Skip to main content

یک نویسنده: ریچارد لوید پری

ریچارد لوید پری نویسنده‌ی کتاب مردمی که تاریکی را می‌خورند (People Who Eat Darkness) روزنامه‌نگار انگلیسیه که سالهاست در ژاپن زندگی می‌کنه. این کتاب درباره‌ی زندگی و گم شدن لوسی بلکمن در توکیو بود و منبع اصلی ما برای پادکست سریالی لوسی شد. کتابی که تو زندگی لوسی خیلی دقیق می‌شد و مو به موی اتفاقاتی رو شرح می‌داد که قبل و بعد از گم شدن لوسی به وقوع پیوست.

لوید پری سال ۱۹۶۹ تو انگلیس به دنیا اومده و الان با ۵۲ سال سن سردبیر آسیا و رئیس دفتر توکیو برای روزنامه‌ی تایمز بریتانیاست. بعد از فارغ‌‌التحصیلی از دانشگاه آکسفورد، رفت ژاپن تا در سال ۱۹۹۵ به عنوان خبرنگار خارجی برای ایندیپندنت کار کنه و بعداً در سال ۲۰۰۲ کارش رو در روزنامه تایمز شروع کرد و ژاپن، شبه جزیره کره و آسیای جنوب شرقی رو پوشش داد. او حالا بیشتر از ۲۰ ساله که تو ژاپن زندگی می‌کنه. خودش تو این مصاحبه می‌گه: « زمانی که دانشجو بودم به روزنامه‌نگاری علاقه‌مند شدم. همیشه دوست داشتم بنویسم و سفر کنم، بنابراین حرفه‌م رو به عنوان خبرنگار خارجی شروع کردم. دوست دارم تنهایی بشینم و کلمات رو تا جایی که می‌تونم کنار هم بذارم. هیجان گزارش رو دوست دارم. این روزها، اطلاعات زیادی در منابع زیادی در دسترسی مثل اینترنت و کانال‌های تلویزیونی وجود داره. فقط کافیه با آدمها صحبت کنید و اطلاعات مورد نظر رو ازشون بگیرید. ولی رضایت‌بخش‌ترین چیز زمانیه که اتفاق بزرگی رخ می‌ده و شما کاملا نمی‌دونید چه اتفاقی افتاده، مگه اینکه واقعا به اون مکان برید و اونچه رو که می‌بینید گزارش کنید.» همین اشتیاق باعث شد که لوید پری تو موضوعات مختلفی سرک بکشه و سه کتاب تحسین‌شده از اتفاقاتی که به چشم دیده و دنبال کرده، بنویسه.

کتاب‌هایی که لوید پری نوشت

کتاب در زمان جنون ریچارد لوید پریاولین کتابی که نوشته یعنی در زمان جنون (In the Time of Madness) سال ۲۰۰۵ منتشر شد. لوید پری تو این کتاب شاهد عینی وقایع منتهی به پایان رژیم سوهارتو رهبر اندونزی بود و بحران‌های شخصی خودش رو هم چاشنی رواتش کرده بود. لوید پری اواخر دهه ۱۹۹۰ سفرش رو به اندونزی شروع کرد و شاهد خیلی از خشونت‌هایی بود که قبل و بعد از سقوط سوهارتو در جزیره‌ی بورنئو رخ داد. از جمله شکار سر و آدم‌خواری. سپتامبر ۱۹۹۹، زمانی که رفراندوم استقلال در تیمور شرقی رو پوشش می داد، یکی از گروه کوچیکی از روزنامه‌نگارها بود که تو محوطه‌ی سازمان ملل در دیلی پناه گرفته بودن. چون توسط شبه نظامیان محاصره شده بود. این کتاب توضیح می‌ده که چطور اعتماد اولیه‌ی لوید پری به سرعت تبدیل به ترس شد و احساس گناه و شرمش بعد از فرار از تیمور شرقی چطور بود. نوشت: «تصور می‌کردم که این تجربیات چیزی به شخصیت من بخشیده، پوسته‌ای نامرئی که می‌تونه جای خوبی برای من داشته باشه. اما بعد به تیمور شرقی رفتم، جایی که متوجه شدم چنین تجربه‌ای هرگز بیرونی نمی‌شه، فقط جذب می‌شه و مثل یک سم در درون فرد جمع می‌شه. در تیمور شرقی ترسیدم و نمی‌تونستم ترس خودم رو کنترل کنم. فرار کردم و بعدش شرمنده شدم.»

کتاب مردمی که تاریکی را میخورند ریچارد لوید پریکتاب بعدیش که درباره‌ی لوسی بلکمن بود و اسمش رو «مردمی که تاریکی را می‌خورند» گذاشت، فوریه‌ی ۲۰۱۱ منتشر شد. برای نوشتن این کتاب رفته بود زندگی لوسی رو از زمان تولد تا گم شدنش شخم زده بود و ساعت‌ها با والدین و دوستانش صحبت کرده بود. تو این گفت‌وگو می‌گه که: « بارها خواستم تو زمان بازداشت با اوبارا صحبت کنم ولی موفق نشدم. در یک مقطع، از طریق یکی از وکلاش به من پیغام داد که اگه براش درمورد خانواده‌ی بلکمن جاسوسی کنم ممکنه من رو ببینه. و خب من این پیشنهاد رو رد کردم. اما با آدم‌هایی که در جوونی اون رو می‌شناختن صحبت کردم و چندین جلسه با یکی از نزدیکانش داشتم که بهش قول دادم اسمش پیش خودم محفوظ بمونه.»

لوید پری درباره‌ی تاثیر این ماجرا روی خودش می‌گه: «من یک سمت تاریک یا به‌طور دقیق‌تر خاکستری توکیو رو دیدم که قبلاً ازش آگاهی نداشتم. ولی به طور کلی، تحقیق در مورد این داستان عشق من رو به توکیو بیشتر کرد، و هیبت دیگه‌ای بهش بخشید. کلیشه‌ای وجود داره که ژاپن رو جایی کم‌عمق، نشاسته‌ای و بی‌عاطفه می‌دونه. حالا بیشتر از هر زمان دیگه‌ای از عمق و وسعت و تنوع اون و غنا و تنوع تاریکی و همچنین نورش آگاهی دارم.»

کتاب ارواح سونامی ریچارد لوید پریکتاب سومش به اسم ارواح سونامی (Ghosts of the Tsunami) که به سونامی مهیب ژاپن در سال ۲۰۱۱ می‌پرداخت در سال ۲۰۱۷ منتشر شد. لوید پری تو این کتاب رفته بود سراغ یه مدرسه و فاجعه رو از اون دریچه دیده بود.

لوید پری ماجراجوهای دیگه‌ای هم کرده که تبدیل به گزارش‌هایی در رسانه‌ها شدن. از جمله اینکه سال ۲۰۰۱ تو افغانستان زیرپوش بن‌لادن رو تو یه مجتمع مسکونی پیدا کرد و سال ۲۰۰۳ اولین کسی بود که گزارش داد نجات سرباز آمریکایی جسیکا لینچ، سرباز آمریکایی که طبق گزارشها در جریان جنگ علیه صدام حسین در عراق نجات پیدا کرده بود، داستان قهرمانانه‌ی ارتش آمریکا نبود، بلکه عملیاتی صحنه‌سازی شده بود. 

 

عکس‌ بالای این مطلب از این‌جا.

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید