Skip to main content

درست است که پادکست را بیشتر به عنوان سرگرمی و کار جنبی شروع می‌کنیم ولی پادکست می‌تواند درآمد هم داشته باشد. یک آینده‌ی زیبا برای کارمندی که شروع به پادکست‌سازی کرده این است که درآمد پادکستش به حدی برسد که بتواند کار اصلی‌اش کنار بگذارد و تمام وقت روی پادکستش کار کند. از این هم زیباتر وقتی است که این اتفاق برای بیشتر از یک نفر بیافتد، یعنی یک پادکست بتواند چند نفر را از قید کارمندی رها کند. یکی از پیام‌هایی که من سعی کرده‌ام در یک سال اخیر برسانم این است که این نه‌تنها ممکن است بلکه برای پادکست‌ساز داخل ایران، الان دردسترس‌تر از هر وقت دیکری هم هست.

عامل اصلی هم اینجا قیمت دلار و اقبال روبه‌رشد عمومی به پادکست است. برآورد و تجربه‌ی من این است که الان پادکست فارسی که پنجاه هزار شنونده داشته باشد، می‌تواند برای یک یا دو و نیم نفر کار تمام وقت درست کند. منظور از شنونده هم اینجا یعنی تعداد دانلود هر اپیزود در مدت شش یا هشت هفته.

اما اول ببینیم یک پادکست فارسی که در سال ۱۳۹۸ ساخته می‌شود از کجاها می‌تواند پول در بیاورد:

۱. اسپانسر

اصلی‌ترین و معمول‌ترین کانال درآمدی برای پادکست‌ها اسپانسرشیپ است.

به این شکل که صاحب یک برند یا محصول به پادکست پولی پرداخت می‌کند و پادکست در مقابل، تیزر کوتاهی درباره‌ی آن محصول یا برند پخش می‌کند. تیزرهای پادکستی معمولاُ کوتاه است و با صدای خود صاحب پادکست ساخته می‌شود. غالباً هم تیزر لحن و حال و هوای خود پادکست را دارد. چیزی که به نظر من در اسپانسرشیپ مهم است این است که برای شنونده مشخص باشد که کجا تیزر تبلیغاتی تمام شده و محتوای اصلی پادکست شروع می‌شود. اسپانسر گرفتن برای پادکست، البته دقایق و ظرایف خیلی زیادی دارد. من در یک پست دیگر از چیزهایی که در این باره یاد گرفته‌ام کمی حرف خواهم زد.

 

۲.  پشتیبانی مالی یا دونیشن

اگر شما پادکستی دارید که حداقل یک سال از زمان شروع آن گذشته و شنوندگان متعهد و منتظری به دست آورده، به نظر می‌رسد امکان خوبی برای جمع‌کردن پشتیبانی مالی از شنوندگان داشته باشید. آمار البته برای پادکست‌ها و کشورها و فرهنگ‌های مختلف متفاوت است ولی تا جایی که من بلدم اگر پادکستی بتواند از دو درصد شنوندگانش پشتیبانی مالی جمع کند، کمپین موفقی داشته. اگر به این گزینه فکر می‌کنید کمی روی این دو درصد تامل کنید. خیلی مهم است که موقع برنامه‌ریزی برای کمپین حمایت مالی، انتظارات اشتباه نداشته باشیم. مثلاً اگر پادکست شما ۱۰ هزار شنونده دارد یعنی هر اپیزودش را ده هزار نفر می‌شنوند، کمپین شما باید بر این اساس برنامه بریزد که ۲۰۰ نفر احتمالا به پادکست پول خواهند داد، به شرطی که همه‌چیز خوب اجرا شود. حالا مثلا اگر میانگین کمکی معادل ۲۰ هزار تومان را درنظر بگیرید و اگر دویست نفر مشارکت کنند، ۴ میلیون تومان جمع کرده‌اید. وقتی کمپین‌تان را شروع می‌کنید، این عدد را به عنوان هدف جلوی چشم داشته باشید.

من قبلاً گزارشی از کمپین موفق پادکست چنل بی اینجا نوشتم. در آینده هم درباره‌ی جزئیات اجرای آن کمپین، بیشتر می‌نویسم.

 

۳. Affiliate

افیلیت اصطلاحاً یعنی واسطه فروش جنسی یا خدماتی یا محصولی شدن. یعنی مثلا من در پادکستم درباره‌ی یک نوع میکروفون صحبت کنم، بعد کد خرید یا لینکی در اختیار شنونده‌ها بگذارم و بعد در ازای هر خریدی که با این لینک انجام شده باشد مبلغی از فروشنده‌ی میکروفون بگیرم. من در پادکست بی پلاس این روش درآمدی را هم با فروشندگان داخلی و هم خارجی‌ها امتحان کرده‌ام. اجرای یک برنامه‌ی افیلیت موفق، هم نیاز به زیرساخت تکنیکی قوی در سمت فروشنده دارد و هم اعتماد بالا بین فروشنده و واسطه‌ی فروش. اگر اینها نباشند این یک مسیر درآمدی نسبتاً‌ پرزحمت و کم‌بازده است.

من تا حالا از هر سه‌ی این روش‌ها برای پادکست بی پلاس استفاده کرده‌ام. بعضی از این تجربه‌ها مثبت بودند بعضی منفی. این نمودار نشان می‌دهد چه درصدی از درآمدهای بی‌پلاس در سال اول از هر کدام از این کانال‌ها تامین شده بود.

راه‌های دیگری هم هست البته. مثل فروش فنجان و تیشرت و ساک خرید و نظیر اینها یا فروش محتوا و ساختن پادکست سفارشی یا اجرای زنده یا فروش محتوا. ولی من در این پست فقط به روش‌هایی پرداخته‌ام که خودم ازشان تجربه دارم. هدفم هم این است که با نوشتن از این تجربه‌ها تصمیم‌گیری‌های آینده را برای خودم و بقیه راحت‌تر کنم.

 

۱۰ دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید