در روزهای ششم و هفتم آپریل، رسانههای بینالمللی شروع به انتشار مقالههایی در خصوص روآندا و اتفاقاتی که از ۲۵ سال پیش تا کنون در این کشور رخ داده است کردند. تعداد مقالهها و برنامههایی که به این موضوع پرداخت رفتهرفته افزایش یافت.
۲۵امین سالگرد نسلکشی روآندا از پوشش خبری جهانی برخوردار شد. در خلال این پوششهای خبری موضوع انکار نسل کشی روآندا از نظرها دور نماند و درنهایت این مضمون را در برداشت که سیاست اصلاح نژادی هنوز مسالهای بزرگ است که باید حل شود.
آلن ت. مور، نویسندهی همین مقاله، میگوید تلاش کرده در رسانههای اجتماعی و با آموزش صحیح افراد را به چالش بکشد، با این امید که دیدگاههای نادرست شاید به دلیل ساده لوحی بیش از حد و یا بیخبری باشند. ولی متاسفانه به نظر نمیآید که هیچیک از آن تلاشها به واکنش مثبتی در آینده منجر شود، یا اینکه نویسندههای آن کامنتها در آینده تلاشی برای تجدیدنظر در مورد موضع مخرب بالقوهی خود داشته باشند.
تعدادی از این افراد به نکاتی که به نویسندههای آن کامنتها نوشته میشد توجه داشتند ولی با اینحال بیمیلی مشهودی برای ادامه ندادن موضوع داشتند، شاید ترس از به وجود آمدن موقعیتی ناخوشایند و یا دلایلی دیگر.
به طور کلی، موضوعات مشابه زیادی در خلال آن اظهارنظرها در شبکههای اجتماعی به صورت مدام تکرار میشد: نادیدهگرفتن تاریخ روآندا، نادیدهگرفتن هر موضوعی مرتبط به موافقتنامههای آروشا (موافقتنامهی صلح آروشا بین دولت و جبههی میهنی) که قبل از مرگ رئیسجمهور هابییاریمانا اتفاق افتاد (یا در بعضی موارد قراردادن جنگ داخلی بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۳ به عنوان نقطهی شروع نسلکشی)، کوتاه کردن هر بحثی در مورد نسلکشی علیه توتسیها به چند ثانیه و بعد اختصاصدادن عمدهی بحث به انتقاد از روآندای بعد از نسلکشی یا اقدامات جبههی میهنی بعد از جولای ۱۹۹۴، کمرنگ نشان دادن درگیریها در مرز روآندا و کنگو بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ و برچسب زدن آن با نسلکشی به عنوان یک اتفاق واحد، ادامه دادن به استفاده از عبارت “نسلکشی روآندا” به جای “نسلکشی علیه توتسیها” و مفتضحترین آنها، “اما”، به عنوان مثال، روآندا راهی طولانی طی کردهاست اما… یا بله یک نسلکشی علیه توتسیها رخ داد امااا…به زبان دیگر، شاید آدمهای زیادی واقعیت نسلکشی علیه توتسیها را بپذیرند، ولی به صورت مشروط و البته در این میان نیز کسانی هستند که بیدرنگ نسلکشی را انکار میکنند یا تئوریهایی مبنی بر اتفاق افتادن دو نسلکشی دارند، قربانیهای نسلکشی را برای قربانی شدنشان سرزنش میکنند و به زبان ساده واقعیتهای وحشتناک نسلکشی را کمتر مهم جلوه میدهند.
به بیان روشنتری، این مسائل تنها در رسانههای اجتماعی وجود نداشتند بلکه اغلب جریان اصلی رسانههای عمومی نیز بودند. به عنوان مثال، تیتر یک مقاله در اکونومیست: “روآندا ۲۵ سال بعد از نسلکشی چقدر التیام یافته است؟” (به همراه یک زیر تیتر با عنوان “ما هماکنون یک خانوادهی شاد هستیم، نیستیم؟)، نویسنده بلافاصله قبل از اینکه یک سری محتوای نادرست و گمراهکننده ارائه دهد زیر تیتر نوشته است: “ظاهراً، نهچندان خوشایند برای رئیسجمهور پائول کاگامه”.
