Skip to main content

در جستجوی بودا

ماجرای نویسنده‌ای آمریکایی که در جستجوی بودای جدید تا نپال رفت و برگشت.

منبع: Longform

نویسنده: George Saunders | ترجمه و روایت: علی بندری | تدوین: امید صدیق‌فر | کاور: مجید آب‌پرور

موسیقی تیتراژ: Raining YU

اسپانسرها: 

ایران پلتو| سایت ایران پلتو| اینستاگرام ایران پلتو

ابر پیشرو سایت ابر پیشرو

 

 

 

۱۴۰ دیدگاه

  • امین گفت:

    امیدوارم بعد از دوماه نیم خوب در اومده باشه داستان

    • بهنام گفت:

      عالی بود علی اقااااااااا

      • یوسف گفت:

        ریده بود آقا

      • میثم گفت:

        اینایی که انتقاد میکنید به این طرز فجیع اولا درست انتقاد کنید مثلا بگید کجاش بد بود اینکه فحش میدید چیزی درست نمیشه فقط دلسرد میکنید سازنده رو و اینکه اگه شما فک می کنید اینقد بده که توهین میکنید یه چیزی بسازید حداقل خودتون ببینم چی در میاد

      • فاطمه گفت:

        از لج تو هم که شده این پادکست و گوش میکنم و مطممئنم خیلی هم خوبه

      • آرش گفت:

        سلام امروز ۱۰ شهریور ۰۰ این پادکست رو گوش دادم نظرات بی ربط و از روی حب و بغض رو خوندم و واقعا متأسف شدم برای فرهنگ هم وطنانم که بجای تشکر و تشویق آقای بندری از الفاظی که شایسته خودشونه استفاده میکنند خوب اگر خوشت نیومد میتونی یه دیس لایک بزاری ولی از آقای بندری حداقل تشکر کنیم که تو این وضعیت با این کیفیت پادکست تولید می‌کنه و اولش هم توضیح داد که آقای نویسنده این اپیزود روایت و دیدگاه خودش رو میگه ( روائی ) و تحقیقی کار نمیکنه.
        آقای بندری چنل بی رو تقریبا به همه دوستانم معرفی میکنم و خیلی حال میکنم و میگم خدا قووووووت خیلی کار خودت و همکارانت درسته

      • Sadeg گفت:

        از دیدم عجیب و توانا بوده . و این چیزهای هم که در موردش میگن اگر درست هم باشد ازتوانای هاش کم نمیکنه . تجاوزجنسی اهرمی است که امروزه ب همه وارد میکنند و اقای بندری همب ان علاقه زیادی داره و در مورد همه ان رو برجسته تر میکند .
        اید اگر در زمان محمد و حسین و بقیه
        بحث تجاوزجنسی وسواستفاده جنسی ممکن بود .
        الان چ چیزها که از اونها نمیشنیدم . تجاوز ب عروس و زن فک فامیل و زن عوض کردنها و و اختلاف سنی ۵۰ و خوردی در ازدواج اقایون معصوم

    • پدرام گفت:

      واقعا مضخرف بود داستان

    • امین گفت:

      لطفا زیر کامنت من بی ادبی نکنید

    • عباس عادل زاده گفت:

      با سلام
      مرسی که دغدغه فرهنگی رو دارین جناب بندری
      من فکر می کنم این کتاب چبزهای بسیار غنی و زیبایی داره که فقط با خواندنش و نه حتی یک بار خواندن بهش دست پیدا می کنیم . به نظر من تعریف شما در حد معرفی کتاب خوب بود اما اینکه مطالب رو انتقال بدید خیر … کنجکاو شدم کتابه رو بخونم . مطلب این نیست که آیا او گم شده یا خیر یا هر چیز دیگه . مهم اینه که این کتاب مطالب بسیار مهمی برای آموختن داره ممنون

      • آزاده گفت:

        اول از همه تشکر میکنم که به اتفاقات و رویداد های اجتماعی دی ماه و حوادث قبل از اون بی تفاوت نبودید. ‌ولی راجع به این اپیزود ، راستش خوشم نیومد .‌خیلی دلسرد کننده بود. کاش گزارش هایی که اولش اون قدر هیجان انگیزه و تهش با حواشی تموم میشه و کلا هیجان و اتفاقات اول رو زیر سوال میبره روایت نکنید. ‌البته این نظر شخصی منه. قبلا ها گزارش هایی که انتخاب میکردید متفاوت تر بود. من متاسفانه این روایت هم از اون دسته روایت هایی بود که منو چند ماه از شما دور میکنه

    • امین گفت:

      سلام . ممنون بابت وقتی که گذاشتین و صدای گرمتون
      تعجب من اینه چطوری بک نفر تنهایی میتونه ۱۷ نفر رو بزنه؟
      اتهام تجاوز هم که اسمش روشه الانم کاسبین تجاوز کم نیستن و راحت تهمت میزنن( البته بنده رد یا تایید نمیکنم ولی اتفاق پشابه برای آدم های معروف زیاد افتاده)

  • علی عبدی گفت:

    یوهو اولین کامنت????

  • حمیدرضا گفت:

    اول اپیزود رو شنیدم قلبم به درد اومد امیدوارم آیندگان که این کپسول زمان رو‌ میشنون حالشون بهتر از ما بهتر باشه

    • فاطمه گفت:

      منم برای صدمین بار گریه کردم

    • sina گفت:

      من در دی ماه سال هزارو چهارصد اینو گوش کردم،فردا شب شب یلداست،، بلندترین شب سال، مث اقای نویسنده که یکی از بلندترین شبهای زندگیش رو تو اون کوه پیش اون پسر سر کرد،، من در مورد این پسر چیزی نشنیده بودم ولی حدود هف هش ماه پیش دیدم تو اخبار در مورد یه اقای هندی داشت میگفت که اونم به همین شکل ؛ یا سه ماه یا سه سال غذا نخورده بوده و زنده مونده بود ، مرتاض بود اگه درست فهمیده باشم، مردم همیشه در صحنه هم داشتن هیپیپ هوراش میکردن،، و اینو میگفتن که جلو چشم همه و بدون کلک این کارو کرده، کلا این بوداییها ادمای جالبین، علی اقا دستت درد نکنه ، ما زحماتت رو درک میکنیم، سالم و سربلند باشی.

  • هادی گفت:

    مثل همیشه خوب… تشکر از علی آقا و همکاران عزیزشون.

  • امید گفت:

    عالی بود علی جان و تیم چنل بی

  • مجید گفت:

    همون اول که داستان شروع شد و خبری از غذا و اب نبود من ناخواسته شکی ب عقلم و دلم راه نداشت ک حقه ای داشته باشه
    چون قبلا خیلی مطالب و تحقیقات با منابع مشخص خوندم که امکانش هست و قبلا هم صورت گرفته ک انسان از نور تغذیه بکنه …. حالا این بماند وقعا الان دیگه مرحله سختری از سوالات متفاوت بعد شندین این داستان ب ذهنم میاد
    بسیار بحث برانگیز هست…..
    .
    .
    .

    و تشکر و خسته نباشید ویژه از گروه جنل بی

  • Lefteye گفت:

    علارغم اطلاعاتی که در مورد این موضوع خیلی کم و پراکنده هست، این اپیزود ، از اون مورد هایی هست که احتمالا به دفعات گوشش کنم ، و باز برگردم و درش شناور بشم.
    .
    غیر از اصل موضوع که داستانی نسبتاً جذاب داره و محوریتی که رام بهادر و نویسنده که در معیت او قرار گرفته ، نقاط عطف جذاب و ریز تر و مهم تری وجود داره که منو جذب کرده…
    از جمله تمثیل ها، اطلاعات شرق شناسی، ایده ها و عبارات ، موضوعات فرعی و … که بخشی مربوط به نویسنده و گذارشه و بخشی مربوط به پادکست.
    .
    وقتی گوش میدادم ،گذر زمان رو حس نمیکردم و غرق در داستان بودم.
    «طی مکان ببین و زمان در سلوک شعر
    کاین طفل یک شبه ره یک ساله می‌رود»
    ، اقای بندری در روایت واقعا شکر شکنی چیره دست هستند.
    .

  • sam گفت:

    اپیزود عجیب و جالبی بود ممنون اقای بندری
    یه نکته که واسم عجیب بوده همیشه و در اخر همین اپیزود هم صحه بهش گذاشته شد اینه که:
    چرا بین روحیانیون ادیان و تفکرات عرفانی و غیر عرفانی مختلف اینهمه معضلات و گاه انحرافات بعضا افراطی جنسی دیده میشه
    توی مسیحیت و یهودیت بحث پدوفیلی بین روحانیونشون مخصوصا توی قرن بیستم که رسانه شکل گرفت همیشه مشکل ساز بوده(ماجرای اسپاتلایت) و امار این اتفاق بالاست .توی اسلام هم به نوعی دیگری دیده میشه که خب مستحضرید و نمیتونم بیشتر بشکافم
    توی اپیزود راجنیش اوشو هم معضل و یا انحراف جنسی به شدت دیده میشد انتهای این اپیزود هم به تجاوز دختر زیر سن قانونی بر خوردیم
    توی امثال و حکم هامونم ما به این قضیه برمیخوریم .سرگذشت بسیاری از عابدین ممتاز و سرشناس با این قضیه گره خورده مثل برصیصای عابد و…
    اکثر این اشخاص هم انسانهای بزرگ با تعالیم ویژه و تألیفات مهم هستن
    نمیدونم من بیش از حد حساس شدم یا نه .ولی تحقیق و بررسی هرچند ناقص من بیانگر این نگرشه که رد پای این انحرافات تجاوز و معضلات جنسی توی سرگذشت این افراد در طول تاریخ همیشه عیان بوده
    نظر دوتان چیه؟ ایا به این جریان برخوردن توی مطالعاتش
    خوشحال میشم اگر کسی اطلاعات بیشتر داره به منم منبع بده یا نظرشو بگه

    • فرشته گفت:

      کاملا موافقم

    • دانیال گفت:

      مشکل اونجاس که شما این افراد ادمای بزرگ میدونی.اخه دوست عزیز کدوم اینا تا الان نفعی برای بشریت داشتن که از لفظ بزرگ براشون استفاده میکنید؟جالبه بارها و بارها رسوایی همچین ادمایی رو میشه ولی بازم هستند کسایی که اینچنین موجوداتیو بزرگ میپندارند.برای مسخره بازی نمیگم ولی با این رویکرد شما باید سعید طوسی هم انسان خردمند و بزرگی طلقی بشه
      نمیدونم چه خدمتی از این آدما به بشریت شده واقعا

    • Bahar گفت:

      شاید چون این ادما به جای تطبیق خودشون و پیدا کردن یه راه متناسب سعی میکنن همه نیازهاشون رو سرکوب کنن. و خب هرچقدر چیزی رو بیشتر سرکوب کنی انفجاری تر برمیگرده.
      یا شایدم از یه جایی راه رو کج میرن.
      شاید کلا بلد نیستن راه درست رسیدن به چیزی که میخوان چیه و تا الانم لنگون لنگون به اینجا رسیدن ولی بیشتر رو نمیتونن.
      شایدم به سادگی بلد نیستن استراحت کنن.

    • مهدی افراسیابی گفت:

      (این متن رو فقط به عشق خود علی بندری و با استایل خودش می نویسم????)

      حقیقت از نظر من، اینه که وقایع رو اگه می تونستیم بدون تعبیر و تفسیر و صرفا از نظر عقلی و علمی بررسی کنیم دیگه اونقدرها شاید برامون عجیب نبود خیلی چیزها!

      حتی عجیب بودن رو ممکن بود در کل فراموش کنیم و اونوقت هیجانی که از عجیب بودن اتفاقات بهمون دست می داد، دیگه اون رنک و بوی خودش رو نداشت! بالاخره بشر برای بدست آوردن معنا کلی تلاش کرده! نمیشه که یهو بگی دیگه از این به بعد تعجب کردن رو بذار کنار و تعقل کردن رو شروع کن! ????

      باری به هر جهت، برای آدمهای باورمند و باور پذیر، اتفاقاتی که می شه ازشون تعابیر عرفانی و فلسفی و در کل ماورایی کرد، هیچ چیزی شاید مهمتر از امیدی که در وجود داشتن ماورا دارند و اون باورها رو تقویت می کنه، مهمتر نیست!

      به زبان ساده تر اگه بخوام بگم، اصلا اهمیتی نداره برای آدمهای باورمند، که چه اتفاقات هولناکی در اطراف و حواشی یه اتفاقی که قراره باور به ماورا رو تقویت کنه می افته!، بلکه مهم اون بخشی هست که قراره به بقیه ناباوران بگه : دیدید ما راست می گفتیم! دیدید که ما دیوانه نبودیم! حالا معلوم شد که ما از رستگاران هستیم!، تازه تا ابد هم قراره تو بهشت بهمون خوش بگذره. اما شما نابکاران تا ابد در جهنم جهل خودتون خواهید سوخت! ???? مهم نیست آدم خوبی در زندگی بودید یا نه، مهم اینه باور مارو باور نداشتید و به همین دلیل محکوم به عذاب خواهید بود!

      و این متفاوت بودنه ولو به هر قیمتی براشون خیلی عزیزه!، بالاخره عجیب بودن و عجیب صحبت کردن و کلا چیزهای عجیب توجه آدم هارو جلب می کنه و توجه چیزی نیست که هر آدمی بتونه ازش بگذره!

