Skip to main content

 

مظنون

مایکل که از سر کار برگشت دید دور خانه‌شان نوار زرد کشیده‌اند.

منبع: مجله‌ی Texas Monthly

نویسنده:Pamela Colloff | ترجمه: هدیه کعبی | روایت: علی بندری | تدوین: امید صدیق‌فر | پوستر: مجید آب‌پرور

اسپانسرها :

کشمون:  لینک خرید با کد تخفیف ۱۳۹۸

روژین: اینستاگرام روژین

اشتراک در خبرنامه پادکست

صداهای میانی از مستند

An Unreal Dream: The Michael Morton Story (2013)

https://www.imdb.com/title/tt2555202/

مایکل مورتون – مظنون

لو برایان – عضو هیات منصفه در زمان محاکمه‌ی نخستین

مارک لاندروم- متخصص هیات منصفه

بیل الیسون – عضو گروه وکلای مایکل مورتون در محاکمه‌ی نخستین

جان ریلی – وکیل اصلی گروه وکلای مورتون در مرحله‌ی بررسی دوباره‌ی پرونده-عضو پروژه‌ی بی‌گناهی

لی استینت –  هم‌بند پیشین مایکل مورتون

بِری شَک – عضور گروه وکلای مورتون در مرحله‌ی بررسی دوباره‌ی پرونده – از بنیان‌گذاران و عضو پروژه‌ی بی‌گناهی

گفت‌وگوی مایکل مورتون با شنون ولفسن شبکه‌ی KXAN

۲۰۵ دیدگاه

  • موثقی گفت:

    سال نو مبارک.
    عالی بود همین. عالی بود.

    • حمید پویا گفت:

      خیلی عالی بود، اشکم درآمد. ممنون. زنده باد
      خوشحالم که با شما آشنا شدم.

    • حمید گفت:

      قاتل شخصی به نام مارک آلن نوروود (Mark Alan Norwood)بوده که شغلش ظرفشویی در شهر باستروپ بوده و در اواسط دهه ۱۹۸۰ در آستین زندگی می کرد ، به اتهام قتل کریستین مورتون ( سال ۱۹۸۶ ) محکوم به حبس ابد شد. [ در سپتامبر سال ۲۰۱۶ ، وی قبلا در یک پرونده جداگانه برای قتل دبرا مسترز بیکر در سال(۱۹۸۸) محکوم شده بود. [۹] هر دو زن در شرایط مشابه در تختخواب خود مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.

    • هستی گفت:

      با این اپیزود گریه کردم خوشحال شدم عصبانی شدم موهای تنم سیخ شد و حقیقتا لذت بردم عالی بود

      • محمد گفت:

        خیلی خیلی متاثر شدم.
        دم شما گرم آقای بندری
        خیلی بیشتر از چندین فیلم درام تحت تاثیر قرار گرفتم.
        اشک ریختم و اشک ریختم…

    • Mhla گفت:

      سلام خیلی عالی بود و غم انگیز … خیلی قشنگ بود دکلمه های آقای بندری… تو کشتی؟؟؟نه من نکشتم…

  • محمد سفیدیان گفت:

    واقعا اپیزود درجه یک و تکان دهنده ای بود. آخرین باری که این حس و حال رو داشتم بعد شنیدن اپیزود به زبان آتش بود. البته به زبان آتش خیلی تلخ تر بود خیلیییی

    • صنم گفت:

      سلام به شدت اپیزود تاثیرگذاری بود. مرسی از زحماتتون . عالی هستین. من یه سوال بزرگ تو ذهنم موند که همش دنبالش بودم. انگیزه قاتل از این دو قتل مشابه چی بوده؟ چرا در موردش صحبت نشد پس؟ آیا تو گزارش گفته نشده؟

  • ژیلا گفت:

    عالی بودلطفا درباره ی زندگی رابرت هاریکن هم بنویسید بوکسوری که به ناحق به حبس محکوم شد و بعد از سالها تونست آزاد بشه

  • Hosi گفت:

    چقدر خوب گفتید، چقدر حرص خوردیم از این اتفاق.
    فهمیدم اصلا دنیا جای امنی نشده، برعکس اون چیزی که دارع ادعا میشه و همه جا داره نشون داده میشه.

    • دکتر قاسم حسینی اخوان هستم مشهد گفت:

      سلام
      دکتر قاسم حسینی اخوان هستم مشهد
      من عاشق پادکست های شما هستم صدا عالی و تاثیرگذار
      #درود_برشما_خردمندعزیز
      #آموزنده_بود✍
      #وجودشماباعث_دلگرمی_من_است❤️
      #منتظرکلیپهاومطالب_داغ_شماهستم

      • پروفسور خیلی دکتر گفت:

        چقدر تو بدبخت و حقیر هستی که خودت خودتو دکتر صدا میکنی بیچاره….
        چقدر واقعا دل آدم واست میسوزه بدمشهدی

    • فرید گفت:

      پیشنهاد میکنم اپیزود واقعیت factfulness پادکست BPlus رو گوش بدید. احتمالا براتون جذابه

  • شاهرخ گفت:

    ممنون عالی بود مثه همیشه

  • عبدالعلي برهان گفت:

    با سلام و تبریک سال نو
    به نظر من موفقیت این پادکست ها بیش از آنکه به ماهیت ماجراها مربوط باشد، مرهون ترجمه بسیار روان و زیبا و روایت بسیار روان تر و زیباتر آنهاست. به جناب بندری و همکارانشان دست مریزاد می گویم.
    با بهترین آرزوها
    عبدالعلی برهان

  • امین گفت:

    اقا اگه به این قبیل داستانها علاقه دارید حتما مستند بی نظیر making a murderer ببینید چقد حرص خوردم سر این مستنده .

  • شیدا گفت:

    فوقالعاده بود،موضوع،روایت،راوی،این چیزی بود ک از چنل بی انتظار میرفت،از این بهتر نمیشد

  • بهمن گفت:

    اینقد حرصم در اومد که من منتظر یه انتقام سخت بودم آخرش که کمی بیمزه تموم شد… دستتون درد نکنه بهر حال خوب بود.

    • حمید گفت:

      قاتل شخصی به نام مارک آلن نوروود (Mark Alan Norwood)بوده که شغلش ظرفشویی در شهر باستروپ بوده و در اواسط دهه ۱۹۸۰ در آستین زندگی می کرد ، به اتهام قتل کریستین مورتون ( سال ۱۹۸۶ ) محکوم به حبس ابد شد. [ در سپتامبر سال ۲۰۱۶ ، وی قبلا در یک پرونده جداگانه برای قتل دبرا مسترز بیکر در سال(۱۹۸۸) محکوم شده بود. [۹] هر دو زن در شرایط مشابه در تختخواب خود مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.

      • امیر گفت:

        سلام خسته نباشید ، پسر واقعا عالی و شگقت انگیرن پادکستاتون(با اینکه بعضی جاها خشن هستن) . به ادم یاد میدن معزه هست و بلخره پیداش میشه مخصوصا این پادکست .
        دمت گرمممم لحنت واقعا موقعیه مکالمیه بینه مادربزرگ و اریک فوق العاده بود.

  • شهناز گفت:

    ای کاش یه چند دقیقه هم از دادگاه قاتل اصلی و یا حداقل صحبت هایی که در مورد قتل انجام داده می گفتین چون من خیلی دوست داشتم بدونم زمانی که اریک تمام اون صحنه ها رو دیده قاتل متوجه اش نشده؟و اینکه چطور رفته به خونه اینا؟انگیزه اش فقط دزدی بوده؟ تجاوزی نبودی اما اون اسپرم روی تخت جریانش چی بود؟? و اینکه تو قتل بعدی چی؟هیچ نشونه ای از قاتل نبوده؟پرونده اون قتل همین طوری بستن؟ ??
    (که خب مطمئنا الان میگین بقیه اشم خودت برو دنبالش ما دیگه نزدیک سه ساعت تعریف کردیم پرو نشو ??)زندگی یک نفر چقدر راحت عوض شده..۲۵ سال!چقدر آدم پذیرایی بوده واقعا،رفتم عکس هاش دیدم چه چهره آرومی داره، هیچ خشمی تو چهره اش نیست ! و جالبه انگار به جایی اینکه مابقی زندگیش به خشم و نفرت از سیستم بگذرونه داره از روزهای آزاد زندگیش لذت میبره!
    و اینکه آقای بندری واقعا لحن شما تو هر پادکست داره حرفه ای تر میشه اون قسمتی که صحنه قتل رو از زبان اریک و مادربزرگش که تو گزارش بود رو تعریف می کردید عااالی بود، قشنگ مو به تنم سیخ شده بود ?
    و در آخر دم شما و همکارانتون مخصوصا خانم کعبی که زحمت ترجمه رو می کشن درد نکنه خسته نباشید، امیدوارم اینقدر چنل بی شنونده هاش زیاد باشه که شما هفته ای دو تا پادکست تولید کنید ما هم کیف کنیم ?

    • رخساره گفت:

      مثل اینکه با دقت گوش نکردی ! اون اسپرم تو آزمایش DNA معلوم شد که از رابطه ی کریستین و مایکل چند روز قبل از قتل بوده .

    • هانی گفت:

      دقیقا پرسش اصلی ذهن منم همینه یعنی قاتل بچه را ندیده که داره هم تو اتاق خواب نگتهش میکنه هم وقتی تو حمام یعنی قاتلی به این بیرحمی بچه را ول کرده.

      • بابک گفت:

        آخه آی‌کیو کی گفته قاتل بچه رو ندیده؟ اون بچه سه ساله چه دردسری واسه قاتل داشته که نگرانش باشه، کلا چند دقیقه هم نشده کار قاتل، مگه یه بچه کوچیک چقدر سرعت یا زور داره که بخواد بره بیرون یا جلوی اونو بگیره، خب حافظه کم و تخیل زیاد بچه توی اون سن خیال قاتل رو راحت کرده که بعدا مشکلی نمیخواد بوجود بیاره واسش…

  • فرشاد گفت:

    واقعاً داغونم کرد ب زبان آتش هم همینقدر داغونم کرد واقعاً چقدر دردناکه این وقایع

    • زهرا.د گفت:

      به زبان آتش تکان‌دهنده‌ترین اپیزود بوده برای من و بدترش اینکه تو همین اپیزود شنیدیم یه آدم یکسان تو هر دو تا پرونده تو روند گناهکار شناخته شدن دو تا آدم دوتا آدم بی‌گناه موثر بوده

  • لیلا گفت:

    چرا نوروود کریستین رو کشت؟!

  • شاهچراغیان گفت:

    با سلام و تبریک سال ۹۸.
    مثل همیشه خیلی داستان تکان دهنده و عالی بود.
    این لینک هم سایت آقای مایکل هست که البته خیلی مختصر از گذشته اش گفته و تصاویری از زندگی فعلی اش گذاشته است:
    https://michael-morton.com/

  • زهرا.د گفت:

    خیلی تلخ بود خخخیلی
    واقعا طول مدت اپیزود با دستای یخ کرده و تپش قلب داشتم گوشش میکردم
    مرسی ازتون

  • سحر گفت:

    یکی از تاثیرگذارترین اپیزودهایی بود که شنیدم…واقعا جلوی اشک هام رو نمیتونستم بگیرم آخر اپیزود. بیش از اندازه متاثر و همینطور خوشحال شدم…

  • علی گفت:

    در تمام طول پادکست داشتم به یه شخصیتی فکر میکردم که داستان مشابهی رو داشت و تاریک تر از این قصه زندگی کرد- ۴۰ سال برای کار نکرده زندان بود- منظورم عباس امیر انتظام هست – این اتفاق در جهان بسیار نادر هست – کاش میشد خودتون دست به کار میشدید ماجراش رو میساختید و پادکست میکردید. کاش یادی میکردید – ممنون

    • اپوک گفت:

      عباس امیر انتظام به بادافره خیانتش به ملت به این عقوبت دچار شد.
      حقش هم بود
      اینها همون آدم های بودند که این بلا رو سرمملکت ما آوردند.

    • علی گفت:

      قضاوت داستان امیر انتظام از جایگاهی که ما در آن ایستادیم بسیار غیر منصفانه هست او در آن زمان و با فکر آن زمان عمل می کرد و شما او را قضاوت می کنید که چرا با استاندارد امروز شما عمل نکرده است؟ داستانش واقعا اگر منصفانه نگاه کنیم تلخ ترین داستان ممکن است.

  • دلارام انگورانى گفت:

    چقدر لحن و متن حرفه اى بود. خیلى ممنون از این همه وقت و انرژى که صرف تولید چنین اثرى میکنید. همه ى قسمتهاى این دو ساعت و خرده اى لذت بخش و اثر گذار بود مخصوصا شیوه ى روایى دیالوگ اریک و مادر بزرگش. از سایتشن مجله منبع هم ممنون ؛ که میشه رفت و بیشتر درباره اش خوند.

  • سارا گفت:

    خیلی تکان دهنده بود. با لحظه های توصیف شده دلهره گرفتم، اشک ریختم و خشمگین شدم. چه سرنوشت عجیبی دارند بعضی آدم ها

  • رضا شعبانی گفت:

    خیلی بی رحمید !

  • رضا شعبانی گفت:

    خب الان که آروم تر شدم ، و واقعا عالی بود ،به زبان آتش شاید داستان تکان دهنده تری بود ولی داستان این سریتون با روح و روانم بازی کرد.
    و شاید دلیلش این باشه که کیفیت کارتون واقعا پادکست به پادکست بهتر شده ،دستتون درد نکنه. ممنون خسته نباشید

  • امین گفت:

    پیشنهاد
    خط آبی باریک (انگلیسی: The Thin Blue Line) فیلمی مستند به کارگردانی ارول موریس است که در سال ۱۹۸۸ منتشر شد. این فیلم داستان رندل دیل آدامز، مردی که به جرم قتلی که مرتکب نشده، متهم به حبس ابد است را به تصویر می‌کشد. پروندهٔ آدامز بازبینی شد و حدود یک سال پس از توزیع فیلم از زندان آزاد شد.

  • imannorouz گفت:

    سلام آقای بندری خیلی خیلی خسته نباشید،یه سوال داشتم اونم اینکه دقیقه‌ی۱:۲۰:۲۳رو من متوجه نشدم

  • مینا گفت:

    من فکر میکردم فقط توی ایران همه کارهای قانونی سخخخخت پیش میره و بقیه سنگ اندازی میکنن نگو امریکا هم همینه

  • مجتبی گفت:

    خیلی خوب بود. دستتون درد نکنه. امیدوارم پادکست های فارسی خوب تعدادشون بیشتر بشه.

  • سیاوش گفت:

    سلام بچه ها خسته نباشید…مرسی بابت این اپیزود عالی دمتون گرم…مدتیه که کامنت ها رو جواب نمیدید ولی امیدوارم بخونید…خواستم بگم که چرا مثل قدیم عکسهای هر اپیزود رو نمیزارید رو سایت؟ چون یکی از لذتهای من این بود که بعد از تموم شدن اپیزود برم عکسهارو نگاه کنم و تصورات خودمو با عکسهای واقعی مقایسه کنم…گیرایی داستان خیلی بیشتر میشه…بازم مرسی

  • مهسایی گفت:

    وای عالی بود
    فقط کاش آخرش میگفتین چرا اون مرد کریستین رو کشته بود؟ خب موندیم تو خماری
    کاش یه توضیحاتی راجع به دادگاه قاتل و انگیزه قتل بدین لطفا. خیلی رفته تو مخم

  • الهام گفت:

    سال نو مبارک، عالی بود مثل همیشه

  • مهسا گفت:

    واقعا چقدر سخته به خاطر اینکه اون مدارکو نداده ۲۵ سال عمرش هدر شده خیلیهههه واقعا باید ۲۵ سال مینداختنش زندان. چنل بی مث همیشه عالی شروع ک میشه نمیتونی استپش کنی

  • سید حسین گفت:

    واقعا و عمیقا برای مایکل متاثر شدم.
    تمام زندگیش رو برای خودخواهی یک دادستان از دست داد.
    ولی یک جمله خطاب به علی بندری:
    این اپیزود رو خیلی خوب تموم کردی.:)

  • سحر گفت:

    سیزده مان با شنیدن این اپیزود به در شد:)
    و آخرش سردرد باقی موند برام
    مایکل چقدر آدم بزرگیه که خیلی راحت همه رو بخشید… من پر از خشم و عصبانیت بودم به جای اون… خداروشکر که سرنوشتش به اعدام ختم نشد
    مرسی از تیم چنل بی?مثل همیشه عالی بود????

  • مهدی سهل البیع گفت:

    این از دوران ریگان دربند بوده و کسانی رو میشناسم از دوران کارتر این بیگناه ازاد شد….و اما اون بیگناها…..

  • سهی گفت:

    سلام خیلی داستهاتون جذابه و خیلی قصه‌گوی خوبی هستین. من شاید به بیست تا از دوستانم پادکست شما رو معرفی کردم و همه هم شنونده پروپاقرصتون شدن. مرسی و خسته نباشین

  • نسیم گفت:

    حال من در موقع گوش دادن پادکست : نچ نچ …?……نچ نچ ….?…نچ نچ?….نچ نچ …(حرص خوردن?)…نچ نچ ?????.‌‌‌‌‌…آقا اشکم در اومد آخرش و سیزده بدر تموم شد?

  • Mitra گفت:

    عالی بود عالی هستین اصلا بهترین پادکست ایرانی هستین ????????

