Skip to main content

داستان سفر هنرلی ورزلی از این سر تا آن سر جنوبگان، قاره‌ی قطب جنوب

تیم تولید:

منبع : نیویورکر

نویسنده: David Grann

ترجمه: صفورا رهبری  l روایت: علی بندری  l تدوین: امید صدیق‌فر

پوستر: مجید آب‌پرور روی عکسی از Sebastian Copeland

موسیقی متن: http://www.pershagen-music.com/

موسیقی تیتراژ: Raining YU

لینک‌ها:

پادکست بی‌پلاس

کمک به پادکست چنل‌بی (پوستر‌ها برای دانلود و چاپ)

گالری عکس و فیلم

۱۶۲ دیدگاه

  • سعید نوروزی گفت:

    به نظر من عالی…در حد کاملترین مستندهایی که توی بی بی سی، یا نشنال جئوگرافیک میشه ببینی، اینجا میشنوی، حتی بهتر و قوی تر، که حتما با توجه به امکانات شما در مقایسه با اونا شما خیلی بهترید.بخصوص توی این اپیزود.
    هرچه جلوتر میرید، بیشتر پیشرفت میکنید…عالیه عالیه.ممنونم.
    و در ضمن ممنونم بابت آقای افشار و یادی که از این مرد بزرگ کردید.
    در کل عالی هستید دوستان.

    • احسان گفت:

      امشب ۵ فروردین ۹۹ دقیقا وسط مشکلات بیماری کرونا پادکست جنوبگان گوش کردم
      داستان عجیبی بود واقعا نمیدونم چطور حس الانم توضیح بدم
      ما به قطب جنوب سفر نکردیم اما الان داریم از دورانی عبور میکنیم که قطعا صبر و امید داشتن به آینده میتونه مارو نجات بده

      • شیوا گفت:

        ۱۴فروردین ۹۹ هست و منم مثل شما وسط سردرگمی کرونا این پادکستو گوش دادم و دقیقا همین حس رو داشتم.همونطور که قهرمان داستان گفت همیشه یه ذره رو به جلو.امید داریم به تموم شدن روزهای بد

      • نجمه گفت:

        منم ۲۵ ام تیر ۹۹ این پادکست رو گوش کردم… شرایط از فروردین خیلی بد تر و بحرانی تر شده… ای کاش یه گرون ترین تاکسی دنیایی وجود داشت که هر وقت دیدیم نمیشه و دیگه نمیتونیم مطمئن باشیم اون حتما نجاتمون میده!

      • مهدی گفت:

        خوشبختم، منم ۴ مهر ۹۹، چند روز مونده به ۳۲ امین تولدم، وسط کرونا و نا امیدی این پادکست رو گوش کردم، اوضاع از ۱۴ فروردینی که شیوا گفت و ۲۵ تیری که نجمه گفت هم به مراتب (به مراتب ها، به مراتب) بدتر شده.
        احساس میکنم نیمی از انگشت های پام رو از دست دادم، و این که انگشتانم رو از دست دادم دردناک ترین موضوع نیست، دردناک تر اینه که میدونم بقیه انگشتانم، و بعد کم کم بدنم رو هم از دست خواهم داد. خدا به خیر بگذرونه، زندگی داره غیرممکن میشه.
        امیدوارم هر کس بتونه روزنه امیدی پیدا کنه…

      • معصومه گفت:

        منم دقیقن همون روزهای اول فروردین ۹۹ به پیشنهاد خواهرم باگوش کردن به پادکست خواستم از ترس و نگرانی کرونا خودمو رها کنم که خواهرم پیشنهاد داد با جنوبگان شروع کنم. شروع بی نظیری بود حس فوق العاده ای بود وقتی صدای علی بندری تو گوشت میپیچید و چه زیبا ماجرا رو تعریف میکرد.. با همه تعریفاش تو ذهنم حال و هوای قطب رو تصویر سازی میکردم . خلاصه که عاشق چنل بی شدم و تا امروز ۷۰% از اپیزوداشو مابین سایر پادکستهای فارسی گوش کردم. فقط دست مریزاد گروه چنل بی که انقدر بی نظیرید.

    • مهدیه گفت:

      امروز ۲۱ آبان ۹۹ هست و من این پادکست رو گوش کردم .کرونا از هر چه دوستان در بالا گفتند خطرناک تر و نزدیک تر شده . من در انتهای پادکست به طرز عجیبی گریه کردم و ظاهرا بسیار افسرده و نا امید هستم.

      • الهام گفت:

        کامنت‌ها شبیه روزشمار کرونا شده، منم ۶ آذر ۹۹ این پادکست رو گوش دادم، اوضاع کرونا خیلی بد و بدتر شده و من هم آخر پادکست گریه کردم، شاید چون دوران سختی رو می‌گذرونیم و آخر پادکست امیدمون رو از دست دادیم.
        شاید یه روزی تو یه پادکستی یه جای دنیا زندگی ما و این دوران روایت بشه وقتی که دیگه خودمون نیستیم.

    • بهزاد گفت:

      امروز ۷ آذر ۹۹، وسط بیابون درست در معدن سنگ آهن این اپیزود رو گوش کردم. واقعا گوش دادن به این اپیزود و در این فضا وحشت آور بود. ولی لذت بردم و کاملا درسته که انسان برای اینکه خودشو بهتر بشناسه به همچین فضا هایی که با خودش خلوت کنه نیاز داره.

    • فرزانه گفت:

      امروز ۸ آذر برای اولین بار پادکست گوش دادم و واقعا جذبم کرد.
      تو این تعطیلی تهران بخاطر کرونا چنین پادکستهایی مرحمی هست برای دل گرفته و بی امیدمون.

    • حسین گفت:

      امروز ۱۱ اذرماه ۹۹ ، سر پست نگهبانی ، مرز ایران و پاکستان ، هوای سرد بیابونی به این اپیزود گوش کردم ، ممنون بابت زحمات

    • شباهنگ گفت:

      امروز ۹ دی ۹۹ هنوز کرونا تموم نشده اما خدا رو شکر آمارش پایین اومده
      پس همیشه یه قدم جلوتر…
      پ.ن : تا دیر نشده به گرانترین تاکسی زنگ بزنین

      • ملیکا گفت:

        امروز ۷بهمن ۹۹من وسط پروژه های دانشگاهیم این پادکست رو گوش دادم و اوضاع کرونا در کشور بهتر شده امید به واکسن وجود داره و امیدوارم ماه بعد نفر بعدی که مینویسه بگه ما از این بحران اومدیم بیرون

    • پارمیدا گفت:

      پنج سال گذشته
      بدترین اتفاقا و بهترین اتفاقا الان صرفا ی خاطره ان با ردی که جا گذاشتن روی ذهن و روانمون
      زندگی همیشه بی رحم بوده ولی بهمون یاد میده از دل لحظات بد خوشبختی و سعادتو بیرون بکشیم
      با هر لحظه زندگی برقصیم
      هیچ احساسی برای همشه موندگار نیست
      همین الان ک اینو میخونی ی لحظه مکث کن به خودت یاداوری کن که چقدر توانل بودی و لحظه رو ب خودت یاداوری کن
      صبور باش

    • علی> گفت:

      امروز شنبه ۲ اسفند ۹۹ است بعد ۲۲ بهمن اعلام کردن نوع پیشرفته تر ویروس که تو انگلیس شناسایی شده تو کشور پخش شده. قرنطینه قراره سخت تر بشه میخوان دوباره مغازه هارو ببندن.
      دیروز برای اولین بار بعد از دو ماه دور تر سوپر مارکت سر کوچمون رفتم و دفعه ی بعدی نمیدونم قراره کی باشه

      • شکوفه گفت:

        امروز ۱۱ اسفنده برای اولین بار هست که به توصیه یک دوست عزیز با channelb آشنا شدم.خیلی خوشحالم و این اپیزود هم واقعا معرکه است…
        کارتون درسته.
        امیدوارم که تو این روزگار سختی که از هرجهت در مضیقه هستیم امیدمون رو حفظ کنیم.به امید روز های خوب آینده????

