سی سال پیش، همین روزها، جنایتی تکاندهنده در یکی از عمارتهای بورلی هیلز ساکنان آن را در شوک و حیرت فرو برد.
لایل و اریک منندز در ناز و نعمت بزرگ شده بودن و به نظر میرسید دنیا سر انگشتای این دو برادر میچرخه. اما در ۲۰ آگوست ۱۹۸۹، همه چی با قتل وحشتناک والدینشون، خوزه و کیتی تغییر کرد. پرونده مربوط به برادران منندز که مشغول ولخرجی با ثروت پدر و مادرشون بودن، تا چند ماه حل نشده باقی موند. رسانهها همراه اظهارات لایل و اریک، انگیزه قتلها رو ناشی از ناکارآمدی خانواده و روابط متزلزل آن منعکس کردند. برادرها ادعا کردن، پدرشون یک کمالگرای افراطی بود که از آنها سواستفاده فیزیکی و جنسی میکرده. مادرشون هم یک معتاد به الکل که تعادل روانی نداشته. برادران منندز بعد از دو تلاش ناموفق، مرتکب این جنایت شده و سال ۱۹۹۶ به جرم قتل عمد در زندان کالیفرنیا به حبس ابد محکوم میشوند.
بخشی از گزارش مجله PEOPLE در سال ۱۹۹۰ که نویسنده گزارش اپیزود ۲۹ چنلبی، دامنیک دان هم به آن اشاره کرده بود:
«در باز میشود، دوربین سوئیت مجللی را نشان میدهد که آقا و خانم کرامول در آن روی تخت دراز کشیدهاند. همیلتون در را به آرامی میبندد و آثار ترس و وحشت در چهره حیرتزده آن دو دیده میشود… . دوربین روی برگه تایپ شدهای زوم میکند: پنج مرگ بی عیب و نقص- فصل اول: آقا و خانم جیکوب کرامول.»
این فیلمنامه ۶۱-صفحهای که خلاصه آن در لس آنجلس تایمز منتشر شد، در مورد یک پسر ۱۸-ساله است که به خاطر پول، والدینش رو به قتل میرسونه. بعید به نظر میرسید این نوشته مبتدی و پیش پاافتاده هرگز به فیلم تبدیل بشه. اما خط روایی آن برای محققینی که در مورد قتل میلیونر متولد کوبا و همسرش تحقیق میکردند، بسیار جالب توجه بود.
(این همون فیلمنامهای بود که اریک، پسر کوچک منندزها، با کمک دوستش نوشت و مادرش با دستای خودش اون رو تایپ کرد.)
[پیشنهاد دیدن: مستند شبکه abc ماجرای برادران منندز از زبان خودشان با زیرنویس فارسی]
با این حال، وجود این فیلمنامه تا چند وقت صرفا اتفاقی به نظر میرسید. بیستم آگوست گذشته، پسرها که از در جلویی وارد عمارت میشن، بدنهای بیجون مادر و پدرشون رو غرق در خون پیدا میکنن. اریک دو ماه بعد به گزارشگر گفته بود «هرگز چیزی شبیه این ندیده بودم و هرگز هم نخواهم دید،» بعد ادامه داده «تا حالا بابام رو این طور بینوا و ناتوان ندیده بودم و خیلی غمانگیزه که تا ابد همینطور میمونه» و به طعنه گفت «بابا ۱۶ ساله بود که بدون پدر به آمریکا اومد. حالا ما تقریبا تو همون سن و سال پدرمون رو از دست دادیم.»
(اگه یادتون باشه، تو گزارش دان هم به مهارت بازیگری اریک اشاره شده بود.)
پلیس ابتدا به دنبال سرنخهایی بین روابط پیچیده کاری خوزه منندز در صنعت فیلم و سرگرمی بود. اما دو پسر خوشتیپ او هم هرگز کاملا از سوءظن مبرا نبودن. اول به خاطر ثروت ۱۴ میلیون دلاری والدینشون و بعد هم به خاطر اون فیلمنامه مرموز که دو سال پیش نوشته شده بود. از طرفی، اگرچه دو اسلحه مورد استفاده در قتل هرگز پیدا نشد، اما دوست لایل یک قلاف تفنگ در جیب ژاکتش پیدا کرد. و مارتا کانو، خواهر خوزه، در مورد فایل وصیتنامه که از کامپیوتر خونه پاک شده بود ادعا میکنه لایل اشتباهی پاکش کرده.