  • آرش گفت:

    خسته نباشید عالی بود

  • مریم گفت:

    لطفا لطفا لطفا یه گزارش تکمیلی بزارید راجب قاتل اصلی انگیزه اش و دادگاهش برای ما ماجرا هنوز ناتمامه

  • مسیح گفت:

    وای، من چقدر اشک ریختم، مخصوصا صدای بغض آلود علی رو که میشنیدم، میدونم چقدر سخته تعریف همچین داستانی
    مثل همیشه عالی بودین، دستتون رو میبوسم

  • مهدی گفت:

    اجرا عالی علی آقای بندری، درود بر تیم چنل بی،
    – برام جالب بود که خیلی راحت با سرچ فارسی در ویکی پدیا اطلاعات آقای مایکل مورتون و میده و حتی همه عکس ها هم هست:
    https://en.wikipedia.org/wiki/Michael_Morton_(criminal_justice)
    – یک فیلم هم ساخته شده که در imbd هم هست با نام An Unreal Dream: The Michael Morton Story (2013
    https://www.imdb.com/title/tt2555202/

  • تارا گفت:

    سلام آقای بندری عزیز
    دیشب اپیزود “نمک” از بی پلاس رو برای خواهرم که توی آلمان زندگی میکنه فرستادم که گوش کنه. چند ماه پیش هم که اومده بود ایران بود توی جاده ی رفت و برگشت شمال اپیزودهای “اُشو” رو با هم گوش داده بودیم و یه آشنایی مختصری اون موقع با چنل بی پیدا کرده بود.
    دیشب بعد از گوش کردن اپیزود “نمک” برام یه وُیس گذاشت که دوست داشتم برای همه به اشتراک بذارم، ولی چون امکانش نیست تصمیم گرفتم حداقل برای قدردانی از زحمات شما و تیمتون اینجا بنویسم.
    خواهرم خودش مستقیم با پرداخت سالی ۷۰ یورو عضو یه پادکست آلمانی با منبع “blinkist” که منبع کتابهای شما هم میشه، هست و از اونجا خلاصه کتابها رو ظرف ۱۵ دقیقه به زبان آلمانی گوش میده.
    دیشب که اپیزود “نمک” رو به فارسی گوش داده بود متحیر شده بود از این همه تفاوت در نحوه ی اجرا و لحن و پیش بردن کتاب توسط شما.
    میگفت اونا فقط قسمتهای مهم کتاب رو روخونی میکنن ولی پادکست ایرانی مثل یه قصه ی به هم پیوسته برای آدم تعریفش میکنه و آدم با لذت گوش میکنه و دنبال میکنه و نمیخواد داستان تموم بشه.
    خیلی لذت برده بود و پیگیر بقیه ی پادکستهای شما شد.
    بهتون تبریک میگم
    دارین با پیشرفته ترین کشورهای دنیا رقابت میکنین اونم بدون دریافت حتی یک ریال از مخاطبین.

    • بهار گفت:

      چقدر از شنیدن پیام شما خوشحال شدم،به وجود شما افتخار می کنیم جناب بندری و تیم بی نظیر چنل بی????

    • ژیلا گفت:

      من بعداز ۴۰ سال زندگی در امریکا هشت ساله به ایران برگشتم..
      بسیاری چیزها‌ در ایران باکیفیت تره.. ولی هیپنوتیزم شدگان رسانه های بین المللی نمیخوان ببینند و باور کنند ..
      یکی از مهمترین موضوعات مالکیت زمین..
      در امریکا همه مستاجرند – حتی آنهائیکه تصور میکنند مالکند!
      واتیکان و شخصیتی بنام “پاپ سیاه – Black Pope” را تحقیق کنید.

  • علی گفت:

    بعد از اپیزود «به زبان آتش» یه بغضی توی گلوم مونده بود که توی از این اپیزود شکست… این اپیزود هم اندازه همون روحم رو زخمی کرد با این فرق که آخرش التیام نیافته رهاش نکرد

  • حمیدرضا گفت:

    سلام خیلی برام جذاب بود و به نظرم تنها جایی که باید به این پدر جایزه داد اونجاییکه اجازه نمیده پسر ۳ ساله اش رو بازجویی کنن چون میدونه اونا چقد عوضی هستن و اونجا که پسره طردش میکنه واقعا حال گیریه واقعا این پدر رو تحسینش میکنم. علی آقا دستت درد نکنه همچنین تیم خوبتون حرف ندارن

  • مُحی گفت:

    من دوست داشتم بدونم آیا اریک هرگز فهمید که در سه سالگی شاهد صحنه خشونت بار قتل مادرش بود؟ آیا اون ۶ صفحه اسکریپت تماس تلفنی مادربزرگش که ماجرای گفته های اریک رو برای بازرس تعریف کرده، هیچ وقت دیده؟ یا در موردش شنیده؟

    • میثاق گفت:

      سلام و خسته نباشید
      بسیار خوب بود
      لذت بردم
      فقط جسارتن در جایی از اپیزود به اشتباه گفته شد مدارک‌ها که اشتباهه
      مدارک خودش جمع مدرکه
      و پیشنهاد میدم که اگر امکانش باشه لینک تمام عکس‌ها یا ویدئو‌های مرتبط با هر اپیزود در صفحه‌ی همون اپیزود گذاشته بشه و یا در کانال تلگرام
      ممنون از زحماتتون

      • علی گفت:

        دقیقا من هم با شما موافقم. برای گروه فوق العاده‌ای مثل چنل‌بی کمی عجیبه که صفحه‌های هر اپیزود، اینقدر آشفته است. من انتظار دارم که هر صفحه‌ای حاوی همهء مطالب مربوط به خودش باشه. عکس‌ها، آخرین اخبار …
        که اینطور نیست.
        تنها لینک مطالبی که روایت از آنجا گرفته شده آمده و بعد صفحه رها می‌شود. حیف است. حیف

  • پارسا گفت:

    بیشتر اپیزود ها رو گوش کردم و این یکی واقعا یکی از بهترین ها بود
    ممنون کانال بی

  • Majid گفت:

    روز به روز کاراتون داره بهتر و با کیفیت تر میشه … و این برای شنوندگان چنل بی خیلی خوشحال کننده ست. خدا قوت
    من معتاد چنل بی شدم حتی چند نفر رو هم معتاد چنل بی و کلا معتاد پادکست شنیدن کردم?
    هر موقع میبینم اپیزود جدید چنل بی اومده آدرنالین خونم بشدت افزایش پیدا میکنه و واسه شنیدنش لحظه شماری میکنم?
    خلاصه که خیلی خوبین??❤️❤️

    فقط یه ایرادی میخام از سایتتون بگیرم.
    کاش میشد عکس ها و فیلم ها و مطالب مربوط به هر اپیزود رو ذیل همون پیچ اپیزود و بصورت متمرکز قرار میدادین. اینجوری مخاطب خیلی راحت میتونه بره سراغ مطالب تکمیلی. اما الان یجوری آشفته و پراکنده ست که کاربرا باید بگردن دنبال این مطالب و مدام صفحات رو بالا پایین و زیر و رو کنن تا برسن به اون چیزی که میخان و این گاهی وقت گیر و حتی نشدنیه

    نمیخام پیاممو با انتقاد تموم کنم واسه همین میگی شما خیلی خوبین خیییییلیییی??

  • اف گفت:

    آقای بندری چرا مارو تو خماری گذاشتی رفتی؟ واقعا چرا دادگاه نمیخواست قاتل اصلی شناسایی بشه؟ من تا آخر پادکست منتظر جواب این سوال بودم که نفهمیدم.خیلی مرموز تموم شد.

  • زد گفت:

    سلام
    اِ، چرا نگفتین که چرا انقدر روی گناهکار بودنش تاکید داشتن؟ مشکلشون با قاتل چی بود….! 😐

  • farnoosh گفت:

    واقعا عالی بود من بیشتر اپیزود ها رو شنیدم اما این یکی چیز دیگه ای بود. داستان گویی فوق العاده !
    ممنونم

  • زهرا گفت:

    چقدر چقدر داستان غریبی بود.بعضی قسمت ها رو حیرت زده و بعضی ها رو با بغض و اشک گوش میدادم.ممنون از این که انقدر فوق العاده اید.انقدر بی نظیر و دوست داشتنی در روایت.فقط کاش طی مطلبی به انگیزه احتمالی قاتل برای قتل کریستین هم اشاره کنید.

  • محمد گفت:

    سلام و عرض خسته نباشید بابت تهیه پادکست ها

    یک نقدی به این قسمت دارم و با احترام اون رو مطرح میکنم، این قسمت به نوعی در جمع بندی پایانی ناقص هست اقای بندری . ای کاش از انگیزه قاتل و اینکه اصلا چرا این کار و کرده و چرا قتل بعدی رو انجام داده هم توضیح میدادید . کاش در مورد دادگاه های قاتل اصلی هم میگفتید و اینکه این موجود چرا مرتکب این جنایات شده.

  • شهره گفت:

    مثل همیشه عالی بود. نکته جالب این بود که کتاب رستگاری در شائوچنگ دقیقا همین شروع را دارد. همسر شخصیت اصلی داستان توسط یک ولگرد و به دلیل نامشخص کشته می شود ولی دادگاه همسر را قاتل تشخیص می دهد. شخصیت نقش اول داستان رستگاری در شائوچنگ در زندان شباهت عجیبی به مایکل مورتون دارد. کتاب در سال ۱۹۹۴ نوشته شده ولی داستان مایکل مورتون خیلی بعدتر اتفاق افتاده است. در مجموع خیلی دردناک بود.

  • نسرین گفت:

    عالی بود هم ماجرا هم نحوه بیان آقای بندری .خیلی خوب کلمات رو ادا میکنه وماجرا به خوبی به تصویر کشیده میشه که هنر مترجم است .

  • میثاق گفت:

    سلام و خسته نباشید
    بسیار خوب بود
    لذت بردم
    فقط جسارتن در جایی از اپیزود به اشتباه گفته شد مدارک‌ها که اشتباهه
    مدارک خودش جمع مدرکه
    و پیشنهاد میدم که اگر امکانش باشه لینک تمام عکس‌ها یا ویدئو‌های مرتبط با هر اپیزود در صفحه‌ی همون اپیزود گذاشته بشه و یا در کانال تلگرام
    ممنون از زحماتتون

  • خیلی کامل و تکان دهنده بود.خیلی لذت بردم.ناراحت کننده هم بود البته.
    فقط احساس می کنم صحبت های مستند به زبان اصلی که پخش شد یه جاهایی واقعا زیاد بود.یعنی همون چیزایی که شما تعریف میکردی رو خب میگفتن و من حس میکنم همش منتظر بودم تا این صحبت ها تموم بشه و به داستان برگردیم.
    در کل مثل همیشه عالی بود و سپاسگزارم.

  • فریبا گفت:

    سال نو خوش

    مثل همیشه عالی بود خیلی شبیه اپیزود به زبان آتش ولی با آخر داستانی خوش
    ممنون از تیم خوب چند بی و انتخابای خودشون.

  • پرنیان گفت:

    سلام،اپیزود عالی بود ولی خیلی گنگ تموم شد،ینی نفهمیدیم انگیزه قاتل چی بوده و اصلا چه اتفاقی افتاده،چرا پنهان کاری شده بوده،قضیه چی بوده و اصلا قتل کی اتفاق افتاده و چجوری اتفاق افتاده و چرا و …همه این ها گنگ باقی موند لطفا در این باره هم مطلب بذارید ممنون

  • فرحناز طلايي گفت:

    درود برشما من خیلی علاقمند به شنیدن پادکستهای شما هستم و مشتاق رسیدن کارهای بعدی تون
    خسته نباشید و دستمریزاد به همه ی عوامل مخصوصا جناب بندری با اون صدای رسا و شیوا و دلنشین شون که بی شک نوع خوانش و گویندگی ایشون در علاقمند شدن من و دوستانم به این کانال بسیار مؤثر هست
    عالیه همه چی عزیزان و امیدواریم با پادکست ها و ماجراهای جالب دیگه کارتون رو ادامه بدین
    پیشنهاد میکنم در مورد بازی نهنگ ابی هم پادکست بسازید
    سپاسگزارم همراه همیشگی شما فرحناز

  • AA گفت:

    عجب چیزی بود. خداییش داستان عمیقیه. اصلا هیچ علت و معلولی نمیشد تو قصه پیدا کرد. معمولا انسانها نتیجه طبیعی کارها و اعمال خودشون رو میبینن. این اصلا از بخود شهاب سنگ به زمین هم غیر قابل توجیه تره. تهش میگیم خب ادما باید فک میکردن برای اینکه شهاب سنگ به زمین نخوره . حالا که خورد نتیجه بی فکری خودشونه. این داستان به هیچ جا بند نمیشه!

  • مینا گفت:

    خیلی خیلی دوست داشتمش این اپیزود رو!!!!
    عجب داستانی! واقعا مرسی از زحماتی که می کشید و اینکه این نحوه روایت شما واقعا دلنشین و گیراست
    ولی کاش در مورد آخر این اپیزود یه چیزی راجب قاتل هم می گفتید که انگیزه قتلش چی بود و چرا اون قتل ها شبیه به هم بودن ؟

  • سهيل ميزاني گفت:

    خیلی جالب بود. هم موضوع و هم بهتر از اون اجرا. صدای شما و لحن اجرای شما و تدوین انجام شده بر روی فایل، تجربه گوش کردن به پادکست را به یک رویداد لذت بخش تبدیل می کند.

  • مهري داورپناه گفت:

    مهری داورپناه ٩٨/١/٢٠ مثل همیشه عالی و تاثیر گذار من همیشه بیصبرانه منتظر اپیزودهای جدید و شنیدن صدای شما هستم دنیای جدیدی بروی من باز شد از زمانی که شنیدن پادکست رو با چنل بی شروع کردم ممنون از پسرم که به من معرفی کرد و اوایل با هم در سفر در طول راه سفر گوش میکردیم بعد از اون خودم معرف پادکست هستم به همه اول از همه چنل بی رو ,سلامت و موفق و پیشرو باشید ممنون ازینکه هستید و تلاش میکنید

  • shirin گفت:

    خیلی عالی بود اخرش اشکم سرازیر شد

  • ارژنگ گفت:

    علی جان چقدر حرص خوردم از بی عدالتی!
    سپاس از گزینش این گزارش، البته که همه ۵۲ اپیزود بینظیرند و خیلی از اینکه هستید خوشحالم!
    حواسمون هست دیگه، از چنل بی پادکست خیلی یاد گرفتیم!
    آرزوی پیروزی و کامیابی

  • مهدی علی‌پور گفت:

    سلام و عرض ادب
    اول اینکه کارتون واقعا عالیه و واقعا ازتون ممنونم
    من جسارتا ۳ تا ایراد پیدا کردم توی این اپیزود که البته با توجه به متن طولانی کاملا طبیعی هستش، فقط میگم که شاید مفید باشه:
    ۱) یه جایی به جای واژه “زندان” گفتین “دادگاه”
    ۲) دو بار پشت سر هم واژه موافقت و مخالفت رو جا به جا استفاده کردین
    ۳) یه جایی اشاره به واژه “جین‌دو” کردین که میخواستم توضیح بدم این یه اصطلاح رایج هست توی بیمارستانهای آمریکا برای مریضهایی که هویت آنها شناسایی نشده و یه جورایی وارد فرهنگ عامه شده و به افراد ناشناس اطلاق میشه
    بازم ازتون تشکر میکنم بابت ساخت این پادکست‌ها، واقعا عالی هستن

  • محمدجواد گفت:

    سلام
    خداقوت!
    بسیار اجرای عالی بود!
    این دومین تجربه پادکست منه بعد از آموک که اونم جالب بود
    اما این یکی خیلی دردناک بود
    من یه ضرب این رو گوش کردم و نتونستم قطعش کنم
    وسطاش میخواستم داد بزنم واقعاً!

  • مجتبی گفت:

    علی جان سلام و عرض ادب
    بدون شک و بدون هیچ اغراق یکی از بهترین اپیزودهای بود که تا حالا شنیدم.
    ممنون بابت داستان عالی ترجمه و اجرای فوق العاده.

  • آرزوعالی گفت:

    سلام وقت بخیر
    پرونده خیلی دردناکی بود و البته اجرای خیلی قوی
    ولی برای من یه سوال پیش اومده که اون قاتل اصلی با زن مایکل ارتباط داشته ؟یعنی در واقع زشن مایکل بهش خیانت میکرده؟

  • آرزوعالی گفت:

    یه موضوعی که تو این پرونده خیلی به چشم میاد موضوع بی عدالتی هست، و اینکه پیشرفت علم چقدر تونسته توی قضاوت ها تاثیر بزاره.ولی یه چیزی که خیلی دردناکه این هست که این آدم اگر تو کشوری که حکم قتل عمد اعدام بود فکر میکنم خیلی وقت بود که پروندش بسته شده بود و اعدام شده بود و اصلا پیشرفت علمم نمیتونست حق و به حق دار برسونه.مایکل باز بعد از ۲۵ سال تونست به زندگی برگرده ولی چه مایکل هایی که توی کشور هایی که قانون اعدام رو دارن از بین نرفتن به ناحق… به امید روزی که هیچ بی عدالتی نباشه

  • بهناز گفت:

    جدا از قصه ی تکان دهندش من کار اون وکلا رو تحسین میکنم که قضیه رو ول نکردن و انقد ادمای باوجدانی بودن. خودشون چه لذتی بردن از ازادی یه بیگناه

  • سارا گفت:

    سلام من خیلی دوست دارم پادکستاتونو .
    ای کاش توصیح بدین چرا قاتل اونا رو کشت… عجیبه

  • داریوش گفت:

    یکی از بهترین اجراها و تاثیر گذارترین اپیزودها بود .. فکر کنم این داستان لازم بود تا یخورده از اعصاب خورد کنی اپیزود آتش کم بشه .. واقعا دمت گرم علی بندری.

  • بی نام گفت:

    سلام . خیلی ممنون از این همه اشتیاق برای تهیه این اپیزودها .
    راستش شما نمی دونین چرا وقتی اون خانم هیات منصفه بعد از ۲۵ سال گفت ببخشید ما اشتباه کردیم ، مایکل اونو بخشید ؟!
    اگه خودمون رو بزاریم جای اون قطعا به خشم خواهیم رسید ! البته اونم رسیده !
    در اون سالهای زندان
    میدونین اولین عکس العمل هرکسی خشمه !
    و بعدش شکسته شدن و تکه تکه شدن شخصیت
    اونجاست که آدم کارش به خودکشی میرسه !
    من درکش می کنم و باش گریه کردم .

  • سحر، مکینِ سابق :))) گفت:

    چنل‌بی دست مریزاد!??? سه ساعت پلک نزدم. دلم تنگ‌تر شد که. ماچ به این همه خوبی‌تون؛ هدیه عزیزم، علی‌بی جان.❤️❤️

  • حنیف گفت:

    عجیب تکان‌دهنده و حرص‌درآر بود. چقدر سوال‌برانگیزه این سیستم قضایی تگزاس؟! انگار نه انگار زندگی یه آدم رو کلا عوض کردن، البته چند تا آدم نه یکی.

    روایت بی‌نظیرتون شده آشنای دل و گوش ما. خسته نباشید واقعاً.

  • امیررضا صیامی گفت:

    قسمتی که بارها و بارها اشکم درآورد…

  • میلاد گفت:

    چقد عجیب و تکان دهنده بود .
    عالی هستید .

  • حسین گفت:

    سلام
    بیان زیبای شما و داستانهای خوب و آموزنده از منابع معتبر، بهترین سرگرمی برای من هست.
    از اینکه با پادکست شما آشنا شدم خیلی خوشحالم و از دوست عزیزم که شما رو به من معرفی کرد بینهایت ممنونم.
    بیصبرانه منتظر اپیزود بعدی هستم.
    با تشکر از زحمات شما

  • نوشین گفت:

    سلام داستان های عجیب و تاثیر گذار زیادی بعد از ورود تست دی ان ای به سیستم های قضایی منتشر شده است. جدا از این موضوع این نوع داستان ها تلنگر خوبیه به همه کسانی که در سیستم های قضایی تصمیمات بزرگی رو برای سرنوشت آدم ها میگیرند ، تصمیماتی که شاید به نظر خودشون صحیح باشه ولی بعضا زندگی یک یا چند خانواده رو درگیر می کنند امیدوارم همه این انسان ها از نگرش های شخصی به دور باشند. سپاس از اجرای زیبا .

  • سپیده گفت:

    واقعا عالی بود و به شدت من و دوستانی که باهم این اپیزود رو گوش دادیم لذت بردیم اما نظر ما این بود که میتوانست این اپیزود کوتاهتر گفته شود و جزییات پیش پا افتاده حذف شوند.

  • احمد گفت:

    سلام عالی بود اپیزود ها رو زودتر انتشار بدید میدونم سخته ولی منم نسخم چه گناهی کردم

  • ساناز گفت:

    سلام
    من یکی از طرفداران چنل‌بی هستم که خیلی تا حالا سعی کردم اطرافیانم رو مثل خودم درگیر ماجراهای جذاب با روایت دلنشین علی بندری بکنم. من تو یک گروهی هستم که فیلم‌ها و مجموعه‌های فارسی زبان رو برای دوستان ناشنوامون زیرنویس میکنیم. همین الان خیلی اتفاقی که داشتم اویزور آخر رو دوباره گوش میدادم به ذهنم رسید چقد خوب میشد دوستان ناشنوا هم داستان‌های چنل‌بی رو می‌خوندن. نمی‌دونم چکار میشه کرد ولی دوست داشتم این پیشنهاد رو بدم بهتون
    خوب باشید 🙂

  • دانیال گفت:

    ماهیت به زبان آتش طوری بود که آدم رو «خاموش» میکرد. طوری غمگینت میکرد که واقعا حس تکون خوردن نداشتی. ولی این اپیزود، واقعا واقعا واقعا روی اعصاب بود. مخصوصا یک سوم اولش. من چند بار میخواستم کلا گوش نکنمش! چقد فحش زیر لب دادم به افراد درگیر ماجرا. «تنفر» موج میزد جای غم.

  • منصوره گفت:

    سلام ، من طرفدار پروپاقرص پادکستتونم ممنون از کاری که میکنین، فقط اینجا یه چیزی به نظرم اومد خواستم بگم،توی اپیزودای قبلی هم چند جا به ذهنم رسید این کار: اینکه بعضی جاها شاید بخاطر بیشتر هیجانی کردن قصه اصرار و تاکید بیش از حد میکنین روی یه مسایلی، که بعدن معلوم میشه مهم نبوده و شنونده در واقع از لحن شما به اشتباه افتاده،مثلن اینجا انقدر آب و تاب بیش از حد میدادین اصرار دادستان رو که ما وسطاش مطمین میشدیم این لحن شما بخاطر اینه که پس حتمن دادستان به دلیل خاصی عمدن مدارک رو‌پنهان کرده، مثلن اینکه خودش دست داشته توی قتل، و هیجان از کشف این موضوع خیلی درگیر کرد مارو برای بقیه ی داستان،ولی در اخر معلوم میشه که هیچی به هیچی، و این منجر میشه به یه حالت توی ذوق خوردگی، منظورم اینه که اگه از همون اول انقدر هیجان بی جهت چاشنی نمیشد اخرش هم به توی ذوق خوردگی منجر نمیشد، بازم خیلی مرسی

  • علی بیان گفت:

    خیلی عالی وتاثیر گذار بود این داستان میتونست دو قسمت باشه و دادگاه قاتل اصلی و انگیزه اون هم بیان میشد

  • مینا گفت:

    از این پادکست خیلی چیزها یادگرفتم و بیصبرانه منتظر قسمت های بعدی هستم. امیدوارم هیچوقت از ادامه کار دلسرد نشین. یک نکته ای که برای من جالبه، اینه که باتشریح داستان گونه تجربه آدم ها تو جاهای مختلف دنیا، تصوری از اون فضا، قوانین حاکم بر اونجا، فرهنگ و عرفشون برای ما می سازید. زندگی در یک سرزمین دیگه رو به ما هدیه می دید. پیشنهاد می کنم ما رو به سفر به جاهای خاص تری، پرت افتاده تری ببرید و اجازه بدید مثل اونچه تا کنون بوده با آدمهایی که همیشه از بیرون و بی رحمانه قضاوتشون می کنیم همذات پنداری کنیم.

    سپاس

  • یه هوادار گفت:

    بسیار عالی بود. اپیزود تلخی بود. البته نه به اندازه به زبان آتش.
    چند تا توصیه هم دارم.
    اول اینکه داستان های چهار پنج اپیزودی واقعا خسته کننده میشن عموما. حالا مثلا سیلک رود خیلی معرکه بود و پتانسیل این تعداد رو داشت ولی اشو و مسترمایند اینجوری نبودن و از طولانی بودن بیش از حد ضربه خوردن. اگه کوتاهشون میکردید خیلی عالی تر میشدن.
    دوم اینکه یه تعداد کمی از اپیزود ها واقعا هیجان کمی دارن. ینی به غیر از اپیزود هایی مثل نسل کشی رواندا و اپیزود راجب پوتین و اینجور اپیزود ها، سایر داستان ها باید حتما هیجان داشته باشن که مخاطب رو همراه کنن ولی بعضی ها مثل برندگان لوتو یا مکتب تورین یا قتلی که اسپانیا را تکان داد واقعا خسته کننده بودن.

    سوم اینکه محدوده مافیای سیسیل فک کنم پتانسیل بالایی برا یه اپیزود عالی داره.

    چهارم اینکه میدونم که سراغ ماجراهای مشهور نمیرید معمولا ولی ماجرای گروه منسون ها و قتل شارون تیت و … فک کنم فوق العاده شنیدنی باشه و نکات نگفته زیادی داشته باشه.

    اینارو گفتم چون میدونم کامنت هارو مطالعه میکنید.
    طرفدار پروپاقرص پادکست هستم و زیاد گوش میدم اما چنل بی با اخلاف زیاد بهترین و حرفه ای ترین پادکست فارسیه و معرفیش به اطرافیانم رو برای خودم یه وطیفه میدونم. فک کنم حداقل ۲۰ نفر رو تا الان به طرفدار های شما تبدیل کردم و این مواردی که گفتم رو اونا هم عمدتا اتفاق نظر داشتن.

    بهترین اپیزود ها از نظرم:

    سیلک رود، برادران منندز ، به زبان آتش، جنوبگان، من کشته خواهم شد
    گرچه اکثر اپیزود ها خوب بودن

    پ.ن: اگه میشه چندتا پادکست سینمایی خوب معرفی کنید.

  • شهناز گفت:

    کجایین ? ? اپیزود جدید لطفا ! ? ?

  • به تو چه ؟؟ گفت:

    چرا اپیزود جدید نمیاد؟؟؟؟؟؟؟؟
    ۱۳ روز تاخیر ؟؟؟؟؟؟
    تو اجرای زنده گفتین اپیزود لعنتیو چرا الان که بیشتر از یه هفته گذشته نمیاد ؟؟؟؟؟؟؟؟
    مگه اپیزود ۸ روز پیش تو کنسرت لعنتیوتون نگفتین و آماده نیس پس چرا نمیاد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    اه اه اه اه اه اه اه اه اه اه

  • ن و ا گفت:

    یکسال پیش در واحدی که ما جدیدا مستقر شدیم قتلی اتفاق افتاده،(میدان ۳۲ نارمک) قاتل پیدا نشده و خانواده مقتول هم بسیار مشکوک برخورد میکنن.پیشنهاد میکنم تحقیق کنید و پادکست ازش تهیه کنید!

  • zesmaili گفت:

    بسیار پادکست عالی بود چندین بار خواستم گوش بدم فکر میکردم خیلی جناییه ولی امروز که تمومش کردم محشر بود.معتاد پادکستتون

  • م-رامش گفت:

    جالبه که میتونین توی سایت اقای مورتون عکس ازدواج مجددش رو هم ببینید
    https://michael-morton.com/
    حیف از ضعفی که این سیستم قدرتمند قضایی, اینقدر قوی ازش دفاع کرد و بهترین سالهای زندگی یک انسان رو تبدیل به کابوس کرد و خانواده اش رو متلاشی

  • نسا گفت:

    سلام واقعا خسته نباشید
    اونقدر گیرا تعریف کردین که من تمام اپیزود رو تصویری میدیدم
    خیلی خیلی مرد صبوری بود که اندازه عمر من تو زندان بوده و در آخر بی گناه
    امیدوارم هرکسی چنین شرایطی داره نور خدا تو صورتش بتابه و شرایطش بهتر شه .

    مرسی که حضور دارین در لحظه های من . تشکر

  • باقری گفت:

    سلام، اولین پادکستی بو که تو عمرم گوش دادم، و علاقه مند شدم که همه اپیزودها رو بشنوم. خیلی قشنگ روایت کردین. فقط اینکه انگیزه قاتل اصلی چی بود بالخره، این موضوع رو هم کاش بهش میپرداختین،ممنون

  • علی گفت:

    سلام و خسته نباشید
    کلا آدم عاشق صدا و لحن و مسیر داستان گوییتون میشه
    اما در رابطه با این اپیزود باید گفت واقعا عالی بود من یه اپیزود دیگه ( به زبان آتش ) هم روم خیلی تاثیر گذاشت و بنظرم جز شاهکارهاتون هستن این دو تا
    زمانی که گفتید : در رو خودم باز میکردم , بفکر فرو رفتم که چقدر آدما میتونن از جزییات زندگی لذت ببرن ولی واسشون قابل درک نبوده…
    ممنونم که هستید.

  • علی کریمی گفت:

    واقعا نمیدونم چطور باید از شما علی بندری عزیز و گروه خوبتون و این پادکست های عالی تون تشکر کرد

    من دنیا دنیا از شما یاد گرفتم و به افراد مختلف معرفیتون کردم

    امیدوارم همیشه مشتاق این کارو ادامه بدید

  • گقانی گفت:

    اول از همه باید تشکر و خسته نباشید بگم بابت کار حرفه ای گروه و اجرای بسیار روان آقای بندری. اپیزود خیلی جالب و تاثیرگذاری بود. بعضی از قسمت هاش واقعا دردناک بود و اشکم سرازیر شد، ولی کاش یه اشاره هرچند کوتاه به انگیزه قاتل به قتلها و روند دادگاه ها می کردید.

  • شقایق گفت:

    یکی از بهترین و ترسناک ترین اپیزودهایی بود که شنیدم چه ادم محجوبی بود مایکل مخصوصا برخوردش با ادم هایی که باورش نکردن…
    روایتتون بی نظیر بود اقای بندری
    کاش به انگیزه قاتل هم یه اشاره ای میکردین ؟چون گفتین نه تجاوزی صورت گرفت و نه دزدی و اینکه قتل از پیش تعیین شده ای بوده.

  • آذین گفت:

    از انگیزه قتل کریستین چیزی نگفتین انگیزه قتل چی بوده؟

  • سیما طایفه گفت:

    سلام گروه خوب چنل بی
    این اپیزود رو سر کارم گوش کردم. واقعاً نمی دونم چی بگم!!
    و دو سوال مهم برام پیش آمده: آیا انگیزه قتل دو خانم شبیه به هم توسط قاتل پیدا شد؟ اگر بله، لطفاً علتش رو به اطلاع برسونید.
    دوم اینکه: دادستان به چه علت این جرم فاحشِ پنهان کردنِ شواهد رو انجام داده بود؟ این هم سوال آزاردهنده ایه برای من.. چرا؟؟

  • محمد گفت:

    در سایت مایکل مورتون (https://michael-morton.com) این جمله هست که روح بزرگ این مرد رو نشون میده:
    Let’s work together to maintain the original intent of the “Michael Morton Act” and to prevent what happened to me from ever happening again. Remember, revenge doesn’t work, but accountability does.

  • سید روح الامین هاشمی گفت:

    من فقط ی چیزیو نفهمیدم،انگیزه قاتل،اصن چرا کریستین کشته شد؟

  • مینو خنجری گفت:

    با سلام ??
    ممنون از پادکست زیبایی که تعریف کردین .من لذت بردم.موفق و پیروز باشین

  • کیانا گفت:

    بیان آقای بندری فوق العاده قشنگ و تاثیرگزار بود. واقعا لذت بردم از این پادکست، هرچند بغض کردم با این همه بی عدالتی… چه بی عدالتیهایی که هیچ وقت ثابت نمیشن

  • وحید گفت:

    ممنون از چنل بی .
    خیلی روایت ناراحت کننده ای بود . من تمام مدت این پادکست در حال حرص خوردن و حالت عصبانی بودم از اونی که بی دلیل زندگی یک نفر رو تباه کرد . و واسم عجیب بود که طرف چطوری تونست بیخیال ش بشه . همش به این فکر میکردم چطوری باید به بدترین شکل جبران کنه .

  • علی گفت:

    من از ۵ صبح گوش دادم این اپیزود رو‌، واقعا ماجرای تکان دهنده ای بود. چند تا سوال پیش اومد برام : اول اینکه انگیزه داستان اندرسون برای مخفی کردن مدارک چی بود ؟ و انگیزه قاتل چی بود ؟ دو تا زن هم شکل و هم سن .. دزدی آنچنانی هم که نکرده بود .. کاش به قاتل اصلی هم بیشتر پرداخته میشد ..

  • سحر گفت:

    سلام،مرسی مرسی مرسییییییی:)
    مشخص نشد انگیزه قاتل چی بوده؟؟؟

  • Reza گفت:

    Talkhtarin episode I bod ke shenidam khaili alii bod kareton, mamnoon vase hame zahmathaye shoma

  • حمید گفت:

    قاتل شخصی به نام مارک آلن نوروود (Mark Alan Norwood)بوده که شغلش ظرفشویی در شهر باستروپ بوده و در اواسط دهه ۱۹۸۰ در آستین زندگی می کرد ، به اتهام قتل کریستین مورتون ( سال ۱۹۸۶ ) محکوم به حبس ابد شد. [ در سپتامبر سال ۲۰۱۶ ، وی قبلا در یک پرونده جداگانه برای قتل دبرا مسترز بیکر در سال(۱۹۸۸) محکوم شده بود. [۹] هر دو زن در شرایط مشابه در تختخواب خود مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.

