:

    خوب بود منتها زیاد میپردازین به جزئیات جوری که که یه وقتا از سیر اصلی داستان دور میشیم.البته نظر شخصی منه شاید واسه بقیه اینجوری نباشه.در کل راضیم ازتون.دمتون گرم

  • آلبرت امجدی گفت:

    خوب بود منتها زیاد میپردازین به جزئیات جوری که که یه وقتا از سیر اصلی داستان دور میشیم.البته نظر شخصی منه شاید واسه بقیه اینجوری نباشه.در کل راضیم ازتون.دمتون گرم

  • ه گفت:

    با سلام
    با اینکه هیچ کس اون رو حین ارتکاب جرم ندیده ولی نمیشه تماس ها رو نادیده گرفت و مشخصه که اون فضایی که از دستگیری خودش توسط پلیس توصیف کرده کاریه که خودش دستورش رو داده با داریوش انجام بشه. سه نفر گرفتنش و بعد بردنش جایی چند روز بهش غذا ندادن( مثل داریوش که روده‌اش خالی بود) و بعد هم کشتنش .
    جالب بود.

  • نوید پ گفت:

    داستان پر کشش و جذابی بود.
    یه نکته‌ای که هست اینه که گزارش آقای دیوید گرن که شما از اون برای روایت داستان استفاده کردید سال ۲۰۰۸ منتشر شده و بعد از اینکه گفتید دادگاه حکم به آزادی کریستین بالا داده، من همش منتظر بودم خود تیم چنل بی یه آپدیتی از وضعیت فعلی کریستین بالا بعد از ۱۰ سال بده که متاسفانه همچین چیزی رخ نداد و پادکست تموم شد.
    ولی جز اپیزودهای خوب بود. ممنون

  • Sarah گفت:

    شنوندگان عزیز توجه فرمایید،
    جناب علی بندری میرزا قاسمی دوست ندارد! چطور ممکنه آخه؟!

  • یاسین گفت:

    واقعا خسته نباشید شما، علی بندری و بقیه‌ی دوستان.
    من هی وسط این اپیزود این به ذهنم می‌رسید و ندیدم جایی بگیدش، چون میشه گفت به ذهن هرکسی میرسه احتمالا.
    اینکه شاید کسی آموک رو خونده و خواسته شبیه این قضیه پیش بره و تقصیرو بندازه گردن بالا، که البته جریان گوشی و کتاب کمی مشکوکه که باز میشه رسید به یه آدم نزدیک به بالا که خواسته این کارو بندازه گردن کریستین بالا و الخ

  • farnaz گفت:

    این دیوید گرند خیلی خفنه رو چه داستانای باحالی کار میکنه
    و اما شما علی بندری خیلی خفن تری چطور میشه انقد راوی خوب باشه
    به قول خودت برگام ریخت
    چقد ممنوننم ازتون چه لدت زیبایی وارد زندگی ما کردید♥

  • s majid گفت:

    خوب تعریف میکنی علی بندری عزیز و بزرگوار خووووب!
    بزرگوارو خوب میای 😀

  • احسان گفت:

    داستان‌های جنایی بذار فقط?

  • zahra گفت:

    این اپیزود و اپیزود من کشته خواهم شد خیلی خفن بودن واقعا 🙂 کلا جنایی طور خیلی جذابه و کشش داره حسابی
    ممنون از شما و تیم خفن چنلB . کیف میکنیم حسابی با پادکست هاتون

  • ساناز گفت:

    این قسمت واقعا عالی بود من واقعا لذت بردم. ممنونم از تلاش شما و گروه خوبتون.

  • زهره فرمانی گفت:

    با تقدیم سلام و احترام،
    قصه فوق العاده زیبا بود. کار راوی عالی بود. فقط دو تا نکته: یک اینکه “رُمان” صحیح است بدون تشدید روی هیچ کدوم از حروف. دو اینکه راوی فرمودن “دُمی به خمره زدن”! در صورتی که “دَمی به خمره زدن، دَمی به مِی زدن” صحیح است.
    فقط در جهت بهبود کیفی کارتون لازم دونستم این نکات رو بگم.
    با آرزوی موفقیت بیشتر

  • مهدی گفت:

    ممنون از شما
    اخرش شبیه فیلمای اصغر فرهادی تموم شد به نظرم
    گفتین حکم دادگاه اول لغو شد ولی ازاد هم نشد و تمام
    من برام سوال شد که از اون زمان دادگاه بعدی انجام نشده که توضیحی ازش ندادین

  • علیرضا گفت:

