دبرا گرین زن باهوشی بود. این گفته یا دریافت ما در پادکست چنلبی نیست. کتابی که دربارهش نوشته شد و تمام منابع و رسانههایی که ماجرای دبرا رو بازتاب دادن، به هوش زیادش اشاره کردن. هوشی که در مسیری که دبرا در زندگیش طی کرد نقش داشت. قصهش رو میتونید در اپیزود ۷۳ تا ۷۵ پادکست چنلبی بشنوید. ولی چرا میگفتن دبرا باهوشه؟
تو انگلیسی برای اشاره به هوش دو تا کلمه و صفت وجود داره: Intelligent و Smart. دربارهی دبرا گرین تو منابع مختلف مداوماْ از صفت Intelligent استفاده شده. این دوتا کلمه با اینکه تقریبا هممعنی هستند اما فرقهای ظریفی با هم دارن که معمولا تفاوتشون با مثال توضیح داده میشه. به اون دانشآموزی که درس رو سر کلاس یاد میگیره و سر امتحان دقیق و کامل به سوالها جواب میده میگن Smart. اما به دانشآموزی که درس رو کامل فرا میگیره اما به سوالها به روشی منحصربه فرد که خودش کشف کرده جواب میده و جوابش هم درسته، میگن Intelligent. یعنی دومی از آموختهها فراتر میره و دست به کشف میزنه. دبرا هم ثابت کرده بود که در مقاطع مختلف زندگیش، هوشش از نوع دوم بوده.
تو کتابی که از منبع ما برای این پادکست سریالی بود یعنی Bitter Harvest گفته شده که آیکیوی دبرا ۱۶۵ بوده که نشاندهندهی هوش خیلی زیادشه. برای اینکه بتونیم مقیاسی از میزان هوشش داشته باشیم باید بگیم که بهرهی هوشی نیکولا تسلا مخترع معروف در منابعی ۱۶۰ ثبت شده و کلا آیکیوی بالای ۱۴۰ نشان از نبوغ داره.
اما غیر از عدد آکیکیو، دبرا گرین خیلی زود نشون داد که بچهی باهوشیه. سه ساله بود که تونست خوندن رو یاد بگیره و کتابهای کودکانه بخونه. و این چیزی نبود که والدینش با اصرار یادش داده باشن. بلکه تو منابع مختلف گفته میشه که خوندن رو خودآموز یاد گرفته.
وقتی مدرسه میرفت همزمان تو فعالیتهای زیادی توی دو تا مدرسهی مختلف شرکت میکرد و انجام کارهای تحقیقاتی رو به عهده میگرفت و از دبیرستانش هم با درجهی عالی فارغالتحصیل شد. درحالیکه میدونیم چندان خورهی درس نبود و آدمی نبود که وقت زیادی واسه درس خوندن بذاره. چندتا فعالیت رو هم با هم دنبال میکرد. هم ویلن میزد، هم پیانو میزد و هم ورزشش خوب بود. این درحالیه که بیشتر این کارها رو خودآموز یاد میگرفت. پدر و مادر چندان پولداری نداشت که مدام بفرستنش کلاسهای فوق برنامه.
اینکه تو دانشگاه راحت تونست تخصص و رشته عوض کنه بدون اینکه براش زحمت زیادی بکشه هم نشوندهندهی هوش بالاش بود. اول در رشتهی مهندسی شیمی مشغول به تحصیل شد، بعد دید که بازار کار پزشکی بهتره، تغییر رشته داد به شیمی که راحتتر بره پزشکی. تخصص پزشکی اورژانس گرفت و بعد به سرطانشناسی تغییرش داد. اینهمه از این شاخه به اون شاخه پریدن، البته که شاید نشوندهندهی ذهن نامنظم باشه اما بدون هوش بالا امکانپذیر نیست.
وقتی مشکلات روانپزشکی پیدا کرد و دچار اختلالهایی شد تا مدتها تونست اون رو پنهان کنه و به امورات زندگیش برسه. تو دادگاه میگفتن تواناییهای شناختی پایهایش برقراره اما در احساسات اینقدر کمبود داره که تواناییهای احساسیش در حد یک بچهس. اما میگفتن این کمبودها رو تونسته با هوش زیاد جبران کنه. حتی یه بار به زور بردنش بیمارستان که معاینهی روانپزشکی بشه، با اینکه حسابی الکل خورده بود، تونسته بود به سوالات پزشک جوابهای درست و دقیق بده. اما طلاق تیر آخر رو بهش زد و زندگیش رو از مسیر منحرف کرد.