    • غزاله گفت:

      امروز ۲۵ تیر ۱۴۰۰،دارن کم کم و قطره چکانی به اقشار پر خطر واکسن میزنن ولی نوع بدتری از کرونا با نام کرونای دلتا اومده. یکبار دیگه هم طبیعت نشون داد که کت تن کیه. نمیدونم تا کی این ریپلای کردنا ادامه پیدا میکنه و از کرونا میگیم ولی باز هم مثلا همیشه تنها یک قدم جلوتر.
      دیگه کم کم زندگی قبل کرونا داره یادم میره.

    • تارا گفت:

      امشب ۶ شهریور ۱۴۰۰
      برای چندمین بار این اپیزود رو گوش کردم چون توی این روزا و شرایط خیلی به قوی بودن نیاز داریم اما آخر پادکست برای همه کسایی که با کلی آرزو به خاطر کرونا فوت شدن و خانواده هایی که دیگه هیچ وقت قرار نیست مثل قبل بشن گریه کردم.
      امیدوارم خیلی زود یه نفر پایین این کامنتا پایان کرونا رو اعلام کنه…

    • ساناز گفت:

      امروز ۲۳ شهریور ۱۴۰۰ این اپیزود رو شروع کردم. نصفش رو گوش کردم و مشتاقم ببینم چی میشه.
      کرونا همچنان هست اما واکسیناسیون هم با سرعت خوبی پیش میره. امیدوارم نتیجه داشته باشه.

    • سامی گفت:

      امروز ۶ آبان ۱۴۰۰ است . من دیروز دوز دوم واکسنم رو زدم . خواهش. میکنم همه واکسن بزنید تا موج ششم شروع نشه .

    • امید گفت:

      منم الان در روز هفتم کرونا دلتا هستم ۱۰ آبان ۱۴۰۰ و حال و هوای جنوبگان نمیدونم برای این بیماری خوبه یا نه اما این دفعه چندمی بود که داشتم جنوبگان گوش می دادم و این بار خیلی بیشتر متاثر شدم ممنون از خلق این اثر هنری زیبات علی جان

      دو دوز واکسن سینوفارم زدم و همه خانواده واکسن زده بودیم سینوفارم و آستارازینکا اصلا واکسن تاثیر در گرفتن ندارم فقط شدت رو کم میکنه و برای هر نفر ۲۰ روز تمام بیکاری و حداقل ۳ میلیون هزینه برای هر بیمار. مراقبت از سه بیمار و بعد گرفتار شدن خودم

    • احسان گفت:

      امروز ۱۷ آذر ۱۴۰۰، من تک و تنها تو کانادای یخ زده ،این اپیزود رو برای صدمین بار طی چند سال اخیر گوش کردم که به خودم یادآوری کنم مرزهای اراده و همت تا کجاها میتونه کش بیاد. متاسفانه دارم توی تب میسوزم و تنهایی عمیقی هم دارم. تنهایی ای که البته خیال ندارم تسلیم تهدید های سیاه و ترسناکش بشم.
      باید شمشیر به دست بگیریم و تا آخرین لحظه بجنگیم. تسلیم شدن از مرگ ترسناک تره.

    • پارمیدا گفت:

      امروز یازده اردیبهشت ۱۴۰۱
      وضعیت کرونا خیلی بهتر شده و امیدواریم زندگی عادی شه .
      همیشه یکم جلوتر

      • فائره گفت:

        امروز ۱۶ تیرماه ۱۴۰۱ من جنوبگان رو گوش دادم
        حدود یک‌ماهی بود که امار کرونا تک رقمی بود
        حتی روزهایی صفر رو هم تجربه کردیم
        اما کم‌کم داره برمیگرده
        تعداد شهرای زرد داره زیاد و زیاد تر میشه و امار دورقمی شده
        اطلاعیه هایی هم برای زدن دوز ۴ ام واکسن ب گوش میرسه
        ب امید روزی که پایان کرونا رو اعلام کنیم????????

    • Sofi گفت:

      امروز ۴ مرداد ۱۴۰۱
      پیک جدید کرونا اومده و خودمم گرفتم
      حالمم چندان تعریفی نداره
      امیدوارم نفر بعدی که توی این “روزشمار کرونا” کامنتی براره خبر ریشه کن شدن این بیماری باشه…

      • محمد جواد سکاکی گفت:

        سلام الان ۳۰ مهر ۱۴۰۱ داشتم نظرات رو میخوندم.گفتم منم در این کپسول زمان یه نظری بدم برای اینده ها.شرایط سخت کرونایی هم گذشت و خدا رو شکر دیگه خطر مرگ نیست.و این هم خاطره ایی شد هر چند تلخ.به نظر من دنیا یه ماجرا جویی هست .موفق باشید و سربلند

    • اتوسا گفت:

      درود..
      ۲۴ شهریور ۱۴۰۱ ، پیک جدیدی شروع نشد ، زندگی عادی سازی شده، مسابقات فوتبال با تماشاگر برگزار میشه، دوران سخت کرونا گذشت اما..
      یک ماهه با کانال bplus در یوتیوب، و بعد هم سایت bplus و امشب هم ب چنل‌بی امدم، عالی هستند، ممنون از شما

    • لونا گفت:

      امروز ۱ ابان ۱۴۰۱ شاید وضعیت کرونا بهتر شده باشه اما وضعیت دلهامون و کشور واقعا بده…کور سوی امیدی در دلمون هست و وسط پروژه ها دانشگاهم تصمیم گرفتم این اپیزود رو گوش بدم….

