در اپیزودهای به زبان آتش (اپیزود شماره ۳۴) و مظنون (اپیزود شماره ۵۲) در مورد “پروژهی بیگناهی/ Innocence Project” و تلاشهای وکلا برای آزادی بیگناهان محکومشده شنیدید. در این مطلب سراغ این پروژه رفتهایم و سعی کردیم بهصورت جامع بررسی و معرفیاش کنیم.
“پروژهی بیگناهی” چیست؟ داستانش از کجا شروع شد و اساسن چهکار میکند؟
Innocence Project یا “پروژهی بیگناهی” در سال ۱۹۹۲ توسط “پیتر نویفلد”(Peter Neufeld) و “بری شک” (Barry Scheck) با سه کارمند وکیل در دانشکدهی حقوق کاردوزو، بنا گذاشته شد.
ایدهی کار ساده بود. اگر تکنولوژی دی ان ای (DNA) میتواند گناهکاری فردی را ثابت کند، پس میتواند بیگناهی کسی که به اشتباه محکوم شده را نیز ثابت کند.
هدف این پروژه تبرئهی کسانی بود که توسط آزمایش دی ان ای به اشتباه محکوم شدهبودند و اصلاح سیستم عدالت کیفری برای جلوگیری از بیعدالتیهای آینده بود.
“پیتر نویفلد” و “بری شک” و تیم دانشجوی آنها روشهای دی ان ای را در دههی هشتاد و در طی کار خود بر روی پروندهی “ماریون کواکلی” (Marion Coakley) آموختند. مردی که به اشتباه به جرم دزدی و تجاوز محکوم شده بود. به علاوه این که مستندات و شواهد بیولوژیکی هم پس از محکومیت او مفقود شده بود. تیم آنها توانست از راههای دیگر بیگناهی ماریون را ثابت کند و قدرت تکنولوژی دی ان ای را دریابد.
در روزهای اول کار “پروژهی بیگناهی”، هیچ قانونی برای حمایت از حق دسترسی به آزمایشات دی ان ای پس از محکومیت وجود نداشت. هر تبرئهای نیازمند جنگیدنی سخت و در آن واحد نیازمند تغییر قوانین ایالتی بود. هر تبرئهای کاستیهای سیستم را بیشتر نشان میداد و درهای بیشتری را جهت ادعا و مطالبهی بیگناهی باز میکرد.
انجام کار گروه “پروژهی بیگناهی” در چهار مرحله صورت میگیرد:
- مرحلهی آزاد کردن فرد بیگناه
- مرحلهی بهبود
- مرحلهی اصلاح
- مرحلهی حمایت
آزاد کردن فرد بیگناه
“پروژهی بیگناهی” نمایندهی افرادی است که به دنبال تست دی ان ای جهت اثبات بیگناهی خود هستند.
افراد این پروژه در برخی از پروندهها به وکلای دیگر برای تجدید نظر و درخواست تست دی ان ای مشاوره میدهند.
تا امروز بیگناهی ۳۶۵ نفر در آمریکا از طریق تست دی ان ای ثابت شده و آنها آزاد شدهاند. بیست نفر از آنها با مجازات اعدام روبرو بودهاند.
این افراد بطور متوسط ۱۴ سال از عمر خود را در زندان سپری کرده بودند. در بیشتر این پروندهها، وکلای تمام وقت “پروژهی بیگناهی” و دانشجویان کلینیک کاردازو نقش مستقیم داشته و کمک شایانی کردهاند.
کارمندان این پروژه تحقیق وسیعی را پیرامون پروندهها انجام میدهند تا مطمئن شوند انجام آزمایش دی ان ای در جهت اثبات بیگناهی میتواند راهگشا باشد یا خیر.
استفاده نوآورانهی “پروژهی بیگناهی” از تکنولوژی دی ان ای برای آزادی افراد بیگناه، مدارک انکارناپذیری ارایه کرده که نشان میدهد محاکمات اشتباه نهتنها اتفاقات نادری نیستند بلکه به دلیل مشکلات سیستمی رخ میدهند.
بهبود قوانین از طریق دادگاهها
تیم راهبردی دادخواهی “پروژهی بیگناهی” از طریق دادگاهها و سیستم قانونی، سعی در نشاندادن عواملی دارد که منجر به محکومیت اشتباه شدهاند و بهدنبال راههایی برای جلوگیری از بیعدالتیهای آینده است.
این بخش در سال ۲۰۱۲ و با سه وکیل تمام وقت آغاز به کار کرد. این وکلا از راهبردهای گوناگونی استفاده میکنند تا قضات، وکلای دیگر و سیاستگذاران را از دقیقنبودن برخی روشهای جرمشناسی آگاه کنند و همچنین نشان دهند شهود عینی، در شناسایی مدارک، ذاتن غیر قابل اعتماد است. ثبت چنین روشهایی در پروندههای قضایی، امکان ارجاع پروندههای مشابه در آینده را تسهیل میکند.
وکلای این بخش، این کار را از راههای زیر انجام میدادند:
- ارائهی یادداشتهای “دوستانه” به دادگاه
- مشاوره و حمایت وکلای دیگر در سراسر کشور
- وکالت اشخاص
- آموزش دادستانها و قضات
- همکاری با بخش سیاستگذاری “پروژهی بیگناهی” برای تصویب قانون
- همکاری با بخش علوم و تحقیقات و استفاده از روشها و متدهای موثق و قابل اعتماد در پزشکی قانونی.
مرحلهی اصلاح سیاستها
دپارتمان سیاست “پروژهی بیگناهی” با همکاری کنگره، مجلس و رهبران محلی، تلاش میکند تا با تصویب قانون و سیاستها، از محکومیت اشتباه جلوگیری و روند دادرسی بیگناهان را راحتتر کند.
اصلاح و بهبود سیستم به نفع همگان است؛ افراد بیگناه از دادرسی و محکومیت و دستگیری اشتباه مصون میمانند و ابزار بهتری برای دستگیری گناهکاران حقیقی در دست پلیس و دادستانها قرار میدهد، قربانیان به عدالت میرسند و عموم مردم اعتماد بیشتری به سیستم قضا خواهند داشت.
اولویت سیاستگذاری تیم “پروژهی بیگناهی”، درسهای آموخته شده از تبرئه شدنها به وسیلهی آزمایش دی ان ای است.
قوانین و سیاستهای آنان عواملی که منجر به محکومیتهای اشتباه میشود را مشخص میکنند. این عوامل شامل:
- شناسایی اشتباه شاهدین عینی
- استفاده نابهجا از علوم جرمشناسی
- گزارشات پزشکی قانونی نامرتبط
- اقرار و اعترافات دروغین
- شهادت غیر موثق خبرچینان زندان
- بد رفتاری دولت
- و دفاع ناکافی
میشود.
“پروژهی بیگناهی” مروج قوانینی در جهت دسترسی به مدارک و تستهای دی ان ای و مدارک ضبط شده (بعد از جلسهی محکومیت) و همچنین روشهای قانونی بخشش محکومین بیگناه بر اساس شواهد جدید غیر از دی ان ای است.
به علاوه، “پروژهی بیگناهی” مدافع قوانینی است که به افراد بیگناه بابت تجربهی دردناکشان در محکومیت و حبس اشتباه، غرامت میپردازد.
حمایت
تبرئهکردن با وظیفهی سخت دیگری نیز روبروست. وظیفهی بازسازی زندگی و هویت آنان پس از آزادی از زندان.
بسیاری از این افراد دههها پشت میلههای زندان زندگی کردهاند. روند برگرداندن آنان به دنیای بیرونی و اجتماع میتواند برایشان اضطرابآور و گمراهکننده باشد.
“پروژهی بیگناهی” تلاش میکند تا نیازهای هر نفر از موکلانش را بعد از آزادی مرتفع کند. دپارتمان مددکاری اجتماعی قبل از آزادی این افراد تلاش میکند تا بفهمد که آنها به چه نوع حمایتی برای برگشتن به زندگی و ساختن دوبارهی آن احتیاج دارند. نیازها طیف گستردهای دارند؛ از پیدا کردن شناسنامهها و شمارهی تامین اجتماعی آنان گرفته تا پیدا کردن اعضای خانواده و تامین مسکن و انجام اقدامات لازم برای دسترسی به خدمات پزشکی و روانپزشکی.
برای حمایت هرچه بیشتر، تیم مددکاران اجتماعی، ورکشاپها و برنامههای اجتماعی را برگزار میکند تا این تبرئهشدگان به تبادل داستانها و تجربیاتشان بپردازند.
اخیرن با پیگیریها و رایزنیهای “پروژهی بیگناهی”، اوکلاهامای آمریکا به عنوان بیست و پنجمین ایالت، لزوم نگهداری مستندات بازجویی را الزامی کرد. در اوکلاهاما از سال ۱۹۸۹ یازده مورد محکومیت اشتباه (از طریق شناسایی اشتباه شاهدین عینی) و پنج مورد اقرار دروغین اتفاق افتاده است. پرداخت غرامت به افراد دخیل در این پروندهها ۴۲ میلیون دلار هزینه داشته است. “ویکی بهنا” مدیر اجرایی “پروژهی بیگناهی” در ایالت اوکلاهاما معتقد است که قانون جدید از زندگی و آزادی بیگناهان در این ایالت محافظت و به سیستم قضایی کمک میکند که شواهد دقیقتری را فراهم کند.
بهترین روش و نحوهی شناسایی مظنونین توسط شاهدین عینی، در ۲۴ ایالت دیگر به کار گرفته شده است. بر اساس مصوبهی شماره ۷۹۸ مجلس سنا در این باره، سازمانهای مجری قانون، باید قوانین مشخصی که توسط ارگانهای خاص تایید میشوند را به کار گیرند.
