Skip to main content

تصاویر مربوط به میشل کارتر و ماجرای غم‌انگیزش با دوست‌پسرش کانرد روی که در اپیزود ۳۳ چنل‌بی با عنوان دختری به‌نام میشل شنیدید.

 

Michelle Carter

عکس میشل کارتر در کتاب سال مدرسه

 

دیوید و گیل کارتر

دیوید و گیل کارتر، والدین میشل (Photo by Matt West)

 

Conrad Roy's truck

ماشین کانرد روی به همراه ژنراتوری که توسط آن خودکشی کرد.

 

میشل کارتر در سال 2015

میشل کارتر در سال ۲۰۱۵ (منبع)

 

Friends and family members of Conrad Roy III

کک خانواده و دوستان کانرد روی در دادگاه (Photo By Glenn C.Silva)

 

تعدادی از پیغام‌های میشل در حال نمایش در دادگاه

پیغام‌های میشل کارتر در دادگاه به نمایش گذاشته می‌شوند. (Photo by Pat Greenhouse)

 

کنراد روی و کمدین روی در دادگاه

پدر کانرد روی در دادگاه دخترش کمدین روی را دلداری می‌دهد. (Photo by Pat Greenhouse)

 

عمو و زن‌عموی کنراد

جان و بکی روی، عمو و زن‌عموی کانرد در دادگاه (Photo by Pat Greenhouse)

 

میشل کارتر به همراه وکیل خود در دادگاه

میشل کارتر در دادگاه (Photo by Matt West)

 

میشل کارتر و جوزف کتلدو در دادگاه

واکنش میشل کارتر و وکیلش جوزف کتلدو یه سخنان قاضی مونیز و حکم دادگاه (Photo by Glenn Silva)

۳۹ دیدگاه

  • اف گفت:

    دستتون درد نکنه بابت وقتی که میزارید که واقعا قابل تقدیره. اما راستش این اپیزود خوب نبود … آخر داستان تو دلم گفتم خوب حالا که چی؟ چه کار کنم؟ … یکی به یکی دیگه گفته خودتو بکش اونم رفته خودشو کشته، واقعا چیز خاص و عجیبی توش پیدا نکردم، دادگاه محله ما پروند های به مراتب جالبتری داره! + به نظرم اون اپیزودهایی تو چنل بی موفق بود که داستانش حکایت از یک ماجرای بسیار بزرگ مثل سیلک رود داشت، شخصیتهای داستان واقعا شخصیت های نرمال وعادی جامعه نبودن، اعمالی که شخصیتها انجام میدادن در توان عموم جامعه نیست و برای همین داستان جذاب میشه ضمن اینکه تیکه های شیرین شما مثل متلکها یا کنایه هایی که وسط اپیزود میگین خیلی تاثیر گذاره وقتی داستان غمناک میشه و تیکه های بامزه حذف میشه شنیدن یکجای اپیزود خسته کننده میشه

    • یاشار گفت:

      آقا یا خانم اف
      دوست عزیز
      من نمی تونم و نمی خوام از طرف آقای بندری جواب بدم اما خواستم اینجا به نوبه خودم و به عنوان یه شنونده بگم که برعکس شما من از این داستان خیلی خوشم اومد. بخصوص اون قسمتی که هنوز کنراد خودکشی نکرده بود و می خواست خودش رو بکشه واقعاً برام عجیب بود که خیلی خیلی ساده حرف های یک نفر می تونه کس دیگه ای رو قدم به قدم به سمت مردن ببره و چند تا اس ام اس ساده می تونه باعث مرگ یه نفر دیگه بشه.
      با وجود اینکه من هم با شما موافقم که این اپیزود به اندازه قسمت های دیگه جذابیت نداشت و فضای یکنواخت و غم انگیزی تری داشت، اما داستانش قابل هضم تر بود و به راحتی می شد با شخصیت هاش همزاد پنداری کرد و از این بابت که چنین مواردی تو جامعه زیاده به نظرم سوژه فوق العاده ای بود. وقتی بیشتر فکر می کنم می بینم هر کدوم از ما بارها در زندگی خودمون با حرف هامون در نقش میشل و کنراد رفتیم و میشه گفت شانس آوردیم که باعث مرگ کسی نشدیم یا با حرف کسی به زندگیمون خاتمه ندادیم.

      • اف گفت:

        مشکل basic من با این اپیزود این بود که داستان درباره دو تا عقب افتاده ضعیف( یا حداقل یکیشون) بود! اگر کسی با یک اس ام اس چرند خود کشی میکنه به نظرم توانایی و لیاقت زندگی در این دنیا رو نداره به قول زیست شناسان و نظریه تکامل اگر انقدر یک نفر ضعیفه همون بهتر که زودتر حذف بشه! اگر اینطوری نمیمرد به شیوه مشابهی حذف میشد

      • Dr.Mister گفت:

        متاسفانه خود شخص شما،مشخصه که هیچ درک درستی از آدمها نداری و حتی با برداشت شخمی از چیزایی که وارد ذهنت کردی(که البته درستن) برای جامعه خطرناکی.

    • ستار گفت:

      راستش من هم زیاد خوشم نیومد. آقای بندری پرداختن به داستان‌‌های مربوط به قتل رو زیاد کرده. کاش مثل سابق، گزارش‌‌ها تنوع بیشتری داشته باشه. مثل روایت ناپلئون هیل یا سیک رود یا گیزموندو و ..

    • مرضيه گفت:

      واقعا داستان جالبی بود به نظر من

  • دانیال گفت:

    از اواسط اپیزود وقتی فهمیدم داستان چی بوده همش انتظار داشتم یه مدرک محکم و میتند دلیل اینکه میشل شدیدا کانراد رو تشویق به خودکشی میکنه پیدا بشه که نشد. فقط یه دلیل گنگ و ناپیدا بود که میگفت میشل دنبال جلب توجه بوده که در ادامه حس کردم خود نویسنده هم به نوعی رد کرد این قضیه رو. در هرصورت این دلیل تشویق برام علامت سوالی موند که جواب داده نشد.
    اما دوتا مسئله:
    اول اینکه ای کاش لینک یا اسپلی از “پادکست خانه های من” میذاشتین تا بهتر بشه پیداش کرد.
    دوم اینکه من پادکست ادیکت رو به آیتونز ترجیح میدم چون امکاناتش بیشتره. اما بعضی از پادکست ها رو نمیتونم فیدش رو با ادیکت باز کنم. مخصوصا اگه فیدش رو از ساندکلاد بگیره. مشکل از کجاست؟

    • علی بندری گفت:

      تو پست جدید در قسمت اپیزودها بهش لینک دادم. برای بعضی‌ها ساند کلاد فیلتره. برای همین فیدش هم با دردسر می‌آد. من برای همین پیشنهاد می‌:نم پادکست رو جای دیگری هم میزبانی کنن.

    • سمیرا گفت:

      به نظرم نکته این داستان در تصویب و جرم انگاری معاونت در خودکشی رایانه ای است که از این پرونده منبعث بوده
      چراکه معاونت در خودکشی تنها در جرایم رایانه ای‌تصویب شده

  • ZOHA گفت:

    سلام ممنون از این قسمت منو به فکر وا داشت.حس کردم ادم هایی مثل میشل رو میشناسم و مخصوصا تو دبیرستان باهاشون اشنا بودم اما این که بفهمم این ماجرا ی جلب توجه و نادیده گرفته شدن توسط بقیه جلو بره و عمق داشته باشه واقعا برام جالب بود.فک میکنم هر کدوم از ما توی مدرسه ادم های اینطور رو دیده بودیم و حداقل برای من میشل شخصیت اشنایی بود

    • علی بندری گفت:

      دقیقاً به همین دلیل گزارش برای ما جالب بود و انتخابش کردیم. هم مساله واقعا پیچیده است و هم شرایط برای ما هم آشنا بود.