  • sareh گفت:

    سلام.. ممنون… من رو واقعا معتاد خودتون کردین… طراحی با شنیدن پادکست های جذابتون یه تعریف دیگه ای پیدا کرده برام…

  • sareh گفت:

    ولی در انتهای داستان علت دو چیز مخص نشد… یکی انگیزه قاتل یکی هم مخفی کاری دادستان

  • بهرام گفت:

    ممنون چنل بی عالی بود و تاثیر گذار

  • اپوک گفت:

    دست مریزاد به شما و همکارانتون
    زنده باشید الهی هزززار سال
    حرفه ای و بی نقص بود
    من به پدرم که عشق داستان های جنایی هستش پیشنهاد دادم
    اون هم توی تاکسیش پلی می‌کنه پادکست هاتون رو
    ممنونم

  • مطهره گفت:

    عالی بود واقعا تمام مدت داشتم گریه میکردم شب خوابم نبرد از شنیدن این داستان و بسیار تاثیر گذار بود ممنون از بیان شیواتون عالی عالی

  • عطا گفت:

    علی جان بین همه اپیزودها اینو از همه بیشتر دوست داشتم.
    نمی دونی که چطور وقتی آهنگ شروع و پایان داستان رو میشنوم مو به تنم سیخ میشه… با شنیدن آهنگ برای بار اول از ایران پرواز میکنم میرم به گوشه ای از کره زمین که داستان روایت میشه و تا پایان اونجام وسط داستان… وقتی آهنگ برای بار دوم در انتهای داستان پخش میشه برمیگردم ایران اما نه تنها بلکه با کوله باری از تجربه، حیرت و سوال های بی پاسخ

  • Mr.ali گفت:

    سلام داستان عالی موضوع عالی صدا عالی همه چی خوب فقط علی اقا یه نکته پادکست خوبیش به اینه که خیلی کش داده نشه من از اهواز استارت پادکست رو زدم تا بوشهر که رسیدم مجبور شدم اخرای مسیر با سرعت ۸۰ تا بیام که تموم بشه بدونم اخرا داستان چی میشه لطف کمی از مطالب متفرقه کمتر استفاده کنی عالی میشه دیگه سنگ تموم فدات علی جان

  • Faezeh گفت:

    خدا قوت.دمتووون گرررم.
    لطفا یه توضیح مختصر راجع به دادگاه های قاتل بدید.ممنون

  • کامیار جلالی گفت:

    زندان بتنی ۱*۱/۵*۲/۵…؟
    ابعاد کمی عجیب نیست.
    ۱:۰۳:۱۵

  • دلارا گفت:

    پادکست بی نظیر، یکی از بهترین ها و بسیار تاثیر گذار خسته نباشید

  • زهره گفت:

    عااالی بود واقعا.یکی از فوق العاده ترین پادکستایی‌ که در چنل بی گوش کردم.

  • مصطفی پورکلهر گفت:

    دادگاه آزادی آقای مورتون

    https://youtu.be/tPmwPrM2DpY

    خلاصه بعد چندتا داستان که «بیگناه» ، پای دار نجات پیدا نکرده ، این داستان هرچند بعد ۲۵ سال ، به نتیجه رسید و آزاد شد .

  • بهرام گفت:

    چقد آشناست
    در شهر من حدود ده سال پیش همچین اتفاقی افتاد. چند ماه بعد از اعدام شوهر زن قاتل دستگیر شد
    قاتل پسر خاله مقتول بود
    شوهر زن کارمند نیروی هوایی ارتش بود که همه همکارانش شهادت دادن که ساعت ۷ صبح سر کار حاضر بوده قتل ساعت ۹ صبح اتفاق افتاده بود
    خواهر و برادرای مقتول بخشیدن ولی مادرش نبخشید و با قدرتی که داشت( مادر شهید ) بالاخره بعد از چند بار نامه نویسی و رفتن به قوه قضاییه حکم اعدام رو گرفت
    چند ماه بعد پسر خاله مقتول توی یه سرقت دستگیر میشه و همونجا اعتراف میکنه ولی چه فایده
    همه میگفتن خیلی همو دوست داشتن و بالاخره حکم اعداد صادر شد

  • زهره گفت:

    غم انگیز ترین و نابودکننده ترین پادکست بود
    واقعا سزای کسی که تمام زندگی یه نفر رو تباه کرده میشه و ذره ذره آبش کرده میشه ۵ روز حبس؟؟؟؟؛اینجاهاست که ادم مطمین میشه هیچ خدایی در کار نیست

    • کاوه جمال الدین گفت:

      علی بندری
      تیم چنل بی
      خسته نباشید
      علی بندری تو در کارت نابغه ای
      عاشق کارت هستی.نابغه ای و انقدر خوب اجرا میکنی که با روح و روان آدم بازی میکنی.من تنها زندگی میکنم.و از روزی که چنل بی رو شناختم هیچ رسانه دیگه ای رو دنبال نتونستم بکنم.علی بندری تو دوست همه ما هستی.کار کن و موفق باش.تو نابغه ای.به یقین نابغه هستی علی بندری

  • Jamshid گفت:

    دورود بر شما من اصلا پادکست نمیشناختم در دوران قرنطینه اجباری ۵۵ روزه ویروس کرونا در فرانسه با برنامه شما اشنا شدم خیلی لذت میبرم از شنیدنش اولین بار یکی از دوستان ایرانم روی تلگرام یکی از پادکستهای شما که در ارتباط با یک سرقت بزرگ بودبرایم ارسال کرد خلاصه بعدش خودم رفتم و شدم معتاد اعتیاد به پادکستهای شما خیلی بالا است. موفق باشید و تندرست.

    جمشید

  • کاوه گفت:

    علی بندری
    درود بر شرفت
    یه جوری روایت کردی که من گیج خواب بودم.فردا یه جلسه کاری مهم دارم و به قصد خواب اپیزود رو پلی کردم.اما انقدر تاثیرگذار بود که از شدت عصبانیت خشم و ناراحتی هم اشک ریختم،هم نتونستم بخوابم،و هم از غصه این مرد بیگناه و دادستان نامرد و کلانتر نادان دل درد گرفتم.انقدر بهم سخت گذشت.این فقط کیفیت بالای اجرای تورو میرسونه.انقدر خوب که این همه تاثیر رو شب قبل از یک جلسه مهم کاری روی من گذاشت.بیخیال کار مهمم شدم.فقط استرس داشتم که چه خواهد شد.تو بهترین مجری پادکست خاورمیانه و آسیا بی شک،حتی ممکنه بهترین راوی در جهان باشی.خوبی.خیلی

  • زهرا گفت:

    فقط می تونم بگم عالی بود، نور خدا رو دیدم تو این داستان …

  • محسن گفت:

    عالی بود.دوست دارم بگم شبیه فیلم بود ولی واقعیت اینه که واسه من از فیلم بهتر بود.
    دست همه دست اندر کارهای Channel B در نکنه واقعا.

  • بهار گفت:

    درود به همه ی شما در چنل بی که روزها و مخصوصا شب های من و از یکنواختی در آوردین????
    اپیزود تکان دهنده ای بود،به خصوص که به این موضوع فکر میکنم که بی عدالتی مختص جهان سوم نیست.خیلی خوشحالم که این معما حل شد،یه بغض همراه با هیجان در طول قصه با من بود که در آخر با شادی همراه شد،مخصوصا با شنیدن نام دختر کوچولوی داستان.
    خیلی ممنونم از شما،پایدار باشین????

  • رضا محمودی گفت:

    مثل همیشه عالی

  • ریحانه گفت:

    دست شما درد نکنه بابت این محتوای مفید و دست اول و درجه یکی که برای ما تعریف می‌کنید. اما واقعا قاتل انگیزه‌ش چی بود؟ چرا کارشکنی شد که مدارک اصلی پنهان بمونه و جریان دادگاه عوض بشه؟ بین کریستین و دبرا چه رابطه‌ای بود که جفتشون رو موقعیت مشابه به کام مرگ کشید؟

  • ریحانه گفت:

    چرا هیچ مطلب تکمیلی این کنار نیست که خودمون بریم بقیه‌ش رو بخونیم یا عکس‌ها رو ببینیم؟ :((

  • کمند گفت:

    اقا سلام خیلییییییییییییی جذاب بود
    ولی ته قصه ناقص موند که
    انگیزه قتل چی بود؟؟؟ خب قطعا یه چیز شخصی طور باید باشه که رفته سراغ دوتا زن یک شکل ولی همه این چرا ها جذاب نبود که بگین؟:((((((

  • مهرنوش گفت:

    من تازه با چنل شما اشنا شدم یعنی خب تا قبلا از اینکه اشنا بشم پادکست گوش نمیکردم
    و اولین پادکستی که گوش کردم از شما مظنون بود و به نظرم عالی ترین بود و حتی هر دقیقش منو بیشتر راغب میکرد که به بقیه داستان گوش کنم و خیلی دوستش بدونم اخرش چی میشه
    ♥️♥️

  • جواد ح گفت:

    عالیجناب بندری ….عالی بود عزیزدل

  • منصوره گفت:

    سلام
    آقای بندری و دوستانتان که این اپیزود ها رو تهیه می‌کنید کارتون واقعا عالی و فوق العاده اس
    خداقوت و خسته نباشید

  • اژدر فتحی گفت:

    با درود و احترام
    موضوعات، لحن صدا، طرز گویش و همه و همه عالی بوده و مرا فرو می برد به عمق داستان ها، خسته نباشید که اوقاتی مفید و لذت بخش و پر از احساس را به ما هدیه می دهید.
    فقط می تونم بگم که با چشمی پر از اشک و پر از حس محبت و شکرگزاری از شما ممنونم
    علی بندری حس میکنم دادشم هستی
    زنده و پایدار باشی

  • Aysan گفت:

    واقعیتی دردناک که اشک آدم سرازیر میشه ولی فوق العاده قشنگ با روایت عالی جناب بندری عزیز ..