      و ماجرا زمانی تلخ تر می شه که هرچقدر بیشتر گند و کثافت کاری های این قوم نمایان و عیان تر می شه اما باور این بزرگواران باورمند، قوی تر و معنا دار تر می شه!

      انگار که یه جورایی عجیب بودن یه بخشی از هویت اینهاست و دیگه اون بخش هولناک اتفاقات براشون هرچه بیشتر کمرنگ تر می شه!

      درست مثل عده ای که در زمان شیوع کرونا در ایران، رفتن تا درب امام زاده هارو بشکنن و در جوار هم برای فرار از ویروسی که از طریق کنارهم بودن انتقال پیدا می کرد!, از صاحب امام زاده طلب نجات و بخشش و عفو کنن.

      به نظرم باید دیگه کم کم بپذیریم که همیشه یه بخشی از جامعه وجود داره که ترجیح می ده خودش رو با دروغ های به ظاهر قشنگ گول بزنه و احساس خوبی داشته باشه تا اینکه درد و استرس و رنج اولیه ی دونستن حقایق رو به دوش بکشه!.

      مهم نیست چقدر برای باورمندها توضیح بدی و دلایل منطقی و عقلی و علمی و استدلالی و استنتاجی و شهودی بیاری! ، مهم اینه که تو کتاب مقدس چی گفته! ???? اینه که مهمه! ، اینه که آرامش می ده! اینه که به یک باره تمام عالم وقوع رو تبدیل به پشم می کنه! اینه که زامبی تحویل جامعه می ده!، زامبی شدن و زامبی بودن لزوما نیاز به گریم سنگین و چهره ی بزک کرده ی یه مرده ی از گور دراومده نداره!

      همینکه باور کنی دیگران با گناهانشون دارن خشم طبیعت رو به وجد میارن و خدای اونهارو غذب ناک می کنن، کافیه برای اینکه مستوجب مرگ فجیع باشی!

      امیدوارم همیشه شاد و خندون باشی، کامنتم اولش خیلی کوتاه بود اما رفته رفته قصه هفتاد من شد! 🙂

    • تینا گفت:

      منم واقعا برام سواله. آیا این اتهامات صحت داره؟ و مشتاقم ببینم در نهایت چه اتفاقی افتاد. اگر منبعی هست به من معرفی کنید ممنون میشم.

  • ریرا گفت:

    موضوع جذابی بود، ولی دارم به این فکر میکنم که ازبین همه روایت های موجود ازاین داستان که خودتون بهش اشاره کردین، چرااین روایت را برای ما تعریف کردین، اینکه طرف خیلی غرق شده در ماجرا و باورش کرده، چی شد که یکی از اون گزارش هایی که تهش مچ گیری شده را تعریف نکردین..البته اونم تعریف میکردین میگفتم چرااینو نگفتین،،، خب کلا وقتی یک نفرراوی هست چندصدایی نداریم و بخشی از واقعیت پیدا میشه????

  • سیدی گفت:

    با سلام
    مشتاقانه منتظر اپیزود جدید بودم.
    ممنونم ، بسیار

  • امید گفت:

    مرسی علی جان مثل همیشه عالی

  • سعید گفت:

    سلام.چطور میتونم مقاله اصلی پادکستها رو پیدا کنم و بخونم؟ میخوام زبانم خوب بشه چون فقط وقتی یه مطلب برام جالب باشه میخونمش.اینطوری هم زبانم خوب میشه هم مقاله خوندنو یاد میگیرم.ممنون

  • آرش گفت:

    سلام و خسته نباشید
    خیلی خوب بود
    راز آلود،معلق و دادن سرنخ هایی به مخاطب برای تحقیقات بیشتر
    و خیلی خوب بود که اولش گفتید چنل بی رو از همه اخبار و اتفاقات دور نگه می دارید
    واقعا رویکرد خوبیه که هم کارتون مستقل و حرفه ای پیش بره هم مخاطب که در معرض بمباران اخبار زرد و هرز یا جدی و تلخ روزمره است ، یه دو ساعت به یه عالم دیگه بره و یه نوع دیگه دیدن و شنیدن و فکر کردنو تجربه کنه…
    مرسی چنل بی.

  • لاله فتحی گفت:

    سلام
    وقت بخیر
    خیلی وقت بود که اپیزود جدید نداشتین
    اولش رو خیلی خوب شروع کردین ، منظورم اون مقدمه ایه که راجع به حال و هوای این روزهای مردم ایران بود ، خیلی خوب بود انتخاب کلمات و لحنتون ، این شایسته تحسینه
    با تمام احترامی که به طرفدار های مراقبه و مدیتیشن قائل هستم ، اما باورش برام سخته که با این نوع رفتار ، آدمیزاد به چیز خاصی دست پیدا کنه و هدایت بشه . با توجه به موضوع فسادهای اخلاقی هم که همیشه توی این جریان ها شکل میگیره ، واقعا پذیرشش رو برام سخت تر میکنه . نه اینکه فقط بخام مذهب بودائی رو نقد کنم ، با بررسی مکتب های دیگه مثل عرفان و تصوف خودمون هم میشه به موارد بیشماری از انواع و اقسام انحرافات جنسی و اعتقادی و تجاوز و خشونت و همجنسگرائی اشاره کرد در حالی که از کسانی که مراقبه میکنن (چه بودائی ، چه اهل تصوف و … )انتظار میره که کمال انسانیت رو توی گفتار و رفتار به دیگران نشون بدن و یا دست پیدا کنن . موضوع دیگه ای هم که همیشه برام سوال بوده و هست این کرامات و کارای خارق العاده ایه که منسوب به این افراده مثل پیدا کردن چشم بصیرت برای دیدن ذات بقیه انسان ها که ادعا میکنن توی خیابون همه رو به شکل احشام و چهارپایان می بینن ، یا اینکه ادعا میکنن می تونن دیوار جابه جا کنن و گنبد رو از بالای مسجد کنار بزنن و مناره ها رو حرکت بدن یا روی آب راه برن و غرق نشن و از روی آتیش و زغال گداخته بدون آسیب بگذرن… بر فرض اینکه این کرامات واقعی باشه و بتونن دیوار جابه جا کنن ، خب این چه دردی رو از ما دوا میکنه ؟ چی به ما که به اون ها نگاه میکنیم اضافه میکنه ؟ به نظرم باید یه کمی با تعمق و عقلانیت بیشتری بررسی کنیم . خب این آقا پسر ، هفت ماه توی سرماهای استخوان سوز هیمالیا بدون غذا و آب و یا حرکت و جابه جایی نشست ، چی به پیروانش اضافه شد ؟ این حرکت چی بهشون یاد داد اصلا ؟ من به شخصه نمی تونم بپذیرم که این روش می تونه آدم رو از استرس ها و روزمرگی ها نجات بده و راهی باشه برای ادامه زندگی .
    از اینکه گزارش هایی رو با این حجم از تنوع موضوع انتخاب میکنین خیلی ممنونم این کار خیلی خوبه و آدم رو با موضوعاتی آشنا میکنه که شاید اگه شما نگید ، تا آخر عمر هم به ذهن خطور نکنه .
    چیزهایی که گزارش راجع به طبیعت نپال و وضعیت زندگی مردم بشهون اشاره کرده بود برای من جذابیت بیشتری داشت تا موضوع بهادر.

    • کیمیا گفت:

      همجنسگرایی انحراف نیست دوست عزیز.

      • memol گفت:

        قطعا انحراف هست. در واقع نوعی بیماری و مشکل روانی است. متاسفانه

      • کیمیا گفت:

        خدا رو شکر که این طرز فکر شما در جوامع پیشرفته دنیا دیگه جایی نداره و مدرک علمی و دلیل منطقی هم برای این ادعا ندارید. به امید روزی که به جای این نفرت‌ورزی‌ها احترام و مدارا رو یاد بگیریم.

      • ع گفت:

        عسیسم…. لابد صرفا یک تفاوته
        پس اگر توی جامعه بشری
        نه در برخی از جوامع
        اگه تمام بشر یه صدا گفتن دروغ و یا تهمت چیز بدی نیس ما همه مون خودمون رو ملزم کنیم ب دروغ گفتن و اگه کسی ازش بد گقت و گفت دروغ یه انحرافه بزنیم تو دهنش چون یه عده زیادی در جایی از جهان خیلی جدی موافق اش هستن

    • شفیع گفت:

      باسلام
      اینکه دوستان اینقدر راجع به این بُعد انحرافات این افراد گارد گرفتن،فکر می کنم ناشی از شرایط حکومتی ما باشه که با عنوان دینی کم و بیش هممون مستقیم یا غیر مستقیم بیداد ها و نا عدالتی ها دیدیم ازش و شاید در گوشه دیگه ای از دنیا همین کارها رو بکنن ولی چون به اسم دین نیست کسی گاردی روی این مسئله نداشته باشه.
      این انحرافات مذهبیون و عرفا و… مدتها ذهن من رو هم درگیر خودش کرده بود و من راجع به این قضایا به چند نظر مختلف و متفاوت از هم رسیدم که مختصرا با شما در میان میگذارم:
      یک اینکه:فکر می کنم این افراد بزرگ!چون روی یک بُعد انسانی زوم کردن،دچار عقده های عمیق در جنبه های دیگه شخصیتی شدن،چون همینطور که میدونین انسان مجموعه ای از عواطف،نیازها و احساسات و… است که باید بصورت نرمال و متناسب رشد کنن.
      دو اینکه: این افراد تا ته خط رفتن و دیدن چه خبره و خودشون رو رها کردن!!و در واقع ذات و خوی انسانی خودشون رو رو کردن. چون همشون که اینطور نمیشن،گاهی خبرهایی از صنفشون! در میاد.به عبارتی یاد میگیرن که به خواسته های دلشون!،حالا هر چی که هست،پول، قدرت،سکس و…احترام بگذارن(بر عکس خیلی از ما آدم معمولی ها که بسیاری از خواهش های عمیق دلی و نفسانی مون رو بشدت کنترل و سرکوب می کنیم و این تبدیل به هنجار در جوامع متمدن ونیمه متمدن شده و ازش با عنوان اخلاقیات یاد می کنیم؛هر چند در دنیای امروز نقشش بشدت کمرنگ شده). همینطور که خیلی هامون می دونیم تحقیقات اخیر نشون داده که انسان بیشترین تمایل به رابطه جنسی و چند همسری رو در بین موجودات داره( خواستین منبعشم بهتون میدم).پس این عزیزان به غرایز لخت و عاری از هر پوشش مصلحتی و تعارفی رو میارن و زندگیشون رو باب میل خودشون می چینن
      سه اینکه : در تعالیمشون هم خیلی روی این مسایل زوم میکنن؛به اینصورت که یا مثل اسلام که حتی روی رنگ لباس زیر هم نظر و روایت هست،یا مثل مسیحیت که کاملا منع میکنن(اما در واقع راجع بهش ذهن رو قلقلک می دن).
      البته دلایل دیگه ای هم می تونه باشه.
      اما در باب تزکیه و مدیتیشن و اینها،به نظر چیز بدی نمیاد.من به شخصه تجربه نکردم، اما چیزی که بتونه آدم رو از یک سری تعلقات کمی دور کنه و تمرکز آدم رو بالا ببره،خوب بنظر می آد.(البته جنبه هم می خواد!). خلاصه اینکه بهترین راه میانه رویه.

    • بهاره گفت:

      موافقم. گیرم که مثلا محمد شق القمر کرده ( که البته مدرکی وجود نداره) خب که چی!؟ چه دردی از مردم دوا کرد!؟ بماند که برای هیچ کدوم از کراماتی که به این شیادان نسبت داده میشه هیچ مدرکی وجود نداره.

    • محسن گفت:

      درود
      بسیار بجا و درست فرمودید!
      علی آقای گل همگی دستتون درست، بسیار لذت بردم از پادکست جدید و
      ۱- مرسی بخاطر انعکاس احوال بد مردم در ابتدای پادکست.
      ۲- قسمت پایانی داستان -که بصورت غیرقابل انتظاری اون تقدسی رو که در جریان داستان در ذهن شنونده شکل میگیره – رو حس کردم کمی هیجانی تر بیان میکردید جالبتر میشد، از این کارها تو اپیزودهای قبل کردید و خیلی بامزه و جالبند. حس کردم این سورپرایز رو راحت ول دادید و از قدرتش کم کردید. نمیدونم تونستم درست بیان کنم نظرمو یا نه؟
      مشتاقانه منتظر بیشمار کارهای آینده هستیم.
      زنده باد!

  • اوا گفت:

    خیلی ممنون بابت این چنل
    تو این روزهای وحشتناک تنها چیزی که منو نجات داد پادکست شما بود به حدی که هر اپیزود و چند بار گوش دادم

    • سحر شهرام پور گفت:

      سلام جناب بندری
      خیلی ممنونم بابت پادکست ها و خداقوت میگم.
      من هنوز وقت نکردم تمام پادکست هارو گوش بدم اما هرچی که تا الان گوش دادم عالی بودن و وظیفه خودم دونستم که حتما فیدبک بدم .
      واقعا ممنونم از شما و تیم خوبتون

  • فاطمه گفت:

    من همیشه اوقات متفاوتی را با چنل بی تجربه میکنم..
    هر بار بیشتر و بهتر از قبل
    ممنون از شما
    تیم کوچک بزرگ اندیش

  • رها گفت:

