skip to Main Content
رشته امور چطور از دست آنگلا مرکل خارج شد؟زمان تقریبی مطالعه: ۷ دقیقه

رشته امور چطور از دست آنگلا مرکل خارج شد؟زمان تقریبی مطالعه: ۷ دقیقه

پاره‌آجرها به سمتش پرتاب می‌شدند ولی آنگلا مرکل شانه خالی نکرد. دوازدهم ژوئن ۲۰۱۸، در یک جلسه‌ی خصوصی با قانون‌گذاران حزبش، افراد یکی پس دیگری بلند شدند و به سیاست‌های او در رابطه با پناهجویان حمله کردند و نظر دشمنان او در دولت ائتلافی، مانند وزیر کشور هورست زیهوفر از مخالفان تندرو نسبت به مهاجرت را تایید کردند. مشاور صدراعظم که تا به حال او را این چنین زیر آتش مداوم توپخانه‌ی هم‌حزبی‌هایش ندیده بود، در یک SMS از همکارش پرسید “راه حل چیه؟” و همکارش از سوی دیگر جلسه جواب داد “نمی‌دونم، فکر نمی‌کنم راهی داشته باشیم”. در مورد آنگلا مرکل، گذشته و روند به قدرت رسیدنش در اپیزود ۲۷ چنل‌بی شنیده‌ایم.

بعد از ۱۳ سال در دست داشتن قدرت، مرکل در متحد نگه داشتن حزب دموکرات مسیحیت ناکام ماند. او به ندرت در این جلسه صحبت کرد، و پس از پایان آن کسی نمی‌دانست در آینده چه خواهد شد. هفته بعد، جدال مرکل و زیهوفر ادامه داشت تا زمانی که مرکل قول داد حمایت سایر کشورهای اروپایی را برای سیاست‌هایش در قبال پناهجویان جلب کند. زیهوفر نیز برای مدتی سکوت کرد.

مرکل از رهبران برجسته اروپا شناخته شد که به شخصیتی عملگرا و  خبره در مصالحه شهرت داشت -مانند ترغیب حزب محافظه‌کار خود به اقدام و دستیابی به توافق در راستای کمک مالی به دولت ورشکسته یونان در اوج بحران‌های ۲۰۱۵. اما جلسه ماه ژوئن نشانه افول دوران صدارت او بود. اختلاف و گسستگی در حزب با شکست آن‌ها در انتخابات ایالتی در هسن و باواریا همراه شد. تنها پس شش ماه جلسات منازعه پشت درهای بسته، مرکل در کنار جانشین خود به عنوان رئیس آینده حزب، آنه‌گرت کرامپ-کارن‌باوئر، قرار گرفت و او برنامه‌هایش در دفتر حزب در برلین اعلام کرد.

موفقیت کرامپ-کارن‌باوئر، به عنوان حامی مرکل، و عکس‌العمل محافظه‌کارانه‌اش در رقابت برای تصدی حزب، تا حدودی دلگرم کننده بود. به این ترتیب شرایطی برای مرکل فراهم شد که تا پایان دوره ریاستش در سپتامبر ۲۰۲۱ تا اندازه‌ای از ثبات و آرامش برخوردار باشد. او همچنان می‌تواند به چالش دونالد ترامپ در مورد نظم جهانی رسیدگی کند، یا آخرین مداخله‌ی کشورهای اروپایی در رابطه با برگزیت را هدایت کند. اما گذر به دوران پسامرکل آغاز شده است. کرامپ-کارن‌باوئر تلاش می‌کند در عین پاسداری از میراث مرکل، گسست حامیان محافظه‌کارتر حزب را با ارجاع به اصول آن‌ها در مورد مهاجرت و خانواده، بهبود بخشد. صدراعظم امسال در نشست جهانی اقتصاد در داووس سخنرانی می‌کند؛ اما سرمایه‌گذاران و رهبران خارجی برای درک سیاست‌های آلمان پس از مرکل، کرامپ-کارن‌باوئر را تحت نظر می‌گیرند.

