هر قتل، شبکهی گستردهای از مردم رو درگیر خودش میکنه؛ از شاهدها و مامورهایی که نفر اول سر صحنهی جنایت میان گرفته تا وکلا و هیئت منصفهای که اطلاعات رو بررسی میکنن، تا خانوادهی قربانیان که باید با پیامدهای اون کنار بیان. هر چقدر که قتل دلخراشتر باشه، این شبکه پیچیدهتر میشه. این داستان در یک شهر کوچک اتفاق میافته در آمریکا. شهر ویکو در…
علی بندری۵ آبان ۱۳۹۸
وینچِنزو پیپینو به شکل کلاسیکی جذاب محسوب میشد. درواقع معنیش اینه که اونقدری هم خوشچهره نبود. خالهای برجسته، پیشونی بلند، موهای صاف یک دست، اما یه حس اطمینان و اعتماد به نفسی ازش توی فضا پخش میشد، انگار که کل شهر مال اونه. یک جورایی واقعا هم بود.
علی بندری۲۴ شهریور ۱۳۹۸
آمریکا در جنگ افغانستان بسیاری از بخشهای جنگ را سپرد به «بخش خصوصی». برونسپاری جنایات جنگی عواقب زیادی داشت. مثل داستان این اپیزود.
علی بندری۲۰ مرداد ۱۳۹۸
طوفان همیشه کوچک شروع میشه. بعد کمکم رطوبت را میکشه تو خودش، هرچه هست را میکشه توی خودش و بزرگ و بزرگتر میشه.
علی بندری۳۰ تیر ۱۳۹۸
در این اپیزود چنلبی میریم به جایی که انگار گیر کرده بین دنیای باستانی و سال ۲۰۱۵. جایی که در قرن بیست و یک «جادوگرها» رو میسوزونن عکسش رو میگیرن و میذارن در سوشیال مدیا. در این اپیزود میریم به پاپوا گینه نو.
علی بندری۲ تیر ۱۳۹۸
اون شب تام یه شغل جدید اضافه کرد ته لیست مشاغل محبوبش که زیر بالشش داشت؛ سین. ب.
علی بندری۵ خرداد ۱۳۹۸
این داستان از یک باشگاه پرورش اندام در میامی شروع میشه، سال ۱۹۹۴ و علی بندری در اجرای زنده چنل بی تعریفش کرد.
علی بندری۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