این ارگانهای خاص عبارتند از شورای تحقیقات ملی، نهاد برجستهی مستقل علمی، وزارت دادگستری آمریکا، انجمن بینالمللی فرماندهان پلیس و انجمن وکلای آمریکایی.
و آن قوانین مشخص عبارتند از:
۱- در پروسهی به صفکردن مظنونین و درخواست شاهد برای شناسایی، افسر مربوطه هویت و مشخصات مظنون مرتبط با پرونده را نداند. یا اگر این کار عملی و مقدور نیست افسر مربوطه نباید همزمان با شاهد عینی مظنونین به صفشده را ببیند تا مانع از هرگونه پیشنهاد یا تحریک از جانب افسر و کاراگاه به شاهد شود.
۲- به شاهدین عینی گفته شود که مظنون ممکن است در بین صفشوندگان باشد یا نباشد.
۳- میبایست انتخاب افرادی که جهت شناسایی به صف می شوند به جا و شایسته باشد. به صفشوندگان (غیر مظنونین) میبایست با توصیف شاهد عینی از مشخصات مظنون به صورت عمومی مطابقت داشته باشند و به نحوی متفاوت گزینش نشوند که مظنون مربوطه در بین آنها کاملن متمایز باشد.
۴- به محض اینکه شاهدی مظنونی را شناسایی کرد از شاهد درخواست شود که میزان و درجهی اطمینان خود از شناسایی مظنون را بنویسد.
این پیروزی قانونی در اوکلاهاما، تلاشی مشترک بین “پروژهی بیگناهی” دانشکدهی حقوق کاردوزوی نیویورک و “پروژهی بیگناهی” اوکلاهاما بود.
“کریک بلادزوزث” اولین محکوم به اعدامی بود که در سال ۱۹۹۳ توسط مستندات دی ان ای آزاد شد. او به خاطر جرمی که مرتکب نشده بود، نه سال را در زندان و دو سال آن را زیر تیغ اعدام گذراند. اکنون، بیش از بیست و پنج سال بعد از آن تاریخ، او بخش جداییناپذیر جنبش «نه به اعدام» است. او در حال حاضر به عنوان مدیر اجرایی موقت “شهادت به بیگناهی” فعالیت و در امبر پنسیلوانیا زندگی میکند. علاقهی اصلی او ساخت جواهرات نقره است.
امروزه محکومیت اشتباه، پدیدهای رایج محسوب میشود. در سال ۱۹۹۳ حضور در شو تلویزیونی “فیل دوناهیو” منجر به سرازیر شدن سیل نامههای درخواست کمک از سوی زندان شد. یکی از افرادی که نامه فرستاده بود “دنیس مائر” بود. دنیس مائر در سال ۱۹۸۳ به اتهام آزار جنسی چند زن دستگیر و محاکمه شد. او در طول روند دادرسی همواره بر بیگناهی خود پافشاری داشت. دنیس در سال ۱۹۹۳ از “پروژهی بیگناهی” درخواست کمک کرد. در سال ۲۰۰۱ یکی از دانشجویان دخیل در این پروژه دو جعبه مدرک مرتبط با پروندهی او را پیدا کرد. نتایج آزمایش دی ان ای باقی مانده بر لباس زیر افراد آزار دیده تطابقی با دی ان ای “دنیس مائر” نداشت و او سرانجام در سال ۲۰۰۳ و پس از تحمل ۱۹ سال زندان آزاد شد.
او بعدها و در سال ۲۰۰۵ همراه با تعداد دیگری از بیگناهانی که طی “پروژهی بیگناهی” آزاد شده بودند در برنامهای مستند شرکت کرد.
“پیتر نویفلد”، “بری شک” و “جیم دیر” ستوننویس نیویورک تایمز کتابی را در سال ۲۰۰۰ به نام “بیگناه واقعی” منتشر کردند. این کتاب در برگیرندهی پروندههای مختلف و سرفصلهای اصلاح روند بیگناهی بود.
در سال ۲۰۱۷ هم، مجلهی تایم نسخهی ویژهای را برای پاسداشت بیست و پنجمین سالگرد تاسیس “پروژهی بیگناهی” منتشر کرد.
در قسمتی از وبسایت “پروژهی بیگناهی” داستان محکومین بیگناه آزاد شده روایت شده است. چنانچه مایلید میتوانید آنها را از اینجا بخوانید و دنبال کنید.
مترجم: مدی
منابع:
امروز خبر آزادی فرد دیگری که ۳۷ سال پیش به جرم قتل و به اشتباه به زندان افتاده بود رو دیدم. در این پرونده هم بعد از ۳۷ سال فرد بیگناه با آزمایش دی ان ای و به کمک سازمان مرتبط آزاد شد
https://www.google.com/amp/s/www.metrowestdailynews.com/news/20190531/innocence-project-says-wrong-man-convicted-in-1979-milford-murder%3ftemplate=ampart
سلام. درسته، ممنون از اینکه لینکش رو اینجا گذاشتید که بقیه هم ببینند 🙂