      • مهسا گفت:

        امروز ۲۱ بهمن ۴۰۱، کرونا ساکته اما از دست دادن ها و رنج و درد ما به جاست. هیچ چیز عادی نیست و ما هرروز برای گرفتن حقوق عادی خودمون می‌جنگیم

    • ایمان گفت:

      بامداد ۲ دی ۱۴۰۲ یه روز از یلدایی گذشته که اسمشو میخواستن عوض کنن ولی نتونستن، یه سال از اعتراضات سراسری گذشته ، دو سال از رفع خطر کرونا ۴ سال از کرونا گذشته، گرونیا هر روز هست درد مشکلات اقتصادی ت مغز استخون مردم میسوزونه، خبراهم نیگه سال دیگه بدتر از امسال خواهد بود و قرار نیست چیزی درست بشه،
      مردم هیچ امیدی به آینده با این شرایط ندارن، اما خوشبینی ، صبر، استقامت، ایده آل گرایی، شجاعتشون محکم سر جاشون نگهشون داشته حرکتشون میده به امید روزی که کامنتای بعدی که میخونیم مثل کامنتای بعد از کرونا که حرف از اتمام نگرانی های بابت بیماری هست، حرف از اتمام درد های اقتصادی باشه…
      همیشه یک قدم جلوتر

      • فهیم گفت:

        امروز ۱۴‌م دی‌ماه ۱۴۰۲ که این پادکست رو گوش دادم. کامنتا منو یاد روزای کرونا انداخت. الآن خیلی دور بنظر می‌رسه ولی خب انگار سیاهی قرار نیست دست از سر این کشور برداره.

    • شیرین گفت:

      ۶ اسفند ۱۴۰۲
      از اپیزود آخر شماره ۸۶ حرکت معکوس کردم به شنیدن
      از شکلتون تا رسیدم به هنری
      خوشحالم به چنل بی
      هر چند با فاصله زیاد رسیدم
      مثل هنری که راه شکلتون رو بعد صد سال میخواست ادامه بده

  • حمید اسکندری گفت:

    به‌به مثل همیشه عالی، در قسمت توضیح بلاگ اسم هنری همراه با یک ل تایپ شده و البته من بیشتر تلفظ فامیلش رو هم به وٌرسلی شنیدم.
    https://www.youtube.com/watch?v=Zm_CKwI1Jio
    ارادتمند
    خسته نباشید

    • حمید اسکندری گفت:

      مسئله تلفظ فامیلش رو بیشتر از اینظر مطرح کردم که اگه کسی بخواد مطلبی در موردش بخونه سایتها بیشتر ورسلی خوندنش و اینجوری توی جستجو نتیجه بهتری داره

      • عليرضا گفت:

        ساعت ١.۴٠ بامداد ٢٣مهر ١۴٠٠ این پادکست رو امشب گوش دادم و فوق العاده بود
        کرونا همچنان هست ولى امید به تموم شدنش بیشتر شده

  • sara گفت:

    خیلی عالی بود مثل همیشه من ارزوی موفقیت فروان دارم واستون پایدار باشید

  • 3m4 گفت:

    خیلی خوب خیلی عالی خسته نباشید..

  • AA گفت:

    اپیزود که شروع شد گفتم لابد دوباره یه عده رفتن اسکی گیر کردن تو برف و بهمن ( البته اون اپیزود خوب بود مجموعا) ولی دیدم نه! نکات فکری و اخلاقی زیادی داشت! یک سبک زندگی بود، یک شیوه جدید زندگی! خیلی خوب بود. فراز و فرودها ، طنز، درام،رمنس، غم… همه چیز سرجاش بود. خیلی عالی بود

  • ساره گفت:

    مثل همیشه لذت بردم. توصیف ها خیلی خوب و به جا بود و تصور شرایط رو امکان پذیر می کرد. انگار این آقای “گرن” همش موضوعات غم انگیز رو انتخاب می کنه! هم این قسمت و هم قسمت “تاد ویلینگام” تراژیک و تلخ تموم می شد.

  • پدیده گفت:

    اراده ستودنی عجیبی داشت. لذت روایت به گونه ای بود که تصور می کردی در یک مستند حقیقی غوطه وری و با چشم خودت همه چیز را می بینی. سرمای جنوبگان ملموس بود.
    جنوبگان را سرچ کردن تجربه آنها کجا و مسافران امروزی جا.
    این را بخوبی در سفرهای کوهنوردی طولانی تجربه کردم: (چند روز اول جهنم واقعی است و الاغ زنده بهتر از شیر مرده است…)
    ممنون علی بندری و تیم همراه و طراح پوستر با تصویری این چنین ماندگار

    • محمد جواد سکاکی گفت:

      سلام الان ۳۰ مهر ۱۴۰۱ داشتم نظرات رو میخوندم.گفتم منم در این کپسول زمان یه نظری بدم برای اینده ها.شرایط سخت کرونایی هم گذشت و خدا رو شکر دیگه خطر مرگ نیست.و این هم خاطره ایی شد هر چند تلخ.به نظر من دنیا یه ماجرا جویی هست .موفق باشید و سربلند

  • سمیه گفت:

    عالی بود، عالی…

  • ابراهیم گفت:

    فوق العاده عالی بود روایت شما کاری می کنه که انسان با شخصیت ها همراه می شه و حتی در قسمت هایی با اونها یکی می شی. امیدوارم همیشه پاینده باشید. از تیم خوب شما هم تشکر ویژه ای دارم

  • امیر فکور گفت:

    من هنگام رانندگی به پادکست‌های شما گوش میدم، پیشرفت رو تو هر اپیزود میشه دید(شنید). کارتون حرف نداره، بارها شما رو بین همکارها، دوستان، خانواده و … معرفی کردم و همه بعد از چند وقت که اپیزودهای شما رو میشنون از من تشکر میکنن بابت این که بهشون یه پیشنهاد عالی دادم!
    خلاصه که دمتون گرم باشه.

  • مژگان گفت:

    عاالی بود این قسمت, جزییات و تصویرسازی ها خیلی خوب بودن.

  • zari گفت:

    دفعه قبل اندوه تاد ویلینگهام کشت ما را… این بار اندوه هنرلی ورزلی. خسته نباشین،عالی هستین. مسترمایند نامبر وانم بود حالا این اپیزود با اختلاف اوله.

  • حمیده بانو گفت:

    باز هم ترکیبی بی نظیر از آقایان گرن و بندری? ممنون عالی هستید و بی نهایت تشکر بابت کیفیت پادکست ها…

  • بسیار تحت تأثیر این روایت از این انسان بزرگ قرار گرفتم. سپاس ازاینکه ما را باهاش آشنا کردین. پاینده باشین.

  • Mahboobe گفت:

    عالی بود خیلی لذت بردم همینطور قوی ادامه بدین ???

  • محبوبه پاشا گفت:

    سلام بسیار فوق العاده و عالى هستین و دنیاى زیبایى میارین جلو چشمم ♥️ فقط چون اقاى بندرى همیشه ذوق میکنن که اشتباهاتو میگن خواستم بگم تو دقیقه چهل و پنج اونجا که هنرى و رنش هر دو تو حراجى سر خرید کتاب شکلتون رقابت میکنن با یه اشتباه لپى میگین که اخرشم شکلتون نتونست کتابو بخره درحالى که هنرى میخواست بخره با عرض پوزش همیشه باشید همیشه موفق باشید

  • مهدی طاهری گفت:

    من عاشق لحن روایتتم، از چند ماه پیش که این پادکست رو پیدا کردم نگاه ام. به استفاده طلایی از گوشی عوض شده… درجه یک هستید

  • الهام گفت:

    سلام
    واقعا ممنونم ازتون. من و همسرم کاملا معتاد شما و صداتون شدیم.
    فقط اینکه امکان داره به پادکست انگلیسی هم که مثل خودتون خوب باشه رو معرفی کنین؟
    بازم ممنونم از زحمتتون!

  • All گفت:

    Peter Scully
    این **** هم میتونه یکی از قسمت های بعدیتون باشه.

  • پیام گفت:

    عالی بود. عالی. خیلی خوب. واقعاً تأثیرگذار. جذاب و پرکشش، آموزنده و پر از حرف های خوب. بارها متأثر شدم به ویژه در انتهای ماجرا. دستمریزاد

  • سارا گفت:

    اپیزود جدید کی میاد پس؟

  • جعفر رزمی گفت:

    کلمه سپاس هم در مقابل کارهای درخشان گروه هم ناچیز است
    از صمیم قلب دوستتان دارم
    ممنون

  • Ahmadreza گفت:

    این دوتا پادکست برای من یه دنیا ارزش داره

  • محمد سفیدیان گفت:

    خیلی ممنون از علی بندری عزیز و تیم تولید این پادکست
    ایا واقعا ارزشش رو داشت؟ ادم برای دنبال کردن علاقه ها و فانتزی هاش حتی جونش رو از دست بده
    گاهی وقتا به خودم میگم. ببین تو به عنوان یه انسان.. یه سری لذت ها.. یه سری احساسات رو میتونی تجربه کنی.
    مثلا گرسنه باشی و لذت سیر شدن… رفع تشنگی..رابطه جنسی…لذت دوست داشتن و مهربانی کردن.. دوست داشته شدن و …
    مثلا قراره ۷۰ سال زندگی کنیم. مدام این احساسات تکراری رو تجربه میکینم.
    اما طول قطب جنوب رو پیاده رفتن یه حس خاصه؟ یه لذت بزرگ که بقیه درکش نکردن.. چیزی که که شاید ۴ نفر درکش کرده باشن

  • معصومه فتحعلیان گفت:

    من با این اپیزود با کانال شما آشنا شدم بارها از کسی که کانال شما رو معرفی کرد قدردانم. دقیقا آنچیزی بود که باید و حتی بیشتر از انتظار، خدا قوت میگم و پیگیر کارها و برنامه هاتون خواهم بود. چهارمین روز آشنایی من با کارهای شماست. کارم شده دانلود کردن و گوش دادن مطالب به لحاظ محتوا و نحوه خوانش بسیار عالیه… به شما و تیمتون تبریک میگم و از صمیم قلب ممنونم

  • مهرنوش نوروزی گفت:

    من به طور اتفاقی اول چند داستان اخیر را گوش کردم و بعد به سراغ اپیزودهای اول رفتم. تبریک می گم به خاطر پیشرفتی که در همه زمینه ها مخصوصاً در روایت کردن داشتید، واقعاً خیره کننده ست. خیلی ممنونم، همیشه موفق باشید.

  • همایون گفت:

    لطفا تاریخ‌ها رو به خورشیدی هم بگین
    من برداشت حدودی از تاریخ‌ها به میلادی دارم ولی خیلی ناقص هست

  • همایون گفت:

    به نظر در بعضی اپیزودها با حذف فاصله‌ی بین جمله‌ها، سعی کردین زمان پادکست رو کم کنین
    لطفا این کار رو نکنین چرا که حس پادکست رو از بین می‌بره و لذت شنیدن رو می‌گیره

  • مجید گفت:

    بسیار عالی هستین
    تازه آشنا شدم باهاتون. صبحم را با پادکست ها شروع میکنم و تا محل کار گوش مدم

  • نادی گفت:

    بسیار تاثیرگذار و پر احساس بود. به دل نشست.
    مرسی که دنیا رو جای قشنگتری کردید.

  • احمد میرزایی گفت:

    مثل همیشه عالی بود. خیلی غمگین شدم و خیلی یاد گرفتم. چرا جسدشو آتیش زدن خواست خودش بود یا دلیل دیگه؟

  • lindi گفت:

    پادکستشو گوش کردم خیلی جالب و متحول کننده بود کارش و غمگین در پایان.
    http://www.ezkish.com

  • mahsa گفت:

    بسیار بسیار عالی بود؛من خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم
    چنل بی عزیز شما فوق العاده اید؛آقای بندری عزیز نفستون گرم

  • زهرا جعفرى گفت:

    مجبور شدم تیکه تیکه گوش کنم و امروز رسیدم به آخرش … بغض خفه ام کرده و نمى تونم گریه کنم … فوق العاده بود … مرسى مرسى

  • بهزاد گفت:

    سلام و خسته نباشید خدمت شما علی بندری عزیز و بقیه همکاراتون تو چنل بی- من خیلی اتفاقی و با گوش دادن به این ایپیزود با کانال تون آشنا شدم و در کل خودم آدمی هستم که خیلی کم وقت میزارم کتاب بخونم – شیوه جذاب و فصیح روایت گویی شما در بازگویی داستان و گزارش، آدم رو شیفته خودش می کنه- ازتون تشکر می کنم و امیدوارم که همچنان این کارتون ادامه داشته باشه- تا حالا چند تا دیگه از اپیزودهاتون رو گوش دادم ولی این یکی از تاثیرگذارترین هاش بوده- بازم خیلی ممنون که من رو با همچین آدم با اراده و مصممی آشنا کردین، براتون آرزوی موفقیت و شادکامی دارم

  • حامد گفت:

    بسیار عالی همه چی تو این سایت عالیه موضوعات انتخاب شده کیفیت اجرا. دستتون درد نکنه

  • سحر علايي گفت:

    واقعا لذت بخش بود، خودم رو تو اون سرمای قطب تصور میکردم و مو به تنم سیخ میشد ، آخرش برام بثورت وصف ناپذیری غم انگیز بود ، به آخر که میرسید وحشت داشتم که بمیره و بلاخره هم مرد، بغض گلومو گرفته و خیلی خیلی براش غصه خوردم ، کاش حداقل یک هفته بعد میمرد???
    ممنونم ازتون، از تیمتون❤️❤️❤️

  • سحرعلايي گفت:

    بصورت اشتباه تایپی بود نه علط املایی چون دوتا حروف کنار هم بودن ?

  • پیام گفت:

    لذت ملموس جریان یافتن حس اراده ی حرکت ، دنبال کردن آرزوها و چندباره شنیدن این پادکست آنقدر موثر بود که بند کفش کوهم را به یاد ارنست و هنرلی سفت کردم و از علی بندری تیم همکارش سپاسگذار.
    موفق شدید من رو وادار کنید دوبار پشت هم بشنوم و در خصوص این داستان در جااای مختلف صحبت کنم.?