به عنوان مثال، مقاله در این باره صحبت میکند که به دنبال ۱۲۰ هزار نفر اولی که در نسلکشی نقش داشتند و به جرم یک سال نسلکشی علیه توتسیها زندانی شدند، ۳۰۰ هزار نفر دیگر نیز در طول روند محاکمه به تعداد آنها اضافه شد (۴۲۰ هزار زندانی با توجه به اعدادی که مقاله ارائه میدهد)، قبل از اشاره به این که امروز ۴۶ هزار نفر به جرم نسلکشی در روآندا زندانی هستند، عددی که تیم رسانهی اجتماعی اکونومیست بر روی آن به هنگام هایلایت کردن مقاله در حساب توییتر خود تمرکز کرد.
دکتر فیل کلارک، که به صورت عجیب و غریبی در جایی دیگر از مقاله نیز از او نقل قول شده است سریعاً روشن میکند که تنها حدود ۲۰ هزار نفر از ۴۶ هزار نفری که امروز به جرم نسلکشی در زندان هستند مرتکب نسلکشی شدهاند.
برای اکونومیست استفاده از چنین مبحثی برای ابراز از مخالفتش با رویکرد مستبدانه و سرکوبگر محاکمه که ۲۰ هزار نفر از ۴۲۰ هزار مجرم هنوز در زندان هستند کمتر از عجیب و غریب نیست.
باید خاطر نشان کنیم که این نشان میدهد تنها کمتر از پنج درصد کسانی که به نسلکشی محکوم شدهاند همچنان در زندان و در حال طی کردن دورهی ۱۰ تا ۲۵ سالهی محکومیتشان هستند، بسته به برگزاری تاریخ محاکمهی آنها و نوع جرمی که هیات منصفه در دادگاه بینالمللی جنایی روآندا در پرونده علیه ژان کامباندا در سال ۱۹۹۸ با عنوان “جرم جنایات” برای ایشان مشخص کردهاست.
جرم نسلکشی قبلاً توسط رافائل لِمکین تعریف شدهاست. در نسخهی اصلاح شده از تعریف آن در کنوانسیون ۱۹۴۸ پیشگیری و مجازات، انجام اقداماتی خاص، با نیت نابود کردن، به صورتی کلی یا حتی بخشی از یک ملیت، قوم، نژاد یا یک گروه مذهبی را نسلکشی میگویند.
آیا میتوان گفت که جرمی وحشتناکتر از اعمالی همچون کشتن اعضای یک گروه، آسیب رساندن جسمی یا ذهنی به اعضای یک گروه، از بین بردن شرایط زندگی و اعمالی که باعث نابودی یک گروه میشود و اعمالی که امروزه موثراً در ارتباط با قاچاق کودکان طبقه بندی میشود وجود دارد؟
در دادگاه ژانپال آکایِسو در دادگاه بینالمللی جنایی روآندا، سال ۱۹۹۸، خشونت جنسی و تجاوز علیه گروه هدف به عنوان اعمال نسلکشی تایید شدهاند. شگفت آور است که منابع معتبر برای سنگینتر نشان دادن اتهاماتِ یک سیستم قضایی سختگیر بر اساس آمار و ارقام ذکر شده اطلاعات ارائه میکنند.
اگر یک رویکرد مقایسهای را در نظر بگیریم، باید خاطر نشان کرد که در روآندا آمار نرمال زندانی برای ۲۶ هزار نفر در مقایسه با جرائم مشابه دیگر حوزههای قضایی ( به عنوان مثال با در نظر گرفتن آمار و ارقام نسلکشی) به عنوان یک درصد از کل جمعیت کشور (۱۲.۲۱ میلیون) نشان دهندهی ۲۱۳ نفر زندانی از هر ۱۰۰ هزار نفر است. بسیار قابل قیاس با آفریقا به بوتسوانا (۲۰۸) و موریس (۲۱۱) و جنوب آفریقای جنوبی (۲۸۶)، کیپ ورد (۲۹۸) و چندین کشور دیگر در آفریقا.
با اینحال این ارقام نسبت به به برخی آمار در آمریکایجنوبی کمرنگتر است. اروگوئه (۳۲۱) و برزیل (۳۳۷)، آسیا؛ مالدیو (۴۹۹) و تایلند (۵۲۹)، اروپا؛ ترکیه (۳۱۸)، بلاروس (۳۴۳)، روسیه (۳۸۶)، و بالاترین آمار، ۶۵۵ نفر برای ایالات متحده آمریکا.
با در نظر گرفتن رقم ۲۱۳ زندانی در روآندا، این کشور در رتبهی ۶۱ ام آمار در گزارش World Prison Brief قرار میگیرد و رتبهی ۱۰ام که شامل آمار زندانیان نسلکشی است رتبهی واقعی آن نیست.
ممکن است که آمار زندانیان روآندا به اندازهی برخی از کشورها کم نباشد ولی هنگامیکه موقعیت صحیح نمودار زندایان روآندا را در نظر میگیریم بیشرمانه است که آمار زندانیان این کشور را بیشتر از حد نرمال تعریف کنیم.
خبرگزاری رویترز که خود را در حفظ اصول اعتماد، استقلال و امانتداری معتقد میداند و ادعا میکند در گردآوری و انتشار اطلاعات و اخبار به دور از تعصب رفتار میکند در صفحهی توییتر خود یک رشته توییت با هشتگ نسلکشی روآندا، با نگاهی به چگونگی گسترش آن، منتشر کرد. نقطهی شروع این رشته توییت در مورد هجوم جبههی میهنی روآندا به شمال روآندا در سال ۱۹۹۰ بود.
انتخاب این نوع زبان، همانگونه که یک زبان شناس گواهی میدهد، نمیتواند تصادفی باشد – کلمهی “هجوم” (در نیروی مسلح) معانی متداولی دارد؛ وارد (یک کشور یا منطقه) شدن به منظور کنترل یا اشغال کردن آن، یا وارد (یک مکان، موقعیت، یا حوزهی فعالیت) شدن در تعداد زیاد و با نفوذ اثر بالا (دیکشنری آکسفورد)، وارد شدن به یک کشور با نیت فتح یا اشغال آن (دیکشنری کالینز)، وهلهای که درآن یک ارتش یا کشور از نیروهای خود برای وارد شدن به یک کشور دیگر و تحت کنترل گرفتن آن استفاده میکند، یا موقعیتی که درآن تعداد زیادی از مردم یا چیزی به روشی آزاردهنده و ناخواسته به یک مکان میآیند (دیکشنری کمبریج). به زبانی دیگر، معانی گستردهی کلمهی “هجوم” در ذهن خواننده به گروهی که به آن نسبت داده شده است برچسب میخورد، تفسیری که نویسندگان رویترز با نیت قبلی یا هرچیزی در ذهن خواننده میسازند.
متاسفانه حقیقت این است که “هجوم” معانی بیشتری نیز دارد که حذف شده است، رجوع به دیکشنری آکسفورد معنی دیگر آن پخش شدن یک انگل یا بیماری در یک ارگان یا اعضای بدن است و در دیکشنری کالینز، معنی دیگر آن، نفوذ نیروی آلوده به صورت تهاجمی است.
بدینترتیب با انگیزه قبلی یا هر دلیل دیگر، استفاده از کلمهی خاص “هجوم” پتانسیل این را دارد که ذهن خواننده را معطوف به اعمال غیرانسانی کند، دقیقاً به همان روشی که در یک پروپاگاندا (به عنوان مثال “سوسک” که به توتسیها نسبت میدادند) منجر به نسلکشی علیه توتسیها شد.
در رشتهتوییت رویترز هیچ اشارهای به خشونت عظیمی که علیه جمعیت توتسیهای روآندا در سالهای ۱۹۵۹، ۶۴-۱۹۶۳، یا ۱۹۷۴ صورت گرفت، نشد. هیچ اشارهای به دههها تبلیغات علیه اول رئیس جمهور کاییباندا و سپس هابیاریمانا، یا شاره به آمادهسازی برای نسل کشی علیه توتسیها که توسط ژنرال رومئو دلایر کشف و گزارش شده بود نادیده گرفته شد.
هیچ بحثی در مورد لیستهای مرگی که توسط گردانندگان نسلکشی در مراحل اولیهی آن به صورت استراتژیک نوشته شده بود و دست به دست میچرخید وجود ندارد، به زبان دیگر، در هیچ نقطهای از این رشته توییت تاریخی هیچ تلاشی برای نشان دادن واقعیتهای نسلکشی علیه توتسیها وجود نداشت.