چگونه صدراعظم جایگاه قدرتمند خود را در آلمان، مرکز ثقل اقتصاد در اتحادیه اروپا از دست داد؟ جدال عمومی بر سر موضع حمایتی او از پناهجویان زبانزد است. اما جزییاتی از سخت‌گیری شخصی او -که از لحاظ سیاسی، ادامه رهبری حزب را غیرممکن ساخته- از مصاحبه با مقاماتی که به دلایل شخصی نخواستند نامشان ذکر شود، آشکار شده است. دفتر صدراعظم در این رابطه واکنش نشان نداده است.

بیشتر بخوانید: مدل رهبری آنگلا مرکل

سال ۲۰۱۸ مرکل با سوالاتی و تردیدهایی در مورد سیاست‌های هوشمندانه‌اش مواجه شد. حزب او شاهد بدترین نتیجه در انتخابات ۲۰۱۷ بود، در نتیجه ۶۴ کرسی را در بوندستاگ (پارلمان آلمان) از دست دادند. شش ماه طول کشید تا بتواند چهارمین دولت ائتلافی خود را تشکیل دهد. منتقدان درون حزبی، مانند فردریش مرتز، کسی که چالش سال گذشته را در برابر مرکل رهبری کرد، مدعی است او هیچ اعتقاد ایدئولوژیکی نداشته و از دید وسیع نسبت به مسائل برخوردار نیست.

 

مرکل و کرامپ-کارن‌باوئر

 

اما اتفاقن او هدف بزرگی داشت، چیزی که باعث شد سال ۲۰۱۵ در اوج قدرت آن را دنبال کند: مهاجرت. اگر بحران مالی اروپا موقعیت مرکل را به عنوان بهترین میانجی تثبیت کرد، سیل پناهجویان بعد از آن، جهت‌گیری اخلاقی دختر کشیش کلیسای مارتین لوتر را برملا کرد. و البته هزینه‌ی قابل توجهی هم برای موقعیت سیاسی او به همراه داشت.

با شدت گرفتن جنگ سوریه، میلیون‌ها پناهجو کشور خود را به قصد یافتن پناه‌گاهی در غرب ترک کردند، با عبور از کشورهای حوزه‌ی بالکان به سمت اروپای غربی. سپتامبر ۲۰۱۵، دولت‌های شرق اروپا برای نخستین بار از ورود مهاجران ممانعت کردند و هزاران سوری در ایستگاه راه آهن مجارستان گرفتار شدند. مرکل تصمیم گرفت به آن‌ها اجازه ورود دهد. در ماه‌های بعد، بیش از یک میلیون نفر وارد خاک آلمان شدند.

مرکل در پاسخ به اعتراضات ضد پناهجویان گفت “اگر قرار است ما به خاطر رفتار دوستانه‌مان در یک موقعیت اضطراری عذرخواهی کنیم، اینجا دیگر کشور من نیست”. دستیاران مرکل می‌گویند حساسیت او نسبت به تاریخ اروپا و آلمان نشان می‌دهد تصمیم او در این مورد بیش از آن‌ که عقلانی باشد، احساسی است. او که سال‌ها تحت حکومت کمونیسم زندگی کرده، همواره قدردان موهبت‌ها و پیروزی‌هایی است که آلمان و اروپا در نتیجه‌ی فروپاشی دیوار برلین به دست آوردند. یکی از آن‌ها می‌گوید صحنه‌های سال ۲۰۱۵ و وضعیت آوارگان برای او یادآور تابستان ۱۹۸۹ بود، زمانی که مردم آلمان شرقی با عبور از دیواره آهنی راه خود را به سمت غرب باز می‌کردند. و دیگری تاکید می‌کند این حرکت مرکل تحت تاثیر شجاعت افرادی بود که به دنبال امنیت و زندگی تازه برای خانواده‌هایشان هستند.

اما این اولین باری بود که یک صدراعظم آشکارا خلاف نظر جمعی کشور و حزب حاکم عمل می‌کرد. این شکاف هیچ‌گاه التیام نیافت. مرکل خود را از حمله‌های سیاسی دور کرد و از شنیدن انتقادات پرهیز کرد. او برای مشاوره تنها به نزدیک‌ترین متحدانش، رئیس دفتر بئاته بائومان و مشاور رسانه‌ای خود ایوا کریستیانزن، اتکا کرد. آن‌ها حامی سیاست‌های مهاجرتی او بودند.

