اگه قصهی دبرا رو دنبال کرده باشید که تازهترین پادکست سریالی چنلبیه، میرسید به اتفاقی بزرگ و سرنوشتساز که انقدر مهمه که تمام جزییات قبل و بعدش باید بررسی و مطالعه بشه. به کسانی که هنوز این اپیزودها رو نشنیدن پیشنهاد میدیم قبل از خوندن بقیهی این نوشته برن و اونها رو بشنون چون بخشی از داستان تو این متن لو میره اما کسانی که اپیزودها رو شنیدن میدونن که در اپیزود آخر از دو کتاب اسم برده شده. اینجا میخوایم ببینیم محتوای اون کتابها چی هستند.
وقتی خونهی دبرا و مایک آتیش گرفت این ظن وجود داشت که آتشسوزی عمدیه. همهجای خونه رو بررسی کردن و تمام چیزهایی که پیدا کردن ضمیمهی پرونده شد، از جمله دو کتاب که با جلد باز افتاده بودن روی میز. اسم یک کتاب «دروغهای ضروری» بود و اسم کتاب دیگه «هیچکس از اینجا زنده خارج نمیشود». یادمونه زمانی که همهچیز اینقدر تیره و تار نشده بود مایک دبرا رو شماتت میکرد که به جای خوندن کتابهای تخصصی همهش رمان میخونه و اگه اینطور پیش بره نمیتونه تو امتحان بورد تخصصی قبول بشه که همینطور هم شد.
دروغهای ضروری
دروغهای ضروری یکی از دو کتابیه که دبرا داشت قبل از آتیشسوزی میخوند. ما تو جستوجوها رمانی به همین اسم رو پیدا کردیم که سال ۲۰۱۳ نوشته شده، درحالیکه آتیشسوزی سال ۱۹۹۵ اتفاق افتاده. کتابی که اون زمان با این اسم در بازار موجود بوده، فقط یه کتاب شعره که نمیتونه همونی باشه که دبرا میخونده. چون گزارشها میگن دروغهای ضروری رمانی بوده دربارهی چند بچه که در جریان یه آتیشسوزی کشته میشن. دبرا اون رو از کتابخونهی عمومی گرفته بود و تو بررسیهای بیشتر مشخص شد که روزهای قبل از حادثه مدام کتابهایی با موضوع قتل در خانواده از کتابخونه میگرفته.
با توجه به اینکه مسموم کردن مایک با سم رایزن هم انگار ریشه در رمانهای آگاتا کریستی داره، به نظر میرسه که رمانها برای دبرا در این زمینه الهامبخش بودن آنچنان که مایک در اولین بازجویی که پلیس ازش کرد به این مساله اشاره کرد و گفت بعید نیست که نقشهی ماجرا رو دبرا کشیده باشه چون «این زن همهش داره میخونه»، انگار تو کتابها دنبال چیزی میگرده.
هیچکس از اینجا زنده خارج نمیشود
احتمالا کتاب دیگهای که دبرا داشته میخونده زندگینامهی جیم موریسون خواننده گروه افسانهای راک The Doors باشه. کتاب برای اولینبار در سال ۱۹۸۰ منتشر شده و عنوانش از یکی از ترانههای گروه گرفته شده و در سه بخش به زندگی جیم موریسون میپردازه. همونطور که میدونیم جیم موریسون سال ۱۹۷۱ در سن ۲۷ سالگی بر اثر حملهی قلبی ناشی از اوردوز مواد مخدر از دنیا رفت اما هیچوقت مشخص نشد که خودکشی کرد یا اینکه مرگش حادثهای ناخواسته بود. با توجه به اینکه دبرا هم اختلال دوقطبی با تمایل به خودکشی داشته و هم اینکه یکی از دوستانشون به اسم تام اخیرا خودکشی کرده بوده، به نظر میرسه که از خوندن این کتاب هم مثل دروغهای ضروری منظوری داشته. اتفاقات اینقدر سریع افتاد که شاید دبرا فرصت نداشته این دو تا کتاب رو از صحنه بیرون ببره که مشخص نشه قبل از حادثه به چه چیزهایی فکر میکرده.
اگه اطلاعات بیشتری دربارهی اونچه که دبرا میخونده دارید ممنون میشیم با ما درمیون بذارید تا این نوشته کاملتر بشه.
سلام وقت بخیر
پیشنهادی داشتم براتون
اینکه تو مجله چنل بی بخشایی از کتابهایی که برا ماجرای دبرا ازش استفاده شد و بخاطر دلخراش بودن توصیف نشدن شما شماره ی صفحاتشونو بگید تا علاقه مندان از کتاب بخونند
با تشکر
با سلام و خسته نباشید و سپاس از پادکستهای جذاب و حرفه ای شما
یک اصلاحیه کوچک، اسم صحیح فرودگاه آمستردام اِسخیپهُل میباشد که به اشتباه شیفول در پایین عکس خانم آگاتا کریستی نوشته شده است.
با تشکر
متوجه نشدم که ربط آگاتا کریستی به کتابهایی که دبرا میخوند چی بود؟
میدونیم و شما هم اشاره کردید که کتاب دروغهای ضروری مال آگاتا کریستی نیست. و البته معلوم هم نشد که مال کیه.
اما من که روزگاری هر چه کتاب از آگاتا کریستی بود رو خونده بودم، یادم نمیاد که موردی مشابه جنایت دبرا، در کتابهای کریستی دیده باشم.
همچنین یادم نمیاد سم رایسین رو در این کتابها.
ممنون برای زحمتی که میکشید