یک مقالهی دانشگاهی، روشهای دفاع متهمین نسلکشی رواندا رو دقیق آنالیز کرده و توضیح داده. اگه با خوندن این مقدمه علاقمند شدین، میتونین مقالهی کاملشو (به زبان انگلیسی) از اینجا بگیرید.
در پی نسلکشی سال ۱۹۹۴ در رواندا، بسیاری از مجرمان در دادگاه بینالمللی جنایی برای رواندا (ICTR) از طرف خودشان شهادت دادند. این مقاله در صدد است تا با آنالیز متن شهادتهای این افراد مشخص کند که ۱) چطور مجرمان در ارتباط با جنایات هولناکی که به آن متهم شدهاند بحث میکنند و ۲) چطور روشهای توضیحدادنشان به آنها اجازه میدهد تا اعمال خود را منطقی نشاندهند و دربارهی شخصیت خدشهدار شدهشان مذاکره کنند.
ما به این نتیجه رسیدیم که مجرمان از تئوری گرشام سایکس و دیوید ماترا (۱۹۵۷) استفاده کردهاند، این تئوری یک تکنیک کلاسیک خنثیسازی است که با بهکارگیری آن، تصویر قبیح جرم از ذهن مرتکب پاک شده و ارتکاب جرم منطقی جلوه میکند، احساسات مدیریت میشود و شخصیتشان قابل بحث میشود. ولی با این حال، این تکنیکها، بههمراه سایر تکنیکهایی که در طول دهها سال از آن زمان، توسعه پیدا کردهاند، تمام مسئولیتهای مجرمان را در بر نمیگیرد. بنابراین ما تکنیکهای دیگری را هم در ارتباط با خنثیسازی شناسایی کردهایم تا بتوانیم درک جامعی از چگونگی ارزیابی متهمان از اعمال خود بهدست بیاوریم.
با گسترش این ادبیات کلاسیک توانستیم در خصوص محاکمههای بینالمللی با موقعیت مشابه، ماهیت جرم نسلکشی، موقعیت اجتماعی نسبتا بالایی که بسیاری از متهمین در دورهای داشتهاند و روایتهایی که در ارتباط با مشروعیت دادگاه بینالمللی جنایی برای رواندا وجود داشت، اطلاعرسانی کنیم.
ما فکر میکنیم، بررسیهای ما میتواند به درک روایات خشونت و جنایتکارانی که به نسلکشی متهم شدهاند، کمک کند.
مترجم: آرزو دیلمقانی
به نظر من بازمانده ها میبخشند چون راهی برای بخشیدن ندارند.مصیبت وارد شده به حدی سنگین است که با انتقام هم ارامش به بازمانده ها بر نمیگردد.
به نظر من بازمانده ها میبخشند چون راهی برای بخشیدن ندارند.مصیبت وارد شده به حدی سنگین است که با انتقام هم ارامش به بازمانده ها بر نمیگردد.