Skip to main content

به نظر میاد حالا که ال‌ چاپو پشت میله‌هاست و انقلاب مصرف قانونی ماریجوانا توی آمریکا در جریانه، بهترین وقت برای انتشار کتاب «نارکونومیکس؛ اقتصاد مواد مخدر» نوشته تام وینرایت باشه. خبرنگار پیشین اکونومیست در مکزیکوسیتی، تو این کتاب بیشتر از همیشه به این سوال فکر می‌کنه که بیزینس‌های بزرگ چه آموزه‌هایی برای کارتل‌های بزرگ مواد مخدر داشتن. این کتاب زمینه خوبی برای گفت‌وگوهای مربوط به سیاست‌های مواد مخدر در منطقه است.

سیاست‌های غلط برای مبارزه با کسب‌وکاری غول‌پیکر

این کتاب با استفاده از تحلیل‌ها و آمارهای روشن‌گرانه‌ی متعددی به شما نشون می‌ده که چرا میلیاردها دلاری که برای مبارزه با مواد مخدر صرف شده کم‌ترین تاثیری در بازار ۹۰ میلیارد دلاری جهانی کوکایین نداشته.

مصرف کوکایین بالاست و باقی مواد مثل ماریجوانا و هرویین هم در حال رشدن. در عین حال خشونتی که قاچاق‌چی‌های مواد مخدر باعثش می‌شن کشورهای آمریکای جنوبی رو یکی‌پس‌ازدیگری دچار ازهم‌گسیختگی می‌کنه.

از نظر وینرایت بخشی از علت‌های ماجرا برمی‌گرده به این‌که بزرگان مواد مخدر نحوه‌ی اداره‌ی سازمان‌شون رو از تجارت‌های چندملیتی و کمپانی‌های خیلی بزرگ یاد گرفتن.

اونها هر جا در یک کشور با سخت‌گیری‌های دولتی مواجه شدن تولیدشون رو به کشوری با شرایط مطلوب‌تر منتقل می‌کنن؛ درست مثل شرکت‌های بزرگی که با مقررات دست‌وپاگیر مواجه می‌شن. آخرین ایستگاه‌شون هم آمریکای مرکزیه که محل مبادله‌ی ۸۰ درصد کوکایینیه که به آمریکا می‌رسه.

وینرایت به عنوان نویسنده این کتاب تاسف می‌خوره و می‌گه اگر سیاست‌مدارها می‌تونستن مثل دشمنان تجارت‌محورشون فکر کنن، می‌فهمیدن سراغ ابتدای زنجیره‌ی تولید رفتن کار بیهوده‌ایه؛ به‌خصوص وقتی هرکیلو کوکایین بیش‌تر از ۱۰۰ هزاردلار خرده‌فروشی می‌شه.

یک کیلو کوکائین چه‌قدر سودآور است؟

بد نیست یه نگاهی به تغییرات قیمت یک کیلو کوکایین از رشته‌کوه‌های آند به لس‌آنجلس بندازیم. برای ساختن این مقدار کوکایین به چیزی حدود ۳۵۰ کیلو برگ خشک کوکا نیازه که بر اساس اطلاعاتی که از کلمبیا به‌دست اومده حدود ۳۸۵ دلار می‌ارزه. یک کیلو کوکایین به‌دست‌اومده توی کلمبیا تا ۸۰۰ دلار فروخته می‌شه. بر اساس آمار و ارقام موسسه‌ی RAND که یه اتاق فکر آمریکاییه، همون میزان کوکایین وقتی از کلمبیا صادر می‌شه ارزشش ۲,۲۰۰دلاره و بعد از ورودش به آمریکا تا حدود ۱۴,۵۰۰ دلار صعود می‌کنه. یک کیلو کوکایین وقتی به‌دست فروشنده‌ی میانی می‌رسه ۱۹,۵۰۰دلار می‌ارزه و در نهایت توی خیابون‌ها به قیمت ۷۸ هزاردلار به‌فروش می‌رسه. حتی این آمارهای صعودی نمی‌تونه مقیاس سود ایجادشده رو به‌خوبی نشون بده. در هر کدوم از این مراحل از خلوص مواد کاسته می‌شه چون قاچاق‌چی‌ها و فروشنده‌ها اون‌ها رو با چیزهای دیگه قاطی می‌کنن و در حقیقت قیمت یک کیلوگرم کوکایین خالص در مقیاس خرده‌فروشی حدود ۱۲۲هزاردلاره.

داده‌ها قانع‌کننده‌ن ولی خواننده‌ی کتاب برای این‌که متوجه منطق پشت این تجارت یا این‌که چرا سیاست مشت آهنین در قبالش موثر نیست بشه نیاز به مدرک اقتصاد نداره. وینرانت می‌خواد به ما به زبون ساده بگه چه چیزی واقعن باعث نگرانی روسای کارتل‌های موادمخدر می‌شه.