    علی عالی هستی صدات خیلی دلنشینه، تا زمانی که پادکست درست کنی من همیشه شنوندش هستم

  • صدف گفت:

    واای خیلی خوبه من اصولا دوست ندارم کتاب صوتی یا کلا اینجوری ولی به نظرم عالیه منم با قسمت خوابش موافقم و خیلی هم خوشحالم بابت این قضیه چون مشکل خواب دارم ولی نحوه بیان و داستان انقدر شیرین هست که حتما تموم کنم داستانو
    تورو خدا داد بیداد نکنین:))

  • غزاله گفت:

    خیلی لذت بردم واقعا دمتون گرمم
    بنظرم وقتی ادم یه کار پرفکت میکنه دلش میخاد به بقیه نشونش بده و تشویق بشه حالا اگه اون کاره قتل باشه و پشتشم یه شکلی از فلسفه سرایی باشه که ادم به اون کار افتخار کنه و نتونه کارشو جار بزنه یه هم چین حرکتی مث رمان نوشتن که هم اون کارو تعریف کنه هم فلسفشو و مخاطبشو با ذهن خودش همراه کنه و در عین حال چنتا کد هم بزاره مث اون چاقویی که ت حراجی فروخت کار خیلی خفن و نبوغ آمیزیه

    واقعا ممنون این پادکست های جذابتونم❤️

  • Azi گفت:

    هیجان زده شدم.
    دوست داشتم ببینم ادامه چ اتفاقی میوفته …

  • مریم گفت:

    خیلی خوب بود اپیزودهای جنایی جذاب ترن

  • حسن گفت:

    طبق گفته ویکیپدیا ۲۵ سال حکم گرفته. آخر داستان رو باید کامل‌تر روایت می‌کردین یا ویکی‌پدیا اشتباه می‌گه!

  • پوریا گفت:

    با تشکر از تیم خوب کانال بی
    یه نکته این اپیزود داشت که خیلی منو اذیت می‌کرد، اونم اسپویل داستان جنایات و مکافت بود. شاید شما بگین خب از زمان انتشار کتاب خیلی گذشته ولی خب از شانس ید من جز کتابهایی بود که قرار بود تو آینده نزدیک بخونم!

    بازم ممنون

  • مهناز گفت:

    راستی این اپیزود دیگه اینجا تمام شد؟
    من نگرانم که نکنه این قاتله توی یه اپیزود دیگه آزاد بشه و دوباره دست به جنایت بزنه
    وااای من خیلی میترسم از این آدمای بیماری که خیلی راحت و بدون واکنش مشخصی دست به قتل میزنن و یه طوری رفتار میکنن که انگار آب از آب تکون نخورده …..

  • آرش گفت:

    ۴تا نکته:
    داریوش تلفظ صحیح بود و نامی است لهستانی و نمیدونم جدی یا شوخی گفتید که به دلخواه بهش میگید داریوش.
    نکته بعد اینکه جایی گفتید طرف گفت رفت آمریکا و آسیا ، انگار آسیا کشوره. در حالی که شاید منظور قاره آسیا و قاره آمریکا بوده. ضمن اینکه در بسیاری موارد آسیا منظور شرق دوره که بالاک هم اونجا بوده.
    نکته سوم اینکه خیلی محدود میکنید به گزارش اصلی خودتون رو بخصوص در بخش سرنوشت آدم‌ها و اطلاعات تکمیلی آتی رو که با یک جستجو ساده میشه بدست داد رو نمیارید، که حیفه برای غنای پادکستون.
    و اما نکته آخر که مربوط به پادکست نیست و مربوط به پرونده است اینکه برای من هم گنگ بود و بنظرم ارزش بولد کردن رو داشت که سرنوشت اون احتمال همدست چی شد؟ اینکه داریوش درشت هیکل بود و بسته شدن به اون نحو عجیب و تحقیر فیزیکیش و حرفی هم از دراگ در گزارش نبود… کسی هم که آخرین بار داریوش رو دیده بود حس کرده بود دو نفر اون رو تعقیب میکنن… که جای این بحث مهم در روایت دادگاهی که از گزارش اصلی ما شنیدیم بدجور خالی بود.
    در نهایت هم دست مریزاد پادکستتون عالیه.

  • فاموری گفت:

    سلام آقای بندری عزیز
    ممنون بابت تمام زحماتی که میکشید
    همه ی اپیزودها بسیار جذاب هستند
    صدای گیرای شما هم بسیار آرامش بخش هستش
    فقط متاسفانه گاهی وسط اپیزود خوابم میبره که فکر کنم به خاطر صدای خوب و گرم شما باشه
    موفق باشید

  • مصطفی نظرزاده گفت:

    احتمالا به صورت ناخوداگاه رمان رو با تشدید میم تلفظ می کردید: رمّان که در عربی به معنای اناره.

  • فریماه گفت:

    سلام
    وقتتون بخیر
    ممنون بابت زحماتی که میکشید. چنل بی واقعا تو حیطه کاری خودش حریف میطلبه.بی نظیرید شما
    میخواستم خواهش کنم یه روایت از زندگی اوریانا فالاچی هم داشته باشید. شخصیت خیلی جالبی داره
    ممنونم

  • رها گفت:

    عالی عالی خیلی خیلی عالی ….حتی خیلی بهتر از فیلم …..

  • طنین گفت:

    با سلام و خسته نباشید فرااااااوان?، واقعا ممنون??، من اکثر داستانهاتون و گوش دادم و تا حالا هیچکدومش نبوده که دوست نداشته باشم ? واقعا دمتون گرم،خیلی عالی هستید از شنیدنشون بسیااار زیاد لذت میبرم?، ممنون از راوی عزیز اقای بندری که خیلی روان و خوب برامون تعریف میکنن و تُن صداشون به دل میشینه ? خواستم بگم لطفا داستانهای جناحی بیشتری واسمون بگید، البته این نظر شخصیه منه چون من عاشق داستانهای جناحی هستم?? پایدار باشید و پر انرژی ????

  • soldier گفت:

    آقا خیلی ممنون ، سربازم و سر پست و توی برجک گوش میدم، پست ۲ ساعته رو نمیدونی چطوری تموم شد. :))) ♥

  • احسان گفت:

    سلام نتیجه دادگاه دوم چی شد؟
    ازاد شد؟ گناهکار شد؟

  • جاوید گفت:

    اموک،به زبان اتش،جنوبگان،برندگان لوتو،مکتب تورین حرف ندارن
    بهترینش همین اموک
    خیلی خفنید
    من کلا یه هفتس فهمیدم پادکست چیه
    اگه اپیزودی در این حد‌هست تو چنل بی بگین گوش کنم✋?❤️

  • Alireza sharif گفت:

    Mese hamishe perfect , jim carry ham bazigare hamin dastan hastesh ?

  • Majid Naseri گفت:

    Good job Channel B!?

  • احسان گفت:

    سلام علی اقا تو رو خدا کمکم کن هرچی تو نت گشتم کتاب پی دی اف اموک رو پیدا کنم ندیدم خواهش می کنم کمکم کن تو ایمیلم بفرست

  • سیدعلی میرصابری گفت:

    سلام
    من قبل از گوش دادن به این اپیزود نظرات رو خوندم دیدم یه سری میگن خوابمون گرفت، یه سری هم گفتن زیاد رمان رمان میکنی ولی بعد از اینکه گوش دادم دیدم که دوستان خیلی کم لطف هستن، هم موضوع خیلی خوب بود، هم روایت خوب بود هم از موسیقیه خوبی استفاده شده، واقعا ممنون بابت کارهای خوبتون

  • Faezeh گفت:

    عاقا خیلی خووب بود ، حتما گوش بدید .
    و اینکه آقای بندری و همکاران دم تون گرم و ممنون ❤❤

  • مهشید گفت:

    عالی
    عالی
    عالی
    داستان گوی فوق العاده ایی هستید
    هیچ ایرادی به کارتان نیست
    ممنونم

  • مینا گفت:

    جالترین روایتی که از چنل بی شنیدم همین اموک بود.اونهایی که میگن دوست نداشتن خیلی کم لطفی میکنن

  • آذين گفت:

    مثل همیشه عالی عالی عالی????????????

  • مهدی گفت:

    آخر چی شد؟
    محاکمه جدیدش به کجا رسید؟
    الان کجاست؟

  • گلنار گفت:

