حادثه دردناک تیراندازی مرگبار در اورلاندو، خبر اول همه خبرگزاریهای دنیاست. همه دارن درباره جزئیاتش صحبت میکنن و خیلیها هم سوالای مهمی دربارهاش مطرح میکنن. یکی از سوالایی که پاسخ دادن بهش خیلی سخته ولی خیلی هم مهمه اینه که آدمکشهایی که میگن برای این کار عقیدهای افراطی داشتن، چرا این کار رو میکنن.
تو اپیزود اول پادکست کانال بی شنیدیم که آندرس برویک، چه طور تونست ۷۷ نفر رو به قتل برسونه. دیدیم که انگیزه اون، یک انگیزه افراطی بوده. این موضوع برای پژوهشگرا هم جالب شده و برای همین شروع کردن به مطالعه دربارهاش. تو این مطلب سعی میکنیم یافتههایی رو بهتون معرفی کنیم که ممکنه بتونن به پاسخ سوال مهم خیلی از ماها پاسخ بدن.
بعد از وقوع یه قتلعام، خیلیها فکر میکنن که بیماری روانی عامل اون اقدامه. بعد از پژوهش دربارهی پروندهی آندره برویک جنایتکار نروژی که در سال ۲۰۱۱، هفتادوهفتنفر رو به قتل رسوند، پژوهشگران دانشکدهی پزشکی دانشگاه میسوری عبارت قانونی جدیدی برای دستهبندی رفتارهای غیرروانپریشانهای که منجر به اقدامات مجرمانه و خشونت میشن پیشنهاد کرده.
طاهر رحمان استادیار روانپزشکی در دانشگاه میسوری و نویسندهی اول این پژوهش میگه: وقتی چنین فجایعی رخ میدن عمومن دلیل این اقدامات مورد سوال قرار میگیره. گاهی مردم فکر میکنن که اقدامات خشن اینچنینی قاعدتن باید بیماری روانی سایکوتیک باشه اما همیشه اینطور نیست. مطالعهی ما روی پروندهی برویک برای توضیح این پدیده که چطور باورهای افراطی با روانپریشی اشتباه گرفته میشن انجامشده و ما عنوان قانونی جدیدی که بتونه این رفتارها رو بهخوبی تصیفکنه پیشنهاد میکنیم.
برویک، تروریست نروژی، در ۲۲ جولای ۲۰۱۱ طی بمبگذاری اتومبیل و تیراندازیهای متعدد در کمپ جوانان در جزیرهی یوتویای نروژ ۷۷نفر رو بهقتل رسوند. برویک خودش رو زائر شوالیهها و رهاییبخش مسیحیت میدونه و میگه هدف از حملههاش نجات اروپا از چندفرهنگیگراییه.
بعد از دستگیری، دو تیم از روانپزشکهای پزشکی قانونی از جانب دادگاه مامور آزمایش روی برویک شدن. اولین گروه نظرشون این بود که برویک به شیزوفرنی پارانویایی مبتلاست. بعد از انتقادهای متعدد تیم دوم اعلامکرد که برویک سایکو نیست و اختلال شخصیت خودشیفته داره.
رحمان میگه برویک معتقد بوده کشتن آدمهای بیگناه عادلانهست، که امری غیرعقلانی و روانپریشانه بهنظر میرسه، در حالی که برخی بدون بیماریهای روانی حاد، بهدلیل احساس عمیقی که به باورهاشون دارن دست به اعمال افراطی میزنن. راهنماهای کلینیکی امروزی مثل «تشخیص و راهنمای آماری اختلالات روانی» توضیحات مبهمی دربارهی اینکه چرا فردی ممکنه چنین جرایمی مرتکب بشه میدن. ما پیشنهاد دادیم برای رفتارهای خشن مجرمانهای که روانپریشی عمالشون نیست از عنوان قانونی «باور افراطی بیشازحد ارزشگذاری شده» (extreme overvalued belief) استفاده بشه.
رحمان، باور افراطی بیشازحد ارزشگذاریشده رو به باوری تعبیر میکنه که متهم با هدف دفاع از افکارش با دیگران مطرح میکنه و معمولن با لذت و غلو همراهه. این افراد تعهد احساسی محکمی به باورشون دارن و ممکنه در نتیجهی این باورها دست به اقدامات خشونتآمیز بزنن. اگرچه افراد ممکنه از اشکال دیگهی بیماریهای روانی رنج ببرن، اما این باورها و اقدامات مرتبط با اونها نتیجهی دیوانگی نیستن.
دادگاهها روشهای استانداردی برای شناسایی و تشخیص دیوانگی ندارن؛ این عنوان جدید میتونه به روانپزشکان پزشکی قانونی این امکان رو بده که انگیزه و عامل رفتار مجرمانهی متهم رو در ارتباط با سلامت یا عدم سلامت روان بهتر توصیف کنن.
از نظر رحمان لازمه پژوهشهای بیشتری روی باورهای افراطیای که برای فرد بیشازاندازه ارزشمند پنداشته میشن صورت بگیره تا به نحوهی پیدایش و رشد اونها پی برده بشه. شناسایی افرادی که در معرض چنین شرایطی هستن میتونه به متخصصان سلامت روان کمک کنه تا قبل از وقوع رفتارهای خشونتآمیز مداخلهی موثر داشتهباشن.
فاکتورهای روانشناختی مشخصی وجود دارن که میتونن افراد رو در برابر پرورش باورهای مسلط و قوی، در معرض آسیبپذیری بیشتری قرار بدن. با این حال، تقویت باورهایی دربارهی موضوعاتی مثل مهاجرت، سقطجنین یا سیاست ممکنه از طریق اینترنت، پویاییهای گروهی یا تبعیت از نمادهای قدرتمند کاریزماتیک رخ بده. ماهایی که به جوانانمون در مورد خطرات الکل، مواد مخدر، حاملگی در نوجوانی و سیگارکشیدن هشدار میدیم، لازمه که خطرات ناشی از پرورش باورهای افراطی ارزشگذاریشده رو هم به لیست اضافهکنیم تا باعث کاهش خشونتهای مرتبط با اونها بشیم.
پژوهش «آندره برویک: باورهای افراطی که با روانپریشی اشتباه شدند» اخیرن در The Journal of American Academy of Psychiatry and the Law منتشر شده.
اصل این مطلب رو که به کمک اسد، همکار وبلاگ کانال بی ترجمه و خلاصه شده میتونید اینجا بخونید
قسمت اول کانال بی، نوشتهی کارل اووه کناوسگارد رو از ناملیک بشنوین.
[soundcloud url=”https://api.soundcloud.com/tracks/238648846″ params=”auto_play=false&hide_related=false&show_comments=true&show_user=true&show_reposts=false&visual=true” width=”100%” height=”166″ iframe=”true” /]
به نظر من یکی از ریشه های این معضلات، خود حق پنداری مفرط در فرد هست که این می تونه تحت تاثیر القائات بیرونی باشه، برای مثال اعضای داعش با این تفکر که تنها افرادی هستند که بر حق هستند؛ این مجوز رو به خودشون می دادن که هر بلایی که می خوان سر بقیه آدما بیارن.
معمولا مراد و مرشد این گروه ها در باطن متوجه اشکالات تفکر خودشون هستن ولی افراد عادی، واقعا به این تفکر اعتقاد قلبی دارن و حاضرن هر کاری براش بکنن