بعدا، در یک اقدام کاملا غیرمنتظره، نوارهای کاستی از جلسات درمانی برادران منندز با روانشناس بورلی هیلز، دکتر جروم اوزیل به دست پلیس رسید که گفته میشه حاوی شواهد مهمی علیه آنها است. اگرچه قانون کالیفرنیا از محرمانه بودن مکالمات در جلسههای رواندرمانی حمایت میکنه اما در این مورد به خاطر تهدید پزشک از سوی منندزها، قاضی استثنا قائل شده است.
(دکتر اوزیل روان شناسی بود که دادگاه در ماجرای سرقت کالاباماس و دست داشتن اریک در آن به خانواده منندز معرفی کرده بود.)
[پیشنهاد خواندن: روانپزشک پروندهی برادران منندز، پروانهی طبابتش را تسلیم کرد]
ابتدای ماه جاری، لایل منندز هنگام خروج از خونه پدری توسط پلیس دستگیر میشه. سه روز بعد، برادرش در فرودگاه لس آنجلس وقتی داشت از رقابتهای تنیس در اسرائیل بر میگشت با هماهنگی قبلی، خودش رو تسلیم پلیس کرد. به دلیل ماهیت وحشیانه قتلها و شواهد موجود در مورد برنامهریزی قبلی برای آن، ممکنه مقامات در صورت محکومیت این دو برادر، درخواست مجازات اعدام شون رو داشته باشن.
دوستان و بستگان خانواده منندز حسابی از این خبر شوکه شدن. میگفتن، اونا خونواده دوست داشتنی و صمیمیای بودن و پسرها خیلی باهوش و جاه طلب. بدتر از همه، به نظر میرسه این اتهامات یه توهین باورنکردی باشه به یاد و خاطره خوزه و کیتی منندز و رویایی که برای تحققش سخت تلاش کردن. خوزه، ستاره فوتبال کوبا، بعد از تصرف آخرین داراییهاشون توسط فیدل کاسترو به آمریکا مهاجرت میکنه. بعد از ترک دانشگاه ایلینویز به دلیل تمرینهای سخت و فشرده تیم شنا، به نیویورک میره. اونجا در کلاسهای مذاکره با دختر تیزهوشی به اسم کیتی اندرسن آشنا میشه و در جواب مخالفت پدرش با این ازدواج مینویسه «اگر من اونقدر بزرگ شده بودم که تو ۱۶ سالگی تنها زندگی کنم، الان انقدر بزرگ شدم که تو ۱۹ سالگی ازدواج کنم.»
بعد از گرفتن مدرک حسابداری تو یه شرکتی در منهتن استخدام شد و از همین جا به سرعت مراحل پیشرفت رو تا رسیدن به سمت معاون اجرایی در شرکت بین المللی ضبط و پخش ویدئو Live Entertainment طی کرد.
خوزه از پسرهاش میخواست، مثل خودش باشن. اصرار داشت همه چی در نوع خودش بهترین باشه. پسرها وقتی نوجوون بودن، سه روز در هفته با مربی خصوصی تمرین تنیس داشتن و آخر هفته سخت تمرین میکردن.
لایل در یکی از بهترین خونههای پرینستون زندگی میکرد اما وقتی به خاطر تقلب در نوشتن گزارش آزمایشگاه از دانشگاه اخراج شد، پدرش دیگه از او حمایت نکرد.
او بهار سال بعد به پرینستون برگشت و دوباره به دلیل ماجرای قتل اخراج شد. اما تصویری که از او در این مدت در ذهن اطرافیانش مونده، ولخرجیهای بی حد و حصره. پورشه خاکستری کررا سوار میشد، رولکس ۱۵ هزار دلاری دست میکرد؛ صاحب فروشگاه Tom Tailor تعریف میکنه در ۴ دقیقه، ۶۰۰ دلار لباس خرید از جمله ۵ پیراهن ابریشمی.
