Skip to main content

کمتر از یه سال دیگه تا پایان دوران صدراعظمی آنگلا مرکل مونده. چهار دوره پشت هم صدراعظم بوده و بعید نیست برای یه دوره‌ی چهارساله‌ی دیگه هم انتخاب بشه. مرکل رو قدرتمندترین زن در جهان لقب دادن و گفته‌ن که یکی از مرموزترین سیاستمداران دنیاست. ما تو اپیزود ۲۷ پادکست چنل‌بی یه کم به شخصیتش نزدیک می‌شیم، به اینکه از کجا اومده و چطور تبدیل به آدمی شده که امروز می‌شناسیم. مواجهه‌ش با فروپاشی دیوار برلین یکی از نقطه‌های جالب زندگیشه که تو اپیزود ۲۷ به اختصار در موردش صحبت کردیم اما اینجا می‌خوایم یه کم توی اون روزهای تاریخی دقیق بشیم. روزهایی که در تاریخ کل جهان اهمیت ویژه داره و زندگی خیلی‌ها از جمله مرکل رو تغییر داده. اما رفتاری رو که مرکل در شب فروپاشی دیوار از خودش نشون داد، میشه تا حدی تعمیم داد به کل زندگی و شخصیتش.

روحیه‌ی اون موقع آنگلا مرکل رو امروز هم می‌شه دید. در سخنرانی‌هاش، در تصمیم‌هاش و حتی در طرز لباس پوشیدنش.

۹ نوامبر ۱۹۸۹ وقتی دیوار برلین فرو ریخت آنگلا مرکل ۳۵ ساله بود. تو آلمان شرقی به دنیا اومده بود و بزرگ شده بود و تو بخش شرقی برلین زندگی می‌کرد. هنوز وارد سیاست نشده بود، هنوز با توجه به رشته‌ی تحصیلیش شیمی‌دان محسوب می‌شد و تازه یه ماه بعد از فروپاشی دیوار تو یه حزبی به عنوان دفتردار مشغول به کار شد. از مواجهه‌ش با اتفاق تاریخی بزرگی مثل فروپاشی دیوار برلین می‌شه فهمید که تا قبل اینکه شروع به کار سیاسی کنه نه دنبال هیجانش بوده و نه دغدغه‌ی این رو داشته که اتفاق‌های بزرگ رو به چشم ببینه. چون وقتی همه سرازیر شده بودن به سمت مرز بین آلمان غربی و شرقی تو برلین، آنگلا مرکل برنامه‌ی همیشگی‌ش رو به هم نزد و طبق روال معمول قرار رفتن به سونا با دوستش رو به جا آورد. مرکل می‌گه: «جو اون روزها متشنج بود. فکر می‌کردم اتفاقی داره میفته و از تلویزیون شنیدم که قراره مرزها باز بشه. ولی پنج‌شنبه بود و پنجشنبه روز سونای من بود.»

آنگلا مرکل چنل‌بیروحیه‌ی اون موقع آنگلا مرکل رو امروز هم می‌شه دید. در سخنرانی‌هاش، در تصمیم‌هاش و حتی در طرز لباس پوشیدنش. اون شب خیلی‌ها به سمت دیوار روانه شدن و سریع از مرز عبور کردن، چون مطمئن نبودن که مرز باز بمونه. می‌ترسیدن همه‌چی برگرده به روزهای قبل و دیوار برگرده سر جاش ولی مرکل بعدها گفت که هیچ عجله‌ای برای کشف اون‌طرف دیوار نداشته. می‌دونسته حالا که مرز باز شده به راحتی بسته نمی‌شه، بنابراین تصمیم گرفته که صبر کنه. تازه بعد از سونا هم باز کنجکاوی نداشته و با خیال راحت رفته آبجو خورده و بعد از اون تازه رفته سراغ جمعیت. هیچ عجله‌ای در کار نبوده، هیچ ترسی در کار نبوده.

پارسال در سالگرد سی سالگی فروپاشی دیوار برلین ازش پرسیدن که اگه این اتفاق هیچ‌وقت نمی‌افتاد چی‌کار می‌کردی؟ گفت حداقل رویای خودم رو محقق می‌کردم. زنها تو آلمان شرقی تو سن ۶۰ سالگی بازنشسته می‌شدن. بعد از بازنشستگی پاسپورتم رو برمی‌داشتم و یه سفر می‌رفتم آمریکا. همیشه دوست داشتم فرهنگ و طبیعت آمریکا رو از نزدیک ببینم. به عنوان یه بازنشسته‌ای که دیگه به عنوان کارگر سوسیالیست نیازی به او نبود، حتی در آلمان شرقی هم اجازه داشتم از مرز خارج بشم.

مرکل میگه دیگه چیز چندانی از زندگیش در دوران آلمان شرقی یادش نمیاد. حتی نسبت بهش حس نوستالژیک هم نداره، چیزی که در ساکنان قدیمی آلمان شرقی دیده می‌شه و با یه اندوهی از اون زمان یاد می‌کنن. اما مرکل از اون شب و اون دوران به کل عبور کرده و انگار نسبت بهش بی‌حس شده.

حالا با شوهرش همچنان ساکن برلینه، در آپارتمانی وسط شهر. شبی پنج ساعت بیشتر نمی‌خوابه. بدون جار و جنجال‌های معمول رستوران و اپرا می‌ره و جمعه‌ها از یه سوپرمارکت معمولی برای شام‌شون ماهی و شراب سفید می‌خره.

کمتر از یک سال دیگه دوران صدارت مرکل تموم می‌شه. طولانی‌ترین دوران یک سیاستمدار در آلمان. چیزی که از این دوران باقی می‌مونه نظم و عزم و در گذشته باقی نموندنه. مرکل با رفتارش و حرف‌هاش می‌خواد ثابت کنه که دیوار برلین یه خاطره‌س، یادش رو باید گرامی داشت ولی مثل اون شب که خیلی‌ها با عجله ازش عبور کردن، باید ازش عبور کرد.

 

عکس بالای این مطلب رو از مجله گاردین برداشتیم.

یک دیدگاه

  • امیرحسین گفت:

    ایشان طالب اتفاق بزرگتری بوده و انگار کلا اتفاقات آلمان ایشون رو به هیجان یا اندوه وا نمی داره،(بیخیال و رها)
    مثلا شاید اگه می گفتن دیوار چین فرو ریخته هیجان زده تر میشده!!!

دیدگاهتان را بنویسید