    به رسم همیشگی اول پادکست رو گوش می‌دم و بعدش میرم سراغ مطالب تکمیلی.
    از اولش که شروع کردین که این اتفاق در یک شهری در جنوب غربی لهستان داره اتفاق می‌افته یه حسی گرفتم که باید وروتسواف باشه (چون قبل جنگ جهانی دوم متعلق به آلمان بوده).
    بعد توی لینک منبع دیدم که حدسم درست بوده.
    من یکسال و نیم تو این شهر زندگی کردم و خیلی حس خاصی بهش دارم.
    حالا جالبتر اینه که اون ساختمانی که کاراگاه «جک» توش کار می‌کرد هنوز هم هست و قسمتهایی جدیدی به ساختمان اضافه شده و من تقریبا هفته ای چهار یا پنج بار از جلوش رد می‌شدم.
    شبا یه خوفی هم داشت چون می‌دونستم بازداشتگاه موقت هم هست.
    و قسمتی از رودخانه ی oder مسیر هر روزه‌ی من بود از محل کار به خونه
    خلاصه فکر کنم از معدود آدمهایی باشم که تو این شهر بودم و این پادکست رو هم شنیدم چون وقتی شش ماه پیش شهرو ترک کردم تعداد فارسی زبانهای این شهر از ۱۲ نفر بیشتر نبود
    مرسی مرسی ازتون :hearts::hearts:
    و اگه یه وقت گزارش دیگه‌ای از لهستان داشتین من می‌تونم در تلفظ کلمه‌ها و اسامی کمک کنم یا هر اطلاعاتی شبیه به این که بدونم.

    • Ali گفت:

      چقدر جالب .. حس تعلق خاطرتون به این داستان رو کاملا درک میکنم .. و خودمم حس خیلی عجیبی به اروپای شرقی دارم .. این اپیزود یکی از بهترین های چنل بی هست .. خیلی ممنون بابت به اشتراک گذاشتن خاطراتتون

  • علیرضا گفت:

    وای چقدر این خوب بود
    حتما گوش کنین
    فوق العادس

  • ندا گفت:

    بسیار عالی و هیجان انگیز بود… تصویرسازی آقای بندری عالیه…لذت بردم…موفق باشید…

  • نیلو گفت:

    این یکی رو دوست نداشتم.

  • شهابی گفت:

    سلام
    صداتون به شدت تاثیرگذاره
    فقط صداست که می ماند

  • مهدی گفت:

    من چند باری هست که در حال رانندگی به هیوستون (تگزاس امریکا) به پادکست های جنایی شما گوش دادم. اکر بخوام رتبه بندی کنم باید بگم
    ۱. داستان آقایی که به دلیل کشتن زنش به زندان افتاد و بعد از ۳۰ سال بی گناه شناخته شد
    ۲. به زبان آتش
    ۳. دریاچه
    ۴. وکیل گواتمالایی که نقشه قتل خودش رو کشید
    ۵. آموک…

    البته من متون انگیسی این هارو هم نگاه کردم، و باید بگم خیلی خوب ترجمه و روایت کردید…

    شاید مهمترین بخش برای پادکست انتخاب موضوع باشه. من به نظرم اگر داستان هایی رو انتخاب کنید که در پادکست های کشور های دیگه مورد توجه قرار گرفتن، با احتمال زیاد اینجا هم موفق خواهند شد.
    تا اینجا داستان های innocent projects از بقیه جالبتر بود، البته به نظر من.

    موفق باشید..

  • مطي گفت:

    سلام من تقریبا یک ماهه با چنل بی آشنا شدم ،با اپیزود لوسی (سر سگ ) ؛ شب اول تا فردا ظهرش بیدار موندم و ۱۰، ۱۲ تایی از اپیزودهارو گوش دادم ،تا الان شاید بیشتر از ۳۰ تا از پادکستا رو گوش دادم ، این روزایی که من دارم به این داستانا گوش میدم تقریبا همه تو خونه هامون قرنطینه ایم و نمیتونیم مثل همیشه بریم باشگاه و دانشگاه و سرکار ؛
    تو این روزا هیچ چی به اندازه ی چنل بی و بی پلاس نتونسته منو بی خیال اتفاقات دورو بر کنه و انقدر عمیق درگیر کار، نمیدونم آقای بندری این یادداشت کوچیک منو میخونن یا نه ، اما میخواستم بهشون بگم من با این پادکستای جنایی و این همه قتل و اتفاقات خشن و عجیب و غریب، عمیق ترین و لطیف ترین کارای هنریو دارم انجام میدم ، موتیف های سنتی ایرانی رو برای چاپ دستی آماده میکنم نمیدونم اون موقعی که این پادکستو آماده میکردن هرگز اینکه همچین مخاطبی ممکنه گوشش بده به ذهنشون رسیده یا نه !

  • زهرا گفت:

    بعد از این اپیزود ۶ اپیزود دیگه از چنل بی دانلود کردم :))
    قبل از این کشتی نوح رو گوش داده بودم و اونقدرا جذبم نکرده بود به پادکست گوش دادن ولی این یکی فوق العاده بود
    اون قسمتی هم که کاراگاه میاد توی دادگاه میگه میخوام ببینم مردمم اون چیزی که من میبینمو میبینن یا نه، منو یاد همون حرف کریس انداخت که میگفت فکتی وجود نداره و همش برداشت آدماس… انگار که آخرش کاراگاه هم فلسفه کریسو قبول داشت

  • رویا پوراذر گفت:

    سلام
    با تشکر فراوان از ترجمه و اجرا و انتخاب دلنشین و کم نظیر تون
    در کتاب سواد روایت نشر اطراف بحث روایت و حقیقت کامل توضیح داده شده
    خصوصا فصل ۱۳ با عنوان پیکار روایت‌ها

  • ایمان گفت:

    دقیقا درست میگی، گاهی دوست داری ترافیک ادامه پیدا کنه

  • محمد رضا گفت:

    سلام
    من در مدت کرونا که بیکار بودم با پادکست های خوبتون آشنا شدم و از اولین پادکست شروع کردم به گوش دادن.
    همشون خوب بودن ولی واقعا پادکست آموک یه چیز دیگه بود. قاتل ها در پادکست های جنایی قبلی فلسفه نداشتن اتفاقی یا از روی انتقام چنین کاری می کردن…البته پادکست شماره ۱ هم خوب بود ولی شخصیتش به پختگی کریستین نبود.
    واقعا ازتون ممنونم برای این پادکست عالی.
    و خواهش می کنم باز هم سراغ این جور شخصیت ها برین. ممنون????

  • مهدی گفت:

    سلام . خوب بود . آقای بندری به نظرم یه مقدار غرور توی این اپیزود توی صحبت کردن شما دیده میشه. یه جایی میگین با اجازه خودم . خودتو یه مقدار کنترل کن عزیز. کارت درسته. صدات آرامش بخشه. اما غرور ویرانگر . ???? رو کنترل کن. موفق باشی

  • سمانه گفت:

    سلام، خدا قوت؛

    یادم میاد قبل تر ها یه خلاصۀ نا تمام از داستان هر اپیسود مینوشتید؛ اما الآن من این خلاصه ها رو نمیتونم پیدا کنم، این کار به مخاطب کمک میکنه؛ لطفا داشته باشیدش:) سپاس

  • محمود گفت:

    سلام و درود
    آقا واقعها دستتون درد نکنه فقط ی موضوع چرا قسمت مطالب تکمیلی تبدیل شده پست های اخیر وب سایت ؟
    مطالب تکمیلی و لینک ها رو کجا میتونیم پیدا کنیم ؟

    • ایمان گفت:

      من هم متوجه این مشکل شده ام و این موضوع را به اطلاع چنل بی رساندم،
      آنها هم گفتند که فعلا بایستی مطالب تکمیلی را در قسمت search جستجو کرد

  • سارا گفت:

    سلام ممنونم از مطالب جالبی که به زیبایی تعریف میکنید. فقط نکته ای که در این اپیزود کمی اشکال داشت تلفظ کلمه رمان است. حرف میم تشدید نداره

  • ساعد گفت:

    فقط اپیزودهای مربوط به لوسی رو تونستم کامل گوش کنم … بقیه رو بلا استثنا خوابم میبره وسطش … صدات تریگر ASMR داره فکر کنم. ولی کارت درسته … دوست دارم پاد کستت رو … شاید در آینده شدم رقیبت خخخ

  • حسین کمالی کمازانی گفت:

    این قسمت رو من بالای ۵۰ بار گوش کردم
    این مدیوم ما از چنل بی هستش

  • آلبا گفت:

    با سلام
    آنچه به ذهن بیاید و بعد به نوشتار…. به واقعیت نزدیک میشود… نزدیک و نزدیکتر…
    متشکرم

  • مرجان گفت:

    مثل همیشه عالی .من مدت دو ماهه که دارم پادکستهای شما رو گوش میکنم.از شماره ی یک شروع کردم .عادتم اینطوریه .به وضوح میتوان تسلط و پیشرفت رو متوجه شد.

  • حسین اسکندری گفت:

    باسلام ودرود خیلی فوق العاده بود بنده به شخصه دوست دارم اپیزودهایی روگوش کنم که سرنوشتش درآخرمشخص میشه امیدوارم بیشترازاین تیپ اپیزودها کاربشه البته یک نطرشخصی هست
    پیروزوسربلندباشید

  • احسان گفت:

    قشنگ بود ممنون از بیان شیواتون

  • ابراهیم احمدی گفت:

    برای خرید سنگ های ماه تولد به این سایت مراجعه کنید
    https://managem.ir/

پاسخی برای امیرحسین جوکر بنویسید حذف پاسخ