مَدی عقیلی | منبع: نیویورکتایمز
“کلمبیا” و “رواندا” به عنوان کشورهایی خطرناک و همیشه درگیر دیده میشدند. اکنون هردوی اینها در لیست کشورهایی که باید به آن سفر کرد قرار دارند. چطور کشورهای دیگر میتوانند راه آنان را بروند؟
بیست سال پیش نویسندهای در نیویورک تایمز “کلمبیا” را کشوری تحت سلطهی مواد مخدر، قتل، آدم ربایی و جنایتهای خیابانی توصیف کرد. مقالهای در نیویورکر هم در سال ۱۹۹۴ نسلکشی در “رواندا” را آنقدر خطرناک توصیف کرد که خارجیهایی که برای کمک رسانی به “رواندا” میروند هرگز از اطراف فرودگاه پا را فراتر نمیگذارند. یکی از خیابانها به عنوان جایی توصیف شده بود که به همه چیزش شلیک و هر ساختمانی سوراخ سوراخ شده است.
در سالهای پس از آن درگیری و نزاع کاهش یافت، زیرساختها دوباره بازسازی شدند و اقتصاد بهبود یافت. ترکیب بازاریابی، شبکههای اجتماعی و توسعه به همراه کمرنگ شدن اختلافاتی که مشمول زمان شده بود موجب شد که این کشورها به سرعت به مقصدی توریستی تبدیل شده و درصدر کشورهایی که باید به آن سفر کرد قرار گیرند.
بیش از سه میلیون نفر در سال ۲۰۱۷ به “کلمبیا” سفر کردند. این رقم دویست درصد بیشتر از تعداد توریستی است که کلمبیا در سال ۲۰۰۶ داشته و در حال حاضر در بسیاری از لیستها به عنوان پیشنهاد سفر مطرح میشود. از جمله در لیست ۵۲ کشوربرای مسافرت و رفتن در سال ۲۰۱۸ قرار گرفت. مجموعه هتلهای هیلتون نیز در نظر دارد که پایان امسال سه هتل جدید در این کشور افتتاح کند.
در سال ۲۰۱۷ حدود یک و نیم میلیون توریست از “رواندا” دیدن کردند. این رقم در سال ۲۰۰۷ تنها ۸۲۶ هزار نفر بود. “رواندا” با جنگلهای سرسبز و بارانیش، صحنههای هنری پایتختش کیگالی و تلاشهایش برای محافظت از گوریلها توریستها را جذب کرد.
با توجه به این نمونهها، متخصصین و کارشناسان حوزهی سفر برای کشورهایی که به دنبال ترمیم چهرهی خود به عنوان مقصد هستند توصیههایی ارائه دادهاند.
۱. شما نمیتوانید از گذشته فرار کنید
“سانی نتیامبیا” مدیر بازاریابی و ارتباطات توسعهی رواندا گفت: “با وجود داشتن یکی از سریعترین و رو به جلوترین اقتصادها در آفریقا و یکی از چشمگیرترین موارد بهبود پس از جنگ، “رواندا” به طور کلی تحت عنوان رخدادی بسیار هولناک شناخته میشود. این حادثهی هولناک، “نسلکشی” سال ۱۹۹۴ بود که طی آن هشتصد هزار نفر از قبیلهی اقلیت “توتسی” توسط قبیله “هوتو” در طی صد روز کشته شدند.
[نکتههای بیشتری راجع به نسلکشی رواندا را که در اپیزود چهاردهم چنلبی شنیدید میتوانید از اینجا، اینجا و اینجا بخوانید.]او اضافه کرد:” به یاد داشته باشید که تنها یک فیلم بزرگ هالیودی در مورد رواندا ساخته شد که موجب دریافت و حس منفی نسبت به این کشور کوچک آفریقایی شد. بنابراین اگر تنها کمی در مورد “رواندا” میدانید احتمالن خطی از فیلم “هتل رواندا” در ذهن و درکتان هست.
او گفت:” روشی که ما بر این موضوع فایق آمدیم فرار از گذشتهمان نیست. بلکه به دنیا میگوییم که “رواندا” تنها یک چیز، یک حادثه و یک سری از حوادث نیست. “رواندا” داستانی از عمق بشریت است اگر مردم باهم و در کنار هم کار کنند و نظم و اصول داشته باشند.”
اگرچه درگیری و مسئلهی “کلمبیا” کاملن با مسئلهی “رواندا” متفاوت بود اما تصور وجود مواد مخدر و خشونت ناشی از شورشهای کمونیستی در همه جا را سریال معروف نتفلیکس به نام “Narcos” ایجاد کرد و برنامهی کلمبیایی “پابلو اسکوبار، سلطان مواد” به آن دامن زد. در این مورد هم مانند “رواندا” افرادی که مسئولیت بالابردن و تبلیغ کشور را به عهده دارند گذشته را انکار نمیکنند و آن را نادیده نمیگیرند.