رقبای اصلی کارتل‌های مواد مخدر

حقیقت اینه که بزرگترین چیزی که کارتل‌های مواد مخدر رو تهدید می‌کنه یه چیزیه که بهش می‌گن «دارک وب». دارک وب (Dark Web) در یک جمله ساده، یه شبکه بزرگ و مخفیه که همه فعالیت‌هاش غیرقابل ردیابی و غیرقابل شناساییه و آدمای ناشناس مدیریتش می‌کنن. واسه همینه که خلافکارا ترجیح می‌دن کاراشون رو توی دارک وب انجام بدن و همینجاست که تبدیل می‌شن به بزرگترین خطر و به عنوان یه رقیب برای کارتل‌ها خودنمایی می‌کنن. توی دارک وب، فروش مواد مخدر به صورت ناشناس انجام می‌شه و البته خیلی هم بهینه است. البته دارک وب تنها رقیب کارتل‌ها نیست. چهار ایالت آمریکا که تا به‌حال مصرف تفریحی ماریجوانا رو قانونی کردن هم یه رقیب بزرگ به حساب میان. یه رقیب قدرتمند دیگه هم شرکت‌های بزرگ تولیدکننده سیگار هستن که انگار بدشون هم نمیاد وارد بازار ماریجوانا بشن. آمارهای «موسسه‌ی رقابت‌پذیری مکزیک» نشون می‌ده کارتل‌های مکزیکی تا سه‌چهارم تجارت‌شون رو به خریداران قانونی ایالت‌هایی مثل کلورادو و واشنگتن باختن.

در پاسخ به این شرایط، کارتل‌ها به تنوع در تجارت‌شون رو آوردن. وینرایت توضیح می‌ده که سازمان‌های قاچاق مواد مخدر چطور شبکه‌های قاچاق مهاجران از مرزهای آمریکا و مکزیک رو تحت سلطه درآوردن. کارتل‌ها استخوان‌بندی و ارتباطات لازم برای کمک‌کردن به افراد مستاصل برای سفر رو دارن و در ازاش هزینه دریافت می‌کنن.

خوندن در مورد این شیوه‌ها و وجوه خونین اقتصاد کارتل‌ها می‌تونه آزاردهنده باشه. بد نیست بدونیم تعداد افرادی که در سال ۲۰۱۰ در مکزیک کشته‌شدن بیش‌از ۲۰ هزارنفر بوده. وینرایت نشون می‌ده که پاسخ‌گویی به تقاضای بازار چطور بازار غیرقانونی رو به دو جبهه‌ی مصرف و قیمت‌ها تقلیل داده. این همون سیاستیه که آمریکا و بقیه بهش عمل می‌کنن. این در حالیه که هدف‌قراردادن زنجیره‌ی تامین فقط منجر به قیمت‌های بالاتر مواد مخدر و پرشدن جیب کارتل‌ها و به‌قولی آسترهاشون می‌شه.

به جای بگیر و ببند در آمریکا، خشونت کارتل‌ها را معرفی کنیم

نویسنده‌ی مقاله می‌گه وقتی این‌کتابو می‌خوندم به تاکتیک‌های مختلف مورد استفاده در تجارت که می‌تونه به این موضوع کمک کنه از جمله بازاریابی فکر می‌کردم. مثلن اگر به جای اینکه مدام برای آدم‌های بالغ کمپین‌های آموزشی بذاریم و بهشون بگیم ماریجوانا مصرف نکنن، بگیم ماریجوانایی که می‌کشن چه حجم قاچاق انسان، فقر و خشونتی به‌بار آورده شاید مصرف کمتر می‌شد. ممکن بود هیپسترهای آگاه به اوضاع و احوال جامعه هم‌راه این جریان بشن و مصرف بیاد پایین‌تر.
وینرانت در توصیف کتابش می‌گه در مدت سه‌سالی که در مکزیک بودم یک هفته در خصوص تجارت اتومبیل می‌نوشتم و هفته‌ی بعد درباره‌ی تجارت مواد مخدر تا این‌که متوجه شدم این دو تجارت خیلی به هم شبیه‌ان و در نهایت این کتاب که دستورالعملی برای مدیریت تجارت مواد مخدر و هم‌چنین نقشه‌ای برای شکست اون‌هاست نوشته‌شد.

اصل این مطلب رو که اسد، نویسنده همکار وبلاگ کانال بی ترجمه کرده رو می‌تونید اینجا بخونید
قسمت دوم پادکست کانال بی داستان فرار کردن ال چاپو، رئیس بزرگ‌ترین کارتل مواد مخدره.
قسمت دوم پادکست کانال بی رو از ناملیک بشنوید
[soundcloud url=”https://api.soundcloud.com/tracks/238782234″ params=”auto_play=false&hide_related=false&show_comments=true&show_user=true&show_reposts=false&visual=true” width=”100%” height=”166″ iframe=”true” /]

دیدگاهتان را بنویسید