اهمیت ترانسیلوانیا در چیه؟
ترانسیلوانیا یه منطقهی تاریخی با قدمتی بیشتر از هزار سال در قلب کشور رومانیه که تا قبل از جنگ جهانی اول جزیی از اتریش-مجارستان بوده و بعد از سقوط این امپراطوری جزیی از خاک رومانی شده.
ترانسیلوانیا از دو طرف با کوههای کارپتیان محاصره شده. رشتهکوههایی که در عظمت سومین رشتهکوه طولانی اروپا به حساب مییان و به شکل کمان هستن. این منطقه محل سکونت بزرگترین جمعیتهای خرسهای قهوهای، گرگها، شوکا و سیاهگوش بوده و یکسوم گونههای گیاهی اروپا رو میشه اونجا پیدا کرد. طبیعت وحشی که میگن همینجاست و جنگل و رشتهکوههای عظیم و اینهمه گونههای گیاهی و جانوری از ترانسیلوانیا جایی حیرتانگیز ساخته که برای گردشگرانی که به مناظر طبیعی علاقهدارند مقصدی منحصربهفرده. برای اینکه به بزرگی منطقه بیشتر پی ببریم خوبه بدونیم که شهرهایی که در دل اون جا گرفتن رویهمرفته بیشتر از شش میلیون جمعیت دارن که از این جمعیت ۷۰ درصد رومانیایی و حدود ۱۸ درصد مجارها و بقیه از ملیتهای دیگه هستند.
ترانسیلوانیا فقط جنگل و کوه نیست
جالبی ترانسیلوانیا فقط به طبیعتش نیست. ریشهی اسم ترانسیلوانیا آلمانی و به معنی هفتقلعهس. قلعهها ساخته میشدن تا از هجوم دشمنان محافظت کنن. اما یکی از این قلعهها از همه معروفتره؛ قلعهی بران که به قلعهی دراکولا مشهوره. چون یه نویسندهی ایرلندی به نام برام استوکر در سال ۱۸۹۷ رمانی در ژانر وحشت نوشت که دربارهی شخصیتی بود به اسم دراکولا که نویسنده اون رو با الهام از شخصیت ولاد سوم یا ولاد دراکولا، پادشاه سنگدل و بیرحم رومانی نوشته بود. دراکولای این رمان در قرن پونزدهم زندگی میکرد و با شیطان پیمان بسته بود که خون آدمیزاد بخوره تا عمر جاودانه داشته باشه. این دراکولا در همین قلعهی بران زندگی میکرد و نکتهی جالب اینه که گویا برام استوکر خودش قلعهی بران و اصلا منطقهی ترانسیلوانیا رو ندیده بود اما از تعریفهایی که شنیده بود و چیزهایی که خونده بود تونست تصویر دقیقی از این قلعه و منطقه تو رمانش بده.
از روی این رمان آثار ادبی و فیلمهای زیادی خلق شد و خلاصه منبع الهام بزرگی در عالم هنر بود. مهمترینِ این آثار هم دراکولایی بود که فرانسیس فورد کاپولا تو سال ۱۹۹۲ ساخت که اتفاقا در ترانسیلوانیا فیلمبرداری شد و چندتا جایزهی اسکار تو بخشهای مختلف گرفت. این رمان مهم به فارسی هم ترجمه شده و اخیرا هم ترجمهی جدیدی ازش به بازار اومده. طبیعت ترانسیلوانیا و رازآلودگیش جوریه که علاوه بر فیلمای دراکولایی و ومپایری، لوکیشن یه لیست طولانی از فیلمهای ژانر وحشت دیگه هم بوده، از جمله فیلم «فرنکشتاین جوان» ساختهی مل بروکس. اینقدر منطقه با این نوع ادبیات و فیلمها عجین شده که یه سری از مردم فکر میکنن واقعا اونجا سرزمین ومپایرهاست و این به رازآلودگی ترانسیلوانیا اضافه کرده.
آتیلا امبروش چه نسبتی با ترانسیلوانیا داره؟
آتیلا امبروش قصهی چنلبی بچهی همچین جاییه. در یکی از روستاهای ترانسیلوانیا به دنیا اومده و وقتی هم که دیگه ترانسیلوانیا متعلق به مجارستان نیست و به رومانی ملحق شده، همچنان خودش رو یک مجار میدونه و برای همین خودش رو به آب و آتیش میزنه تا غیرقانونی هم که شده برسه به مجارستان. ولی به دلایلی که در اپیزود ۷۰ پادکست چنلبی میشنوید دوباره گذرش به ترانسیلوانیا میفته و میشه گفت از همونجاست که مسیر زندگیش عوض میشه. ترانسیلوانیا علاوه بر همهی اینها که گفتیم به چیز دیگهای هم شهرهست که آتیلا رو میکشونه اونجا و اگه اپیزود ۶۹ تا ۷۲ پادکست چنلبی رو بشنوید میفهمید که این شهرت چیه.
چنل بی چنان جذابه که برای شنیدنش این دست و اون دست میکنم که تا جای ممکن دیرتر بشنوم . چون بعد شنیدنش با تمام وجود دوست دارم این اتفاق دوباره و چندباره اتفاق بیوفته که البته با توجه به کم-کاری توجیه ناپذیر شما ، غیر ممکنه . تندرست و شاد و پرکار باشید . متشکرم و آرزوی موفقیت دارم براتون.
تیم عزیز چنل بی ،واقعا ممنونم از لحظات عجیب و زیبایی که برای من میسازین