Skip to main content

ان رول تو کتاب Bitter Harvest که منبع ما برای پادکست سریالی دبرا بود جهت‌گیری‌هایی داشت که بی‌طرفیش رو درباره‌ی دبرا و همسرش مایکل و بعضی اتفاق‌ها زیر سوال می‌برد. این جهت‌گیری‌ها با انتقادهایی مواجه شد که ما در اپیزود آخر دبرا بهشون اشاره کردیم و اینجا می‌خوایم بیشتر درباره‌شون حرف بزنیم. اما قبلش ببینیم ان رول کیه و کتاب رو در چه زمان و شرایطی نوشته.

نویسنده‌ی پرکار جنایت واقعی

ان رول نویسنده کتاب‌های True Crime یا جنایت واقعی بود اما مهمترین کتابش داستان دبرا نبود، روایتی بود که از جنایت‌های تد باندی داد و در کتابی به اسم «غریبه‌ای کنار من» منتشرش کرد. ان رول اینطور که خودش گفته بود دوست تد باندی بود و باهاش کار کرده بود تا فهمید یه قاتل زنجیره‌ایه. کتاب در سال ۱۹۸۰ منتشر شد و خیلی سر و صدا کرد. این اولین اثرش در این ژانر هم بود و از اون به بعد خیلی جدی‌تر این ژانر رو دنبال کرد و در طول دوران فعالیتش بیشتر از ۳۰ اثر در ژانر جنایت واقعی منتشر کرد  و یه رمان هم نوشت. Bitter Harvest رو سال ۱۹۹۷ و زمانی که ماجرای دبرا هنوز تازه بود منتشر کرد. سال ۲۰۱۵ هم در سن ۸۳ سالگی و بر اثر نارسایی قلبی از دنیا رفت.

همه جذابند جز دبرا

یکی از انتقادهایی که به ان رول می‌شه اینه که تو این کتاب نظرات خیلی پررنگی درباره‌ی اندام و ظاهر آدم‌ها داشت که رو قضاوتش اثر می‌ذاشت. مثلا تاکید می‌کرد که دبرا اضافه وزن آورده بود، اصلا به خودش نمی‌رسید و موهاش رو مدام کوتاه می‌کرد و این یکی از علت‌هایی بود که باعث می‌شد مایک نسبت به زندگی‌ مشترکشون دلسرد باشه. به جز دبرا، بدون اینکه جزییاتی بده، همه از نظرش جذاب و قشنگ بودن درحالیکه عکس اون آدمهای به قول نویسنده جذاب و قشنگ پیش رومون هست و می‌تونیم خودمون درباره‌شون قضاوت کنیم اما اصلا چه نیاز به قضاوت درباره‌ی ظاهر این آدم‌ها داریم؟

انتقاد دیگه‌ای که بهش شد این بود که تو کتاب و توی قضاوت‌هایی که می‌کرد با مایک زیادی همدل بود. واشنگتن‌پست تو گزارشی که درباره‌ی Bitter Harvest در سال ۱۹۹۸ یعنی یک سال بعد از انتشار کتاب منتشر کرد گفت که رول تو بعضی نقل‌ قول‌ها نسبت به دبرا گرین خشم داشته. مایک هم کسیه که در بیشتر جاهای کتاب فقط غر می‌زنه و پاشو می‌کوبه زمین اما رول خیلی‌جاها رفتار مایک رو توجیه می‌کنه و اصرار داره براش دلیل بیاره. نویسنده‌ی واشنگتن‌پست می‌گه این برخورد رول با ماجرا خیلی آزاردهنده‌ست. و در نهایت اضافه می‌کنه که مایک قهرمان نیست و بهتر بود که رول با ماجرا منصفانه‌تر برخورد می‌کرد و به جای اینکه تمام تقصیرها رو بندازه گردن دبرا، فشار ازدواج رو بر این زن نشون می‌داد  و اینکه رویه‌ای که مایک در زندگی مشترکشون در پیش گرفت چه نقشی در کل ماجرا داشت.

مایکِ مقدس

این نقد رو بعضی از خواننده‌های کتاب هم دارند که ان رول تا مقدس کردن مایک پیش رفته. دبرا تو این کتاب یک زن شیطانیه و مایک با اینکه مدام به دبرا دروغ می‌گفته و با زن دیگه‌ای مخفیانه در ارتباط بوده و حتی بعد از جنایت هم دست از این ارتباط نکشیده، همچنان قربانی و البته شوهری کامل تلقی می‌شه. کسی که بیشتر از اینکه به بچه‌هاش اهمیت بده به کلکسیون شرابش اهمیت می‌داده. آدم خودشیفته‌ای که انتظارش فقط این بود که خونه‌ش تمیز باشه و بچه‌هاش بهش احترام بذارن و نهایت کاری که خودش می‌کنه این باشه که یه برنامه‌ریزی چندثانیه‌ای برای تعطیلات بکنه. بعضی از خواننده‌ها می‌گن ان رول تو کتاب‌های دیگه‌ش هم همین‌قدر پیش‌فرض داره و بر اساس اونها ماجرا رو قضاوت می‌کنه. خوبه ایرادات کتاب رو بدونیم و با در نظر داشتن اونها اتفاقات و شخصیت‌ها رو دنبال کنیم، ایراداتی که خدشه‌ای به اصل اتفاق وارد نمی‌کنه اما اعتبار بعضی از قضاوت‌های رول رو زیر سوال می‌بره.

۱۰ دیدگاه

  • بی نام گفت:

    اره . بنظرم این موضوع کاملن تو کتاب ایشون مشهوده.

  • سعید عباسی گفت:

    با توجه به اینکه خودم دارای همسر و فرزند هستم میتونم بگم یه مرد هم میتونه مقصر یا نفر اول تموم مباحث باشه با توجه به اینکه در اینجا نویسنده زیاد روی مرد خونه که تربیت فرزندان و کلکسیون مشروبات و برنامه ریزی سفرهاش و رابطه ای در خارج از محیط خونه خیلی براش مهم بودن زیاد بحث رو باز نکرده و یک زن میتونه خیلی روش تاثیرات منفی داشته باشه و بنده معتقدم که اگر یکم دیدگاهمونا تغییر بدیم در میابیم که شاید دبرا این همه اتفاقات توی زندگیش پیش نمیامد….نتیجه اینکه بلخره تو هر زندگی همیشه بیشتر آقایون توی زندگی مشترک نقش اصلی را ایفا میکنن…برای همه اونایی که پادکست گوش میکنن آرزوی موفقیت میکنم و همچنین اقای خوش صدا علی بندری که واقعا تلاش میکنن و پادکستهای خوبی را تعریف میکنن…بدرود روز و روزگارتون شاد و خرم

  • شیرین گفت:

    من چطور میتونم گوش کنم

  • یه نفر گفت:

    نمیخواید حقیقت رو ببینید. خب شاید واقعا اینطوری بوده. شاید مایک بهتر بوده و دلیل نمیشه چون دبرا بد بوده حتما باید مایک هم ویژگی های بدی داشته باشه.
    نمیدونم چرا انقدر علی بندری پافشاری میکنه از دبرا حمایت کنه؟! یه قاتلی که به بچه ‌ی خودش هم رحم نکرد. عقاید پهنیستی بدجور رفته تو کلت علی بندری.

    • الهام گفت:

      جناب یه نفر خوبه که اشتباهات همسر دبرا به طور کامل توضیح داده شده بعد شما چشماتو بستی میگی نه شاید همینطور بوده !!!
      طرف مدت زمان زیادی خیانت کرده اونم با زنی که خودش هم شوهر داشت ! اون شوهر بدبخت رو هم به وادی مرگ کشوندن بعدم که بچه هاش مرده بودن رفته بود بگو و بخند تو اون خونه دنبال خسارت بار مشروبش
      البته که هیچکدوم از اینا باری از گناه دبرا قرار نیست کم کنه

    • رضوان گفت:

      من تا آخر داستان منتظر بودم بگه دبرا اختلال جنسی داشته و یا ترنس یا بای سکشوال بوده، حتی انتظار داشتم توی سفر پرو عاشق مارگارت بشه، و آخرش بره پی درمان و داستان به خوبی و خوشی تموم بشه????????????

  • نازنین غ گفت:

    تمام قد با آقای علی بندری موافقم و الزام راوی به بی طرفی رو یک اصل کاملا پروفشنال و از ملزومات ethics proof میدونم.
    درسته که کاملا مشهوده که دبرا قاتل هست، ولی اثر فشار رو بر یک شخصیت دو قطبی باید در نظر گرفت. در دوره زمانه ی ما که سطح آگاهی روانشناختی بالاتر رفته، درک معنای بایپولار و شخصیت هیستریانیک قابل درک‌تر شده ولی در دهه ی هفتاد و هشتاد چنین خبری نبوده. کافیه جلوی پیشرفت یک بایپولار گرفته بشه، تا تبعاتش به اشکال مختلف در رفتار و عملکردش بازنمایی بشه. این شخصیت بشدت نیازمند توجه و تشویق و تحسین هست. بخصوص کسی که از مرتبه‌ش ناگهان از برج عاج به سطح پایین تر نزول کنه.
    توی پادکست بارها اشاره شد به این که دبرا در ابتدا وزنه ی سنگین‌تر خانواده به لحاظ فایننشال و توانمندی بوده و بعد اوضاع تغییر کرده. اشاره شد که نامه هایی پیدا میشد که دبرا در تمجید از خودش نوشته بود، که دلالت داره بر فشار روانی در اثر دیده نشدن و تنزل مرتبه ی اجتماعی. که اگر در شخص دبرا دنبال ریشه های روانکاوی گشته باشن قطعا فشار مادر شدن و فشاری که در کودکی تجربه کرده و مسیری که در اون بوده و متوقف شده، سر باز خواهد کرد.
    انگشت اتهامی به سوی مایک ندارم، و دلمم براش سوخت. اما ایشون تاوان ندیدن دبرا به عنوان یک انسان مستقل و توانمند و شایان رشد رو دادن. علاوه بر خود دبرا که اگر آگاهانه تر عمل میکرد و نسبت به اونچه داره میگذرونه mindfulness داشت، قابل جبران بود.
    باز هم از آقای علی بندری تشکر میکنم بابت اینکه در روایت اینترونشن دارن و نگاهشون کریتیکال هست. مرحبا. عاشق انسان های باهوش هستم و خوشحالم که بیش از دو سال هست با چنل بی هستم و بیش از صد نفر رو باهاش آشنا کردم.
    نیکوتین توی گوشهای من: حنجره ی علی بندری
    موفق باشین

  • کورش گفت:

    به نظر من تقصیر مایک هم هست

    باید بیشتر درک میکرد بیشتر کنار دبرا می‌بود

    تا اینکه میدون رو خالی کنه خیلی باید فداکاری میکرد خیلی

    ولی کوتاهی هم کرد

    دبرا هم مقصر بود

    ولی دبرا زن ارزشمندی بود حیفش

  • Mahya گفت:

    آدمی که هیچ اشکالی نداشته باشه حدقل بچه هاشو تو این وضعیت نمیذاره بفرضم که احتمال نمیداد از نظر جسمی آسیبی بهشون برسه اگر کوچکترین اهمیتی به روح و روانشون میداد از مادرشون دورشون میکرد عوض اینکه دنبال عشق و حالش با یه زن دیگه باشه! شرم آوره کسی انقدر روی جنسیت زدگی احمقانه اش تعصب داشته باشه که به آدمی مثل علی بندری توهین کنه!

دیدگاهتان را بنویسید