مسموم کردن همسرش و اینکه از هر دارو چه دوزی بریزه که به مرگ منتهی نشه اما بتونه زمینگیرش کنه یا چطور فجایع بعدی رو به وجود بیاره بدون اینکه خودش آسیبی ببینه هم میشه به حساب تواناییهای مغزش گذاشت. در جریان آتیشسوزی عمدی خانهی اول خیلی راحت تونست با پاک کردن سر نخها حادثه رو غیرعمدی جلوه بده و دست به فریب کارشناسهای خبرهی آتشنشانی بزنه.
از دیگر نشانهها اینکه بعدها در زندان یک سگ رو چنان درست و دقیق تربیت کرده بود و عادتها و رفتارهاش رو مو به مو در دفترچهای نوشته بود که به کار سرپرستان آیندهش بیاد.
باهوش بودن فقط آدم رو به موفقیت نمیرسونه، میتونه از آدم یه تخریبگر بسازه و به زمینش بزنه. کما اینکه دربارهی دبرا این اتفاق افتاد. خیلیها فکر میکنند آدمهایی که دست به کارهای وحشتناک میزنن نمیتونن چندان باهوش یا حتی نخبه باشند، چون هوش همیشه مترادف با موفقیت بوده. تاریخ نشون داده که این تصور درستی نیست. قاتلان معروفی بودند که هوش سرشاری داشتند. مثلا اد کمپر قاتل سریالی که پدربزرگ، مادربزرگ، مادر و چند نفر دیگه رو به قتل رسونده بود بهره هوشی ۱۴۵ داشته، تد باندی قاتل مشهور دیگهای که کشتن بیشتر از ۳۰ نفر رو تو پرونده داشت بهره هوشی ۱۳۶ داشته و تد کزینسکی یا همون یونابامبر که ما در اپیزود ۴۰ پادکست چنلبی قصهش رو تعریف کردیم و با بمبگذاری باعث مرگ و زخمیشدن دهها نفر شده، بهره هوشی ۱۶۷ داشته. این نشون میده نوابغ هم میتونن به بشریت کمک کنن و هم زندگی خود و دیگران رو به قعر بکشونن.
عالی بود علی جان دربندی نازنین، عاشقتم
سلام
پادکست هاتون عالی هستند و همیشه از گوش دادن بهشون لذت میبرم.
این که به یه موضوع اینقدر با جزئیات پرداخته میشه و تو یه نقطه تموم نمیشه خیلی برام جالبه و همیشه دوست داشتم انگیزتون از این کاررو بدونم…
دمت گرم علی آقای بندری
تی بلا میسر
این توضیحات در مورد هر جریان بسیار عالی هستند.
چیزی که حداقل من در هیچ پادکست فارسی دیگه ندیدم.
تشکر فراوان
ممنون????
عالی بودین خسته نباشید
یعنی من کیف میکنم از طرز بیان شما تو پادکست
خیلی خفنی❤️
واقعا عالی بود کارتون. تماس با آتیلا هم که واقعا شاهکار بود.
خلاصه و مفید بود. ممنون از تیم خوب چنل بی.
آشنایی با چنل بی زندگی من و همسرم رو خیلی بهتر کرد.
امیدوارم با موفقیت راهتون رو ادامه بدید و ما از کارهای خوبتون لذت ببریم ????
این قسمت واقعا منو تحت تاثیر قرار داد . کارتون حرف نداره علی آقا
Vaghean mamnon az zahamateton????????????
ممنون آقای بندری عالی بود
من هنوزم موقعی که آتش درست میکنم از خودم میپرسم اخه چطوری یک مادر… .
اطلاعات تکمیلی تون عالیه ????
جالبه من متن رو با صدای علی بندری و با همون لحن و همون مکث ها و تاکید ها خوندم ????????
دقیقا منم همینطور????
یه مدت حالم خیلی بد بود میخواستم بگم ای کاش به خاطر دل مادرها ازین داستانها نگید ولی چند روز بعد مخصوصا این اواخر فکر میکنم چه خوب اتفاقا مادرها بشنوند و درس بگیرند و درس بگیریم
بسیار زیبا و شیوا بیان میکنید، باعث لذت و کنجکاوی زیادی در من میشه و البته آمزنده. ممنون
چنین توضیحات تکمیلیای در مورد کاراکترها خیلی خوب و دلچسبه اما کاش همزمان با پخش پادکست باشه تا همون موقع که آدم درگیر قصه است و موضوع براش خیلی اهمیت داره بتونه بخونه و لذتش رو ببره. در هر صورت ممنون از زحمات و داستانهای ناب و شرینی که ارائه میکنین.
فقط منم که این متن رو تو ذهنم با صدای آقای بندری خوندم؛ یا شما هم؟
چرا عاقبت باهوشا اینقد مزخرف میشه؟
این از دبرا و این از پرومته آ