یکی از مسئولین حزب که سعی داشت صدراعظم را به اتخاذ رویکرد واقع بینانه‌تری وادار کند، می‌گوید “دیگر نمی‌توانستید با آن‌ها منطقی صحبت کنید.” او از سوی تیم مرکل در پاسخ به هشدارهایش یک ایمیل دریافت کرد: “صدراعظم خود را اصلاح نمی‌کند.” و این نقل قول از مارگارت تاچر را تداعی می‌کرد: این بانو قصد تغییر ندارد.

 

مرکل و زیهوفر

 

اما نتایج فاجعه‌بار انتخابات ۲۰۱۷، شروع فشار به او و حزبش برای اصلاح بود. مرکل برای شکل دادن به دولت ائتلافی‌، به سمت زیهوفر، از منتقدان سرسخت سیاست‌های مهاجرتش، چرخید و او باوجودی که از جریان ورود پناهجویان به کشور کاسته شده بود، تصمیم گرفت این افراد از مرزهای آلمان بازگردانده شوند. این سیاستی بود که مرکل هیچگاه نمی‌توانست بپذیرد.

ببینید:‌ ویدیوهای مربوط به اپیزود ۲۷، آنگلا مرکل

مقامات حزب دموکرات مسیحی و حزب سوسیال مسیحی در حال مذاکره بودند که شایعاتی در مورد گسست در اتحاد ۷۰ ساله این دو حزب قوت می‌گرفت، پایان ائتلافی که تازه شکل گرفته بود. نماینده حزب سوسیال مسیحی، گئورگ نوسلاین، در یکی از جلسات پارلمان با خشم خطاب به خبرنگاران فریاد زد: “مرکل نسبت به مردم آلمان و قانونگذاران بی‌توجه است و شما هنوز اعتقاد دارید او بهترین نمونه‌ی سیاستمداران اروپایی است.”

زیهوفر از سپتامبر حملات خود را از سر گرفت، زمانی که مرکل تلاش می‌کرد رئیس اطلاعات خود را برکنار کند. به این دلیل که هانس-گئورگ ماسن در صحت ویدیویی از حمله معترضان راست افراطی به خارجی‌ها تردید کرده‌بود. اما دفتر ماسن زیر مجموعه وزارت کشور بود و زیهوفر از همراهی با تصمیم مرکل خودداری کرد. این دو دشمن یکدیگر را در محل کار مرکل ملاقات کردند تا در رابطه با این مسئله به توافق برسند. پس از یک جلسه ۴ ساعته، دفتر مرکل اعلام کرد ماسن اخراج نخواهد شد اما به پست جدیدی در وزارتخانه زیهوفر منصوب می‌شود. یکی از مقامات حزب، این را ضعف مطلق دانست: مرکل نمی‌تواند رئیس اطلاعات خود را برکنار کند. پنج هفته بعد او اعلام کرد از ریاست حزب کناره می‌گیرد.

اگرچه مرکل ریاست دولت را به عهده دارد اما به لحاظ موقعیت سیاسی تنزل یافته است. ۱۷ دسامبر او اولین سخنران جلسه حزب نبود و این نشان از آغاز ریاست کرامپ-کارن باوئر دارد. در این جلسه گزارش‌هایی در رابطه با شکست حزب در رقابت برای حفظ رهبری ارائه شد. مرکل عادت داشت کنفرانس‌های حزب را به سرعت ترک کند. اما این‌بار بیشتر ماند تا با کارمندان حزب عکس بگیرد، آن‌ها می‌خواستند یک عکس خداحافظی با رئیس سابقشان داشته باشند.

 

منبع

مترجم زهرا مدرس

2 نظر
  1. بهر روی این هزینه ایست که باید مرکل بابت نابودی اروپا بپردازد. مرکل کاری با رویکردش در قبال پناهندگان (عمدتا مسلمان) کاری کرد که تنها یک جنگ صلیبی دیگر با اروپا میتوانست بکند. نتیجه این شوآف سیاسی بحران بزرگتری را در آینده در کشورهای غربی رقم خواهد زد.

  2. بهر روی این هزینه ایست که باید مرکل بابت نابودی اروپا بپردازد. مرکل با رویکردش در قبال پناهندگان (عمدتا مسلمان) کاری کرد که تنها یک جنگ صلیبی دیگر با اروپا میتوانست بکند. نتیجه این شوآف سیاسی بحران بزرگتری را در آینده در کشورهای غربی رقم خواهد زد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *