تصاویری از زندگی ارون سوارتز یا ارون شوارتز، معروف به پسر اینترنت، تراژدی پسری پیشرو و مستعد که به جنگ برای اصلاح دنیا رفت ولی در میانهی راه به زندگی خود خاتمه داد.
ماجرای آرون سوارتز را در اپیزود ۴۷ چنلبی؛ پسر اینترنت شنیدید.
داگلاس انگلبارت (Doug Engelbart) مهندس کامپیوتر و از پیشگامان اینترنت، ارون سوارتز ۱۴ ساله و تد نلسون (Ted Nelson) فیلسوف و جامعهشناس امریکایی و از بنیانگذاران فناوری اطلاعات
Photo Credit: E E Kim
سمت چپ: ارون سوارتز در مراسم اعطای جایزهی ArsDigita کمبریج، ماساچوست، سال ۲۰۰۰
Photo: Elsa Dorfman
ارون سوارتز و لارنس لسیگ
Photo Credit: Dan Gilmore
لارنس لسیگ و ارون سوارتز در مراسم افتتاحیه Creative Commons، سال ۲۰۰۲
به همراه خانم لیسا رین که ارون را برای کار روی متادیتا به لسیگ معرفی کرد.
Photo: Gohsuke Takama
در ۱۴ سالگی سوارتز بر روی یک نسخه از RSS کار میکرد، بعدتر او پروژه اینفوگامی را آغاز کرد، شرکتی که در نهایت با Reddit ادغام شد.
کنفرانس Energing Technologies، سانتاکلارا، می ۲۰۰۲
ارون در کنار Wes Felter
ریچارد استالمن Richard Stallman، برنامه نویس و فعال جنبش free software movement
از پرجمداران کپی لفت دربرابر کپی رایت
آرون سوارتز و استالمن در Wikimania تابستان ۲۰۰۶
Courtesy of Jacob Rus
ارون سوارتز به همراه Doc Searls روزنامهنگار در Berkman Center، هاروارد، سال ۲۰۰۶
Photo: Doc Searls
کلاس نخبگان در Y Combinator، ارون شوارتز در تصویر به همراه الکس اوهانیان، استیو هافمن و کریستوفر اسلو دیده میشود.
منبع
چهار نفر اصلی Reddit
از راست: الکسیس اوهانیان، کریستوفر اسلو ، استیون هافمن و ارون سوارتز
در سنفرانسیسکو برای جلسه با Conde Nast پیش از بستن قرارداد، سال ۲۰۰۶
ارون سوارتز به همره تیم Reddit در سنفرانسیسکو
۳۱ اکتبر سال ۲۰۰۶، Reddit به Condé Nast واگذار شد، آن شب میلیونرهای جوان با رفتن به هالووین پارتی جشن گرفتند.
ارون در تنها گردهمایی کمیته Progressive Change Campaign Committee (PCCC)، واشنگتن، سال ۲۰۰۹
Photo Credit: Quinn Norton
ارون سوارتز به همراه دوست دخترش کویین نورتون و دختر او
Photo: Quinn Norton/Creative Commons Attribution 2.0
ژانویه ۲۰۰۷، ارون سوارتز بعد از اخراج از ردیت این عکس را در وبلاگش پست کرد.
aaronsw.com
نیویورک، ۹ فوریه ۲۰۰۸
Courtesy of Quinn Norton
ارون در حال جمعآوری امضا مقابل دادستانی ماساچوست، اوت ۲۰۰۹
Photo Credit: Quinn Norton
Photo Credit: Quinn Norton
ششم ژانویه ۲۰۱۱، تصاویری از ارون که وارد تاق ۱۶-۰۰۴t در MIT میشود، در حالیکه صورتش را با کلاه دوچرخهسواری پوشانده بود.
سخنرانی ارون سوارتز در Demand Progress علیه SOPA، ژانویه ۲۰۱۲
Photo Credit: Daniel J. Sieradski
سخنرانی آرون سوارتز با عنوان «چگونه ما سوپا را متوقف کردیم» در Freedom to Connect سال ۲۰۱۲
Photo: Doc Searls
شام آخر: ارون سوارتز به همراه دوست دخترش تَرِن
ارون در ۲۶ سالگی به زندگی خود پایان داد.
تَرِن جسد بیجان ارون را در خانه پیدا کرد.
مراسم تشیع پیکر ارون سوارتز پسر اینترنت
گروه Anonymous با عکسهایی از ارون سوارتز مقابل دادگاه بوستون اعتصاب کردند، ۲۵ ژانویه ۲۰۱۳
Photograph by Nicolaus Czarnecki/Zuma Press
سخنرانی تَرِن در مراسم یادبود ارون
رابرت سوارتز (پدر ارون) در مقابل ساختمان ۱۶ MIT، جاییکه در سال ۲۰۱۱ ارون برای دانلود فایل از آرشیو آکادمیک دستگیر شد.
Photograph by Mark Fleming
مراسم نمایش فیلم The Internet’s Own Boy: The Story Of Aaron Swartz در فستیوال فیلم Sundance، ۲۰۱۴
نوح سوارتز، رابرت و بن سوارتز (پدر ارون و برادرانش)
Photo by Robin Marchant/Getty Images for Sundance
گرافیتی ارون بر دیوار شهر
اینم خیلی خوب دیگه!
همیشه خیلی خوب
خیلی داستان غم انگیزی داشت?
من واقعا بهتون تبریک میگمبخاطر انجام کاری به این حرفه ای. بسیار عالی بود و خسته نباشید.
آقا من خیلی متاثر شدم حالم بد جوری گرفته شد
سلام
عرض تشکر بابت گزینش خوب، درک مناسب، انتقال موثر و ارتباط مفید که نتیجه آن گسترش مطالعه صحیح به جای خواندن کتابهای تخیلی یا رمانهای کم فایده خواهد بود.
امیدوارم همچنان پاینده و برجا باشید.
بسیار عالی مثل همیشه.
بسیار عالی مثل همیشه.ریتم داستانی عالیه.معرفی داستانی این ابزار قدرتمند اینترنت بین مردم خودش تحول درست می کنه.
به نظرم اپیزودهای قبلی به مراتب بهتر وتاثیرگذارتر بود .. همچنین مطلب آموزنده کمتر در این اپیزود یافت میشد.. منتظر کارهای بینظیر بعدی شما هستم…
انگیزه ارون واضحه. اون از تنهایی ایستادن جلوی دستگاه ظلم خسته شده بود و ترجیح می داد که انبوه همفکران خودش و همچنین هکتیویست ها رو به جون مخالفان بندازه. جرقه ای که میتونست این موج رو راه بندازه، مرگ ارون بود.
یه تراژدی بود دیگه ولی واقعی… راه دیگه ای نداشت باید میرفت زندان و هی هر سال تقاضای فرجام میداد یه آنارشیست بهتره بمیره تا تو زندان سر به راه و آروم بشه
خوشحالم بعد از شنیدن این همه داستان از مهندسهای کامپیوتر خلافکار یکی رو معرفی کردین که آدم اخلاقی بود!
با سلام و عرض ادب
نتیجه اخلاقی که میشه گرفت اینه که هوش زیاد باعث میشه ریسک زندگی بالا بره و به پیشرفت کم قانع نمیشیم و مداوم محل کار باید عوض بشه و از زندگی در حالت سکون زود خسته میشن و به فکر تغییر در زندگی و تغییر در کار و تلاش انجام میشه و زندگی با آرامشی نخواهد بود و مدت زندگی هم در اینگونه افراد بسیار پایین بوده و در جوانی مرگ ظهور پیدا میکنه . در آخر از زحمات دوستان عزیز که زحمت کشیدن ممنون و متشکرم
دمت گرم بابت این نتیجه گیری زندگی من متحول شد
عالی بود مثل همیشه
دردناکه! به نظرم این پسر در نهایت قربانی همون چیزی شد که از نوجوانی و مدرسه سعی داشت باهاش بجنگه
ما از کشور خودمون مینالیم اما این داستان یک نخبه کشی به تمام معناست
به نظر من در برابر زندگی ادمهای دیگه ای که داستانشونو تو همین چنل بی شنیدیم ارون ضعف نشون داد که خودشو کشت.هنوز حتی حکم محکومیت هم نگرفته بود که بگیم تحمل زندان رو نداشته.بقیه ادمهایی که داستانشونو شنیدیم چه گناهکار بودن یا نبودن سالهاااااا مقاومت کردن.که البته تاثیرگذارترینش ماجرای اپیزود به زبان اتش بود که از ذهن شنونده بیرون نمیره. کسی که هم غم از دست دادن سه تا بچشو داره هم غم قاتل شناخته شدن
دنیای نخبه ها و باهوش ها یه دنیای دیگه اس و ما اصلا نمیتونیم درکشون کنیم . من یه دوستی دارم به شدت باهوشه هرچند به ارون که نمیرسه.ولی واقعا اذیت میشن چون به شدت کنجکاون اگر نتونن حل کنن دییونه میشن و اگرم همه چی براشون قابل حل باشه خسته میشن.دنیا یه زندگی پیچیده اس و یه آدم باهوش تو حل مسئله دنیا خیلی تنها میشه و تنهایی خودش یه درد بدتریه.
جدا از ظرفیت مختلف آدما در تحمل فشار روانی، فشارهایی که آرون باهاش مواجه بود خیلی زیاد بود.
احتمال حبس چند دهه کم نیست. وضعیت دادگاه هم چندان خوب پیش نمیرفت.
صد در صد خیلییی چیز ها هست از تهدیداتی که میشد و رسانه ای نشده و ما ازش خبر نداریم.
سلام و خسته نباشید
از این اپیزود بسیار لذت بردم
خدا قوت
ممنون. جالب بود مخصوصا اخراش کلا انتظارش رو نداشتم.
دسترسی به اطلاعات برای همه کاری درست و اخلاقی هست. مثلا من نمیفهمم چرا بعضی از سازمانها مقاله ای که بقیه فقط برای اونا فرستادن تا چاپ بشه رو به دیگران میفروشن.
ولی گااهی اوقات هم کپی رایت لازمه. شاید اگه کپی رایت نباشه خیلی نرم افزارها پیشرفت نکن چون انگیزه و پولی برای بهبود اونها وجود نداره.
اولین بار با فهمیدن سرگذشت آل تورینگ خیلی غمگین شدم
و با فهمیدن سرگذشت ارون سوارتز دوباره اون غم رو تجربه کردم
یکدنیا سپاس از شما… با این که میدونم همیشه این افراد که از زمان جلوتر هستند زجر میکشند ولی باز هم خیلی ناراحت هستم ، حیف که این اشخاص یا جامعه دیر متوجه میشوند چه اشخاصی هستند یا اینکه از دنیا میروند و بعد متوجه میشویم
عالی بود .افسوس که دنیا چنین نابغه ای روازدست داد.
راستش خیلی حالم گرفته شد. صبح روز سه شنبه ۱۶ بهمن ۹۷ وقتی تو تاکسی بودم این پادکست رو گوش میکردم که تهش اینجوری تموم شد.
همش فکر میکنم این نابغه چه کارهایی میتوانست انجام بده ولی دیگه ممکن نیست.
ما همیشه از افرادی مثل بیل گیتس و مارک زاکربرگ و امثال اونها به عنوان افرادی موفق یاد میکنیم. ارون هم میتوانست برتر از اونها باشه، چرا نخواست! درواقع اهداف عام المنفعه داشت نه بیزینس
باورم نمیشه خودشو کشته، آخه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام
واقعا تیم فوق العاده ای هستین.
ممنونم که زحمت می کشید محتوای با کیفیت تولید می کنید و به اشتراک می گذارید که دانش جمعی رو ارتقا بدین.
سلام.اقای علی بندری…
این هم مثل همه کارهاتون عالی بود.من از عکسها و فیلم های مرتبط با هر اپیسود که تو سایت میزارید خیلی لذت میبرم..ممممنننننووون.
با تشکر فراوان از على بندرى عزیز ،
انسان هایى مثل ارون تعریف از خود گذشتگى و داشتن ارمان هاى محکم رو عوض میکنن ، فوق العاده تحت تاثیر قرار گرفتم و از خدا بابت بی پلاس و چنل بى سپاگذارم ، این همون یه مرحله بالا رفتن ک میگن
مرسی از زحمتتون
خیلی تاثیر گذار بود…
فقد ب این فکر میکنم ک چند نفر دیگ تو چند جای دیگ مثل همچین ادمی سرکوب میشه…
کشتن ش دیگه . پروفسور .
به نظر من اون چیزی که باعث شد آرون خودکشی کنه ترس از زندان نبود، ناامیدی بود از آینده اش
اون برنامه ای که داشت برای زندگیش، اون نشده بود واقعا و اینجاس که آدمی مثل آرون رها میکنه و میره
واقعا وقتی فکر میکنم یکی مثل آرون سوارتز خودکشی میکنه.
کسی که اون قدر توانایی داشت و تا اون مراحل با موفقیت پیش رفت بیشتر ناامید میشم که چقدر باید شرایط بد باشه.
البته الهام بخش خیلیا بود و حالا با بیشتر شدن تعداد افراد هم عقیده کم کم شاید تغییرات مثبتی صورت بگیره
درود
واقعا از موضوعات متفاوت شما دارم لذت می برم
اگر چه برخی داستانها غمگین هستند
و داستانی مثل ساحره سوزی رو نتونستم تحمل کنم و نیمه کاره بیخیالش شدم
مرسی از همه عوامل این پادکست الی الخصوص آقای علی بندری
خیلی جالبه من الان گوش دادنم تموم شد طبق معمول داشتم راجبش این ور اونور سرچ میکردم دیدم یکی از مستند ها راجبش را یه ایرانی کارگردانی کرده.
عالی بود
دلیل خودکشی آرون
و خیلی از افراد باهوش دیگه
تنهاییه
تنهایی ای خاص بودنشون براشون به وجود اورده
اینکه همراه و همدمی ندارن !
و خسته شده بود از اینکه توی راه خوب داره تنها میجنگه !
سوارتز اسم کجایی ست؟ فکر می کردم مکزیکیه ولی ظاهرا نیست
مثل بقیه پادکست ها عالی
ممنون از کار ارزشمندتون
عمیقا غمگین شدم
دنیای نخبه ها و باهوش ها یه دنیای دیگه اس و ما اصلا نمیتونیم درکشون کنیم . من یه دوستی دارم به شدت باهوشه هرچند به ارون که نمیرسه.ولی واقعا اذیت میشن چون به شدت کنجکاون اگر نتونن حل کنن دییونه میشن و اگرم همه چی براشون قابل حل باشه خسته میشن.دنیا یه زندگی پیچیده اس و یه آدم باهوش تو حل مسئله دنیا خیلی تنها میشه و تنهایی خودش یه درد بدتریه.
به نظرم دنیا علاوه بر نوابغ به آدمهای عادی یا حتی کند ذهن هم تعلق داره و اینها یا بهتر بگم ماها چون تعدادمون خیلی بیشتره قواعد هم توسط ما تعیین میشه و این اصلا عجیب نیست
خیلی شانس میارن که نوابغ ، کمتر تو کشور ما ظهور میکنن بعبارتی مجبورن تو جاهای دیگه ظهور کنن
که اگه تو ایران ظههور کنن و دستمون بهشون برسه ،بیشتر قدر جوامع مترقی را میدونین
خیلی ناراحت کننده و تاسف بار بود.
چند روز ناراحتم
بابت تلاش و زحمتی که کشیدید در تهیه این پادکست تشکرو قدردانی میشود
سلام ، با تشکر از کلام دلنشین و انتخاب جالبتون ، فکر میکنم منم وجه مشترک با ارون داشتم ، منم از مدرسه و از همه قوانین اطرافم بیزارم ، من اصلا آدم باهوشی نیستم ولی یه جورایی باهاش همزاد پنداری کردم ،
وقتی دیگران ارزش تورا نمیفهمند
خیلی جالب و غمناک بود
فکر میکنماگه ارون زنده بود چه اتفاقهایی تو دنیا میفتاد و آیا بهتر میشد؟؟
ممنون از ارون وافرادی مثل اون برای اینکه کمک کردند دنیا جای بهتری برای زندگی باشه ❤️????
ممنون از شما آقای بندری ???????? برای تهیه پادکستها و منابعی که ازشون استفاده میکنید رو در اختیارمون قرار میدید.
چقدر چهره ایرانی ای داره