اگه آدمهایی که تو این قصه باهاشون آشنا میشیم جای دیگهای زندگی میکردن هرگز این اتفاقات براشون نمیافتاد. پس اوکلاهاما در این داستان نقش تعیینکننده داره. ولی این ناحیه چی داره که خاصش میکنه؟
اوکلاهاما یکی از ایالتهای قدیمی آمریکا جای عجیبیه. تقریبا جنوب آمریکا و نزدیک خلیج مکزیکه، بخش غربیش که همیشه در معرض دورههای طولانی خشکسالی و بادهای شدید بوده که طوفانهای مهیب درست میکنن، بخش شرقیش چندان به بخش غربی نبرده و آب و هوای مرطوبی داره. در ژوئن سال ۱۹۹۴ دمای ۱۲۰ درجه سانتیگراد در این ایالت ثبت شده که خودش یه رکورد در گرماست. شاید واسه همین هم بوده که اواخر دههی نوزده دولت آمریکا این ناحیه رو جای کمارزشی میدونسته و خیلی از قبایل بومی آمریکا رو کوچ داده اونجا، و بعد از دل زمین چیزی جوشیده که در مخیله و محاسبات دولتیها نمیگنجیده. البته که این ایالت زمینهای حاصلخیز زیادی هم داره.
عنوان تازهترین پادکست سریالی چنلبی «عصر وحشت تو اوکلاهاما»ست. اگه آدمهایی که تو این قصه باهاشون آشنا میشیم جای دیگهای زندگی میکردن هرگز این اتفاقات براشون نمیافتاد. پس اوکلاهاما در این داستان نقش تعیینکننده داره. ولی این ناحیه چی داره که خاصش میکنه؟
زمینی که امروز اوکلاهاما رو شکل میده سال ۱۸۰۳ به ایالات متحده اضافه شده در حالیکه قدمت حیات آدمیزاد در اونجا به هزارها سال قبل برمیگرده. در طول قرون نوزدهم که نژادپرستی و محدودیتهای نژادی در اوج خودش قرار داشته، دولت ایالات متحده قبایل به اصطلاح سرخپوستی رو از جنوب شرقی کشور به این منطقه کوچ داده و تا سال ۱۹۰۰ بیشتر از ۳۰ قبیلهی بومی نقل مکان کردن به اینجا. واسه همین هم اسمش شد اوکلاهاما که معنیش میشه مردم قرمز. در حقیقت سال ۱۸۳۰ کنگره، قانون حذف سرخپوستها رو تصویب کرد که به دنبالش قبایل سرخپوستهای جنگلهای شرقی مجبور به ترک سرزمینهای خودشون شدن. تا سال ۱۸۴۰، نزدیک به صدهزار بومی بیرون رانده شدن و نزدیک به ۱۵ هزار نفر از اونها بر اثر بیماری، سختیهای سفر و سوء تغذیه در حین کوچ از دنیا رفتن و خیلیها با سختی و مشقت زیادی رسیدن اوکلاهاما و اونجا هم از خیلی از حقوق انسانی محروم بودن.
تا اینکه این منطقه سال ۱۹۰۷ تبدیل به ایالت شد و بعد فهمیدن که ذخایر عظیم نفت داره. همین نفت هم باعث شد که اوسیجها به عنوان یکی از قبایل کوچداده شده به منطقه که چاه نفت درست زیر پاشون بود، تبدیل به ثروتمندترین مردم آمریکا بشن. این مال اوایل قرن بیستمه. سال ۱۹۴۱ فقط از حفر یه چاه به یک و نیم میلیون بشکه نفت رسیدن.
دولت ایالات متحده قبایل به اصطلاح سرخپوستی رو از جنوب شرقی کشور به این منطقه کوچ داده و تا سال ۱۹۰۰ بیشتر از ۳۰ قبیلهی بومی نقل مکان کردن به اینجا. واسه همین هم اسمش شد اوکلاهاما که معنیش میشه مردم قرمز.
در طول دهه ۱۹۳۰، اوکلاهاما گرفتار خشکسالی و بادهای شدیدی شد. گردبادها مزارع زیادی رو ویران کردن و همین خشکسالی هم تو رکود بزرگ آمریکا به اندازهی خودش تاثیر داشت. در نتیجهی همین بادها و گرد و غباری که درست میکردن بیشتر از یه میلیون نفر از ساکنان اوکلاهاما به کالیفرنیا نقل مکان کردن. ولی گردبادها دست از سر ایالت برنداشتن و نمیدارن. آوریل سال ۱۹۴۷ یکی از وحشتناکترینهاشون به اوکلاهاما رسید و ۱۸۵ نفر رو کشت و ساختمونهای زیادی رو از بین برد. شش ساعت بیوقفه میوزید و ویران میکرد. بین سالهای ۱۸۹۰ تا ۲۰۱۱ در مجموع ۱۴۷ گردباد در اوکلاهاما به وجود اومده.
تو اوکلاهاما شرایط جوی دست از سر آدمها برنمیداره. البته که این قضیه شهر به شهر متفاوته. شاید واسه همین هم باشه که الان بومیهای کمی تو این ایالت باقی موندن. یه زمانی شهرهای بزرگ اوکلاهاما بومینشین بودن ولی در آماری که تو سالهای اخیر منتشر شده ۶۵ درصد جمعیت رو سفیدپوستها تشکیل میدن و سرخپوستهای آمریکایی فقط هفت درصد جمعیت هستن. میگن تو این ایالت به بیشتر از ۲۵ زبون صحبت میشه ولی جالبه بدونید که ۹۰ درصد انگلیسی صحبت میکنن و ۲۴ زبون دیگه متعلق به فقط ده درصد جمعیته.
اوکلاهاما ویژگیهای دیگهای هم داره. مثلا دو برابر بیشتر از سایر ایالتها زن زندانی داره و به نوعی پایتخت زنهای زندانی در ایالت متحده به حساب میاد. با این ویژگی و ویژگیهای مشابه دیگه تو اپیزود سریالی «عصر وحشت تو اوکلاهاما» بیشتر آشنا میشیم.
عرض سلام و ادب دارم خدمت جناب بندری و تیم نازنین چنل بی. بالاخره بعد از شش ماه انتظار خوشحالم که یکبار دیگه دارم کار جدیدتون رو میشنوم. فقط جناب بندری توروخدا موسیقی تیتراژ ابتدایی و پایانی همیشگی رو بگذارید.چنل بی بدون اون موسیقی معروفش انگار یچیزی کم داره. لطفا برش گردونید اون موسیقی همیشگی و.باسپاس
دقیقا
منم همین نظر و دارم
اون موسیقی جزو هویت کار شده
یهوقت جسارت نباشه قطعاً تیم نازنین چنلبی صاحب اختیاره و بدیهیه که بسیار هم باسلیقه و ظریف موسیقی پادکستو انتخاب کردن امّا با این وجود و با تقدیم احترام مجدد بندۀ حقیر هم با نظر دوستان شنونده درخصوص موسیقی سابق موافقم، دلیل شخص بنده هم بخشیش به احساسات نوستالژیک و تعلق خاطر به گذشتۀ چنلبی مرتبطه.
دمتون گرم دستتون بی درد خسته نباشید
ممنون از شما که دوباره صدای گرمتون رو با ما به اشتراک گذاشتید
آقا ۱۲۰ درجه سانتیگراد نمیشه دمای هوا باشه. احتمالا فارنهایت بوده واحدش
دربارهی هشتادمین قسمت پادکست چنلبی –
(به نشانی: https://channelbpodcast.com/archives/18045)
جدیدترین اپیزود از پادکست پرطرفدار و با سابقهی چنلبی به قتلعامِ قبیلهی بومیانِ «اُسِیْج» در اوکلاهامای دو دههی نخست قرن بیستم است.
شاید برخی شنوندگان وقتی از تبعیض سیستمی علیه این بومیان بشنوند فکر کنند این تبعیضِ سرشتین مربوط به گذشته است و سالهاست که تمام شده. به همین سبب من خواستم به همهی دوستداران چنلبی عرض کنم همین امروز که من این متن را برایتان مینویسم نهتنها در هر سه کشور امریکای شمالی بلکه در استرالیا و امریکای جنوبی و تمام کشورهایی که مردم «بومی» (Indigenous) توسط مهاجران عقب رانده و مغلوب شدهاند با تفاوتهایی وضعی هنوز اسفبار بر زندگی و امکانات آنها حاکم است. حقیقتی که در هیچ رسانهی رسمی بازنمیتابد و جایش را به باورهای دروغین هدایتشده (مثل افسانهی خانهی رایگان؛ حقوق مادامالعمر و معافیت از مالیات) داده و تا شما با این افراد مرتبط نشوید و/یا درسش را نخوانید با عمق فاجعه آشنا نمیشوید.