به علاوه، یه کافه-رستوران که بین دانشجوها محبوب بود رو به ارزش ۵۵۰ هزار دلار خرید. به گفته مدیر رستوران، ساعتها سخت و جدی در کافه کار میکرد و اگه لازم بود با لباسهای گرون قیمتش در آشپزخونه مشغول کار میشد. کمی بعد هم اسم رستوران رو به Mr.Buffalo تغییر داد و با سر و شکل تازه شعبههایی در نیوجرسی و کالیفرنیا تاسیس کرد. او میخواست در کسب و کارهای دیگه هم سرمایه گذاری کنه، برای همین هم یک دانشجوی سال دوم پرینستون رو با ۱۲۵ دلار در هفته به عنوان مشاور استخدام کرد. دیوید براس ۲۰-ساله در مورد کارفرمای جدید تحقیق میکنه و هیچ نشانهای از ارتباط لایل با قتلها پیدا نمیکنه.
اما اریک، او که سال ۱۹۸۹ از دبیرستان بورلی هیلز فارغ التحصیل شد، اهداف او به مراتب بلندپروازانه و جاه طلبانهتر از لایل بود. در مصاحبهای گفته بود میخواد آرزوی پدرش رو به عنوان اولین سناتور آمریکایی متولد کوبا محقق و کوبا رو به ایالات متحده ملحق کنه. اریک گفته بود «بابا از ته دل از کاسترو متنفر بود. میخواست بقیه عمرش رو صرف بیرون کردن او از کوبا بکنه. شاید اگر زنده بود موفق میشد، شاید به همین دلیل ترورش میکردن.» و ادامه داده «قصد ندارم به جای پدرم زندگی کنم، ولی فکر میکنم رویاهای او همون چیزیه که من میخوام. او رو درون خودم احساس میکنم، من رو هدایت میکنه.»
پیش از نجات کوبا، اریک تصمیم گرفت شانسش رو در تنیس امتحان کنه. قرار بود در دانشگاه UCLA ثبت نام کنه اما بعد از قتل یه مربی تمام وقت تنیس استخدام کرد. سیینا همیلتون، دوست خانوادگی منندزها و موسس یکی از تورنمنتهای معروف تنیس در میامی، بازگشت اریک به تنیس رو جدی نگرفت و اون رو یه «گریز عاطفی» میدونست. اریک که اخیرا برای شرکت در چند سری مسابقات تنیس به اسرائیل رفته بود، در دور اول هر دو رقابت شکست خورد.
قطعا برابری با موفقیتهای خوزه میتونست چالشی برای پسرها باشه. همکارانش از خوزه به عنوان مردی باذکاوت و سرسخت یاد میکنن که در هر رقابتی پیشرو بود. شرکت IVE سودآوری خودش رو پس از سال ۱۹۸۶با از دست دادن ۲۰ میلیون دلار، مدیون رهبری و مدیریت خوزه است. و در همه این سالها، او روابط کلیدی و مهمی در دنیای سرگرمی برقرار میکرده.
در حقیقت، ماهیت وحشتناک و از پیش حساب شده جنایت، تصور اینکه خوزه و کیتی قربانی یک خشم خانوادگی شده باشن رو سخت کرده بود، و کسی هم به لایل و اریک شک نمیکرد. آنها برای پلیس توضیح دادن که به سینما رفتن و کمی پیش از نیمه شب بعد از اینکه موفق نشدن به قرار با دوستاشون در رستوران برسن به خونه برگشتن. متوجه میشن در خونه بازه و کنار میزی که روش ظرفای بستنی نیمخورده هست، بدنهای والدینشون رو زمین افتاده.
روزهای پس از دستگیری برادرها، اعضای خانواده منندز در خانه بورلی هیلز جمع شدند. مادر خوزه، ماریا، به همراه خواهرانش، مارتا کانو و تری بارالت با همسرش، کارلوس که وصی اموال منندزهاست. کارلوس امیدواره بتونه این خونه یا خونه نزدیک کالاباساس رو برای پرداخت مالیات املاک بفروشه. اما در حال حاضر، نگرانی اصلی خانواده سرنوشت لایل و اریکه که همه اونا معتقدن بیگناه هستند. تری بارالت میگه «ما فکر میکنیم، خود قتل به اندازه کافی بد بوده،» و ادامه میده «شما مغموم میشین ولی زندگی ادامه داره. ما فکر میکردیم سال ۱۹۹۰ باید سال بهتری باشه و این طور شد. این حتی از قتلها هم بدتره.»