  • امیرحسین گفت:

    درود و خداقوت
    واقعا جای تحسین داره و کارتون کم نظیره
    تصویر سازی های که در این قسمت شد به لحاظ اینکه وقایع در طبیعت رخ می دهند بسیار خوب و حرفه ای بود و کاری کرد که خودمو اونجا تصور کنم?
    امیدوارم راهتان رو با انرژی ادامه بدین….

  • حسین گفت:

    دوست آقای ورسلی قصد داره کاری که اون نتونست بکنه رو کامل کنه

    https://www.bbc.co.uk/news/amp/uk-wales-45888276

  • آويده ميرزاخاني گفت:

    بسیااااااار عالی هستید دوستان خدا قوت پایدار باشید
    تصویرسازیها عالی ترجمه و اجرا فوق العاده??????????????

  • ناصر گفت:

    دفعه آخری که یک همچین انرژی لذت بخشی رو حس کرده بودم، ۱۹ سال پیش با “پیرمرد و دریا” بود
    عالی هستید

  • شراره گفت:

    مدتی است مسخ پادکست هاتون هستم ، بی نظیرن و دیدگاه من رو کلی تغییر دادن این روزهای به خیلی چیزها فکر می کنم …..
    موفق باشید

  • هانیه گفت:

    عالی هستید خدا قوت

  • احسان گفت:

    این اپیزود بسیار عالی بود.

    یک خبر جدید:
    بالاخره روز گذشته (۲۶ دسامبر ۲۰۱۸) برای اولین بار مسیر عرض قطب جنوب توسط یک انسان و “بدون کمک” طی شد. آقای کالین اُبردی از آمریکا مسیر ۱۶۰۰ کیلومتری را در ۵۴ روز پیمود.
    در ۱۲۵ کیلومتر نهایی ایشان اصلاً نخوابید و ۳۲ ساعت پیوسته راه رفت تا به مقصد رسید.

    https://www.nrk.no/urix/amerikaner-forste-person-som-krysser-antarktis-uten-hjelp-1.14356275

  • idina گفت:

    این اپیزود رو دوست داشتم ، بعضی از قسمتهای این پادکست منو یاد سریال The Terror میندازه .

  • Ghahremani گفت:

    سلام خسته نباشید .شعاری که رو سورتمه نوشته بود به انگلیسی چی بود دقیقا ؟

  • فرزانه حسن زاده گفت:

    سلام. مرسی از اجرای خیلی خوبتون من همیشه موقع کار پادکست گوش میدم و تازه با شما آشنا شدم و خیلی حال کردم.
    آیا کد تخفیف پونیشا هنوز پابرجاست یا خیلی دیره؟

  • مروارید گفت:

    خیلی به وجد اومدم به طور کامل لمس کردم حتی بغض کردم
    چقدر خوب روایت کردید و چقدر لذت بردم از سخت کوشی و قدرت ارهده این مردمان

  • مصطفی گفت:

    چقدر خوب بود. چقدر آدم رو به تجسم وادار میکرد.

  • زهرا گفت:

    عالی بود،ببین عاشقتون شدم❤️

  • یاسمن گفت:

    واقعا کلمات جذاب، فوق العاده یا نفسگیر نمیتونند این داستان رو توصیف کنند. من در حین گوش دادن به این اپیزود رفتم و مقاله اصلی نیویورکر رو نگاه کردم، با پیش زمینه ی جهنم سفید و باد ریزی که می وزید و قیافه ی خندان ورزلی. جدا شاهکار کردید و دست مریزاد، من زمانی که به این داستان گوش دادم با خودم گفتم چقدر اراده ی یک انسان میتونه بزرگ و عظیم باشه، و چقدر این کوشش زیبا بود، تا جایی که اصلا مهم نیست برای شنونده که بالاخره رسید یا نه؟
    هم انتخاب داستان و هم گویندگی آقای بندری مثل همیشه فوق العاده بود. پایدار باشید همیشه.

  • Ebrahim گفت:

    سلام
    تو یه سال گذشته، فک کنم سه بار گوشش دادم، دوست دارم بازم گوش کنم
    مثل “پیرمرد و دریا” ست ، که حیفه یه فقط یه بار بخونیش.

    تنهایی پیرمرد تو دریا چه قدر شبیه تنهایی ورزلی تو یخهاست.

    اصلا همینگوی این جمله رو خطاب به ورزلی گفته:

    ولی آدم را برای شکست نساخته اند. آدم ممکنه از بین بره، ولی شکست نمی خوره. … » پیرمرد و دریا

    ممنون

  • رویا گفت:

    عالی بود ، مثل همیشه
    اکثر اپیزودها آدمی رو به فکر میبره در مورد ماهیت آدمی و ..
    اما اینبار داستان فرق میکرد نکات عالی مدیریت، قدرت فوق العاده ذهن آدم
    ممنون و خدا قوت

  • Faezeh گفت:

    عالی بود ، ممنون ❤❤

  • شیلا گفت:

    بعضی قسمتهاش مثل سریال ترور فصل اوله

  • لادن محتشم گفت:

    بسیارلذت بردیم یکی از بهترین کارهامون دردوران قرنطینگی شنیدن پادکستهای شماست سربلندوپیروز باشید

  • حسان گفت:

    این قسمت شاید بهترین قسمت از مجموعه خوب چنل بی بود که دیشب گوش کردم واقعا عالی بود. یک داستان کامل همه چیز در این داستان بود . از روایت جادویی آقای علی بندری هم که نمیشه تعریف نکرد.
    شاید داستانی باشه که تا آخر عمر برای خودم مرورش کنم یه چیزی مثل صد سال تنهایی مارکز رو من اثر کرد.

  • امین خانچانی گفت:

    عالی بود شوق سفر رو دوباره در من شعله ور کرد دس مریزاد کارتون حرف نداره سنگ تموم گذاشتین

    • محمد گفت:

      برای آگاهی شنوندگان عزیز
      نام محققی که در حدود دقیقه ۳۶ داستان بیان شد ؛ پال ادوارو ثرو نویسنده کتاب اندی کوپیتاکو(رودخانه نزدیکتر)است.

    • فاطمه بال افکن گفت:

      سلام ،شاید بیشتر از یک فیلم ماجراجویی هالیوودی با شکلتون وموزلی همراه شدم وهم حس.دربرهه ای که ناامیدی معقول ترین حس می‌تونه باشه ،افرادی چون موزلی امید رو به حداعلای اون رسوندن و پیام آور ایستادگی و امیدند
      سپاس فراوان از channel b

  • امید جمالی گفت:

    ممنون از جامعیت داستانتون خیلی قشنگ بود

  • مینو مهین گفت:

    مدتهاست پوست انداخته‌ایم و رختی قالب روح عریانمان نیست. زانو بزنیم، دعا کنیم شکلتون بیاید.

  • سید مصطفی جاویدحسینی گفت:

    ۱۳۳ دقیقه بسیار زیبا رو با شما سپری کردم. پاینده باشید.

  • نیما گفت:

    بعد از گوش دادن به این اپیزود حس انگیزه ای که در من وجود داشت، شعله ور و قوی تر شد.
    اپیزود قوی، مرسی چنل بی و تیم سازنده

  • Zari گفت:

    ۱۵مرداد۹۹
    چند تا علائم کرونا دارم تو بد ترین شرایط زندگیم هستم. ینی میشه ی روزی هیچ مشکلی نداشته باشم و باز پادکست گوش بدم ????

    • بهار گفت:

      حتما میشه،هیچ وقت نا امید نباش????

      • حسین معینی فر گفت:

        امروز ۹ فروردین ۱۴۰۰
        من حسین معینی فر هستم
        کسی که تصادف سنگین داشته و آرزوی راه رفتن داشته و تونستم کوهنوردی رو جدی شروع کنم و برم دناوند و صعود های زمستانه و باقی ماجرا …

        یه جاهایی از این اپیزود رو بار ها و بارها گوش دادم
        یه جاهاییش انگار یه تیکه از خودم بود
        مخصوصا اونجایی که ورسلی توی سختی به خودش یاد آوری میکنه کیه و از کجا اومده – درخواست کمکش و لحظه دفن خاکسترش

        دستمریزاد

  • حسین گفت:

    سلام
    به بار تنهایی گوش دادم یه بار هم با دخترم
    هردو بار گریه کردم
    حس آشنایی به این داستان داشتم
    عالی بود
    دخترم با ولع تمام گوش داد ولی خانمم خوابید و آخر قصه بیدار شد????

  • فاطمه بال افکن گفت:

    سلام ،شاید بیشتر از یک فیلم ماجراجویی هالیوودی با ماجرای شکلتون و ورزلی همراه شدم وهم حس.دربرهه ای که ناامیدی معقول ترین حس می‌تونه باشه ،افرادی چون ورزلی امید رو به حداعلای اون رسوندن و پیام آور ایستادگی و امیدند
    سپاس فراوان از channel b

  • نسیم گفت:

    واقعا این همه زحمت و تلاش نتیجه اش میشه یه کار حرفه ای… خسته نباشید و دستتون درد نکنه…. یکی از بهترین ها هستید… یکی از حرفه ای ترین ها …
    از صدتا مستند تصویری با فیلمبرداری حرفه ای جالب تر و جذاب تر بود

  • آرزو گفت:

    بی نظیر، باورم نمیشه زمان مرگ آقای ورزلی من اشک ریختم، ممنونم????موفق باشید

  • بهار گفت:

    عالی عالی مثل همیشه
    با این تفاوت که من این اپیزود رو تو نا امید ترین و مستأسل ترین حالت ممکن از خودم در زندگی،گوش کردم
    الان ساعت ۷صبحه و بعد از تموم شدن این اپیزود فقط دارم به این موضوع فکر میکنم که میشه تو سخت ترین شرایط زندگی،یه روزنه ی امید پیدا کرد و میخوام برم دنبالش،ممنونم ازتون
    بسیار بسیار سپاسگزارم از آقای بندری عزیز که بی نظیر هستن و خیلی خوشحالم که شما رو پیدا کردم،واقعا ممنون????

    • بهار گفت:

      درود دوباره،من برگشتم به این پیام خودم که بگم خوشحالم که راهم و پیدا کردم
      به این نتیجه رسیدم که لازم نیست همیشه بتونی چندین کار و با هم انجام بدی تا بهت بگن آدم موفقی هستی،چیزی که من فکر می کردم باید باشم و این نا امیدم کرده بود.
      فهمیدم گاهی اوقات تو زندگی باید توقف کنی
      همه چیز رو رها کنی و به زندگی فکر کنی و بدونی که روح هیچ عجله ای برای رشد و تعالی اش لازم‌نداره،
      حس کردن اینکه گاهی نیاز داریم بایستیم و هیچ کاری انجام ندیم برام عالی بود،ممنونم که منو به تفکر در مورد خودم وا داشتین????

  • مهدی گفت:

    به لطف بهترین دوستم که عاشقش هستم با چنل بی آشنا شدم و به عنوان اولین پادکست امشب ۲۷ آبان در مسیر برگشت از ماموریت ساری، این اپیزود رو گوش کردم.
    فوق العاده تاثیرگذار و با کیفیت بود. به طرز عجیبی پایان پادکست گریه کردم، شاید افسرده ام یا شاید هم احساس ضعف کردم در مقابل توانمندی یک نفر دیگه.
    واقعا کار شما عالی و قابل تحسین هست.

  • هانی گفت:

    وای از این اپیزود جنوبگان. عالی و تاثیر گذار. کالین در حال حاضر در حال صعود به قله k2 هست و من دنبالش می کنم. جالب اینجاست که تا کنون هیچ کوهنوردی صعود زمستانه به این کوه نداشته و هیچ کس نتوانسته. کالین و تیمش میخواهند اولین کسانی باشند که صعود زمستانه به k2 را ثبت می کنند. ممنون از شما چنل بی که ما رو با این انسان های قدرتمند و باانگیزه آشنا

  • نیلوفر گفت:

    امروز ۹ دی ۹۹ ساعت ۷:۵۰ همین الان پادکست رو تموم کردم تمام شب رو داشتم گوش میکردم
    وسط این ناامیدی و بحران کرونا دلم یکم آروم گرفت
    امید هنوزم هست …

  • فرخ عزیزنژاد گفت:

    سلام
    من کوهنوردی می کنم، یکبار تنها رفتم علم کوه، کشمکش درونی آدم در اون لحظات و اون شرایط سخت تجربه خاصی هستش که خیلی سخت بشه توضیح داد. ممنون از علی بندری و تیمشون

  • رامین گفت:

    بسیار عالی – شنیدنی و اجرای جذاب – چنین انسان هایی گواه و نشانی هستند برای دیگران تا ثابت کنند میشه در بد ترین شرایط بزرگترین موانع رو برای رسیدن به هدف کنار زد و به هدف رسید. گواه و نشانی هستند برای دیگران تا ثابت کنند باوری و تلاش برای رسیدن به هدف های بزرگ با خودباوری امکان پذیر است. بنابراین وا دادن برای دستیابی به هدف های کوچک و دم دست خیلی زشت و ناپسند است. هنری ورزلی چیزی که میتوانیم باشیم را در یک حقیقت و واقعیت محض به ما نشان داد.

    و اما — متوجه نشدم چرا جنازه هنری ورزلی سوزانده شد!

  • هانا گفت:

    من این داستان رو در وقتیکه به قطب شمال سفر کرده بودم در هوای منفی ۱۵ درجه و در حالیکه روی برفها و سفیدی مطلق قدم میزدم گوش کردم و برام فضاش خیلی عجیب و قابل لمس و درک بود.
    ممنون از تیم چنل بی و علی بندری با توصیف و فضاسازی عالی و البته اطلاعات خوب و گالری عکس های تکمیلی هم حرف نداشت .