  • محمد گفت:

    سلام
    از همه همکاران Channel B خیلی تشکر میکنم امیدوارم که هر روز موفق تر باشید.
    این قسمت به نظرم یکم با عجله آماده شده بود ببخشید ولی کیفیت کارهای قبلی ما را به کمتر از عالی قانع نمیکند.
    موزیک این کار خیلی تاثیر گذار بود.
    پیشنهاد می کنم که برای هر قسمت اجازه رای دادن داشته باشه احتمالا باعث کمک به دریافت بازخوردها خواهد شد.
    باز هم متشکرم کارتان عالی است. بازهم ادامه بدهید.
    محمد

    • علی بندری گفت:

      ممنون. ملاک اصلی ما برای انتخاب گزارش اینه که برای خودمون جذاب باشه و به فکر وادارمون کنه. البته دوست داریم شنونده‌ها هم بپسندن. هیچ‌وقت عجله‌ای در آماده کردن یه اپیزود نداشتیم و نداریم. هر اپیزود رو کسانی هستند که می‌پسندن و کسانی هم هستند که دوست ندارن. ممنون که پادکست رو دنبال می‌کنین و تشویقمون می‌کنین.

  • آرش گفت:

    باز هم مثل همیشه ممنون از کار ارزشمندتون. به خصوص کار تدوینگر که خیلی حرفه ای و عالی کار میکنه.
    میخواستم نظرم رو درباره حکم دادگاه بگم. به نظرم زندان بلندمدت برای اون دختر نوجوان مشکلی رو حل نمیکنه و در پایان یک فرد ایزوله تر و افسرده تر تحویل جامعه میده. شاید یک توبیخ و موظف کردن یه رفتن به یک دوره تراپی و مهارتهای زندگی گزینه بهتری میبود.

  • نیکی گفت:

    عالی بود ،مثل بقیه اپیزود ها. موزیک عالی،همه چیز جذاب بود. از همه چیز جذاب تر خود داستان بود که راجع آدمهای معمولی بود که شاید هر کدوم از ما تو زندگی کسی رو شبیهشون دیدیم .

  • پوریا گفت:

    سلام
    یک سریالی هم سال پیش پخش شد که خیلی هم محبوب بود و جوایز هم گرفت. البته سریال از یک رمان خیلی مشهوری برداشت شده بود. اسم سریال -سیزده دلیل برای اینکه… …Thirteen Reasons Why هستش. که شنیدم فصل دومش هم در حال ساخته. موضوع سریال هم در مورد دختری که به خاطر رفتارهای همکلاسی‌هاش خودکشی می کنه و اون دختر یا نوارهایی که قبل از خودکشیش می‌فرسته اون دلایل رو توضیح می‌ده-اسپویل نشد، اگه سریال دیدید از قسمت اول متوجه می‌شید-

    ممنون

    • سعید گفت:

      مرسی علی بندری
      .قدرت کلمات.
      تلقین
      کمبود توجه
      عدم اعتماد به نفس و خود کم بینی و…
      شوخی شوخی جدی مشد.
      موسیقی به نظرم مناسب پادکست نبود نمی نشست .
      کارای آخرت حرفه ای …

  • مهریار گفت:

    سلام و خستع نباشسد به همکاران Channelb
    داستان بسیار جالب و آموزنده ای بود بخصوص این روز ها که نوجوان ها با پدیده چت با غریبه ها روبرو هستند…. کسانیکه چیزهایی یاد میدهند و مسئولیتی در برابر آموزشهایی که میدهند را ندارند.

  • پراید 36 گفت:

    علی اقای بندری…اقا ما اومدیم تو مسیر گوش بدیم تو جاده اونم تو شب و خسته…نفهمیدیم کی جاده دو طرفه شد و خلاصه بعد که تریلی از کنارم رد شد فهمیدم که دو طرفه است…یعنی دقیقا ده دقیقه بعد از پخش پادکست، رفیق کنار دستیم که مثلا میخواست نخوابه که مثلا زیر تریلی بیدار نشیم، خوابش برد و منم به شدت در مقابل خواب مقاومت میکردم…بهرحال اون سفر گذشت و دیگه تو مسیر تا پادکست میومد میگفتین..” اوخ اوخ اوخ…ردش کن تا نخوابیدیم ” خلاصه الان به شدت معتاد پادکستا شدم و منی که ثبلا دیازپام خوابم نمیکرد این پادکستات بعد نیمه شب سه سوته خوابم میکنه و البته چون خیلی دیر پادکست میدی دیگه به تکرار افتادم…اقا دمت گرم یعنی کلی تلاش کردم تا بالاخره سریال مسترنایند رو تموم کردم از بس هی میخوابیدم وسطش….حیلی باحال بود…البته امار گرفتم دیدم که خیلی مشترکه تو دوستان و البته دلیل بر هیجان نداشتن نیست و بسیار حال میکنم با پادکستات و هرجا تونستیم ازش تعریف کردیم و معتاد جمع کردیم و ادیکتات زیاد شدن….سرت سلامت پاینده باشی …برقرار…فعال و با دقت…همچی حالمون رو جا اوردی بعد این همه مدت کسلی از فیلم های چیپ و اینا..خلاصه یک اهنگ بندری شنبه زاده ای برا تو از راه دور…
    خلاصه توصیه اکید که شب پشت پراید گوش نکنین علی بندری رو و این هشدار برای همه است….! اها راستی پوتین و مرکل رو گفتی بقیه چی…این بوشای پدر و پسر و اینا مقاله در موردش نداری ؟؟ خیلی مافیایی میزنن اونام

  • مهرداد گفت:

    دیشب این اپیزود گوش دادم و با توجه به شرایط و آدمهایی که میبینم خیلی برام قابل درک بود شرایط
    البته دیدن سریال ۱۳ reason why هم باعث شد تا برام جالب باشه که دادگاه تو شرایطی که این اتفاق میوفته چه حکمی میده
    از معرفی خانه های من هم خیلی تشکر میکنم، پادکست خیلی خوبی بود

  • فائزه زاهدی گفت:

    خیلی ممنونم بابت پادکست های جالبتون.
    این پادکست کمی مبهم بود. پلیس سعی نکرد از میشل اعتراف بگیره یا شما چیزی درباره اش نگفتین؟ آخرش معلوم نشد میشل برای چی دوست پسرش رو تشویق به مردن کرد! پادکست یه جوری تموم شد که حس میکنم باید ادامه می داشت.

  • سعید گفت:

    من تازه این اپیزود رو گوش کردم. بسیار جالب بود. تمام کامنت ها رو هم خوندم. عجیب بود برام یکم حرفای اقا یا خانم اف
    اما در کل میشه گفت تنها گناه یا بهتر بگیم اشتباه میشل این بود که بهش نگفت که نکن این کارو با این که میتونست ولی فکر میکنم میخواست ببینه چقدر کنراد پیش میره. یا میشه گفت درکی از خودکشی نداشته دختره شاید . نمیدونم عجیب و جالب بود. نکته این بود که دادگاه دسترسی پیدا کرده بود به پیاماشون و پسره هم میدونست یروزی این کارو میکنه برای همین رمز و پسورد اکانتاشو یجایی نوشته بوده ولی خب دختره بی تاثیر نبود تو این قضیه. دور و بر خودمونم نگاه کنیم متوجه میشیم که ما هم گاها با کلام چقد اسیب میزنیم به بقیه. و جالب تر از همه اون داستان خودکشی توی زندان بودش که تو دادگاه مطرح شد. اگر اشتباه نکنم پرونده هنوز بسته نشده درسته؟ دوست دارم بدونم اگر تجدید نظری برگذار بشه نتیجش چی میشه

    • سعیدج گفت:

      مرسی علی بندری
      .قدرت کلمات.
      تلقین
      کمبود توجه
      عدم اعتماد به نفس و خود کم بینی و…
      شوخی شوخی جدی مشد.
      موسیقی به نظرم مناسب پادکست نبود نمی نشست .
      کارای آخرت حرفه ای …

  • مازیار گفت:

    با درود . این اولین نظری هست که در مورد داستانهایی که آقای بندری روایت میکند مینویسم . کار و تلاش و دانش آقای بندری را میستایم . داستانهایی روایی و شنیداری از این دست را کمتر گوش کرده بودم . از دوره ابتدایی ( دهه ۵۰)به کتاب علاقه داشتم و همیشه رمان میخواندم . در گذر زمان بدلایل مختلف ، با وجود تمایل زیاد برای خواندن کتاب، در من رو به افول گذاشته . روایت های آقای بندری ، روزنه جدیدی از آگاهی و خوانش پیش روی من گذاشت و سخت مجذوبم کرده ، از دو هفته پیش که با این کارها آشنا شدم ، روزی نیست که یکی از داستانها یا قسمتی از آن را گوش ندهم . در روز های ا خیر نیز مطالب بی پلاس ( کتابهای غیر داستانی) را برای شنیدن آزموده ام که به نظرم جالب است اما خیلی خیلی خلاصه است با اینحال بسیار ارزشمنداست و امیدوارم آقای بندری کمی هم کتابهای داستانی را نیز بخوانند. در دوهفته اخیر بسیاری از کسانی را که میشناختم به کار آقای بندری علاقه مند کردم چون به نظرم راه جدیدی در ارتقاء دانش ادبی و رشد فرهنگی هم میهنان است و در همینجا از همه دوستان دعوت میکنم که در شناساندن این شیوه جدید و مخصوصاً کارهای آقای بندری اهتمام ورزند. درمورد داستان باید بگویم گرچه تأثر بر انگیز و کمی سیاه بود اما بسیار پرجذبه و پر کشش بود . سعی دارم بدون وقفه همه مطالبی که آقای بندری انتشار داده اند گوش دهم و امیدوارم در کارشان بیش از پیش موفق باشند و کارشان گسترش و فزونی یابد . با سپاس

  • دریا سالار گفت:

    درود به نظر من شما باید حداقل یک کتاب از این عارف بزرگ رو می خوندید بعد این برنامه رو می ساختید این پادکست با استفاده از منابع خبری غربی مرتبط به هم تهیه شده و بسیار مغرضانه و شبیه به اعترافات اسماعیل بخشی در خبر ۲۰:۳۰ خودمونه !!

  • ونوس گفت:

    واقعا جالب بود، این نشون میده دختر و پسر های در سن بلوغ چقدر شکننده و در معرض خطرند و چقدر احتیاج به مراقبت و توجه دارند. و دیگه اینکه زوایای روحیه انسان چقدر میتونه پیچیده باشه

  • سارا دهقان گفت:

    به نظرم با وجود تکنولوژیی که هنوز خیلی به مخرب بودنش باور نداریم ، این موضوعات می تونند جالب باشند.
    ضمن اینکه تخریب شخصیت انسان ها چطور ذره ذره از کودکی و از طریق پدر و مادر شروع میشه و در بزرگسالی خودش رو نشون میده ! که یک دختر نوجوان آرام آرام شخص رو به سمت سیاهی سوق میده
    مواظب بچه هامون باشیم !!

  • nahal گفت:

    vaghan jaleban dost dashtam mamnoon

  • شقایق سعادت گفت:

    به نظر من خیلی واضح میشل تشویقش کرده بود. خصوصا از عکس پیاما که توی همین مطلب بود، میشد متوجه شد چقدر شدید و مشخص بوده این کار

  • elahe گفت:

    مثل همیشه عالی. دقیقا چنین چیزی رو در تقریبا در فاصله نزدیک لمس کرده بودم. در مدرسه ای که خواهرم معلم بودند یه دختر نوجوان با همکلاسی هاش درباره قصد خودکشی صحبت میکنه و بچه ها متاسفانه میگن تو جرات شو نداری و پس کی خودکشی میکنی و اونو سوق میدن به این سمت. دخترک خودکشی میکنه در مدرسه و در لحظات آخر تو راه بیمارستان میگه که من نمیخوام بمیرم و التماس میکنه نجاتش بدن. که متاسفانه دیر شده بود

  • رومینا گفت:

    چه گزارش جالب و از طرفی غم انگیزی هم بود.. افرادی مثل میشل که انتظار میره از روی کمبود توجه دست به این کارا بزنه کم نیستن.. متشکر از چنل بی و البته آقای علی بندری که واقعا گویندگی تاثیر گذاری دارید

  • مهرناز گفت:

    خیلی خوب بود فقط من موقع خواب گوش دادم و تا یکم پیش داشتم خواب ماجرارو میدیدم
    و اخرشم قانع نشدم میشل تقصیری داشته باشه

  • فرحناز گفت:

    آیا امکان دارد تا روایتهایی را گزینش کنید که قتل و خون و خشونت کمتری داشته باشه؟
    نمونه ” آتیلا” را میتوان ذکر کرد که ماجرایی بسیار ملایم و حتی با جنبه های طنازانه نیز ارائه شدند.
    مخصوصا در این شرایط تنگ و ناسازگار روزگار ، کمی ماجراهای ملایم تر و مدنی تر بشنویم.
    چون روایتگریتون فوق العاده است و نمیشه از هیچکدام آنها چشم پوشی کرد.
    تندرست و شادکام باشی جوان.

    • محمدحسین گفت:

      سلام.
      اول از هرچیز تشکر از علی بندری و تیم درجه یکش و خسته نباشید به همشون.
      من چند ماهی بیشتر نیست با دنیای پادکست آشنا شدم و فعلا هم محدود به همین چنل بی… خیلی هم اهل کامنت گذاشتن نیستم چون مدتهاست که گذشته از انتشار پادکستها و دیگه دیر شده. اما در خصوص این اپیزود و بعنوان یک تحصیل کرده حقوق و وکیل نظر میدم که:
      اولا از لحاظ نظام دادرسی و ادله بسیار جذاب بود و تفاوت هایی که وجود داره بین نظام حقوقی ما و آمریکا که در اپیزود هم بهش اشاره ریزی شد که یکی از مخاطبین اصلاح کرده بود صحبت آقای بندری رو.
      و مضافا که اگرچه اصل خودکشی در نظام ما جرم تیست و به تبع آن معاونت در ان هم جرم نیست اما همین مورد این اپیزود در قانون مجازات ما (بند ب ماده ۷۴۳ قانون مجازات/ جرایم رایانه ای) تحت عنوان تشویق به خودکشی از طریقه سامانه های مخابراتی جرم انگاری شده هرچند مجازات ضعیف و نامتناسبی برای آن تعیین گردیده ( ۹۱ روز تا یک سال حبس و جزای نقدی)
      ثانیا از لحاظ روانشناسی جنایی و جرم شناسی هم بسیار مهم و قابل توجه بود، مباحثی مثل بزهکاری نوجوانان و بزهدیدگی آنها…
      و در مجموع قطعا به همکاران و دوستانم توصیه میکنم داستان این اپیزود و این روایت رو بررسی کنن، درسته برای عامه مردم جذابیت سیلک رود و به زبان آتش و … رو نداره اما برای من به شخصه بسیار پر نکته بود و منو به فکر وا داشت.
      ممنون از چنل بی

      • محمدحسین گفت:

        ضمنا، قرار بود به صورت کامنت کلی باشه و نمیخواستم در پاسخ به کامنت کسی بنویسم، ولی اشتباها کامنت خانم فرحناز رو ریپلای کردم????????

      • سامان گفت:

        سلام دقیقا بصورت بسیار وحشیانه تری بر علیه من سه بار چنین اقدامی صورت گرفته ک بصورت معجزه اسایی در بیمارستان احیا گردیدم .ولی الان یه فرد معلول هستم و سی درصد سوختگی روی بدنم هست و در صورتم دچار نقص عضو شدم.

دیدگاهتان را بنویسید