Skip to main content

هیات منصفه تو زندگی بعضی از شخصیت‌های پادکست چنل‌بی نقش تعیین کننده داره و مرگ و زندگی یه آدم رو تعیین می‌کنه. این نقش در سیستم قضایی کشورهای مختلف جایگاه و کارکرد متفاوتی داره و از اونجایی که در اپیزودهای زیادی که تعریف کردیم، یکی از نقش‌های پرتکراره، می‌خوایم یه کم بیشتر درموردش صحبت کنیم. البته برای کسانی که هنوز اپیزودهای جنایی ما رو نشنیدن این هشدار رو بدیم که ممکنه داستان بعضی قسمت‌ها، تو توضیحاتی که می‌دیم لو بره.

هیات منصفه از کجا اومد؟

هیات منصفه در تاریخ جهان قدمت زیادی داره. اولین نشونه‌های وجودش مربوط می‌شه به پونصد سال قبل از میلاد در یونان اما به معنی مدرنش از قرن دهم بود که در چند کشور پایه‌گذاری شد و انگلستان نقش زیادی در تکامل و رواجش داشت. تا قرن‌های زیادی فقط مردها بودن که می‌تونستن تو هیات منصفه حضور داشته باشن و حضور زن‌ها تازه از اواسط قرن بیستمه که کم‌کم در این نقش عادی می‌شه. هیات منصفه برای اتهام‌های جدی تشکیل می‌شه و در بعضی کشورها از بین حقوق‌دان‌ها یا کارشناس‌ها انتخاب می‌شه اما تو کشورهایی هم هست که اعضای هیات منصفه رو غالبا آدم‌های عادی اجتماع بدون هیچ تخصص حقوقی و جرم‌شناسی تشکیل می‌دن و تو خیلی از کشورها هم سیستم انتخابشون تصادفیه. مثلا تو آمریکا اینجوریه که ممکنه نامه‌ای بیاد در خونه‌تون که بگه شما به عنوان عضو هیات منصفه برای شرکت در فلان دادگاه انتخاب شدید. با همون نامه می‌رید دادگاه و ممکنه دوباره از بین کسانی که نامه بهشون رسیده برای حضور در دادگاه غربال بشید. نفس وجود همچین هیاتی اینه که وجدان عمومی هم در گناهکار یا بی‌گناه دونستن یه متهم دخیل باشه و برای همین تو بعضی کشورها هیات منصفه کاملا آزاد و ورای قانون عمل می‌کنه. یعنی درحالی که تمام شواهد نشون می‌دن یه نفر گناهکاره و مجازاتش در قانون مشخصه، هیات منصفه رای به بی‌گناهیش بده. دلیل دیگه‌ای که برای وجود هیات منصفه میارن اینه که متهم با دادستان و دولتی‌ها و نمایندگان قانون طرفه و برای اینکه در مقابل این سیستم تنها نباشه، هیات منصفه‌ای برخاسته از اجتماع میاد که بتونه فضا رو تا حدی در این مورد متعادل و برابر کنه. برای همینه که تو بعضی کشورها متهمه که درخواست حضور یا عدم حضور هیات منصفه رو می‌ده. تو اپیزود دختری به نام میشل همین اتفاق افتاد. میشل دختری که متهم بود دوست‌پسرش رو تحریک به خودکشی کرده و در حقیقت با کلمات اون رو کشته، از حق خودش برای داشتن هیات منصفه چشم‌پوشی کرد و تصمیم‌گیری رو گذاشت بر عهده‌ی قاضی.

وقتی به چیزی اعتقاد پیدا می‌کنی و انتظارش رو داری، در نحوه دریافت اطلاعات و شکلی که حافظه‌ت اون اطلاعات رو به یاد میاره، تغییر به وجود میاد. به نظر می‌رسه این درمورد هیات منصفه هم صادق باشه.