  • Maysam گفت:

    واقعا منو تحت تاثیر گذاشت یکی از بهترینها ی چنل بی❤️❤️❤️

  • پری گفت:

    من امروز ۱۲ بهمن ۹۹ این پادکست رو گوش دادم
    خیلی ناراحت شدم آخرش
    آدمی با این اراده و با این روح بزرگ، آخرش هم نرسید هم مرد
    هرگز خدا رو بابت آفرینش انسان نمیبخشم…

  • علی> گفت:

    هرچه قدر که داستان جلو میرفت منم مثل جوانا دوست داشتم اون دکمه رو فشار بده و برگرده وقتی دکمه رو فشار داد خوشحال شدم گفتم دیگه تموم شد اخرش وقتی فهمیدم مرد یه شوکی بهم وارد شد و چند قطره اشک از چشمام اومد اصلا نمیتونم تصور کنم جوانا تو اون لحظه چه حالی داشت

  • طوفان گفت:

    معرکه بود
    میتونم بگم حس میکردم من جای هنری ورزلی گذاشته بودم خودمو حتی شکلتون هم
    و به نظرم کارش خارق العاده بوده و حتی شگفت انگیز تر کار شکلتون اون سفر توی دریا با قایق برای نجات خودش و دوستاش,عجیب قوی بوده…
    امیدوارم ما هم انگیزه این قطب نوردان رو داشته باشیم
    با تشکر طوفان از لرستان

  • وحید گفت:

    سلام قبل از هر چیز خسته نباشید بهتون میگم و کاری که انجام میدید خیلی ارزشمنده من به نوبه خودم ازتون سپاسگزارم ، زیز این اپیزود لینکی که گذاشتین برای دیدن فیلم ها و عکس های مربوط به این اپیزود رو نمی تونم ببینم یعنی باز نمیشه (صفحه در دسترس نیست) با چند مرورگر مختلف هم امتحان کردم ، امیدوارم بتونین یکاریش بکنین ????

  • Yasi گفت:

    وقتی این اپیزود گوش میدادم ، تو انجام چند تا کار اراده مو از دست داده بودم .
    خدا قوت ،مثل همیشه عالی

  • الی گفت:

    سلام . من یک هفته هست با چنل بی آشنا شدم و واقعا اینقدر ماجرا ها و روایت ها زیباست که هر روز چند اپیزود رو گوش میدم. این روایت خیلی زیبا بود . ممنون از شما آقای بندری و گروه چنل بی که اینقدر روایت های زیبا برامون به اشتراک میگذارید

  • مجتبی ایزدی گفت:

    سلام علی اقا من یه ساله با این پادکست اشنا شدم و به جرات میتونم بگم حداقل هر قسمت رو سه بار گوش دادم شاید ندونید چه خدمتی به من کردید.
    صدای دلنشین داستانهای جذاب برای عبور از بدترین روزهای عمرم همینها کافی بود تا خودم رو به قصه بسپارم و در دنیای اونها غرق بشم
    دست مریزاد بخاطر تولید محتوایی به این زیبایی
    میدونم برای شما درامدی نداره و شاید دلسرد بشید از کار اما بدونید خیلی ها وابسته صدای شما شدن خیلی ها قهرمان قصه های شما شدن بخاطر این خیلی ها دلسرد نشین ما هم کمکتون میکنیم

  • امید گفت:

    چه قدر دیدگاه های این پادکست پر از انرژی عه

    • مهدخت گفت:

      امروز ۱۱ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۲ صبحه. من به همراه خواهرم در ۵شنبه شب این اپیزود رو گوش کردیم. وارد پیک پنجم کرونا شدیم.و با اینکه مدتهاست دکمه ی درخواست رو زدیم اما هنوز خبری از گرانترین تاکسی دنیا و نجات(واکسن) نیست. به قول خواهرم کاشکی آخرین این سوز بهاری باشد….

  • مهدخت گفت:

    امروز ۱۱ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۲ صبحه. من به همراه خواهرم در ۵شنبه شب این اپیزود رو گوش کردیم. وارد پیک پنجم کرونا شدیم.و با اینکه مدتهاست دکمه ی درخواست رو زدیم اما هنوز خبری از گرانترین تاکسی دنیا و نجات(واکسن) نیست. به قول خواهرم کاشکی آخرین این سوز بهاری باشد…

  • حسین گفت:

    ۲۰ مرداد ۱۴۰۰ گوش دادم
    سلام ممنون از صدای مهربان و صمیمی
    دوست ندارم چهرتون رو سرچ کنم و دوس دارم فقط صدا بشنوم
    این اپیزود بطور قطع بی نظیرترین کار چنل بی هست یک شاهکار تمام عیار
    خیلی تاثیر داشت مثل انیمیشن inside outside که دید ادمو به زندگی عوض میکنه.
    چجوری اون میتونه تو وحشتناکترین جای دنیا ، تنها باشه و فقط صفحات خالی میدان دیدو ببینه .
    یه تیکش هم یاد سریال لاست افتادیم که دوباره برگشت به جزیره و دیگه بدون اون نمیتونست زنده بمونه
    اگر زنده میموند دوباره هوس یک چالش بزرگتر رو قطعا میکرد
    با اینکه فکر میکردم این اپیزود یک اپیزود سرد و بیروح باشه مثل خود جنوبگان اما فهمیدم این خود جنسه
    این خود زندگیه
    این همون چیزیه که ما بخاطرش به زمین اومدیم
    تشکر از شما اقای علی بندری عزیز

  • ميلاد گفت:

    سلام
    خدا قوت ، بسیار عالی
    اینقدر بیان آقای بندری عالی است ، بنده شرطی شدم و گوش کردن پادکست های دیگه خست شده…
    چند نکته جالب داشت این داستان، شروع این کار سال ١٩٠٢ توسط Henry Shackleton ، واقعا جای حیرت داره چنین تفکری چنین حس و قدرت تو اون زمان، و از طرف دیگه این سفر به جنوبگان، که ادم رو وسوسه میکنه ، به شخصه برای بنده هم جالب بود چنین کاری که ادم پا جای بگذارد که چنین بزرگانی برای رسیدن به اونجا تلاش کردند

    بسیار عالی بود تشکر از گروه channel B

  • مریم گفت:

    اقای بندری خیلی خوب توضیح میده و شرایط رو به تصویر میکشه واقعا لذت بردم ولی نمیدونم چرا این جور ادم ها و کارها رو نمیتونم درک کنم.

  • زهرا گفت:

    امروز ۳ آبان ۱۴۰۰ کمی از پادکست رو گوش دادم و خیلی جذاب به نظر میرسه
    وضعیت کرونا به این شکله که اکثر مردم ۲ دوز از واکسن رو زدن و من جزو اقلیت هستم که نزدن شرایط نابسامانه ولی مردم شل گرفتن دیگ و به کار و زندگی خودشون میرسن تغریبا فارق از کرونا

  • امید گفت:

    منم الان در روز هفتم کرونا دلتا هستم ۱۰ آبان ۱۴۰۰ و حال و هوای جنوبگان نمیدونم برای این بیماری خوبه یا نه اما این دفعه چندمی بود که داشتم جنوبگان گوش می دادم و این بار خیلی بیشتر متاثر شدم ممنون از خلق این اثر هنری زیبات علی جان

    • امید گفت:

      دو دوز واکسن سینوفارم زدم و همه خانواده واکسن زده بودیم سینوفارم و آستارازینکا اصلا واکسن تاثیر در گرفتن ندارم فقط شدت رو کم میکنه و برای هر نفر ۲۰ روز تمام بیکاری و حداقل ۳ میلیون هزینه مراقبت از سه بیمار و بعد گرفتار شدن خودم

  • آ.ک گفت:

    بسیار عالی بود
    ممنونم از خواهر عزیزم که موقع بیماریم به من پیشنهاد داد، واقعا قوت بخش بود
    hit

  • امین گفت:

    ۱۰بهمن ۱۴۰۰گوش دادم .مدتها بفکر فرو رفتم

  • مليكا گفت:

    پادکست رو ٣ روز پیش گوش دادم و هنوز تو فکر ورثلی و شکلتونم
    اینکه چقدر قدرت ذهن ادما میتونه زیاد باشه و انگار مرگ اول تو ذهن ما اتفاق میفته.

