در اولین ساعتهای روز ۲۳ دسامبر سال ۱۹۹۱ در شهری کوچک، در ایالت تگزاس یک آتشسوزی مهیب، خانه کمرون تاد ویلنگهام را میسوزاند. در حالی که همسر تاد خارج از خانه بود شعلهها، جان سه دختر کوچک ویلینگهام را میگیرد، و تاد تنها بازمانده این تراژدی غم انگیز میشود. به فاصله کوتاهی ویلینگهام به اتهام آتش سوزی عمدی و قتل سه دخترش دستگیر، و به اعدام محکوم میشود. ولی این پدر جوان تا آخرین لحظه قسم میخورد که بیگناه است. ماجرای این داستان متاثرکننده را در اپیزود ۳۴ چنل بی بشنوید.
“محاکمه با آتش” (Trial by Fire) فیلمی در مورد ماجرای تاد ویلینگهام (با بازی جک اوکانل) و داستان محکومیت او و رابطهاش با نمایشنامهنویسی به نام الیزابت گیلبرت ( با بازی لورا درن) است، الیزابت در حالی که تاد در انتظار اجرای حکم اعدامش است با پروندهی او آشنا میشود و رابطهای مکاتبهای بین این دو شروع میشود، الیزابت هرچه بیشتر پرونده تاد را مطالعه میکند، بیشتر به این موضوع شک میکند که ممکن است تاد، اشتباها محکوم شده باشد، او تلاش میکند که جواب این سوال را پیدا کند که آیا یک فرد بیگناه به زندان افتاده است؟
اوکانل بازیگر نقش ویلینگهام در مصاحبهای با سایت “مترو مدیا” گفت که چطور خودش را برای بازی در این نقش آماده کرد، و اینکه چطور این پرونده میتواند ثابت کند خلاهایی در سیستم قضایی ایالات متحده وجود دارد.
“محاکمه با آتش” قصد ندارد بیدلیل به کسی امید بدهد و دیدگاه سیاسی خاصی را تبلیغ کند، این فیلم یک داستان با برداشتی آزاد است، از ماجرای مردی که در شرایطی سخت قرار میگیرد و فیلم تلاش دارد، سختیها و دردهای روحی، که به او وارد میشود را به تصویر بکشد.
اوکانل که یک بریتانیایی است، تا قبل از اینکه پیشنهاد این نقش به او بشود در مورد این پرونده چیزی نشنیده بود، ولی بهتدریج تحت تاثیر داستان زندگی ویلینگهام قرار میگرد و تلاش میکند که درکی عمیق از زندگی او پیدا کند.
“من هیچ اطلاعاتی از قبل نداشتم، بنابراین خواندن تکه نوشتهها، اولین معرفی این داستان برای من بود، و بهتدریج به یک مورد تحقیقاتی برایم تبدیل شد”
“من تلاش کردم متوجه شوم که درک من از تاد چگونه است، و اینکه او چطور آدمی بود، علایقش چه بود و چه چیزهایی برایش مهم بود، همچنین تلاش کردم شهر آنها (کوریسکانا) و ایالت تگزاس را بهتر بشناسم، نه فقط عقبه سیاسی آنها بلکه تلاش کردم حال و هوای کلی شهر را بهدرستی درک کنم.”
تمام این فاکتورها، تمرینی بود برای اینکه درست مثل تاد ویلینگهام باشم.
“محاکمه با آتش” لحظات تلخی دارد که بیننده تحت تاثیر شرایط سخت ویلینگهام قرار میگرد و ناامیدی او را احساس میکند. اوکانل در خصوص این لحظات گفت:
“بسیاری از آزادیها از تاد سلب شد، و در صف اعدام، بیش از هر زمان دیگری در تنهایی بود.”
با اینوجود، این فیلم قدرت، و استقامت بالای ویلینگهام را هم نشان میدهد، و همانطور که او در فیلم میگوید “معانی در رنجها پدیدار میشوند”
اوکانل ادامه داد:
“زندگی تاد به خودش متکی بود و برای همین تلاش کرد که خودش درس وکالت بخواند، سیستمی که برای افرادی شبیه به تاد ایجاد شده بود یک سیستم شکست خورده بود و او با این واقعیت ناخوشآیند روبرو شد که برای برنده شدن در این بازی به پول نیاز دارد.”
“من فراتر از این داستان به این فکر میکنم که عدالت به سختی به دست میآید، در این پرونده تحقیقاتی کامل انجام شد و تاد بر اساس سیستمی که در همان زمان هم بسیار قدیمی بود گناهکار شناخته شد، اما نظر من این نیست که انگشت اتهام را به سمت شخص خاصی نشانه برویم، من فقط به عدالت فکر میکنم به صورت کلی، و برای آن باید زمان گذاشت مخصوصا وقتی که زندگی افراد به آن وابسته است.”
اوکانل در جواب این سوال که اگر انگشت اتهام به سمت افراد مشخصی نباشد میتوان سقوط اخلاقی یک جامعه را متهم اصلی دانست! گفت:
“نه در این مورد مثل آن است که بروکراسی را متهم کنیم، سیستمی که فرد بیگناهی را که به اشتباهات این سیستم معترض است، اعدام میکند.”
در طول فیلم به شکل های مختلفی برای تاد امیدهایی ایجاد میشود، ولی واقعیترین امید او همان الیزابت گیلبرت بود. کسی که عملا به یکی از معدود حامیان تاد تبدیل میشود.
تاد بر بیگناهی خود تاکید داشت، و الیزابت هر چه بیشتر بر روی پروندهاش زمان میگذاشت، بیشتر متقاعد میشد که او میتواند بیگناه باشد”
فیلم “محاکمه با آتش” با ایجاد شرایط دشوار، معانی بزرگی را به مخاطب منتقل میکند، و میتوان گفت این فیلم انگیزهای برای تغییر نگرش به مجازات اعدام ایجاد میکند.
اوکانل در مورد پیام فیلم گفت: “هر فرد دیدگاه خودش را دارد و کار من تغییر نظر مردم نیست، من داستان را تعریف میکنم و چه بهتر که این داستان بر اساس واقعیت باشد. به نظر من در قلب این داستان الیزابت گیلبرت و تلاش او برای اجرای عدالت قابل ستایش است. هرچند در این ماجرا بیعدالتی وجود داشت ولی من نمیخواهم که عقیدهی خودم را به دیگران دیکته کنم.
اگر به هر طریقی بتوانم صدای تاد را به گوش دیگران برسانم و این فیلم بتواند زمینهای برای اصلاح ایجاد کند باعث افتخار من خواهد بود.”
پخش جهانی این فیلم از ۱۷ می ۲۰۱۹ (۲۷ اردیبهشت ۹۸) شروع شده است.
ترجمه: مهران مرندی
عالیییییییییییی