    تشکر از علی بندری عزیز و تیم سازنده.این اپیزود عالی ولی تلخ بود تلخ از اون نگاه که هنوز در قرن ۲۱ جوامعی پیدا میشن که منتظر منجی هستند جوامعی غرق در خرافات .جوامعی که در اونها هنوز دکان دین و آیین رونق دارد .همین چند روز پیش هم در کشور خودمان یک آخوند کتاب علمی رو آتش زد.امیدورام روزی برسد که بشریت از شر دین و آیین و دکاندارانشان خلاصی یابد

  • علی گفت:

    تشکر
    درود
    مرسی
    عالی بود

  • نسرين گفت:

    نظرات متفاوته ولی این اپیزود منو درگیر خودش نکرد ،شاید از چنل بی انتظار و توقع من بالا رفته ،کسی که اپیزودهای سنگین و با محتوایی مثل اوشو را داره این کار سطح پایین بود واسش

  • امید گفت:

    باسلام و ادب وسپاس ،اما کاش آقای بندری حجاب محافظه ازمیان برمیداشتند و این اپیزود رو به جانباختگان پرواز ۷۵۲ وبازماندگان اونها اقدیم میکردند،شاید…هیچ ،بگذریم

    • علی گفت:

      به نظرم مثل قبل وقت نمیذارن برای چنل بی .. منم توقعم بعد از این همه وقفه و بیرون ندادن اپیزود دی ماه ، خیلی بیشتر از این بود .. کلا میشد این داستان رو حداکثر تو‌ نیم ساعت تعریف کرد

    • Bahar گفت:

      منم پیش خودم گفتم چرا نامی از کشته شدگان آبان آورده نشد. نمیشه انتقاد کرد اینطوری، شاید یادشون رفته. ولی اگه بخونن و جواب بدن میتونیم بفهمیم

  • علی گفت:

    درود . اپیزود بدی نبود اما بسیار کم جزئیات و ساده بود .. میشد کل این موضوع رو خیلی خلاصه تر تعریف کرد و تمومش کرد .. من همش منتظر یه اتفاق جالب بودم که اصلا پیش نیومد .. بعد از ۱ ماه و نیم و اسکیپ کردن اپیزود دی ماه ، توقع اپیزود بهتری داشتم . به نظرم تیم چنل بی انرژی شو گذاشته روی بی پلاس و اپیزود های اخیر چنل بی یه جورایی رفع تکلیف شدن ! ضمنا به نظرم ترجمه های خانم کعبی بهتر بودن .. یه جاهایی نامفهوم بود قصه.
    ممنون و امیدوارم چنل بی باز مثل سابق بشه

    • Lefteye گفت:

      من هم موافقم …
      تا الان بغیر از دفعه اول ، دوبار دیگه هم به این اپیزود گوش دادم. یک معمای خاص نهفته و حل نشده ای توی این قسمت هست که حل نشده برای من.
      شاید بخاطر همینه که بنظر خلاصه میاد.
      همه توقع بیشتری داشتن…
      در همه لحظه های این اپیزود دائما منتظر این بودم که یک اتفاق هیجان انگیز بیوفته و منِ شنونده رو توی خودش ببلعه ، با وجود کشش و جذابیت روایت ، اون اتفاق عملا نیوفتاد.

      • مهدی افراسیابی گفت:

        به نظر می رسه ترجیح علی بندری در موارد حساسی مثل مراقبه و فلسفه و عرفان و …. این باشه که اون ضربه ی نهایی رو به مخاطب زمانی بزنه که اصلا انتظارش رو نداشته و دیگه داستان رو تموم شده فرض کرده!

        درسته که در ظاهر خیلی شاید سفت و قرص و محکم انتهای داستان رو با اون فجایعش نبست، اما شنونده ای که واقعا می خواست تا بشنوه، شنید اون چیزی رو که نیاز بود! هرچند کمرنگ و بی رمق!

  • randomguy گفت:

    آقای بندری داستان رابرت دورست را لطفا پادکست کنید که با صدای گرم شما شنیدن داره.

  • عباسی گفت:

    بسیار عالی و شنیدنی.
    چرا در این صفحه لینکی برای رفتن به بی-پلاس وجود ندارد؟

  • محمد جواد سکاکی از قزوین گفت:

    اصلا جذاب نبود . تو ایران هر برندی مشهور بشه باید منتظر پس رفت کیفیتش رو داشت.تحت نظر .لزوم مراقبت بیشتر.

  • TemoleOs گفت:

    من یه پیشنهاد دارم برای پادکست جدید. سرگذشت زندگی تری دیویس یکی از نوابغ عجیب و غریب دنیای کامپیوتر که یک تنه، یک سیستم عامل ساخت.
    اینم مستند برای دید بهتر :
    https://m.youtube.com/watch?v=UCgoxQCf5Jg
    جنبه های متنوعی داره این داستان که این باعث جذابیت بیشترش میشه. علی جان، لطفا نظری بفرما.

  • گیلاس گفت:

    شاید بخاطر این که ذات انسان هیچ وقت تطهیر شدنی نیست
    یا مکتب و دین در خیلی از موارد به تقابل با طبیعت انسان پرداخته و برای همین در نتیجه هم با نوعی تضاد روبرو هستیم

    • سارا گفت:

      وقتی میلیونها سال پیش (مثلا) جد همه ما بخاطر هوس و شکمش کل خاندانشو مورد عنایت قرار داد دوتا زن گرفت و بین بچه هاش فرق گذاشت که یکیش شد قاتل
      نوه هاشونم که عاشق کشتار وخوردن کله پاچه هم بودن
      از چی تعجب کنیم؟

  • من دانشجو هستم و تازه نزدیک امتحان ها با پادکست های شما آشنا شدم و متاسفانه شما باعث شدید من نتونم امتحان ها رو خوب پاس کنم .

    لطفا پر قدرت به کارتون ادامه بدید
    همه چی عالیه
    هم چنل بی
    هم بی پلاس

  • سعید گفت:

    در خصوص پولشویی و فرار مالیاتی در کدوم قسمت پاکدست صحبت شده؟

  • محمود گفت:

    حالا می خوای رئیس جمهورامریکا باشی یا پسر بودا وقتی کار به موارد جنسی می رسه مهم نیست بهره هوشی چند یا توان فیزیکی یا کنترلی چقدر باشه در اون لحظه که بر می گردی روی اسیب های جنسی کودکی افراد نشون دادن که رفتار نا متناسب نشون می دن تاریخ تجاوز به ما اینو نشون می ده و باز هم فروید عزیز این پیامبر از فروید بگید برامون لطفا

  • ali ft گفت:

    ممنونم اپیزود خوبی بود ^_^

  • مریم خداوردی گفت:

    به نظر من این پسر داره از تکنیکی استفاده می کنه که حیوانات هنگام خواب زمستانی ازش استفاده می کنند یعنی به اغما رفتن ، کاهش فعالیتهای حیاتی بدن از قبیل تنفس و ضربان قلب به کمترین حد ممکن به گونه ای که بدن انرژی مصرف نمی کنه که نیاز به غذا داشته باشه و برای ماهها می تونه گرسنگی و سرما رو تحمل کنه . دقت کنید حیواناتی مثل خرس و سنجاب و انواع موش خرما به همین طریق از زمستون و سرما و بی غذایی جون سالم به در می برند . یوگی های هندی هم قرنهاست از طریق مراقبه و مدیتیشن این تکنیک رو کشف کردند و با تمرینهای مستمر می تونند ماهها بدون آب و غذا و در سرمای سخت سر کنند اصلا هم نشانه معنویت و معجزه افراد نیست.

  • Bahar گفت:

    مخاطب این پادکست زیاده و کلی سوال دارن و ابهام. که خب اگه تیم چنل بی بخواد رو اینا هم وقت بذاره عملا وقتی واسه خود پادکست نمیمونه. مثل اینکه باید قبول کنم همه چیز را همگان دانند و نخوام خودمو عذاب بدم که وای حالا تهش چی شد، از جنبه روان شناختی و اجتماعی چطور? آسیب پذیری ها? فقر و خیلی چیزای دیگه. ففط میتونم از تیم عالی چنل بی تشکر کنم که امروز یکم کمتر از دیروز نادونم. مرسی. همیشه همینطور پرقدرت باشید. اون تاثیری که دارید با بالابردن آگاهی تو زندگی مردم میذارید ستودنیه. دم همتون گرم.

  • مرضیه گفت:

    اولین اپیزودی بود ک از چنل بی شنیدم.فوقالعاده لذت بردم احساس کردم ک همراه با اون نویسنده دارم بودارو برنداز میکنم.اولش ب این باور میرسی ک با یک انسان پاک برخورد کردی اما یهو میبینی کاملا در اشتباه بودی.مثل همه ی اتفاقاتی ک توی دنیای واقعی پیش میاد..ممنونم بابت وقتی ک میذارید ..

  • یوسف گفت:

    تنها نکته مثبتی که از چنل بی باقی مونده صدای علی بندریه داستان زیر خط فقر.

  • ایمان گفت:

    بسیار ممنون و خدا قوت – جالب بود
    نکات مثبت بسیار داشت
    فقط در خصوص آخر پادکست، انتظار داشتم که تحلیل ها بیشتر باشد و آخرین خبر ها از این پسر بیشتر روایت شود که اینطور نبود و زود تمام شد – در اینترنت جستجو کردم، مثل اینکه مطالب بیشتری بود، انگار دوباره برگشته و نشسته روی یک تخت و یک زیارت گاه زیبا هم آنجا ساخته اند و کلی فیلم از صحبت کردن ایشان برای مردم وجود دارد و غیره…
    البته می دانم که شما با حفظ امانت از منبع اصلی، مطالب را روایت کردید و اهل قضاوت و تحلیل شخصی نیستید، ولی عموما احساس می کنم که با توجه به بسط مطالب و موشکاف در روایت داستان ها، آخر پادکست ها یک دفعه تمام می شود و در بخش نتیجه گیری و بررسی حواشی موضوع و جمعبندی، عجله می شود.
    مثلا یک پادکست که از نظر جنبه های عبرت آموز، نکات روانشناسی، جامعه شناسی و ریشه یابی، خوب کار شده بود، یونابامبر بود که داستان اصلی همان اول و سریع روایت شد و پس از آن به بررسی موضوع و ریشه یابی پرداخته شد و برای شخص بنده بسیار مفید بود و می توانم بگویم بر سواد و دانشم افزود. ولی برعکس در مورد اپیزودهای جان مک آفی و در جستجوی بودا، یک دفعه به آخر داستان رسیدیم و کلی مطالب هضم نشده باقی ماند. – با تجدید احترام و سپاس

  • نیلو گفت:

    بعد از اوشو چشممون به این آقا روشن

  • سارا گفت:

    این اپیزود عالی بود، بهتر از این نمیشد این خرافات رو زیر سوال برد ????????
    مرسی

  • Mr.E گفت:

    مث همیشه عالی و جذاب.داستان گیرایی داشت
    خطاب به کسایی که این پادکست رو چرت و پرت میدونن‌…. کسی مجبورتون نکرده گوش کنید که بیاید کامنت فحش و ناسزا بنویسید.

  • amir گفت:

    سلام و خسته نباشید

    من تازه با کانال بی آشنا شدم و دارم تو آرشیو می گردم تا قسمت های قبلی رو هم بشنوم، ولی متاسفانه توضیحات قسمت ها اصلا کامل نیست. اصلا نمی تونم حدس بزنم که فولان قسمت موضوعش برای من جذاب هست یا نه.
    یه توضیح گاهی نیم خطی فقط داده شده درباره اون قسمت که خب اصلا کامل نیست.
    انگار پیش فرض شما این بوده که خب همه میان و همه قسمت ها رو می شنون دیگه.

    ولی این نکته که مطالب بعدی که درباره قسمت های گذشته منتشر میشه رو هم به مطالب اضافه می کنید خیییلی خوبه و کمک می کنه که تصویر کامل تری به آدم بده.

    خسته نباشی 🙂

  • poyan گفت:

    سلام و خسته نباشی علی بندری
    من تمام پادکست ها رو گوش دادم و خودم هم عاشق داستانهایی هستم که پیچ و خم داشته باشه. ولی در خصوص این آخری کمی دلسرد شدم. چرا که داستان مثل این بود که انگار داشتم دفترچه خاطرات روزانه نویسنده رو گوش میکردم. هیچ گونه مدرک و آنالیز مثل داستان آموک نداشت. شاید هم این پیچ و خم و آنالیز که من دلم میخواست مربوط به داستان های جنایی باشه. ولی در هر صورت خواهشم ازت اینه که داستانهات رو با دقت بیشتری انتخاب کنی. همون کاری که تا قبل از این داستان آخری انجام می دادی. این نظر منه.
    ولی به هر حال خیلی خیلی باهات حال میکنم برادر

  • مریم گفت:

    خوب نبود داستان بازم انتخاب غلط

    • Lefteye گفت:

      اموک ، عالی بود… من دلم میخاد یبار دیگه گوشش کنم… اصلا خودم هم از طریق اموک با این پادکست اشنا شدم… اگر بخام بیشتر توضیح بدم ، باید بگم که اموک اسم یکی از داستان های اشتفان تسوایگ هست ، ارتباطی بین این پادکست و داستان اموک نویسنده المانی اتریشی رو من ندیدم… و دلیل انتخاب این اسم رو هم برای این پادکست نمیدونم… موفق باشید…

  • سهراب گفت:

    سلام ممنون از پادکست های خیلی خوب شنیدتون
    فقط این که تو یکی از پادکست هاتون گفته بودین دو هفته یک بار پادکست جدید پخش میکنید ولی تقریبا این زمان بندی رعایت نمیشه

  • عارف گفت:

    لینک دانلود از ایران بدون vpn باز کار نمیکنه.

  • علی روشن گفت:

    بسیار بسیار سپاسگذارم. بنده از شنیدن این اپیزود واقعا لذت بردم. البته با داشتن پیش‌زمینه.

  • امیر گفت:

    با تشکر از تیم فوق العاده چنل بی، بعنوان پیشنهاد می خواستم از شما خواهش کنم چنانچه امکان داره از پادکست Conspiracy Theories چند اپیزود ترجمه و اجرا بفرمائید.

  • امیر گفت:

    خواهشن به این نوع جریانهای معنوی و باطنی و معلمش اینگونه ورود نکنید شما میری یه مقاله کپی پیس میکنید با یه ذره ادا واشوه روشنفکری قضاوت میکنید زمانه انسانهای بزرگ پر بوده ازین نوع تهمت ها و شما هم تو جهت گیری کم نمیزارید زمانه مولانا و شمس هم همین اتهامات زننده وزشت بوده چقدر شمس اذیت کردن بهشون از همجنس باز تجاوز گر کلا تا بوده همین بود

  • Atousa گفت:

    بسیار لذت بردم ممنون از انتخاب این موضوع

  • آرمین گفت:

    کاری به خوبی و بدی داستان ندارم. تا الان که شصت قسمت با چنل بی بودم واقعا همچین چیزی نشنیده بودم. این اپیزود دیگه اوج کار علی بندری بود. بالا و پایین صدا. اصلا بعضی جاهاش ذوق و شوق و احساسات داشت از هدفون میریخت تو گوشم. دس مریزاد. فقط نمیدونم چرا تقریبا ۲۰ قسمته که آهنگ اول و آخر با صدای کمتری به نسبت صدای گوینده پخش میشه. یه بخشی از کیف و حال ما اون بوم بوم اول کار و آرامشی بود که آهنگ پایانی داشت.

  • شفیع گفت:

    کانت منو چرا نشر ندادین؟؟؟!!!کلی وقت گذاشتم تا بنویسم.دلیل کارتون رو تو اینا می شه دید:بی لیاقتی و بی کفایتی و بی معرفتی.

  • شفیع گفت:

    در ضمن من یه نکته ای رو راجع به انتهای داستان می خواستم بپرسم و اون اینکه تا آخر روایت مقاله رو که هیچ، بعد از اون توضیحاتی خود گوینده گفتن (که خیلی مبهم و ضد و نقیض و انگار که نمیگفتن بهتر بود) که نفهمیدیم این آقا الآن تو جامعه دیده میشه،نمیشه؟زن و زندگی داره،نداره؟ به کاراش ادامه میده،نمیده؟و…

  • شاهرخ گفت:

    آدمهای اینچنینی در طول و عرض تاریخ یا متوهم بوده اند و یا متقلب

  • صدف گفت:

    واقعا نسبت به صدا و لحن علی بندری حس بدی دارم. صداهای ش و چ رو زبونش میگیره، که زیاد این مهم نیست. چیزی که رو اعصاب منه مخصوصا لحن همه چیز دان بودنشه و تکیه کلامای آزاردهنده ای مثل آها؟ نه؟ خیلی annoying شده. بهتره تغیرش بدین. یا یه کم به پادکستای دیگه گوش بدین. پادکست ضبط میکنین با پسرخاله کوچیکه تون حرف نمیزنین!

  • امیر گفت:

    در عجبم از حماقت خلق

  • ملوس اسیایی گفت:

    قدرت خیلیا رو فاسد میکنه. یه بنده خدایی هم بود که اولش زن بیوه پولدار چهل ساله گرفته بود،ولی بعدش که به قدرت رسید و کاره ای شد، حرمسرا راه انداخت و با دختر نوجوون وصلت میکرد.

  • خلیل رمضانی گفت:

    سلام دوباره.
    سوال چندباره:
    مثلا دلیلش چیه که به «شرایط سخت» گفتی «شرایط tense» ؟؟ (البته اگ املاشو درست نوشتم!) چرا حتما کلمه انگلیسی رو قبل و همزمان با واژه فارسیش میاری؟
    دلیل فنی و حرفه ای داره؟
    علی جان جان مادرت منو از این کنجکاوی خورنده دربیار…. تو رو جان مادرت گفتماااا
    جان مادر من !!
    مرسی
    دوست دارم

  • مریم گفت:

    من هر جا حالت زیارتگاه و مرید و پیرو و دین مانند ببینم دو تا پا دارم دو تا قرض میگیرم فرار میکنم. البته به توانمندیهای معنوی خودم و طبیعت هم اذعان دارم

  • BAAHARE گفت:

    عالی بود. مثل همیشه. این که میگن سفر آدم رو پخته میکنه یک حقیقته. این که امکان سفر به همه دنیا و جاهای عجیب و زمان های گذشته برای من وجود نداره یک حقیقت دیگه است. با پادکستهای گروه علی بندری اسن سفر برای من امکان پذیر شده. ممنونم

  • رضا گفت:

    مذهب !!! بودا ، کلیسا ، فرقه های اسلام …. تا به امروز آسیبی که بشریت از دست این مسائل غیر علمی ، ماورا الطبیعه و قصه ها و آرزوهایی که بجز با تلاش مرتبط باشند ، خورده است جز بیچارگی هیچ دستاوردی نداشته است . خردگرایی و آگاهی تنها راه نجات است ، هیچ مذهبی بالاتر از انسانیت یافت نمی شود ، هرگاه ابعاد زندگی رنگ و بوی غیر انسانی و غبر علمی بگیرد در مذهبی ترین حالتها شاهد عمیق ترین جنایت ها خواهیم بود ، دنبال معجزه نباشید وعده های دنیای دیگر فریبی بیش نیست ، کسی که اینجا در گمراهی زندگی می کند در دنیای بعدی یا هر چیزی که میدانید وضعیت بهتری نخواهد داشت ، مذهب و دین واقعی چیزی جز خدمت به حیوانات و انسانها نیست ،

  • مريم گفت:

    سلام
    آخر اپیزود گفتین یه ویدیوهایی از غدا خوردنش در همون حال مراقبه توی یوتیوب هست که من هرچقدر گشتم پیدا نکردم میشه لطفا لینک اون ویدیو رو بزارین؟
    ممنون

  • پویا گفت:

    من پارسال همچین روزایی بود که با چنل بی آشنا شدم و این اولین اپیزودی بود که گوش دادم، انقدر موضوعش منو جذب کرد که تصمیم گرفتم برم کل پادکست رو از اول گوش بدم و الان بعد حدود یک سال رسیدم دوباره به این اپیزود و دوباره گوش دادم ، ولی این دفعه با شناخت بیشتر از شما. خیلی افسوس می خورم که چرا انقدر دیر آشنا شدم و تو این چند سال از دست دادم، مخصوصا وقتی صدای اجراهای زنده رو می شنوم. ولی خوب از اون طرف خیلی خوشحالم که به هر حال آشنا شدم و تقریبا به تمام اطرافیام توصیه می کنم همیشه گوش بدند، حتی بعضی وقتا یه کم اول داستان رو می گم که برن بقیه شو گوش بدن.

    حالا نظر من اینه که یه همچین اپیزودی وسط این همه موضوع جنایی شبیه یه آهنگیه که سبکش با بقیه آلبوم متفاوته و همین جذابش می کنه. و الانم که دوباره بهش رسیدم و گوش دادم می بینم موضوع کنجکاوی خیلی زیادی به وجود میاره واسه آدمی که درسته منطقش براش تو اکثر مواقع تصمیم گیرندست، ولی هنوز دلش می خواد یه چیزی پیدا کنه که بهش اعتقاد داشته باشه و آخر اپیزود باز منطق می گه دیدی گفتم! ولی بعد که وقتی یاد یه سری آدم های عجیب تو دنیا میفتم ، باز اون احساس می گه هیچی تو دنیا نشد نداره. تازه شاید یه سریا بلدن بیشتر از ظرفیت مغزشون استفاده کنند و با عقل جور در نیومدنش دلیل بر این نمی شه که امکان نداشته باشه.

  • Reza گفت:

    چقدر خوب و مسلط روایت کردی هر بار من فکر میکردم خاطرات خودت را تعریف می‌کنی! واقعاً خوب بود

    • اروشا گفت:

      یه سلام ویه تشکر به گرمی و شور لحن تعریف شما خیلی ممنونم که با صداتون و مهارت خاص تون و انتخاب مطلب های جذاب تون حال ما رو خوب میکنی
      من پادکست خیلی خیلی گوش دادم ولی هیییچ کدوم هیییییچ کدوم مثل شما نیستن حتی نزدیک به لحن وروایت شما نیست البته اینم بگم چقدر زیادشدن پادکسترهایی که میخوان دقیقا ادای شما رو در بیارن

  • اروشا گفت:

    لازم میدونم اضافه کنم دیدگاهی که فرستادم نظر شخصی من هستش
    با تشکر مجدد

    • هوتن گفت:

      آقای علی بندری به تنهایی یک بِرَنده.
      با صدای گرم و بسیار دوستانه اش و کلام شیواش با هر پادکست سفر کردم به قلب اون روایت.
      اینایی که بی ادبی میکنن یا خیلی حسودن یا انقدر بی سواد و احمق و مونگولن که تفاوت کیفیت پادکست هارو نمیتونن ارزیابی کنن که یعنی هیچ سر رشته ای نه فقط در این زمینه بلکه در اکثر حوزه های زندگیشون ندارن.

  • نغمه گفت:

    این قسمت رو الان «سال ۱۴۰۰» گوش دادم و واقعا لذت بردم. مرسی از زحمتی که می‌کشین ❤️

  • سارا گفت:

    این اپیزود به طرز عجیبی روی حالم تاثیر داشت، آخرای اپیزود از شدت هیجان نمیدونستم چی کار کنم و منتظر بودم زودتز بفهمم ماجرا واقعی بوده یا نه، اما پایانش خیلی غیر منتظره بود برام، اصلا نمیفهمم چرا باعث شد قلبم فشرده شه، اما درکل بنا بر اعتقادی که به قدرت ذهن انسان دارم و اینکه چه این آدم غذا میخورده یا نه همون لخت نشستن تو سرما به مدت یک شب هم نشان دهنده قدرت ذهنی بالا و تمرکزه فوق العادست. و نمیتونم تصور کنم کسی که تونسته به این مرحله از تمرکز و کنترل ذهنی و غرایز برسه بخواد به یه دختر تجاوز کنه. شاید صرفا دوست دارم که اینجوری فکر کنم ولی چیزی که تو ذهن من میاد رسیدن مردم به این درجه از آگاهی و کنترل ذهن چیزی نیست که دولتمردان بخوان. کسایی که سعی میکنن به نحوی ذهن مردم رو تحت کنترل خودشون دربیارن تحمل همچین چیزیو ندارن، پس شاید همه ی اینها توطئه ای بوده برای خراب کردن جلوه این آدم و اعتماد مردم… من این موضوع رو از مذهب جدا میدونم چون مذهب یعنی متوسل شدن به مقدسات و آدمای دیگه و حتی چیزایی که وجود نداره، اما راه این پسر صرفا مربوط به درون خودش بوده و اساس مراقبه همین هستش. دوست دارم بهادر رو باور کنم..

  • سیاوش گفت:

    کپسول زمانتان بعد از دو سال در آذر ۱۴۰۰ به دست چن منی رسید.
    کارتان خوب و عالی و عمر خودتان و کارتان طولانی.

  • سارا گفت:

    سلام ب چنل بی …
    خواستم ازتون تشکر کنم بابت اینکه هستید فقط … و تلاش خودتون رو در جهت آگاهی و سرگرم کردن ما میکنید …
    ممنون ک هستید
    همیشه مشتاقانه ب همه اپیزودها گوش میکنم …
    با ارزوی سلامتی

  • ziifii گفت:

    به نظر من این یکی از بهترین پادکست های چنل بی هست.فقط کاشکی پایان رو با جزعیات بیشتری میگفتید

  • مهدی گفت:

    ممنونم چنل بی ، ممنونم علی بندری❤️

  • Sara گفت:

    چقد مرموز و چقد جالب بود این گزارش

  • احمد گفت:

    مرداد ۱۴۰۱ این پادکست رو گوش دادم.
    نمیگم من رو به عمق داستان کشوند ولی باعث شد اصلا متوجه خستگی رانندگی نشم.و توجهمو کامل به خودش جلب کرد.
    شاید کمی گزارش و داستان ضعیف و لااقل برای من کمتر جذاب بود.
    ولی لحن و بیان و کلام گوینده (اقای بندری عزیز) بسیار دلنشین و جذاب بود که باعث میشد پای داستان تا انتها بنشینم.
    واقعا از کیفیت ساخت و تلاشتون لذت بردم.
    ممنون از تیم چنل بی

  • عرشی گفت:

    با سلام
    خسته نباشید گروه چنل بی امیدوارم با تمام توانتون به کارتون ادامه بدین.
    هر کسی میتونه انتقاد کنه ولی متاسفانه ادبیات بعضی از این افراد بسیار سخیف و زشت هست و مشخصه که گروه چنل بی متاسفانه اصلا به نظراتی که اینجا ثبت می شود نگاهی نمی کنند.

  • simin گفت:

    “Today is the first day of November 2023, and I’m listening to Channel B and this episode after two years since they released it. I just want to say thank you for all your effort and the way you narrate these articles. It’s so interesting, and you have lots of fans in Toronto. We are a group of 60 people, and all of us listen to your podcast. Wishing you all the best.”

دیدگاهتان را بنویسید