“خولیان گوئررو” معاونت وزارت گردشگری کلمبیا گفت: “ما نمیخواهیم از این واقعیت فرار کنیم که خشونت در این کشور وجود داشته است و فردی مانند پابلو اسکوبار به این کشور مرتبط بوده است.” تا تابستان امسال آقای “گوئررو” معاون شرکت دولتی “پروکلمبیا” بود که مسئولیت ارتقای صادرات، گردشگری و سرمایه گذاری خارجی به کلمبیا را برعهده داشت.
“رواندا” و “کلمبیا” میتوانند برای جمهوری دومینیکن نیز آموزنده باشند. جایی که مرگ حداقل ۹ آمریکایی این کشور را به مرکز توجه بینالمللی بدل کرد و موجب کاهش میزان توریست شد. میزان گردشگر خارجی در ماههای جولای و اگوست به ترتیب ۱۱ و ۷ درصد به نسبت ماههای مشابه سال گذشته افت داشته است.
۲. ممکن است بتوانید آن را در یک کمپین جذاب بازاریابی استفاده کنید
کلمبیا تلاشهایش را جهت بازسازی چهره خود از سال ۲۰۰۸ شروع کرد. آنها مجموعه ویدئوهایی از سواحل، جنگلها، شهرها و کوههای خود تهیه کردند. هر ویدئو شامل عبارت “el riesgo es que te quieras quedar” است (به معنای ریسکش این است که شما بخواهید بمانید). این بازیای بود که آنها با تصویر کلمبیا به عنوان بهشت مواد مخدر و خشونت کردند.
آقای “گوئررو” گفت: “ما حقیقت را پنهان و از آن فرار نمیکنیم اما میخواهیم خبر و چیزهای خوب را نیز بگوییم.”
۳. آنها را به داخل هواپیما بکشانید
“کروواسی” نه تنها اسیر درگیریهای قومی در سال ۱۹۹۰ بود بلکه آثاری به جا مانده از جنگ با یوگسلاوی را در خود داشت که موجب تشویق گردشگران نمیشد. از اکثر شهرها پرواز مستقیمی برای کرواسی وجود نداشت و آنان باید به یکی از کشورهای ایتالیا، مجارستان یا اتریش رفته و از آنجا با اتوبوس، قطار یا کشتی به کرواسی میرفتند.
آقای استانچیچ گفت:” ما مجبور شدیم بسیاری از کانکشنهای پروازها را ارتقا ببخشیم. در حال حاضر ما از بسیاری از فرودگاههای مطرح و متصلکننده مانند فرانکفورت، آمستردام، مونیخ و لندن پرواز داریم.”
در سال ۲۰۱۳ هواپیمایی ارزان قیمت “رایان ایر” فرودگاهی در شهر Zadar که شهری ساحلی در کرواسی است ساخت و در سال ۲۰۱۷ نیز ایر لینگوس سرویسهای خود به بندر اسپلیت در کرواسی را آغاز کرد.
آقای استانچیچ گفت: “پس از اینکه دیدیم گردشگران زیادی از آمریکا، استرالیا، چین و هند به کرواسی میآیند تلاشهایی برای کار کردن با هواپیماییهای این کشورها انجام شده است.”
۴. سمبل و نماد پیدا کنید
آقای گوئررو گفت: “ما اهرام ثلاثه، برج ایفل و ماچوپیچو نداریم. برای برخی از بازارها، پیدا کردن آیکون و نماد خیلی مهم است. برای همین ما گفتیم نماد ما چه میتواند باشد؟”
پاسخ: پرندگان. کلمبیا خانهی نزدیک به ۲۰۰۰ گونه پرنده است، بسیار بیشتر از باقی کشورهای دنیا. در سال ۲۰۱۸ کمپین بازاریابی که حامی مالی روزنامهنگاران برای سفر به کلمبیا شده بود نه تنها به آنان گونههای مختلف پرندگان را نشان داد بلکه روشهای ارتباط با طبیعت را نیز به مسافران معرفی کرد.
مدتی طول کشید تا این کمپین ثمر بدهد اما بالاخره مقالاتی با تیترهای “دیگر از کارتلها خبری نیست، طبیعت بکر غرب کلمبیا بهشت دیدن پرندگان تازه متولد شده است” و “آیا دیدن پرندگان میتواند به نجات جنگلهای کلمبیا کمک کند؟” نوشته و چاپ شد.
هیئت جهانگردی در “رواندا” فشار زیادی را در مورد محافظت از گوریلها آوردند. این کشور از شبکههای اجتماعی برای تبلیغ “وقت گذراندن با گوریلها” استفاده میکند و بلیطهایی برای مراسم سالانهی Kwita Izina که مراسمی برای نامگذاری گوریل تازه متولد شده است میفروشد.
این نکته درسی روشن برای Memunatu Pratt وزیر گردشگری و فرهنگ سیرالئون است که کشورش در سال ۲۰۱۴ درگیر شیوع بیماری کشندهی “ایبولا” شد و میزان زیادی گردشگر را از دست داده است. Memunatu گفت:” ما سعی میکنیم که از رواندا درس بگیریم و ببینیم چطور از گوریلها به عنوان حیوان ملی استفاده شد.” انتخاب کشور آنها شامپانزه است.
۵. کمپینهای بازاریابی را ادامه دهید
کلمبیا بعد از کمپین سال ۲۰۰۸ و دشواریهای تبلیغ و بالابردن آن، کمپین دیگری را پیرامون نویسندهی شهیر خود “گابریل گارسیا مارکز” ساخت. بیشترین ویدئوی دیده شدهی این کمپین ۳ میلیون بازدید داشته است.
آقای گوئررو گفت: “بیشتر مردم نام او و کتابهای او را میشناسند و او معروف است.” نام جدیدترین کمپین “کلمبیا، ریتم را احساس کن” است که برگرفته از ایدهی کلمبیا خانهی ۱۰۰۰ ریتم است.
او اضافه کرد: “مردم میخواهند که با مکانی ارتباط و نزدیکی برقرار کنند و ما معتقدیم که موسیقی راهی بسیار قدرتمند برای این حس ارتباط است.” وی گفت: “دنیا به رابطهی میان موسیقی و سفر (آنچنان که در مورد رابطهی غذا و سفر سالها پیش صحبت کرده) نپرداخته است.”
۶. اینفلوئنسرها و تاثیرگذاران را فراموش نکنید
در سال ۲۰۱۸، “پورتیا د روسی” بازیگر استرالیایی-آمریکایی به همسرش “الن دجنرس” در جلوی دوربین و به مناسبت تولد ۶۰ سالگیش سفری به آفریقا هدیه کرد که شامل بازدید از مکان کمپ جدیدی بود که به نام خانم دجنرس در مجموعه حمایت از گوریلهای دیان فاسی در کینیگی رواندا ساخته خواهد شد.
از زمانیکه این هدیه در برنامهی زندهی تلویزیونی داده شد، خانم “د روسی” برای کلنگزدن پروژه کمپ بارها به کینیگی سفر کرده است که هربار شامل عکسها و فیلمهای فراوانی از سفر بوده است. خانم دجنرس نیز به رواندا سفر کرده است و عکسها و فیلمهای سفر خود را با مخاطبینش به اشتراک گذاشته است. مجموع مخاطبین این دو نفر در حدود هشتاد میلیون نفر در شبکه اینستاگرام است.
سال گذشته بازیکنان تیم فوتبال آرسنال با لباسی به زمین آمدند که روی آستینش نوشته شده بود “رواندا را ببینید”. به عنوان بخشی از ۳۹ میلیون دلار کمپین بازاریابی، بازیکنان آرسنال از رواندا و کمپس فوتبال آن بازدید خواهند کرد. دولت رواندا با واکنشی تند از سوی مردم روبرو شد که در مورد اولویتهای مالی دولت سوال میکردند.
۷. خوش شانس باشید
آقای استانیچیچ گفت: “زمانیکه شبکهی HBO فیلمبرداری مجموعهی گیم آو ترونز را در “دوبرونیک کرواسی” آغاز کرد، احتمالن بیشتر آمریکاییها متوجه نشدند که مکانی که بعدها به کینگزلندینگ معروف شد کجاست. اما پس از هشت قسمت از این سریال، طرفدارانش بخش قابل توجهی از بازار گردشگری این کشور هستند.”
درود بر دوستان سری پادکست های چنل بی، عجب مقاله پر و پیمون جالبی بود. بابت تمامی اطلاعات و احساسات جدیدی که برای من ساختید ازتون تشکر می کنم.
از اونجایی که کار من توریسم هست، از این مقاله بطیار لذت بردم. کاش فرودگاه امام یه خرده یاد بگیره.
کسی که از اولین اپیزود چنل بی تا آخرین اپیزود بی پلاس و ویدیوهای یوتیوب نظاره گرتون بوده. (پنج ساله دارم علی بندری گوش میدم)