ترجمه و تخلیص: زهرا مدرس
پدرشون این دوتا را در کودکی تجاوز کرده بوده واقعا به نظرتون لیاقتش نبوده تیکه تیکه بشه؟ چه فامیل بی غیرتی که با اینکه میدونند این دوتا بدبخت مورد تجاوز بودن بازم به حکم دادگاه اعتراضی نکردن و چه کشور مسخره مزخرف و بی در و پیکری هست امریکا که حکم حبس ابد برای دوتا بچه ای که کونشون زدن تو بچگی و اینها فقط انتقام گرفتن داده !
اگر پادکست رو گوش داده باشین متوجه میشین که اتهام تجاوز بعدا بررسی میشه و تجاوزی در کار نبوده
این قتل فقط بخاطر پول بوده
عزیزم من پادکست را گوش دادم و تمام خبرهای انگلیسی زبانها را ام در مجلات و روزنامه خوندم حتی خاله و دخترخاله لایل و اریک هم در دادگاه شهادت دادن که پدرشون تجاوز جنسی میکرده به این دوتا و ازار جنسی میداده بهشون در کودکی و حتی یک شب لایل بدبخت وقتی شش سالش بوده و خاله اش مهمونشون بوده پناه میاره به دخترخالش! پدرشون یک حیوان وحشی کثیف بوده! منتها فرهنگ سقوط کرده ایرانی مثل شما دوست داره همه چی را ماست مالی کنه و واقعیات گفته نشه!
چطور میتونی همچین حرفی بزنی؟وقتی اون حرومزاده بهشون تجاوز میکرد بهشون گفته بود که تمام پدر مادرا این کارو میکنن در این حد کثیف تا اادمایی مثل شما وجود دارن ین دنیا هیچوقت درست نمیشه:)
به نظر کاری که پدرشون در حقشون کرده بوده واقعا وحشتناک بوده ولی واقعا بنظرم باید پدرشون مجازات میشد و نه کشته بشه و حتما الان پدرشون تو جهنم داره به سر میبرد و امیدوارم هیچ وقت هیچ کسی پدر و مادرش رو نکشه و اینکه عدالت برگذار بشه و امیدوارم ای کاش پدر و مادرش نمیکردند که اون دو تا برن زندان ولی واقعا حقشون بود که بمیرن ولی به گفته خودشون کاشکی میشد برگردیم عقب و همه چیز رو درست کنیم
امیدوارم یک روزی مردم اونقدر روشن فکر بشن که عدالت برگذار بشه
لعنت به پدری که از بوش سو استفاده میکنه و لعنت به مادری که از بوش حمایت نمیکنه و لعنت به هر پدر و مادری که از بچشون سو استفاده جنسی میکنن
خدایااا ای کاش هیچ کدوم از این آدم ها وجود نداشتن
پدری که از پسرشش سو استفاده جنسی میکنن بنظرت کار درستی کرده معلومه که نه
این عدالت باید برقرار ولی نه با قتل با مجازات های سخت و دردناک
ولی دیگه پدر مرده و کار نمیشه کرد ولی حتما پدره الان تو جهنم داره عذاب میکشه
خوشحالم که پدر الان داره به سزای اعمال کثیفی که کرده میرسه
و اون قضیه که قاری قرآن به اون بچه ها تجاوز کرد رو یادت نره که عدالت لعنتی برگذار نشد و امیدوارم این عدالت واقعا روزی توی این جهان برگذار بشه و حتما اگه روزی دستم به اون قاری قرآن برسه اون رو به سزای اعمالش میرسونم
نمیدونم توی سر این آدم ها چی میگذره که به بچه ها و حتی بچه های خودشون تجاوز میکنن میدونم این آدم ها پدوفیلیا دارن ولی باید حتما برن پیش روانشناس و روانپزشک جنسی
چطوری روشون میشه توی چشم های اون بچه ها نگاه کنم و دوباره و باز دوباره بهشون تجاوز کنن
امیدوارم روز به روز تعداد این جور آدم ها کم و کم تر بشه
خدایاااا دیگه کم کم کار به جایی رسیده که آرزو میکنم که زودتر آخر الزمان فرا برسه
خدایااا قلبم خیلی احساس درد میکنه دیگه نمیخوام درد و رنج مردم و خودم رو ببینم
شما با این تفکرت به شدت آدم خطرناکی هستی. هرکس هر گناهی کرده باشه ولو هرچقد زشت و زننده باید با ده تا گلوله شاتگان به این شکل به قتل برسه؟ پدر خانواده گرچه یه هیولا بوده ولی تو خیلی موارد هم این دو پسر زندگیشون رو مدیون پدر و مادرشون بودن.
تو دیگه چه تفکرات کثیف و زشتی داری!!!!!! میفهمی تجاوز پدر به پسر کوچیک یعنی چه؟ یا هنوز کاسه ماست دستته که بمالی روی کل ماجرا؟ مدیون!!!!!!!!!!!!
آقا یا خانم A بسیار خوب جواب دادید مرسی ازتون ایکاش همه این را بفهمن و سرشون بشه 🙁
اینکه یکی تورو بدنیا بیاره و بزرگت کنه دلیل نمیشه حق اینو داشته باشه که گند بزنه به زندگیتو باهات مثل یه حیوون رفتار کنه و تو فقط بخاطر یه زایمان و غذا وو جای خواب مدیونش باشی! چیزایی که تو دلیل بر مدیون بودن یه ادم میدونی وظیفه بی منت پدرو مادریه که با تصمیم خودشون بچه دار شدن و مسئولیتشو قبول کردن
ببخشید بچه ایی که مورد تجاوز قرار میگیره بارها و بارها و مادری که چشم پوشی میکنه کجای زندگیشو مدیونه دقیقا?نکنه به خاطر جفت گیریشون اینو میگید?کشتن به هر صورتی وحشیانست ولی کسی که این کارو کرده وحشت و ترس و درد عمیقی داشته یکم تفکر هم خوبه
زنده بمونه که چی؟؟؟به کارش ادامه میداد چون پدرش بود حتی پسراش نمیتونستن فرار کنن حتی اگه حبس ابدم بهش میدادن بازم دلیلی برای زندگی نداشت باید میمرد از چی دفاع میکنی؟
حالم از ژستای کول روشنفکریتون به هم می خوره. چه جنایتی در حق یه بچه ترسناکتر و زشتتر ازین میتونه باشه؟؟ بچه ای که توسط والدینش آزار جنسی میبینه و ناامن و درهم شکسته میشه، چه دینی بهشون داره؟ اینکه ۲تا آدم تولیدمثل کنن و بچه به این دنیا بیارن، اونا رو به مقام مقدس پدرمادری نمی رسونه. بفهمید اینو…
دقیقا شهرزاد جون….(گل)
فیلم برادران منندز خیلی کامل تر از این گزارش بود،واقعیت ازار جنسی و بازی با روان این دو تا پسر خیلی اونجا بهتر توضیح داده میشه.واقعا تجربه تلخی که این بچه ها داشتن رو باید توی این فیلم فهمید نه یک گزارش کاملا یک طرفه.درد و خشمی که در دل این بچه ها کاشته شده طی سال ها در نحوه ی این قتل کاملا نمایانه…
موضوع تجاوز پدر واقعیت داشته یا پسرا برای دفاع از خودشون، به دروغ عنوان کردن؟
آره متاسفانه واقعیت داشته حتی خاله و دخترخاله شون همتو دادگاه اینو عنوان کردن که یه شب خونه اینها خوابیدن بعد لایل کوچیک بوده هفت هشت ساله بوده نصف شب پناه میاره اتاق خاله هه و میگه بزارید مناینجا بخوایم و میترسیده ازار جنسی دیده بوده تحلیلهاشو به زبان انگلیسی بخون کاملا واضحه این دوتا سالها ازار جنسی دیدن از طرف پدره و مادره هم کاملا بی تفاوت البته مادره قرصای اعصاب و مشروب زیاد سالها مصرف میکرده ولی …..بخون حتما انگلیسی شو چیزای عجیبی هست فک کنم اگه شکایت میکردن از پدرشون دوتایی یک وکیل گردن کلفت میگرفتن میشد محکومش کنن خیییییییییییلییییییی ادم کثیفی بوده پدره و یک حرامزاده به تمام معنا بوده
موضوع تجاوز پدر واقعیت داشته یا پسرا برای دفاع از خودشون، به دروغ عنوان کردن؟ تو مصاحبه یجوری بودن، انگار ابنرمال باشن یا اصلا قصه ببافن. باورپذیر نیستن بهیچوجه
یه سوال، اگه تو یکی رو بکشی میزاری ببرنت زندان و یا تلاش میکنی که فرار کنی و دروغ
بگی تا نجات پیدا کنی؟ من بگم ، تلاش میکنی فرار کنی، همه اینکارو میکنن . و الان اگه کسی نظری بگه که نه حتما دروغ گفته . این برادر ها که یکی کاری نکرده اونم لایل هس ، اگه تو کله موضوع دقیق نگاه کنید به پدر و مادرشون اریک شلیک کرده ولی چون برادر بزرگتر لایل بوده پس اریک به حرف اون گوش داده . اریک که بازیگر و دروغ گویه خوبی هس این دروغ هارو سر هم کرده تا بتونه کلا پرونده رو ببنده و خیلی هم اثر کرد. پس دروغ های اریک باعث شد که ایندو به دار نرن و فقط حبس ابد محکوم شدن. و چون پول مادر و پدرشون به اینا میرسید با اون پول وکیل های بسیار خوبی و زندانی که مانند ویلا بود رو میخریدن و انگارداشتن زندگی معمولی میکردن.
با کشتن مادر و پدر معصومشون یه زندگی عالی گرفتن
من مستند abc رو دیدم.معتقدم لایل به هیچ عنوان از کارش پشیمون نیست.حتی یک لحظه هم بهش فنر نکرده.به شدت شخصیت کنترل کننده ای داره.حتی از طرز نگاهش به اریک توی مستند مشخص.اریک یه آدم احساساتی که فقط منتظر بهش بگن چیکار کنه و چی بگه و انگار بدون لایل میمیره.تمام حرفاشون بی معنی بود.تجاوزی در کار نبود.و اگر هم بخاطر پول بوده حداقل نباید انقدر خشن باشه.لایل به شدت آروم و داره از زندگیش لذت میبره.و حتی حس میکنم اون زندگی اریک رو هم با خودش یکی کرد.اریکی که انگار لایل براش خداست
تجسم عینی شیطان روی زمین بودند این دو خبیث.
دوستانی هم که احساساتی شدند و دارند دفاع میکنند هم دقیقا نقش خانمهای توی هیات منصفه رو دارند اینجا. صرفا بخاطر ناتوانی در مدیریت احساسات از دو شیطان طمعکار و منحرف دارند دفاع می کنند
چه کامنت جنسیت زده و مزخرفات بی پایه و اثاثی واقعا فقط عقب موندگیتون استفراغ کردید
حماقت در وجودت نهفته شده.
چرا همه مردم فقط بلدن قضاوت کنن نه ما میدونیم بخاطر تجاوز بوده ن میدونیم نبوده حالا نشستیم قضاوت میکنیم که تقصیر خانوادس یسریا میگن ن تقصیر بچه هاش اخه شما که فقط شنونده اید چرا الکی قضاوت میکنید ، این چیزی که تو زندگی های امروزیمونم هستا
فقط میشنویم فضولی میکنیم قضاوت میکنیم کلا بعضی انسان ها خیلی کثیفن چه قتل کنن چه با زبونشون قتل کنن
بسیار عالی ✅
بهترین نظر. این همه اپیزود که نشون میده چقدر این حکم و اتهام ها و مدارک میتونه اشتباه باشه
یکی از ناعادلانه ترین محاکمه های تاریخ ،متأسفم برای قانون قضاوتی آمریکا توی همچین. موردهایی که خیلی واضحه که قتل عمد نیس و بهترین کار. ممکن رو انجام دادن بچه ها حتی زودتر باید اونارو میکشتن و درکل بی گناه محاکمه شدن اگه شما جای اونا بودین چکار میکردین؟در برابر صدهابار تجاوز جنسی از طرف پدر با پوزیشن های مختلف از سن ۶ سالگی!