Skip to main content

تصویری که از مردمان اوسیج تو پادکست سریالی عصر وحشت در اوکلاهاما در ذهن ما شکل گرفته، شاید بیشتر جامعه‌ای سنتی و ثروتمند اما درگیر خشونت باشه که ثروتش هم اونو بالا برده و هم به زمینش زده. اما عکس‌های ردکورن عکاسی که خودش از اعضای اوسیجه، از زنان این قبیله، تصویری متفاوت از اونچه احتمالا در ذهنمون نقش بسته، می‌ده. ردکورن این عکس‌ها رو در اختیار نشنال جئوگرافیک گذاشته و خودش در مورد تصاویر و دغدغه‌ش از گرفتن این عکس‌ها توضیح می‌ده.

عقیده‌ی رایجی تو آمریکا وجود داره که می‌گه فرهنگ بومی‌های این کشور، در جاهایی که کاملا این فرهنگ ناپدید نشده، رو به افوله. یه مطالعه در سال ۲۰۱۵ که محققان دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا انجامش دادن نشون می‌ده که فقط  ۱۳ درصد از استانداردهای برنامه‌ی درسی مدارس دولتی این کشور شامل اطلاعاتیه درمورد بومیان آمریکا تو سالهای بعد از ۱۹۰۰.

این عقیده‌ایه که رایان ردکورن تلاش می‌کنه باهاش مقابله کنه و این رو به زوال بودن رو قبول نداره. در طول انجام پروژه‌ی عکاسی با اعضای اوسیج و سایر قبایل همکاری می‌کنه تا پرتره‌شون رو همونطور که خودشون دوست دارن دیده بشن، ثبت کنه. می‌گه که چهره‌ی اوسیج در رسانه‌ها و آموزش عمومی و سیاست تحریف شده و به عنوان یه عکاس از کار عکاس‌های سفیدپوست ناامیده. کسانی که تو کارهاشون داستان‌هایی از دردهای عمیق حاشیه‌نشینی اوسیج می‌گن بدون اینکه به بی‌عدالتی سیستمی که این در حاشیه بودن رو ایجاد کرده، اشاره کنن.

عکس‌های ردکورن داستان متفاوتی دارن. جلوی دوربینش دانش‌آموزهای دبیرستانی برای پرتره‌های فارغ‌التحصیلی ژست‌های باشکوه و پیروزمندانه می‌گیرن، استاد بافنده کار خودش رو نشون می‌ده و نوزاده‌ها تو گهواره‌های خودشون پلک می‌زنن. همه‌ی این تصویرها نشون می‌ده اون ناپدیدشدنی که همه از این قبیله انتظار دارن، اتفاق نمی‌افته.

مستندسازی زندگی

نقاشی‌های قرن نوزدهمی جورج کاتلین از بومیان آمریکا، از جمله مردم اوسیج، با این هدف بود که سابقه‌ی یه نژاد در حال محو شدن رو ثبت کنه. محو شدنی که استعمار و یکسان‌سازی باعثش بودن. این روایت از نامرئی بودن هنوز هم ادامه داره و آثار کاتلین از اون زمان تا حالا الهام‌بخش گردشگری غرب بوده. به رغم این واقعیت که تصویر رمانتیک و نوستالژیکش از مردم بومی، تاریخ دردناکی رو پنهان می‌کنه و شناخت هنرمندان بومی معاصر رو سخت‌تر. ردکورن می‌گه که عکاسی یه رابطه‌ی استثمارگرانه‌ی طولانی با جوامع بومی داره و اوسیج‌ها هم از این قاعده مستثنی نیستن.   

با شروع دهه‌ی ۱۸۸۰، عکاس‌های سفیدپوست به جوامع اوسیج اومدن تا ازشون تصاویر کارت‌پستالی بگیرن که تکثیر کنن و بفروشن. وقتی که نفت در سرزمین‌های اوسیج کشف شد – و اونا رو به ثروتمندترین مردم جهان تبدیل کرد – سفیدپوست‌ها با فریبکاری، ازدواج با خانواده‌های اوسیج و قتل مستقیمشون برای سود بردن از این ثروت توطئه کردن. این «حکومت وحشت» ده‌ها نفر از اوسیج رو بین سال‌های ۱۹۲۱ و ۱۹۲۵ کشت، گرچه قتل‌های مرتبط از دهه ۱۹۱۰ تا ۱۹۳۰ ادامه داشت.

این کارت‌پستال‌ها انگار به اون جامعه‌ای که مورد حمله قرار می‌گرفت، عینیت می‌داد و ابزاری برای اون تراژدی بود حتی وقتی که خود اوسیج‌ها سفارش این کارت‌پستال‌ها رو می‌دادن. عکاس‌ها می‌چرخیدن، عکس می‌گرفتن، چاپ می‌کردن و می‌فروختن. به ویژه عکس زنها رو که خوراک مردای سفیدپوستی بودن که برای ازدواج و به طمع پول سراغ زنهای اوسیج اومده بودن.

اما یه روی دیگه‌ی چنین اشتیاقی به ثبت، این بود که اوسیج با سفارش پرتره، انگار کنترل روایت خودش رو به دست می‌گرفت و نوعی حاکمیت بصری به وجود می‌آورد که در برابر هجوم سفید‌پوست‌ها مقاومت می‌کرد. ارائه‌ی خود، یکی از ارزش‌های اوسیجه که قبل از پا گرفتن عکاسی هم وجود داشت. از گذشته تا الان، اونها بهترین لباس‌های خودشون رو می‌پوشیدن و ژست می‌گرفتن.  

ردکورن وقتی کوچیک بود با پدرش می‌رفت بازار فروش عتیقه و عکس‌هایی از اوسیج رو از این طریق جمع‌آوری کرد که از سال ۱۸۸۰ تا ۱۹۳۰ رو در بر می‌گیره. تو مجموعه‌ی شخصیش بیشتر از هزار تا عکس جمع کرد که سال ۲۰۱۹ همه‌شون رو به موزه‌ی ملت اوسیج سپرد. نمایشگاهی برپا شد که به کل اعضا این فرصت رو داد که در جست‌وجوی بستگان خود عکس‌های سیاه و سفید رو بالاپایین کنن. تصویرها زیبا بودن اما خیلی از افراد حاضر در اونها زندگی‌شون به خاطر قتل کوتاه شد. پدربزرگ ردکورن هم از همین دسته‌ست.  

شرح عکس‌ها

قبیله اوسیج 2 سریال عصر وحشت در اوکلاهاما پادکست فارسی چنل بی

زن ۲۲ ساله‌ای به اسم اولیویا رامیرز، یه پرستار بچه‌ی تمام وقته. غروب اوکلاهاما قشنگه، اما تو دشت خیلی قشنگ‌تره. همونطور که نور خورشید به چمن برخورد می‌کنه و حتی بهترین عکس هم نمی‌تونه این زیبایی رو ثبت کنه. داستان خلقت ما می‌گه که اوسیج مباشران زمین هستن و ما به مردم نشون می‌دیکه که چطور با زمین زندگی کنند

قبیله اوسیج اوکلاهاما پادکست فارسی چنل‌بی 1

ترومن پایپستم، ۱۷ ساله که در دانشگاه ییل درست می‌خونه. قصد داره وکیل متخصص در قانون فدرال و قبیله‌ای بشه

قبیله اوسیج اوکلاهاما پادکست فارسی چنل‌بی 2

ونسا آر مور یک بافنده چیره دسته. ردکورن برای گرفتن این پرتره از دوربینی با قطع متوسط استفاده کرد

قبیله اوسیج اوکلاهاما پادکست فارسی چنل‌بی 3

بابی دی. ویلسون، هنرمندی که مهره‌کاری می‌کنه و این عقیده رو به چالش می‌کشه که هنر بومی فقط تاریخیه

قبیله اوسیج اوکلاهاما پادکست فارسی چنل‌بی 4

هرمان مونگرن لوک اوت، ۷۸ ساله، پیر اوسیج، داستان‌هایی رو که مادربزرگش از مهاجرت اوسیج از کانزاس به اوکلاهاما در سال ۱۸۷۲ گفته بود، به یاد میاره

قبیله اوسیج اوکلاهاما پادکست فارسی چنل‌بی 6

پدر رایان ردکورن سمت چپ ایستاده و دوربینی تو دستشه، در کنار یه مرد سفیدپوست ناشناس. پدربزرگ رایان، ویاگلانکا، با یک پتو در مرکز ایستاده. اورلاندو کنورثی (سمت راست) مردی اوسیج بود که در مدرسه سرخپوستان کارلایل درس می‌خوند که به خاطر همسان‌سازی اجباری کودکان بومی بدنام بود

قبیله اوسیج اوکلاهاما پادکست فارسی چنل‌بی5

داریان لوک اوت، ۲۳ ساله، نوه‌ی هرمان مونگرن لوک اوت (عکسش همین بالاست) برای دپارتمان کمک‌های مالی ملت اوسیج کار می‌کنه و دوخت لباس‌های سنتی، بافندگی و منجوق‌کاری انجام می‌ده

 

قبیله اوسیج 1 پادکست فارسی چنل بی عصر وحشت در اوکلاهاما

میشل جویه برای ثبت پرتره‌ش در اورگان ژست می‌گیره

 

۵ دیدگاه

  • مهدی تروجنی گفت:

    خیلی خیلی جالب بود و منی که تا حدودی از اطلاعات عمومی تقریبا خوبی برخوردار بودم نمیدونستم که بومیان امریکائی به این زیبایی مشغول درس و زندگی و تحصیل هستند.هرچند تعدادشون کمه اما باز جای شکرش باقیه که صاحبان اصلی قاره آمریکا رو فقط تو عکسها نمی‌بینیم.

  • Niaz گفت:

    I enjoy of listening to your podcast, Thanks so much for all you do
    خیلی ممنونم ار پادکست به این مفیدی و زیبایی ، خیلی لذت میبرم بسیار نکته سنج و دقیق هستین در کارتون ،
    آرزوی موفقیت بیشتر برای شما و همکارانتون دارم

  • امیر گفت:

    آشنایی با پادکست چنل بی یکی از بهترین اتفاقات زندگی من بوده است. علی آقای عزیز و تیم درجه یک چنل بی از صمیم قلب از شما متشکرم

  • زهرا گفت:

    نیاز داشتم یسری ویدئو از الانشونم میدیدم یا عکسهای مقتولها 🙂 مرسی ازتون

  • آرزو گفت:

    حتما فیلم Killers of the Flower Moon را ببینید

دیدگاهتان را بنویسید