تعداد اعضای هیات منصفه در کشورهای مختلف متفاوته اما بیشتر کشورها حداقل ۶ عضو و حداکثر ۱۲ عضو رو به رسمیت می‌شناسن. فقط هم می‌تونن رای به بی‌گناهی یا گناهکار بودن متهم بدن و نمی‌تونن در تعیین مجازات دخالت کنن.

هیات منصفه چطور کار می‌کنه؟

در بعضی سیستم‌های قضایی تمام اعضای هیات منصفه باید با هم موافق باشن اما در سیستم‌هایی هم هست که رای با اکثریته. برای اینکه هیات منصفه در طول محاکمه بی‌طرف بمونه قوانین سختگیرانه‌ای وجود داره. نباید راسا شروع به تحقیق یا کنکاش درباره‌ی اتهام کنه و مثلا بره بازدید از صحنه‌ی جنایت. طرفین پرونده، شاهدان و وکیلها مجاز به صحبت با اعضای هیات‌ منصفه نیستند و صحبت‌هایی هم که در جلسات هیات منصفه می‌شه محرمانه‌س و نباید به رسانه‌ها راه پیدا کنه. تو بعضی کشورها مثل کانادا و انگلیس، حتی تا سالها بعد از صدور حکم هم جلسات و حرف‌هایی که بین هم رد و بدل کردن باید محرمانه باقی بمونه. هیات منصفه هر رایی که صادر می‌کنه نباید ازش برگرده و بعد از صدورش ابراز پشیمونی کنه. این به منزله‌ی تحقیر دادگاهه و براش جرم کیفری وجود داره. . اما تو آمریکا محرمانه بودن فقط تا زمان صدور حکم الزامیه و بعد از اون دیده شده که بعضی اعضای هیات منصفه حکم خودشون رو زیر سوال بردن.

آیا هیات منصفه بی‌خطا عمل می‌کنه؟

درمورد کارکرد هیات منصفه و اینکه آیا بدون هیچ‌گونه تخصصی صلاحیت تصمیم‌گیری داره یا نه، نظرات و انتقادهای زیادی وجود داره. گفته می‌شه اینکه نمی‌ذارن هیات منصفه خودش شروع به تحقیق و صحبت کنه باعث می‌شه که فقط یه طرف روایت رو بشنوه و برهمون اساس هم تصمیم بگیره. دیده شده هیات‌ منصفه‌ای که تمام اعضاش رو سفیدپوستان تشکیل می‌دن رای به بی‌گناهی یه سفیدپوست در مقابل یه سیاهپوست داده. گاهی باورها و ارزش‌های شخصی در رای صادر شده چنان دخیل می‌شه که هر نوع مدرک و شاهدی خلاف این باور رو انکار می‌کنه. برخورد تبعیض‌آمیز نه تنها بین قضات و دادستان‌ها، بلکه در هیات منصفه هم چیز رایجیه. تو یه تحقیق گفته شده که تو واشنگتن احتمال داره که هیات منصفه‌ها چهار برابر بیشتر از یک متهم سفیدپوست درباره‌ی یک متهم سیاهپوست با شرایط مشابه درخواست اعدام کنن.

حالا که این سیستم این‌قدر خطا داره نباید کنارش گذاشت و به فکر جایگزینی رویه‌ی تازه‌ای بود؟ این خطا فقط شامل محکومیت بی‌گناهان نیست، بلکه به تبرئه‌ی ناعادلانه‌ی گناهکاران هم منتهی می‌شه.

در اپیزود ۳۴ یعنی به زبان آتش که یکی از تلخ‌ترین اپیزودهای پادکست چنل‌بیه، هیات منصفه تمام مدارک و شواهدی رو که دادستانی ارائه می‌ده، باور می‌کنه چون نمی‌خواد به هیچ‌وجه پشت مردی که می‌گن سه دخترش رو در یه آتش‌سوزی ساختگی کشته، بایسته و روایت اون رو باور کنه.

در اپیزود ۵۲ یعنی مظنون هیات منصفه هر آن چیزی رو که علیه متهم بود باور کرد. بعدها سخنگوی این هیات گفت که بعضی شهادت‌هایی که علیه متهم بود می‌دونستیم که تمرین شده و نمایشیه ولی اونقدر از متهم نفرت داشتیم که با اینکه هنوز نمی‌دونستیم قاتله یا نه، هیچ ازش خوشمون نمی‌یومد و این خوش نیومدن هیات منصفه، حیات یه آدم رو تحت تاثیر خودش قرار داد.

در اپیزود دریاچه که سه نوجوان به طرز فجیعی کشته شده بودن و به خاطرش چهار نفر رو دستگیر کرده بودن، وجود هیات منصفه چالش‌برانگیز شد. رایی که هیات منصفه تو این پرونده داد باعث شد پرونده‌ی دریاچه بشه یکی از پر پیچ‌وخم‌ترین پرونده‌های عدالت کیفری در آمریکا و تو تحلیل‌ها و بررسی‌های مختلف وقتی به عدم صلاحیت هیات منصفه اشاره می‌کنن حتما ازش مثال بزنن.

جایگزینی خواص با عوام

تحقیقات نشون داده احتمال بیشتری وجود داره که هیات‌های منصفه برای متهمانی که نشانه‌ای از پشیمانی بروز نمی‌دن، تقاضای مجازات اعدام کنه اما کسی که بی‌گناه باشه، مگه نشونه‌ای از پشیمونی داره؟ اینجا می‌تونید درمورد محکومیت بی‌گناهان بیشتر بخونید.

خاطرات شاهدان از وقایع اغلب وقتی اطلاعات مرتبط جدید بهشون می‌دی عوض می‌شه. وقتی به چیزی اعتقاد پیدا می‌کنی و انتظارش رو داری، در نحوه دریافت اطلاعات و شکلی که حافظه‌ت اون اطلاعات رو به یاد میاره، تغییر به وجود میاد. به نظر می‌رسه این درمورد هیات منصفه هم صادق باشه. بعد از اشتباهات فراوانی که هیات منصفه در دادگاه‌های مهمی مرتکب شده، این خواسته که اعضای این هیات باید با کارشناس‌های حقوق‌دان و متخصص جایگزین بشن، بیشتر شده. خطای انسانی در این نوع رای‌گیری زیاده و حتی بعضی‌ها می‌گن خوبه که در این مورد کامپیوتر جایگزین انسان بشه. در خیلی از کارهای انسانی احتمال درصدی از خطا می‌دن و تو روند کار پیش‌بینی‌ش می‌کنن اما اگه ده درصد محکومیت‌ها هم نادرست باشه، راضی‌کننده‌ست؟ می‌تونیم قانع بشیم که آدم‌های بی گناه به دلیل محکومیت‌های نادرست سالها در زندان بمونن یا حتی اعدام بشن؟ در آمریکا ۳۰۰ مورد از محکومیت‌ها اشتباه بوده و آزمایش دی‌ان‌ای این رو ثابت کرده. حالا که این سیستم این‌قدر خطا داره نباید کنارش گذاشت و به فکر جایگزینی رویه‌ی تازه‌ای بود؟ این خطا فقط شامل محکومیت بی‌گناهان نیست، بلکه به تبرئه‌ی ناعادلانه‌ی گناهکاران هم منتهی می‌شه.

 

۳ دیدگاه

  • رضا خسروی گفت:

    ​سلام بر أقای «علی بندری» گرامی.

    با سپاس فراوان از کار گروهی ارزشمندی که آغاز نموده اید. من بیش از ۵۰ سال است که درگیر کتاب ، نه به گونه مشغله که حتی دغدغه هستم ، پس به ارزش کار جنابعالی و دوستان تان ، تا حد فهم و سوادم واقفم . این فعالیت گروهی و بویژه تسلط شخص شما در گزینش و تلفظ درست واژگان( که درین آشفته بازار خطابه های غرا ! و نشر کتابهای صوتی، بس نادر است) و نیز لحن بیان زیبا ، مکث های هوشمندانه و مرتبط با حال و هوای موضوع و نیز جمله پردازیهای درست و رعایت ادب در آستان مخاطب، موسیقی دلنواز و … برای امثال اینجانب باعث مباحات و امیدواری به آینده پهلگی (تمدنی) و فرادستی فرهنگی این مرز و بوم است.
    … این کوشش ، در گسترش کتاب «نیوشیدن» و تعمیق فرهنگ پارسی زبانان ستودنی است.

    و اما بعد :
    در اپیزود ۵۳ پادکست، (اجرایی زنده ، در برابر مخاطبین حاضر که به نقل داستان واقعی یک گروه خلافکار در ایالات متحده آمریکا اختصاص دارد)، جمله «کشتیبان را سیاستی دگر آمد» زیبا بیان کردید. و البته ، عبارت یاد شده را احتمالا بدانید که از آقای «قوام السلطنه» است ، آنگاه که برای بار دوم به تشکیل هیئت دولت دعوت شده بود ، و در انتهای اعلامیه پذیرش رسمی اش آمده است.
    و پس از ایشان ، این جمله ورد زبان عامه و اهل سواد شد، غافل از اینکه جناب صدر اعظم (اگر گرته برداری کرده است از ادبیات کهن ، که بسیار محتمل است) یا در آن هنگام حضور ذهن نداشت و یا اینکه «از نخست ، نآموخته بود درست». لیکن چه کنیم که چون تکرار مکرر شد ؛ شد آنچه شد! و غلطی مصطلح که از پس گذر حدود ۶۷ سال ، به گویندگان با سواد و فضلی چون شما نیز دست تطاول دراز کرده است.
    به هر گونه ، حسب تعلق خاطر به اصحاب صدیق و کوشای فرهنگ و ادب و نیز انجام وظیفه، لازم دانستم موضوع را با جنابعالی در میان بگذارم، امیدوارم بدان توجه شود (از پی مسؤلیت پذیری شایانی که در امثال شما ، چشم داشته میشود).

    کا (اما) ، اصل مطلب در یکی از سروده های منوچهری دامغانی است که تقدیم میشود.

    – در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

    منوچهری «دیوان اشعار » – مسمطات

    «باز دگر باره مهر ماه در آمد
    جشن فریدون آبتین به بر آمد

    عمر خوش دختران رز به سر آمد
    «کشتنیان» را سیاستی دگر آمد»

    …………. و تا پایان سروده

    سراینده ی نازک طبع ، چیدن خوشه های انگور را ، به سر بریدن و کشتن دختران رز تعبیر نموده که خواندنی است.

    ارادتمند – رضا خسروی ۹۹/۰۹/۰۹

    • علیرضا گفت:

      با درود؛
      در جمله ای ظاهرا با اشتباه تایپی مباهات را مباحات درج کرده اید.
      حیفم آمد این نوشتار زیبا با یک اشتباه تایپی چروک و لکه دار شود،با سپاس از آموختنی زیبایتان،
      علیرضا
      ۹۹/۱۰/۱۵

  • مهدیه تدین گفت:

    حضور هیات منصفه در نظام کامن لا کشورهایی مثل امریکا و انگلیس یه حالت افراطی داره یعنی بعضی پرونده ها هستن که هیات منصفه در نهایت بی گناهی یا گناهکاری متهم رو تعیین میکنه همونطور که شما هم در این مقاله بهش اشاره کردید اما در ایران که نظام‌رومی ژرمنی داره یعنی قانونی که دادگاه ملزم به اجرا هست قانون نوشته هست، هم به نوعی تفریط دیده میشه در قانون ایران گفته شده حضور هیات منصفه در دادگاهایی که به جرایم مطبوعاتی و سیاسی رسیدگی می کنند الزامیه ولی تا حالا ما شاهد این مسئله نبودیم بنظر باید برای حضور هیات منصفه و اعضاش شرایط دقیقتری تعیین بشه و حد تعادلی برای این مسئله ایجاد بشه که این افراط و تفریط تا حدودی از بین برن

دیدگاهتان را بنویسید