رشته توییت با این کامنت به پایان میرسد: “ارتش روآندا به مرزهای کنگو در دهه۱۹۹۰ هجوم برد و تلاش نمود مجرمان نسلکشی را دستگیر کند… تخمین زده میشود این درگیریها بالای ۵ میلیون کشته برجا گذاشته است، اغلب به دلیل بیماری یا گرسنگی”. بنابراین همانگونه که درابتدای این رشته توییت دولت فعلی روآندا مهاجم شناخته شد، به همان صورت و با تکرار و تقویت این پیام نیز به پایان رسید.
این همان نقطه است که به سختی میتوان گفت این یک روایت ساختگی تعمدی بوده است یا خیر. اگر حتا تعمدی در کار نبوده باشد، واقعیت این است که چنین گزارشی به شدت غیرمسئولانه، فاقد یکپارچگی و قطعا بدون تعصب نیست، و به صورت کلی نقض آشکار اصول راهنمای ناشر خود است.
متاسفانه، حتی حسابهای توییتر سران دولتی و حسابهای توییتر رسمی نهادهای مهم سیاسی که چندین مشاور دارند و قبل از انتشار هر بیانیهای، مطلب توسط مشاوران آنها به صورت دقیق مجدداً مورد بررسی قرار میگیرد، به همان میزان ناشران بزرگ و رسانهها به این روایت پر از عیب و ایراد دامن زدند.
ترزا می، نخست وزیر انگلستان از اتحادیه اروپا، دولت نیجریه، تایم، بیبیسی آفریقا، فرانسه ۲۴، الجزیره، کنث روث (سازمان دیدهبان حقوق بشر)، خودِ سازمان دیدهبان حقوق بشر، بلومبرگ، اِیبیسی نیوز، ، وزارت امور خارجه ایرلند و خیلیهای دیگر در حساب توییتر خود از “نسل کشی روآندا” بدون هیچ ارجاع بیشتری به توتسیها در تیتر یا متن به استفاده کردند.
مشکل بزرگی که وجود دارد این است که اصطلاح “نسلکشی روآندا” همچنان به جای “نسلکشی علیه توتسیها” مورد استفاده قرار میگیرد. ممکن است برای برخی این مسالهای کوچک به نظر برسد، اگر چه دکتر آلفونز مولیفو از دانشگاه روآندا در پست وبلاگ خود در نهم آپریل با عنوان “آزادی از ترس، یک حق انسانی” اینطور نوشته است: خودداری از به کاربردن نام واقعی – نسل کشی علیه توتسیها- انکار ضمنی وجود آن است… نامیدن این نسلکشی با عنوان “نسلکشی روآندا” یا بدتر از آن “نسلکشی آفریقا” گمراه کننده است و ثابت کردن این موضوع که چنین بیانیههایی انکار ضمنی این نسلکشی است کار سختی نیست.
بنابراین در برخی موارد، ممکن است استفاده از اصلاح “نسلکشی روآندا” بدون هیچ اشارهی واضحی به توتسیها در عنوان آن در بسیاری از موارد شخصی ناشی از جهل یا نادانی باشد، ولی در مورد رسانهها و شرکتهای سیاسی بزرگ که مسئولیت انتقال اطلاعات صحیح را برگردن دارند، استفاده نکردن از اصطلاح صحیح “نسلکشی علیه توتسیها” کمتر قابل بخشایش میشود.
این یک تصویر ساده و کوچک از گزارشات غامض رسانههای بینالمللی از شروع ۲۵امین سالگرد نسلکشی روآندا که از هفتهی گذشته شروع شده، است و همگی آنها از یک الگوی نگران کننده برخوردار هستند. همچنین که مهم است چنین بیمسئولیتیهایی یا غرضهای منفیای که نسبت به روآندا وجود دارد دیده شود، حداقل روشن است که مقیاس مشکلی که باید به آن رسیدگی شود خیلی عظیم است.
جنگ علیه انکار نسل کشی و تجدید اصلاح نظر باید توسط همهی شهروندان روآندا با قدرت و تلاش از طریق آموزش و عمل ادامه یابد.
دکتر آلن ت. مور رهبر برنامه عدالت کیفری دانشگاه غرب اسکاتلند
ترجمه: زهرا شرقی