این از شانسهای من بود که پس از آشنایی با همسرم (که از سمت پدری با بومیان مرتبط است) و نتیجتا تعریف یک برنامهی آموزشی طولانیمدت برای خودم (ازجمله در غالب گذراندن واحدهایی در رشتهی مطالعات بومیان در دانشگاه آلبرتا) هم با غنای فرهنگ و زبان و ادبیات اینان آشنا شوم و هم هر روز و هر روز بر عمق رنجهایشان تاسف بخورم. بهعنوان مثال علاوهبر «گورهای جمعی» که در یکسال اخیر مکرر در کانادا کشفشده و میشوند و حالاحالاها ادامه خواهد داشت میتوان به برخی از مهمترین تبعیضهای ساختاری علیه این گروه مظلوم چنین اشاره کرد:
– محرومیت از بهداشت و درمان یکپارچه که دیگر مهاجران و متولدان کانادا مدتهاست از آن برخورداند اما بومیان نه؛
– محرومیت وسیع از آب آشامیدنی سالم و دیگر زیرساختهای اولیه (در تمام کانادا -حتی قلب کبک و اونتاریو- و نه لزوما نقاط دوردست)؛
– نرخ سرسامآور زنان بومی که مفقود/کشته میشوند؛
– آمار وحشتناک فرزندانی که بهزور و در زایشگاه توسط دولت از مادرانشان گرفته میشوند.
و بسیاری نقاط تاریک دیگر.
خوشحالم که توجه چنلبی به داستانی از دل این تبعیض سبب خواهد شد عدهی بیشتری این تاریخِ کمترگفته را دنبال کنند. به سهم خودم ازشان سپاسگزارم.
و در آخر چند لینک مفید برای علاقهمندان:
۱. صحبت دوزبانه با دانشجویان دانشگاه مکگیل دربارهی وضع بومیان کانادا:
https://www.facebook.com/mcgillmisa/videos/1813776152135773/
۲. دربارهی فیلمِ «آدمکشهای مَهگُل» (که کتابش منبع اصلی چنلبی هم بوده است):
https://www.indiewire.com/gallery/killers-of-the-flower-moon-release-date-cast-details/
۳. کتابهای مهم ۱۹۴۱ و ۱۹۴۳ دربارهی افسانهی «کشف!» آمریکا توسط کریستفکلمب:
https://en.wikipedia.org/wiki/1491:_New_Revelations_of_the_Americas_Before_Columbus
و
https://en.wikipedia.org/wiki/1493:_Uncovering_the_New_World_Columbus_Created
۴. شمارهی ۳۵ «مجلهی شنیداری سماک» که قسمت دوم آن به ادبیات بومیان نیز میپردازد:
https://t.me/Samaak_MTL/1334
فرشید ساداتشریفی؛ پادکستساز ساکن کانادا
دموکراسی یعنی نظر اکثریت و در بسیاری از موارد این میتواند خطرناک باشد مثل همین رفتاری که با بومیان آمریکا میشه. در جوامعی که نظر عوام تا این حد در اداره و قانون گذاری مهم هستند باید امیدوار باشیم بیشتر مردم نژادپرست نباشن، بیشتر مردم نازی نباشن، اکثریت به بی عدالتی نسبت به اقلیتها واکنش مناسب نشون بدن و…
علی بندری عزیز.از روز نخست و نخستسن پادکست خوب بودی و حال جدیدی به همه دوستداران داستان و کتاب دمیدی،هر روز هم ممتاز تر میشوی.دمت گرم.براستی با شنیدن نوای تو هم کیف میکنم هم چیزهای جدیدی یاد میگیرم.درود بر تو
واقعا از انتظار ۲ بار از اول تا آخر پادکستارو گوش دادم تا اپیزد جدید اومد تورو خدا زودتر منتشر کنین خیلی کارتون بیسته … موسیقی همیشگی رو هم برگردونین اون خیلی خوب بود . درود به شما اقای بندری و دوستان گلتون که کارتون پاقعا حرفه ایست
یه چیزی از پادکستتون رفته، اون روح گذشته رو نداره، اون داستان های قدیم یه چیز دیگه ای بود، با اینکه کیفیت صدا و ضبط و ادیت و موزیک خیلی ضعیفتر از الان بود ولی یه چیزی داشت که الان نیست.
واقعا کارتون درست هست. مرسی از زحماتتون. خیلی با ظرافت ????