    • لیلا ریحانی فر گفت:

      با سلام خدمت اقای بندری وتشکر ازشما بخاطر بیان رسا، شیوا ودلنشینتون
      هرچند این داستان سرنوشت بسیار بسیار تلخ وغمگین فردی رو نشون می داد که درنهایت به حقوق خودش رسید اما خب چنین اتفاقات
      نادر بهرحال در کشورهای مختلف پیش میاد که اون هم به دلیل ضعف قوانین ونظارت کیفری دران هست. در حال این اپیزود هم به پایان رسید. ودر حال انتخاب اپیزود بعدی هستم.. خیلی خوشحالم از اینکه مایکل به حق خودش رسید خیلی……درنهایت یک بار دیگه خسته نباشید عرض می کنم خدمت استاد بندری ودیگر غزیزان ایشون رو همراهی کردند????

  • saeed گفت:

    سلام
    واقعا عالی بود.
    من ۲ روز صبح زودتر از موعد بیدار میشدم که این توی راه و توی ترافیک این داستان رو گوش کنم.
    نریشن بسار عالی و داستان گیرا.

    خیلی ممنون
    پایدار باشید

  • سیاوش گفت:

    دمتون گرم .
    آقا به جز بچه ها این اپیزود برای بیماران قلبی هم ممنوعیت باید داشته باشه.
    خیلی پر هیجان بود.

  • محمد گفت:

    باعرض درود
    من تقریبا اکثر اپیزود ها رو گوش دادم و تقریبا هیچکدوم به اندازه این داستان تحت تاثیرم قرار نداد واقعا بقول یکی از دوستان این داستان واسه کسایی که مشکل قلبی دارن هم باید ممنوع بشه گوش دادنش
    سپاس ، سپاس و سپاس

  • مرجان گفت:

    چیزی که منو خیلی متعجب کرد آرامش آقای مایکل بعد از آزادی بود اینکه تصمیم گرفته بقیه روزهای زندگیش رو در آرامش سپری کنه تا اینکه اسیر یه خشمی بشه که هیچ فایده‌ای نداره براش.خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم .ممنون از تیم چنل بی.

  • مینا گفت:

    سلام
    مثل همیشه عالی
    جسارتا بعضی از اپیزودها رو نمیتونم گوش کنم نوار پلی شدنش نیست اصلا
    دلیلش چیه؟

  • مینا گفت:

    سلام
    مثل همیشه عالی .با صدای گوش نواز آقای بندری
    جسارتا بعضی از اپیزودها رو نمیتونم گوش کنم نوار پلی شدنش نیست اصلا
    دلیلش چیه؟

  • Jo گفت:

    Agar in etefagh baraye ye ZAN oftade bood donya ziro roo mishod va khanevadeye shohar be badtarin shekl bazkhast mishodan.

  • پیمان گفت:

    بسیار زیبا و عالی تعریف کردین خدا قوت

  • محمد گفت:

    با درود.واقعا محشر بود.هم داستان و هم اجرای فوق العاده شما.چقدر اشک ریختم باهاش.تمان دهنده بود واقعا.کلا معتاد شدم به پادکستهاتون.کاش همیشه باشه.دم شما گرم

  • کارگاه تولید بستنی سیّد طُرقبه گفت:

    خیلی تکان دهنده بود.
    خیلی شنیدنی.
    خیلی تأمل برانگیز.
    تشکر از تیم تولید و دو درخواست که هر زمان ممکن بود:
    ۱) لطفاً مطالب تکمیلی این مطلب رو اصلاح کنید و مطالب مرتبط با موضوع قرار بدین.
    ۲) لطفاً اگر انگیزه قاتل مشخص شد ، اطلاع رسانی کنید. پرونده این داستان توی ذهن ما تماماً نصفه ناقص مونده!

  • مرتضی گفت:

    امروز که این اپیزود رو گوش دادم اصلا از ماشین نتونستم بیام پاییین در سطح شهر دور زدم تا این اپیزود تموم شه واقعا ممنون از شما علی اقای بندری کارت خیلی درسته

  • امید گفت:

    عالی بود
    ممنون

  • شادمهر گفت:

    سلام آقای بندری ,وقتتون بخیر
    مجموعه ی داستان های چنل بی که تا حالا شنیدم و در نهایت این روایت عالی از این داستان ذره ذره منو از یک خواب طولانی بیدار کردن , انگار هر کدوم سقلمه ای بوده بر ذهن وهم آلود من .
    این روایت برای من از جهاتی بسیار دردناکه ,بزرگی بیش از دو دهه ظلم رواداشته شده بر زندگی مایکل ورابطه اش با پسرش اونهم بعد از دست دادن همسرش برای تقریبا هیچ کس قابل درک نیست همون ظور که خودتون به ظرافت اشاره می کنید برای ما فهمیدن شکست تلاش سال های ۹۱ و ۹۴ در یک جمله اتفاق می افته ولی برای مایکل یک ابدیت.واحد دادستانی نماد افرادی هستند که از تردید واهمه دارن از عدم قطعیت وحشت می کنن و خب طبیعتا نتیجه چنین حماقتی در جایجای روایت موج می زنه.
    وقتی به هیئت منصفه(در کل و نه به طور خاص) نگاه می کنم سوالی عمیقا به ذهن خطور می کنه که واقعا جایگاه احساسات در تصمیمات مهم زندگی و جامعه کجاست این درونمایه واضح انسان چقدر و چه موقع موجهه ولی خب جواب کاملی براش ندارم.
    به نظرم ماجرایه دریاچه آنالوگ عجیبی از این ماجراست.برا من ۱۸ ساله محتوای پادکست واقعا نمود مستقیمی بر شخصیت و زندگیم داره.
    بی نهایت از همه دست اندر کاران پادکست ممنونم و پاینده باشید.

    • یعقوب بحربادی گفت:

      سوالی که برای من ایجاد شده بود این بود که نهایت پافشاری یک قاضی کجاست؟ یک نفر با چه خصوصیاتی میتونه مطمئن بشه که میتونه قضاوت درستی داشته باشه؟ به جز ارزش های انسانی چه متری میتونه یک قضاوت صحیح رو اندازه گیری کنه؟
      چقدر سخته که به سیستم قضاوت نشه اعتماد کرد و چی میمونه؟
      ۲۵ سال از زندگی رفته یک نفر چی میتونه جبران کنه؟

  • اسی گفت:

    سلام
    خسته نباشید
    خواستم بپرسم چرا به انگیزه قتلها توسط قاتل اصلی اشاره ای نشد؟

    • Emeli گفت:

      این اپیزود رو همین الان تموم کردم در حالی تمام حسای دنیا رو با هم دارم
      حرص عصبانیت غصه قضاوت ناعدالتی و در نهایت گریه از خوشحالی
      من با اپیزود دریاچه جذب پادکست شدم
      و دارم دونه دونه گوش میکنم و واقعا واسم لذت بخش امیدوارم همیشگی باشید

  • سعیده گفت:

    توصیف دادگاه اول رو که شنیدم، یاد «بیگانه» آلبر کامو افتادم. خیلی عالی بود. خوشحالم که بالاخره بی‌گناهی‌ش ثابت شده و به زندگی برگشته.

  • علی گفت:

    من با این اپیزود و اپیزود “به زبان آتش” اشکم دراومد.

  • مهرداد گفت:

    چارلز منسون سوژه خوبیه . لطفا بررسی کنید .

  • مهرداد گفت:

    چارلز منسون سوژه خوبیه . لطفا بررسی کنید . ببینید خوبه

  • Emeli گفت:

    این اپیزود رو همین الان تموم کردم در حالی تمام حسای دنیا رو با هم دارم
    حرص عصبانیت غصه قضاوت ناعدالتی و در نهایت گریه از خوشحالی
    من با اپیزود دریاچه جذب پادکست شدم
    و دارم دونه دونه گوش میکنم و واقعا واسم لذت بخش امیدوارم همیشگی باشید

  • رویا معدنی پور گفت:

    عالی بود خدا قوت

  • مصطفی گفت:

    بازم عالی آقای بندری
    ولی من تموم دلخوشیم اینه که بعد از شنیدن پادکست برم عکس و فیلمِ واقعی از شخصیت‌ها ببینم. کجاس پس

پاسخی برای امیررضا صیامی بنویسید حذف پاسخ