skip to Main Content
شیخ مَقدِسی و رابطه داعش و النصره؛ از دشمنی تا اتحادزمان تقریبی مطالعه: ۴ دقیقه

شیخ مَقدِسی و رابطه داعش و النصره؛ از دشمنی تا اتحادزمان تقریبی مطالعه: ۴ دقیقه

در پادکست ششم داستان نقشه ی پیچیده ای رو گفتیم که هدفش آزاد کردن جوان آمریکایی بود که داعش گروگان گرفته بود. شخصیت اصلی این داستان استنلی کوهن، وکیلی نیویورکی بود که برای این کار به منطقه سفر کرد تا با کمک گرفتن از مهره های تاثیر گذار منطقه ای و کسانی که با داعش آشنا بودند، نقشه را عملی کنه. یکی از این مهره ها ابومحمد مَقدِسی بود. همون کسی که در حساس ترین قسمت نقشه، پلیس اردن دستگیرش کرد تا همه چیز به هم بخوره.

در همون پادکست گفتیم که اختلاف عمیقی بین القاعده و داعش وجود داره و هیچ کدوم طرف مقابل رو قبول نداره. در مقاله ای که اخیرا منتشر شده و خلاصه ای از اون رو در ادامه می خونید، نویسنده سعی می کنه به این سوال پاسخ بده که آیا بالاخره این دو گروه متحد میشن یا نه. اما چیزی که این مقاله را برای ما مهم میکنه، تغییر موضع مهمی هست که ادعا میشه مَقدِسی داشته.

در ماه می سال گذشته، محمد الجولانی در مصاحبه با الجزیره گفته بود که رهبری مرکزی القاعده موافق نیست که از سوریه به عنوان سکویی برای حمله به غرب استفاده بشه و با وجود ضربات مکرری که ائتلاف بین المللی ضد داعش، به رهبری آمریکا، با حملات هوایی، به مواصع اونها وارد کرده، هنوز نظرشون رو عوض نکردن.

بعد از گذشت یک سال از اون مصاحبه و تغییرات زیادی که تو سوریه و منطقه اتفاق افتاده، آمریکا و متحدانش در ائتلاف، هنوز هم همزمان با مواضع داعش، مواضع القاعده ی  سوریه رو هم بمباران می کنند. بمبارانهایی که هدفشون نابودی هر چیزیه که احتمال میدن ممکنه برای حمله به غرب استفاده بشه.

اخیرا کشته شدن عده از فرماندهان عالی رتبه در این حملات، تقریبا همه فرمانده هان این دو گروه در منطقه رو دچار سردرگمی کرده و همین باعث خشم و نگرانی جدی پشتیبان های جبه النصره (القاعده سوریه) و القاعده شده در باره استراتژی زندگی مسالمت آمیزی که این گروهها در سوریه در پیش گرفته اند.

ادامه این روند در منطقه باعث شده این سوال برای هواداران این دو گروه جهادی مطرح بشه که چرا آنها با هم متحد نمی شوند؟ در کنار تلاش هواداراهای افراطی اونها، بعضی رهبرهای ایدئولوژیکی جهادی هم اعلام آمادگی کرند تا کمک کنند این دو گروه به هم نزدیک تر بشن. مثلا ابوقادا الفلسطینی، که ساکن اردن است، جهادی های مشغول جنگ و گروه های اسلامی رو به  “حل و فصل اختلافات” فراخونده. همچنین ابو محمد مقدیسی، که او هم الان در اردن است،  به تازگی در حساب توییتریش گفته اگر داعش دست از کافر دونستن بقیه جهادی ها بر میداشت، بدون توجه به اینکه بقیه دنیا چی فکر میکنه، ممکن بود در موضعش نسبت به اونها تجدید نظر کنه و به اونها محلق بشه.

( مترجم: این تغییر موضع مهمی برای مقدیسی به حساب میاد. اما تنها مرجع برای این تغییر موضع این مقاله است. ما خیلی برای پیدا کردن اصل توییت تلاش کردیم ولی هنوز به نتیجه ای نرسیدیم )

دو تا از تحلیلگرهای مسائل امنیتی در آمریکا به طور جداگانه، ماه گذشته، چنین ادغامی رو محتمل دونستند. برایان جنکینز، یکی از این تحلیگران گفته این دو گروه به اندازه کافی مشترکات دارند که با هم ادغام بشن و احتمالا تا سال ۲۰۲۱ این اتفاق می افته . طبق نقل قولی از یکی از تحلیلگران سازان سیا، این اتفاق “یک فاجعه مطلق و بی سابقه” برای آمریکا خواهد بود.

اما من همین سوال رو از یک عضو قدیمی القاعده و از بنیان گذاران جبهه النصره پرسیدم. جواب قاطع و کوتاه بوده: “نه. هیچ وقت این اتفاق نمی افته.”

هرچند وجود یک دشمن مشترک میتونه دلیل خوبی برای اتحاد این دو گروه باشه. اما به نظر میرسه که دلایل قانع کننده ای هم هست که نشون میده حق با این عضو القاعده است.

القاعده، داعش را منحرف و تندرو می دونه و داعش هم القاعده رو به مرتد بودن متهم می کنه. اگر هم روزی این دو گروه بتونن بر سر مباحث عقیدتی کنار بیان، بر سر استراتژی بعیده که به توافق برسند. هر دو گروه استراتژی گروه مقابل رو محدود کننده می دونند. القاعده معتقده این روش داعش فقط باعث میشه نیروهای بین المللی بیشتر آنها را تحت فشار بذارن و داعش هم اصراری که القاعده برای ساخت پایگاه مردمی از طریق “همراه کردن عقل و دل” اونها داره رو بی فایده و وقت تلف کردن می دونه. تقریبا تمام اعضای داعش این روش القاعده رو مسخره می کنند.

از طرفی، پس از بهار عربی، القاعده خودش رو به عنوان یک گروه با تمایلاتی بین جهادی های ملی گرایی مانند احرار  الشام و افراطی هایی چون داعش معرفی کرد. هر چند به مرور به جهادی های ملی گرا نزدیک شد. چرا که به روش اونها برای تمرکز محلی بیشتر اعتقاد و علاقه داشت تا به داعش و سودایی که به وسعت جهان در سر دارند.

با وجود اینکه دره ی بین این دو گروه پهناور و عمیق به نظر می رسه و بعیده روزی با هم متحد بشن، ولی هیچ مانعی برای اینکه هر کدوم جداگانه در منطقه و در سطح بین المللی رشد کنند وجود نداره.

گزارش اصلی که به کمک نویسنده همکار وبلاگ کانال بی ته چین ترجمه و خلاصه شده رو می تونین اینجا ببینین.

قسمت ششم پادکست کانال بی رو که توش از این شیخ و زندگی شخصی و حرفه ایش و رابطه دوستانه اش با یک وکیل امریکایی عجیب حرف می زنیم از ناملیک بشنوین.

[soundcloud url=”https://api.soundcloud.com/tracks/238791926″ params=”color=ff5500&auto_play=false&hide_related=false&show_comments=true&show_user=true&show_reposts=false” width=”100%” height=”166″ iframe=”true” /

0 نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *