بیشتر از ۱۰ سال از اتفاق معدن سنخوزهی شیلی میگذره. اتفاقی که طی اون معدن ریزش کرد و ۳۳ معدنچی برای ۶۹ روز تو دل زمین دفن شدن. یکی از دلهرهآورترین حادثههایی بود که در جهان اتفاق افتاد و به طور زنده روایت میشد و چشم میلیونها نفر بهش بود. ماجراش رو تو اپیزود ۵ پادکست چنلبی تعریف کردیم که چطوری این اتفاق افتاد و معدنچیها در طول این ۶۹ روز با چه روشهایی خودشون رو زنده نگه داشتن و چطور نجات پیدا کردن. بعد از ده سال هر از گاهی رسانهها یاد سنخوزه و معدنچیها میافتن و میرن ازشون خبر میگیرن و گزارشش رو منتشر میکنن. اینجا میخوایم یه کم دربارهی لوکیشن این معدن و حال و روز معدنچیها بعد اتفاق حرف بزنیم.
معدن سنخوزه چه جور جاییه؟
معدن سن خوزه، معدنیه با بیشتر از یک قرن عمر وسط بیابون آتاکاما تو شیلی. بین کوههای صخرهای خالی از سکنه. بیابون آتاکاما رو خشکترین مکان بر روی زمین میدونن. دلیل خشکی هم اینه که کوههای آند از دو طرف محصورش کردن و تو ارتفاعات ساحلی اقیانوس آرام قرار گرفته. هوای خشکی داره که هیچ بخاری نداره و دما رو غیر قابل تحمل میکنه. سال ۲۰۰۳ یه گزارش تحقیقی منتشر شد که میگفت خاک آتاکاما شبیه مریخه. خاکش رو آزمایش کردن ببینن امکان حیات در اون وجود داره یا نه. اونجا از باد و بارون هیچ خبری نیست. شاید یه دهه بگذره و بارونی نباره. اما همین ویژگی از آتاکاما جایی غنی برای تولید مواد معدنی ساخته. یکی از بزرگترین منابع نیترات سدیم تو این بیابونه و معدنهای پر و پیمون زیادی اونجا وجود داره. به دلیل همهی این ویژگیها گردشگرهایی که دنبال وضعیت جالب زمینهای خالی از حیات هستند، پاشون به اونجا هم میرسه.
معدن سنخوزه وسط یه همچین جاییه. از این معدن هم طلا استخراج میشه، هم مس و هم آهن. عمقش به اندازهی ارتفاع بلندترین ساختمون روی زمینه، یه عمق هفتصد متری. قبل از اینکه حادثه اتفاق بیفته، معدنچیها رو با اتوبوس و کامیون میآوردن اونجا و هفتهها اونجا میموندن. سن خوزه شهری شده بود برای خودش. هراز گاه انفجارهایی رخ میداد و بخشی از معدن رو مسدود میکرد. از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰ مدام اتفاقهایی میافتاد که جون معدنچیها رو به خطر مینداخت و در طول این سالها سه نفر هم کشته شدن. مدیران معدن به دلیل رعایت نکردن مقررات ایمنی نزدیک ۵۰ بار جریمه شدن و با اینهمه اتفاقی که اونجا افتاد، فقط سه بار از معدن بازرسی کردن. به خاطر همین ایمنی پایین، معدنچیهای سنخوزه ۲۰ درصد بیشتر از معدنچیهای دیگه حقوق میگرفتن. سال ۲۰۰۷ هم یه انفجار دیگه اتفاق افتاد که طی اون یه نفر کشته شد و به خاطرش معدن رو بستن. اما یه کم که گذشت دوباره در سال ۲۰۰۸ بازش کردن تا اینکه آگوست ۲۰۱۰ اون انفجار بزرگ پیش اومد و ۳۳ معدنچی رو برای هفتهها محبوس کرد. بعد از نجات معدنچیها گفتن که معدن برای همیشه بسته شده و دیگه هرگز باز نخواهد شد.
معدنچیها الان کجان؟
در طول سالهایی که بعد از اون حادثه گذشت، مطالب و تحلیلهای مفصلی دربارهی اتفاق نوشته شد. پرتکرارترین تیترها اونهایی بودن که میخواستن درسهایی رو که میشه از اتفاق معدن گرفت مرور کنن. درسهای مدیریتی از اتفاق سن خوزه و اینکه چطور باید در مواقع بحران یه تیم رو مدیریت کرد یا چطور کار تیمی جون آدمها رو نجات میده. درسها رو تبدیل به مقاله و کتاب کردن و به عنوان ایدههای بیزینسی فروختن. معدنچیها مهم شده بودن، دربارهشون فیلم میساختن و به برنامههای مختلف دعوتشون میکردن و سفرهای تفریحی براشون تدارک میدیدن. تیم فوتبال منچستر یونایتد اونها رو به عنوان مهمون افتخاری به مرکز آموزش باشگاه دعوت کرد و یه سفر هم رفتن جزیرهی کرت یونان. عکسهاشون همهجا بود. ادارات دولتی شیلی پر بود از عکسهای لحظهی نجات. اما بعدش چی شد؟ سندروم PTSD که سندرومیه که زندگی آدمهایی رو که دچار حادثه شدن از نظر روانی بحرانی میکنه، به سراغ خیلیهاشون اومد و جلسات روانشناسی نتونست سم واقعه رو کامل تو ذهنشون از بین ببره. خورخه گالگوئیلوس یکی از نجاتیافتهها میگه که مدام خواب میبینه که دوباره تو معدن گیر افتاده. بعضیهاشون برای فرار از مشکلات روانی به فعالیتهای ورزشی و رقص و کارهای دیگه رو آوردن. دولت مستمری ناچیزی بهشون میده که به سختی مخارج زندگی رو تامین میکنه. تاریخ مصرفشون به عنوان قهرمان و نجاتیافته به سر رسیده. به شهرتی کوتاهمدت رسیدن که ثروت چندانی براشون نداشت. دوباره تبدیل شدن به آدمهای معمولی که تاریخ توجه چندانی بهشون نداره.