  • Negin گفت:

    الان که این کامنت رو میذارم به کرونای اُمیکرون مبتلا شدم و روز پنجم بیماری رو میگذرونم.
    گلودرد شدید دارم به حدی که گردنم ورم کرده واقعا کلافه و اذیتم تصمیم گرفتم تا به صدای اقای بندری عزیز گوش بدم و آروم بشم مطمئنم که این روایتم مثل سایر روایت ها عالیه.
    امیدوارم که همه‌ی بیماران هرچه زودتر سلامت خودشون رو به دست بیارن.

  • فاطمه گفت:

    بینظیر..
    همین!

  • قنبري بديل گفت:

    روایت و تصویرسازی بسیار خوب بود.
    پا به پا و نفس به نفس با موزلی جنوبگان رو فتح کردم.
    احساس عجیبی ست.????????❤️❤️

  • Divan گفت:

    سلام. دمتون گرم با پادکست های عالیتون
    این پادکست لود نمیشه

  • امین گفت:

    امروز چهارشنبه اول تیر۱۴۰۱ من این اپیزود را گوش کردم
    من هم چون تنهایی کوهنوردی میکنم خیلی از لحظات این پادکست برام آشنا بود.
    و اونجایی که دکمه را فشار داد که بیان دنبالش خیلی بیشتر ناراحت شدم تا زمانی که مرگش توی بیمارستان فرا رسیده بود.
    قدرت ایمان و اعتقادی که آدم پیدا میکنه واقعا یک چیز غیر قابل توصیف هست ولی توی این پادکست با بیان شیوای جناب بندری میشه قدری احساس بشه

  • آرزو چاجایی گفت:

    به زیبایی هر چه تمام کلمات با صدای شیرین اقای بندری توی ذهن به تصویر کشیده می شد .. در خصوص این اپیزود باید بگم که هر کدوم از ما یک جنوبگان داریم ،برای هر نفرمون به شکلی دور از دسترس،زیبا،چالش برانگیزو رویایی هست .. یه جاهایی توی شکاف ها یا با اومدن طوفان های ناامیدی کم میاریم میگیم بیخیال… اما باید یادمون باشه که”همیشه یکم جلوتر”.. از کجا معلوم شاید خیلیی نزدیکیم بهش … ولی توراه رسیدن به این جنوبگان یادمون باشه به خاطر عزیزانمون به خاطر دیدن بقیه ی زیبایی های زندگی واز همه مهمتر این که ما هیچ گرون ترین تاکسی ای نداریم که سر بزنگاه نجاتمون بده با خودمون تکرار کنیم مثله هنری “الاغ زنده به از شیر مرده”…به قول دوستان بله داستان پیر مردو و دریا بی شباهت با این روایت نیست به خصوص با اون قسمتی که هنری به تنهایی سفر رو شروع کرد و در اخر با اینکه از هر نظر داغون بود اونو ادامه میداد… توی داستان پیر مرد و دریا هم پیر مرد با همه ی نحیفی با همه ی خستگی و نا امیدیش جنوبگان خودش(یک ماهی که زیبا ترین و بزرگترین ماهی ای بود که دیده بود و صید کرده بود) رو با خودش می کشید با تمام قوا ادامه میداد حتی با اینکه می دونست نصف بیشتر گوشت ماهی رو کوسه ها خوردند…????????

  • شبنم گفت:

    چقدر که من با آخر این داستان گریه کردم..چه روح زیبا و قوی داشت این آقای ورزلی

  • عباس گفت:

    سلام
    امروز ۲۷ مهر ۱۴۰۱
    نیروهای سرکوب همچنان شبها مشغول اند و مردم در گوشه کنار شهرها نیز پایدار در خواسته هاشون.
    یک یا دو سال پیش ملت نگران یا ناامید نظارگر کشتار کرونا اما امروز . . .
    خواستم بگم کرونا اومد واکسن نزدم مریض هم نشدم، همون موقع هم هیچ نگرانی نداشتم، همه اش یه جور اپیدمی چرند بود اما امروز دیگه اونجوری نیست به آزادی خوش آمد بگید و در دل جشن بگیرید.

  • عرشی گفت:

    سلام
    امروز ۶ اسفند ۱۴۰۱
    از کرونا خبری نیست ولی طرفداران تئوری توطئه میگن پاندمی های دیگری در راه است.
    اوضاع کشور هم اصلا خوب نیست مخصوصا اقتصاد!!!
    یه زمان آمار کرونا تو صدر اخبار مورد توجه بود و بعد از مدتی مردم بهش بی توجه شدن.
    الان هم مردم قیمت دلار رو پیگیری میکنن و به زودی به اون هم بی توجه میشن.

  • پروین گفت:

    در یک کلام. عالی!

  • پریسا گفت:

    من و یک بخشی از وجودم که از هم دوریم و این فرانسس منم گوشه ی تنگی از اینجا و هر روز صدای هم رو تاکید میکنم هر روز صدای هم را میشنویم دلم میخواست یه پادکست بسازیم ک صدای هر دومون توش باشه که اگر نتونستم یه روز صداش رو بشنوم پادکستو داشته باشم صدای خیلی زیبایی داره وقتی پیانو میرد و میخوند شنیدم:) میگفت منم صدای ارومی دارم و دوست داره ک براش حرف بزنم

  • صادق گفت:

    بینظیرترین داستانی بود که شنیدم، حس شکوه، غرور، امید، یاس و نا امیدی و افتخار رو یکجا تجربه کردم. داستان الهام بخشی بود برای خودشناسی

  • مریم گفت:

    امروز ۱۸ فروردین ۱۴۰۳ در اوج احساسهای بد و نا امیدی، یادم آمد که چند روز پیش دوستی از پادکست جنوبگان تعریف کرد و فقط یک جمله گفت: ” حس خوبی داشت”. برای همین تصمیم گرفتم به این پادکست گوش کنم و حالا که تمام شده بگم: حس خوبی دارم، خیلی خیلی حالم بهتره. جنوبگان عالی ست، عالی.
    افسوس می خورم چرا زودتر گوش ندادم.

پاسخی برای سعید نوروزی بنویسید حذف پاسخ