افتخارآفرینیهای ملی و شکار نهنگ شاید دو انگیزهی عمدهای بودند که آدمها رو برای رفتن به جنوبگان ترغیب میکرد، زمانی که هیچ بنیبشری به اونجا نرسیده بود و دربارهی این منطقه از زمین افسانهها و تصورات عجیب و غریبی وجود داشت. همه میدونستن جنوبگانی وجود داره اما تا قرن بیستم کسی نتونسته بود پاش رو اونجا بذاره.
میگن این دوره از تاریخ، آخرین نفس اروپا بود قبل از اینکه خودش رو در جنگ جهانی اول متلاشی کنه.
توی ۲۵ سال از ۱۸۹۷ تا ۱۹۲۲ تب رفتن به جنوبگان، دریانوردها و جستوجوگران خیلی از کشورهای اروپایی و بعضی کشورها از قارههای دیگه رو گرفت و سفرهای پرفراز و نشیبی به جنوبگان شروع شد. شاید اگه جنگ جهانی اول اتفاق نمیافتاد این سفرهای اکتشافی تا دهههای بعد هم ادامه پیدا میکرد. ارنست شکلتون که داستانش رو در پادکست سریالی چنلبی میشنویم هم یکی از این مکتشفان بود که سرنوشت غریبی گریبانش رو گرفت و بعدها تاریخ یادآوری کرد که نه تنها یکی از مکتشفان، بلکه مهمترین اونها بود.
مشتاقان ناکام جنوبگان
اسم این دوره رو عصر قهرمانانهی اکتشاف گذاشتن. آدمها بدون امکانات خاصی، بدون وسایل ارتباطی و تقریبا با دست خالی برای کشف جنوبگان میرفتن و تو استقامت و رشادت شاهکار میکردن. بعضیها هم از این اکتشافات قهرمانانه جون سالم به در نبردن و در مجموع ۲۲ نفر از کسانی که به سفرهای اکتشافی جنوبگان رفته بودن، جونشون رو از دست دادن.
اولین بودن، هدف خیلی از مکتشفان بود. کسانی هم بودن که اهداف مختلفی داشتن، مثلا همون شکار نهنگ. و در نتیجهی فعالیتهاشون خیلی از خطوط ساحلی این قاره کشف و نقشه برداری و مناطق قابل توجهی از داخلش کاوش شد.
کاوش تو جنوبیترین بخش کرهی زمین قرنها قبل از عصر قهرمانی مورد توجه بود ولی دوری این منطقه و آب و هوای نامناسب و دریاها و سرزمین غیر قابل پیشبینی، مشکلات عملی زیادی رو برای دریانوردهای اولیه ایجاد کرد. جیمز کوک، جهانگردی از انگلیس، یکی از اولین کاوشگرانی بود که تو نیمهی دوم قرن هیجدهم یعنی سال ۱۷۷۳ تونست با چشم و از دور جنوبگان رو ببینه هرچند نتونست پا توش بذاره، ولی همین نگاه از دور هم برای زمان خودش خیلی بود و نقشهی جهان رو برای همیشه تغییر داد چون تا قبلش اعتقاد بر این بود که استرالیا کل نیمکرهی جنوبی رو اشغال کرده. فکر میکردن اون منطقه از زمین استرالیاست و بقیهش هم آبه. کوک ولی این فرضیه رو مطرح کرد که بر اساس مقدار یخی که دیده باید یه خشکی عظیمی وجود داشته باشه. بعد از سفر جیمز کوک اکتشاف در مناطق جنوبی جهان تا دههها متوقف شد. چون میگفتن اونجا نه قابل سکونته نه ارزش اقتصادی داره، اصلا برای چی باید کشف بشه.
علاقهی دوباره به کشف جنوبگان بین سالهای ۱۸۱۹ و ۱۸۴۳ تجدید شد. هدف اصلی کاوشگران نفوذ به موانع وسیع یخ دریا بود که جنوبگان رو مخفی کرده بود. خیلی از آگاهیهای اولیه هم به خاطر ارزش مالی فکها و نهنگها بود و اینطور که منابع مختلف میگن اولین فرود در سرزمین اصلی جنوبگان سال ۱۸۲۱ از طرف آمریکاییها بوده. هرچند روی اینکه آیا این فرود واقعاً اولین فرود بوده مناقشهست. این کاوشگرها به رغم اینکه با هم برای کشف جنوبگان مشارکت چشمگیر داشتن ولی نتونستن نفوذ کنن به داخلش. دوباره یه دورهی ناامیدی از کشف جنوبگان به وجود اومد و هیچ دولت یا شخصی حاضر به سرمایهگذاری و تحقیق برای رسیدن به اون منطقه از زمین نبود.
ولی باز این ناحیه از زمین آدمها رو وسوسه کرد. شروع کردن پیشبینی آب و هوای اون منطقه و طی سفرهای مختلف به اونجا نزدیک شدن اما هنوز نمیتونستن پا به داخلش بذارن. کمکم دولتها هم اومدن وسط و انجمن سلطنتی جغرافیایی تو لندن کمیتهی جنوبگان رو تاسیس کرد.
دورهی کشف جنوبگان
در ماه آگوست ۱۸۹۵، ششمین کنگره بینالمللی جغرافیایی تو لندن قطعنامهای کلی رو تصویب کرد که در اون از انجمنهای علمی سرتاسر جهان خواسته شد تا اهداف اکتشاف جنوبگان رو جدیتر پی بگیرن. قطعنامه میگفت که کشف جنوبگان به شاخههای مختلف علم کمک میکنه و آگاهی بشری رو ارتقا میده. ولی امروز، شروع عصر قهرمانانه رو متعلق به یه سفر اکتشافی میدونن که انجمن جغرافیایی بلژیک تو سال ۱۸۹۷ انجام داد. گرچه همین لقب عصر قهرمانانه هم دههها بعد به این دوره از تاریخ اکتشاف داده شد. دورهای که تلاشهای ارنست شکلتون تو اون جایگاه ویژهای داره.
۲۲ مرد تو سفرهای جنوبگان در عصر قهرمانی جونشون رو از دست دادن. از این تعداد، چهار نفر به دلیل بیماریهایی که ربطش به جنوبگان هیچوقت معلوم نشده، دو نفر تو نیوزلند و یه نفر تو فرانسه بر اثر حادثه کشته شدن و ۱۵ نفر باقی مونده در زمان سفر به جنوبگان یا نزدیک اون از بین رفتن.
نزدیک به ۲۰ سفر اکتشافی به جنوبگان انجام شد که کشورهای مختلفی در اون نقش داشتن. از انگلیس، نروژ، آلمان و سوئد گرفته تا استرالیا و ژاپن. ولی اونکسی که تونست برای اولینبار پرچم کشورش رو بر زمین جنوبگان بکوبه کسی نبود جز روئال آمونسن از نروژ.
دیدگاههای متفاوتی دربارهی پایان دورهی عصر قهرمانانهی اکتشاف وجود داره. از سفر استقامتی شکلتون در سال ۱۹۲۱ تا ۱۹۲۲به عنوان آخرین سفر اکتشافی به جنوبگان در عصر قهرمانی یاد میشه. عصر اکتشاف جنوبگان «قهرمانانه» بود، چون به یکباره شروع شد و هدفش به اندازهی تصوری که مردم از جنوبگان داشتن انتزاعی بود. شخصیتهای مرکزی این دوره عاشق، مقاوم، از خودگذشته و بیامکانات بودن و بیشترین انگیزهشون افتخار ملی بود. میگن این دوره از تاریخ، آخرین نفس اروپا بود قبل از اینکه خودش رو در جنگ جهانی اول متلاشی کنه.
میشه توضیح بدید چطوری و با چه ابزاری نقطه قطب جنوب رو پیدا می کردند با این حال که جنوب مقناطیسی متفاوته ؟!!؟!!
با بررسی حرکت سایهی میلههایی که توی زمین فرو میکردن.
سلام شکلتون تمام نکردید جالبه که وقتی به داستان علاقمند شدم رفتم سراغ قسمت جنوبگان عالی بود استقامت این شخص به تنهایی اما لطفاً شکلتون تمام کنید ممنون از پادکست چنل بی
از رو آسمون. ستاره ای روی نقطه ی قطب جنوب وجود نداره مثل قطب شمال ولی خب همه ی ستاره ها دارن دور یه نقطه ای میچرخن دیگه. اون نقطه میشه قطب جنوب جغرافیایی.
آیا این آخرین قسمت پادکست چنل بی هست؟
سلام چنل بی آیا هنوزم فعالیت داره ؟؟