Skip to main content

فرانک کلانتری
سریال لوسی و فضایی که داستان در آن تعریف می‌شود، کنجکاوی‌های زیادی را در مورد ژاپن و فرهنگ ژاپنی ایجاد کرده است. در مطلب «با پادکست به ژاپن سفر کنیم» چند خوراک برای رفع این کنجکاوی معرفی شد اما خاصیت این خوراک‌ها کنجکاوی بیشتر و بیشتر است. به همین بهانه سراغ کتاب «جنس ضعیف» «اوریانا فالاچی» Oriana Fallaci روزنامه‌نگار ایتالیایی رفتیم. این کتاب به‌خودی‌خود کتاب اعجاب‌انگیز و بی‌نظیری است و اطلاعات ناب و دست اولی در مورد زندگی زنان شرقی می‌دهد. یک بخش از این کتاب به سفر فالاچی به ژاپن اختصاص دارد و می‌تواند دانش زیادی درباره ژاپن و زن ژاپنی به خواننده‌اش بدهد. کتاب حاصل سفر فالاچی به ۶ کشور شرقی و مشاهداتش در مورد زنان این کشورها است. فالاچی در ابتدا پیشنهاد سردبیرش را برای مطالعه درباره‌ی زنان شرقی نمی‌پسندد اما بعد از مدتی نظرش تغییر می‌کند. خودش در مقدمه‌ی کتاب در مورد این پیشنهاد و تغییر نظرش این‌طور گفته است:
«من تا آنجا که برایم امکان‌پذیر باشد، سعی دارم درباره زنان و مسائلی که به آن‌ها مربوط می‌شود چیزی ننویسم. نمی‌دانم چرا در این مورد دچار ناراحتی می‌شوم. نمی‌فهمم مگر زن‌ها نژاد به خصوصی هستند که موضوع جداگانه و خاصی مانند ورزش، سیاست و یا پیش‌بینی هوای کشور را به‌خصوص در مطبوعات تشکیل دهند. دلیلی نمی‌بینم با زن‌ها مانند موجوداتی رفتار شود که در یک کره‌ی دیگر زندگی و تولیدمثل می‌کنند؛ بنابراین وقتی از من می‌پرسند شما برای زن‌ها مطلب می‌نویسید یا درباره‌ی زن‌ها می‌نویسید سخت از کوره درمی‌روم. به‌هرحال اما این بار چون مسئله‌ی سفر به شرق مطرح بود سعی کردم عصبانیتم را فرونشانم. به مدیر روزنامه جواب دادم درباره‌ی این پیشنهاد فکر خواهم کرد. فکرهایم را کردم. ترجیح می‌دادم از مسافرت به شرق صرف‌نظر کنم و رپورتاژی که به آن اعتقاد نداشتم را تهیه نکنم. ماه‌های متمادی چنین به نظر می‌رسید که مساله خاتمه یافته است. بعد اتفاقی غیرمنتظره روی داد، دختری از آشنایانم شبی مرا به شام دعوت کرد. صرف غذا به نیمه رسیده بود که بغضش ترکید و در میان گریه‌های شدید اظهار داشت که آدم بدبختی است و حال‌آنکه دختر بسیار موفقی به شمار می‌رفت از زیبایی و استقلال برخوردار بود. خانه‌ای داشت که در آن هر کاری که میلش می‌کشید، انجام می‌داد و شغلی که در آن به‌مراتب بیشتر به موفقیت دست‌ یافته بود. خلاصه از آن دست دخترانی بود که مردم به آن‌ها خوش‌شانس یا خوشبخت می‌گویند و مردم و من بیش از همه هرگز خیال بدبختی چنین زنی را به خود راه نمی‌دهیم. برای اینکه او را دلداری داده باشم موهبت‌هایی که او از آن برخوردار بود به رخش کشیدم در میان هق‌هق گریه جواب داد چقدر احمقی. غم و غصه‌ی من درست به خاطر همین موهبت‌های کذایی است. آیا فکر می‌کنی وقتی بتوانی هر کاری را که مردها انجام می‌دهند انجام دهی و حتی رئیس‌جمهور یک کشور شوی به خوشبختی رسیده‌ای. خدایا چقدر دلم می‌خواست دریکی از کشورهایی متولدشده بودم که زن پشیزی ارزش نداشت. به‌هرحال ما زن‌ها جنس بی‌فایده و بی‌خاصیتی هستیم. این بحث و گفتگو نگرانم کرد. ناگهان متوجه شدم مشکلات عمده مردان از مسائل اقتصادی نژادی و اجتماعی ناشی می‌شوند. ولی مشکلات ما زنان زاییده‌ی یک موضوع‌اند. مشکلات ما ناشی از این است که زن به دنیا آمده‌ایم. منظورم تفاوت‌های بدنی با مردان نیست. منظورم تابوهایی است که این تفاوت بدنی به دنبال دارد و تابو را به وجود می‌آورد و زندگی تمام نقاط جهان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در همان موقع متوجه شدم پیشنهاد مدیر روزنامه می‌تواند رسالتی دربر داشته باشد و از نزدیک شاهد زندگی زنان کشورهای دیگر باشم و بالاخره درک کنم که آن‌ها خوشبخت‌تر یا بدبخت‌تر از دخترک دوست من هستند یا نه.»

زنان ژاپنی

طبق گفته‌های اوریانا فالاچی، گزارش‌هایی که در کتاب جنس‌ ضعیف ارائه می‌دهد، حاصل مشاهداتش از جریان زندگی زنان این کشور‌ها و البته مصاحبه‌ها و دیدارهایی است که با زنان برجسته و فعال هر کشور داشته تا در مورد مسائل مربوط به زنان آن منطقه به گفت‌وگو بپردازند. هرچند این کتاب از زنان ۶۰ سال پیش می‌گوید و احتمالا بسیاری از مواردی که به آن‌ها به‌عنوان فرهنگ زن در جوامعشان اشاره کرده است، تغییر کرده‌اند اما شرح قضاوت او در مورد زن در این جوامع همچنان باقی است.
در فصل پنجم کتاب؛ که مربوط به زنان ژاپنی است، فالاچی در ابتدا توکیو را توصیف می‌کند و این شهر را دارای دو چهره می‌داند. چهره‌ی زشت روز و چهره‌ی دلفریب شب. او تجربه‌اش را از وقت‌گذرانی در رستوران‌های سنتی ژاپن بیان می‌کند. از اتاق‌های خصوصی رستوران‌ها حرف می‌زند و خیابان‌هایی را توصیف می‌کند که دخترکان زیبا در آن‌ها مشتریان را ترغیب به گرفتن خدمات می‌کنند. فالاچی در ۲۴ ساعت اول ورود به توکیو احساس گیجی می‌کند و تضاد فراوانی را در شهر و زنان می‌بیند که برایش قابل‌درک نیست. او دراین‌باره می‌گوید: «درک‌کردن زنان ژاپنی همچون درک توکیو کار مشکلی است. در ۲۴ ساعت اولیه ورودم به توکیو درگیر احساسات متضادی شدم. سرخوردگی هیجان و شادی عصبانیت تعجب و کنجکاوی. ادب آن‌ها حد و حصر ندارد و ممکن است شما را تا مرز دیوانگی ببرند».

[پیشنهاد می‌کنیم بخوانید: قصه‌ی تلخ زنان راحتی (Comfort Women) در ژاپن]

اوریانا فالاچی در تحقیقاتش به این نکته می‌رسد که دختران ژاپنی ۴۰ درصد از درآمد خود را صرف تغییر خصوصیات آسیایی‌شان می‌کنند و از هر ۱۰ زن، ۴ نفر موهایشان را روشن می‌کنند. فالاچی زنان ژاپنی را به توکیو تشبیه می‌کند که دارای دو چهره است و می‌گوید: «زنان ژاپنی وقتی کیمونو به تن می‌کنند چون عروسک‌های شکننده معصوم به نظر می‌رسند، ولی همین زنان وقتی لباس اروپایی به تن دارند کاملا متفاوت جلوه می‌کنند. در لباس اروپایی هرگونه معصومیتی را ازدست‌داده و حالتی پرخاشگرانه دارند. اگر کفش‌های صندل ژاپنی مجبورشان می‌کند که قدم‌های کوتاه و نامطمئنی بردارند، وقتی کفش‌های غربی می‌پوشند، سریع و محکم راه می‌روند و از لبانشان که هنگام پوشیدن کیمونو خاموش است سیل کلمات جاری می‌شود. زنان ژاپنی کیمونو پوش همچون توکیو در شب زیبا هستند ولی وقتی لباس غربی به تن می‌کنند چون توکیو در روز زشت به نظر می‌رسند.»

۵ دیدگاه

  • Babak گفت:

    تن پوش خانم‌ها و تغییر رفتارشون و قیاسش با شب و روزتوکیو جالب بود

  • بهجت توجه گفت:

    بسیار مطلب خوبی بود. فقط اینکه بهتره به جای رپرتواژ از گزارش استفاده بشه. من به شخصه از اونجا که خودم گوینده هستم و مدام مشغول گفت و شنود، حوصله و علاقه ای به شنیدن پادکست نداشتم ولی به تشویق دوستان و ترغیب بسیار جدی اونها به این پادکست من هم به اینجا آمدم برای شنیدن. از جهت علاقه ام به ژاپن این اولین مطلبی ست که دیدم و توجهم رو جلب کرد. سپاس از شما.

  • پانیذ گفت:

    قسمتی از کتاب اشاره میکنه که سال ۱۹۳۵ خانواده‌ایی اهل شانگهای دخترشون رو به خاطر اینکه با نامزدش به پیاده روی رفته بعد از غروب آفتاب زنده به گور میکنن و اینکه بعد خودشون رو تسلیم مقامات قضایی میکنن و تنها جرمی که براشون در نظر گرفته بودن این بوده که دخترشون رو توی جای عمومی دفن کرده بودن و جریمه بهشون تعلق میگیره!!!! ولی نکته جالبی که بهش اشاره کرده اینه که هیچوقت پایبند عقاید دینی نبودند ولی همیشه پایبند اخلاق بودند همین باعث شده چهارچوبهای خاصی داشته باشند

  • داریوش گفت:

    بنظرم اگر پادکستی در مورد همین خانم فالاچی بسازید بسیار جالب و خوب میشه

دیدگاهتان را بنویسید