اریک منندز و لیل -برادرش- هر دو به جرم قتل والدینشان، کیتی و خوزه منندز، به حبس ابد محکوم شدهاند؛ اما این باعث نشدهاست که زنان از زندگیشان حذف شوند.
هر دو برادر بعد از محکومیت ازدواج کردند. لیل قبل از اینکه در ۲۰۰۳ به ربکا اسنید «بله» بگوید، از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ همسر آنا اریکسون بود. در حالیکه اریک از ۱۹۹۹ با تمی ساکومن ازدواج کردهاست.
در اکران خصوصی قسمت آخر سریال مستند شبکهی A&E، «جنایت منندزها: اریک همهچیز را میگوید»، تمی چیزهایی دربارهی رابطهی خاصشان میگوید.
«دلیل تصمیمم برای ازدواج باهاش این بود که به عنوان یه غریبه، چندان به حساب نمیومدم و حق دخالت در مسایل قانونی و حقوقی مربوط به او رو نداشتم. نمیخوام بگم که از لحاظ عاطفی بهش وابسته نشدهبودم، شده بودم، اما نگرانی اصلیم وضعیت رفاهی و سلامت اریک بود و تصمیماتی که برایش میگیرن و یه همسر بهتر و بیشتر میتونه در این زمینه مداخله کنه».
«من عاشق اریک شدهبودم، هنوزم عاشقشم. میدونم که مشکلاتی داره و بهخاطر آسیبهایی که والدینش بهش زدن، آسیبهایی دیده؛ اما قلب و باطن خوبی داره و مطمئنم تا آخر عمر بهترین دوستش خواهم موند».
رابطهی این دو زمانی شروع شد که در زمان محاکمه، تمی نامهای برای اریک نوشت و حمایت خودش از او را اعلام کرد. پس از اتمام دادگاه بدوی و تجدید نظر که اریک را به عنوان متهم قتل درجه اول، گناهکار شناخت، اریک به تمی اعتماد کرد و روی حمایت او حساب باز کرد.
اریک میگوید «وقتی از اون درهای زندان رد میشی و وارد اون دنیا میشی، رنج عظیمی بهت تحمیل میشه. برای من ازدواج با تمی، مهمترین دلیل تابآوردن بود. عشق من به تمی ابدیه».
او همچنین فداکاری باورنکردنی تمی را میستاید که اجازه داد وارد زندگی دخترش شود و مزه پدر بودن را بچشد.
«تمی به من عشق و معنویتی داد که زندگیم را بامعنی کرد و به من قدرت داد این روزها را بگذرانم».
ترجمه: علی صومی
واقعا قضاوت چقدر سخته!
واقعا عاشقشه یا واسه ثروت تیلیاردی اش مونده؟
الان که توی زندان هست ثروتی در کار نیست و ثروت به یک دیگه رسیده ولی اگه ثروت اون زن رو میگی خب اون مرد که تو زندان هست و نمیتونه از پول استفاده کنه پس واقعا عاشقش هست
کسی که ازت حمایت میکنه و دوست داره چطور میتونه که عشقش از سر پول باشه اونم زمانی که توی زندانی
ولی خب به این قضیه نگاه کنید که یکی از کازین هاشون که دختر هم بوده زمانی که اریک که هشت سالش بوده وقتی این دختر اومده پیششون شب قبل خواب گفته میتونم پیش تو بخوابم چون تو اتاق خودم بابا شب میاد وقتی خوابم دست میزنه به اندام جنسیم و لیل هم وقتی ۱۵ ساله بوده مادرش تا اون زمان اندام جنسیشو اندازه میگرفته و همیشه تو تراپی هاش میگفته زندگی جنسی من عملا وقتی این دو تا بچه به دنیا اومدن تموم شده و شوهرش دو جنس گرا بوده و جالب تر اینکه این دو پسر گفتن چون ما بزرگ شدیم خانوادمون ترسیدن که به کسی بگیم میخواستن توی چند مدت بعد ما رو بکشن حتی چندین بار به روان پزشکشون گفتن ولی اون عوضی از پدر مادر کریپی خاکبر سر پول میگرفته و همه ی صحبت ها رو به پدره میگفته