چرا پادکست‌های سریالی چنل‌بی محبوب شدند؟

سریال‌های پادکست چنل‌بی از محبوب‌ترین و پرشنونده‌ترین اپیزودها هستند. از زمانی که چنل‌بی اولین پادکست سریالیش رو منتشر کرد، نزدیک پنج سال می‌گذره با این حال همچنان خیلی شنونده داره و همچنان آدم‌ها به کسی که می‌خواد تازه پادکست گوش کردن رو شروع کنه، توصیه‌ش می‌کنن. سریال‌ها برای این محبوبن و لذت گوش دادن بهشون همچنان تو خاطر آدمها می‌مونه که چندهفته با شخصیت‌ها همراه می‌شن، درگیر جزییات و فراز و فرود داستان می‌شن و انگار باهاشون زندگی می‌کنن. درست مثل خوندن یه رمان بلند که لذتش گذری نیست و میاد برای مدت‌ خوبی بخشی از زندگی‌ت می‌شه و دل‌‌کندن رو سخت می‌کنه. اینجا می‌خوایم مروری داشته باشیم بر پادکست‌های سریالی چنل‌بی و اینکه چرا خیلی از شنونده‌های ما چنل‌بی رو با اون‌ها به یاد می‌یارن و گوش دادنش رو به بقیه توصیه می‌کنن.

مستر مایند، کوه یخ 

اپیزود ۱۲ پادکست چنل‌بی یعنی مسترمایند یه سریال هفت قسمتیه که انتشارش از ۱۷ تیرماه ۱۳۹۵ شروع شد. یه داستان طولانی، پیچیده و پرهیجان درباره‌ی یه برنامه‌نویس درخشان اهل آفریقای جنوبی به اسم پاول لرو که شبکه‌ای از خیانت، جرم و جنایت رو به وجود آورد. ماجراش رو اون رتلیف روزنامه‌نگار شناخته‌شده‌ی آمریکایی ماه مارس ۲۰۱۶ به صورت سریالی در مجله اتاویست منتشر کرد که بعدا تبدیل به کتاب شد و از روش هم قراره آمازون سریال بسازه.  

قصه از یه روز صبح عادی در شهر کوچیکی در فیلیپین و رفتگری به اسم جرمی جمینا شروع می‌شه که هنگام کار جسد یه زن رو تو یه خرابه‌ی بزرگ پیدا می‌کنه. ظاهرا یه قتل اتفاق افتاده اما راوی سر ماجرا رو می‌گیره و می‌رسه به اقدامات وسیع جنایتکارانه. یکی از شنونده‌های چنل‌بی برامون نوشته: «وقتی داستان شروع شد و از قتل یک زن تعریف کردین انتظار داشتم از یه قاتل در یه حد معمولی صحبت بشه، ولی وقتی به انتهای داستان رسیدیم مغزم ارور میداد که چطور یه نفر تونسته این همه اتفاق رو رقم بزنه…»

شخصیت اصلی سریال مسترمایند پاول لروئه اما این داستان پر از شخصیت‌های مختلفه که هر کدوم نقشی کلیدی در وقایع دارن و پیشنهاد می‌کنیم اگه شنیدنش رو شروع کردید از این لیست و این لیست که می‌تونه در به یادموندن شخصیت‌ها کمک کنه، غافل نشید. بدون اینکه داستان رو لو بدیم باید بگیم که پاول لرو کوه یخیه که تازه نوکش از آب بیرون زده. همین چندوقت پیش بود که این نظریه مطرح شد که ممکنه پاول لرو همون ساتوشی ناکاموتو خالق بیت‌کوین باشه. قاضی دادگاهش گفته بود: « اندازه و شدت جرایم آقای لرو نفس‌گیر است. جلوی من مردی ایستاده که تبهکاری‌اش در حد گروه‌های تبهکاری فیلم‌های جیمز باند است.»

سیلک رود، موادفروش آرمانخواه

سلیک رود دومین سریال چنل‌بی درست یک سال بعد از مسترمایند منتشر شد. حدود چهار سال پیش. یه سریال چهار قسمتی از اپیزود ۲۳ تا ۲۶ چنل‌بی که از اون زمان تا حالا از محبوب‌ترین‌های چنل‌بی بوده. گزارش سیلک رود ماه می ۲۰۱۵ در وایرد منتشر شد و بعدها کتابی هم درباره‌ش به بازار اومد که ما تو چنل‌بی هم سراغ گزارش رفتیم و هم سراغ کتاب و ترکیبی از این دو رو تعریف کردیم. ماجرای جوانی به اسم راس اولبریکت که اون هم مثل پاول لرو برنامه‌نویسی می‌دونست اما نه به بلدی و خبرگی اون، ولی با همین دانش کم برنامه‌نویسی بزرگترین فروشگاه آنلاین مواد مخدر رو راه انداخت و اسمش رو گذاشت سیلک‌رود که به آمازون مواد مخدر مشهور شد. قصه‌ی راس اولبریکت فقط به این فروشگاه آنلاین ختم نمی‌شه و در سریال می‌‌شنویم که سر از جرائم دیگه هم درمی‌یاره. یک داستان چندلایه و پرتعلیق که هم برای کسانی که ماجراهای پلیسی و جنایی رو دوست دارن جذابه، هم برای کسانی که به شنیدن از ایدئولوژی‌های مختلفش و تاثیرش بر زندگی آدم‌ها علاقه دارن. والدین راس نسبت به تمام اتفاقات ناباور بودن چون اون هیچ سوءسابقه و پیش‌زمینه‌ای تو انجام کارهای غیرقانونی نداشت و پدر راس بعدها گفت وقتی ماجرا رو شنیده انگار یه بمب تو خونه ترکیده باشه. یکی از شنونده‌ها برامون نوشت: «هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم طرفدار یه آدم خلافکار بشم اما با راس اولبریکت این اتفاق هم برام افتاد…»

ما در یکی از پست‌های اینستاگرام چنل‌بی از مخاطبان پرسیدیم از کدوم قصه باید شروع کرد؟ یا اگه بخواهید چنل‌بی رو به کسی معرفی کنید کدوم اپیزود رو معرفی بهتری می‌دونید؟ بیشتر از ۴۰۰۰ جواب به این سوال داده شد و اسمی که بیشترین تکرار رو داشت سیلک‌رود بود. در کامنتهای یک پست دیگه هم محبوب‌ترین شخصیت چنل‌بی رو راس اولبریکت دونستند.

اشو، مراقبه‌‌کار جنجالی

اشو سومین پادکست سریالی چنل‌بی بود که انتشارش شهریور ۱۳۹۷شروع شد و پنج قسمت داشت. درباره‌ی یکی از فرقه‌های جنجالی قرن بیستم و شخصیتی پررمز و راز که حرف‌ها و اندیشه‌ش منبع الهام خیلی‌ها در زندگیه و البته سرش اختلافات زیادی وجود داره. مهمترین منابع استفاده شده در پادکست دوتا گزارش مفصل چندقسمتیه که یکی سال ۱۹۸۵ و دیگری سال ۲۰۱۱ منتشر شده.

اشو  با نام واقعی موهان چاندرا راجینش سال ۱۹۳۱ در روستایی در هند به‌دنیا اومد اما شاید تا سال‌های سال فکر نمی‌کرد که تبدیل به شخصیتی جهانی و رهبر جنبش دینی جدیدی بشه که مراقبه بخش اصلی اونه. چیزی که اشو رو سر زبون‌ها انداخت بیشتر سخنرانی‌هاش بود که دیدگاه‌های تازه‌ای درباره‌ی آیین‌های مذهبی و فلسفه و عرفان می‌داد. اما اینکه خود این آدم کی بود و راه و روشش برای رسیدن به این جایگاه چی بود و چه سبک‌زندگی‌ و علائقی داشت، چیزیه که در پادکست سریالی چنل‌بی می‌شنویم. و همینه که این سریال رو محبوب کرده چون به جنبه‌هایی از شخصیت اشو می‌پردازه که برای آدمها تازه‌ست.

اشو در ایران هم طرفداران زیادی داره و وقتی سریال چنل‌بی منتشر شد موجی از واکنش در بین طرفداران اشو یا کسانی که از این آدم فقط یه اسم و یه بیوگرافی مختصر می‌دونستن به راه افتاد.  

یکی از شنونده‌ها برامون نوشت: «کاملا شوک شدم انتهای پادکست سریالی اشو. با مادرم با هم گوش می‌کردیم و کارهامون رو می‌کردیم، موقع معرفی اشو هردومون شوک به هم نگاه می‌کردیم…». یک نفر دیگه هم نوشت: «همیشه اطرافیانی که کتابش رو خونده بودن و طرفدارش بودن، تشویقم می‌کردن برم کتاباشو بخونم ولی تصویر ذهنیم از اشو دگرگون شد…»

لوسی، گمشده‌ای در توکیو

لوسی چهارمین پادکست سریالی چنل‌بی بود که اسفند ۱۳۹۸ شروع شد، ۶ قسمت داشت و از اپیزود ۶۲ تا ۶۷ رو شامل می‌شد. منبع اصلی پادکست کتابیه که ریچارد لوید پری نویسنده و خبرنگار انگلیسی اون رو در سال ۲۰۱۱ منتشر کرده و داستان دختر ۲۱ ساله‌ای به اسم لوسی بلکمن رو تعریف می‌کنه که به همراه دوستش برای ساختن یه زندگی جدید رفت توکیو اما ناگهان ناپدید شد. لوسی گم شد و پای خانواده‌ش به این مساله کشیده شد. تیم بلکمن، پدر لوسی یکی از شخصیت‌های اصلی سریاله که به خاطر شخصیت پیچیده‌ش نقش و حضور پررنگی تو سریال داره.

این پادکست سریالی قصه‌ی گم شدن لوسی و سرنوشتی رو که پیدا کرد تعریف می‌کنه اما از خلال اون با زندگی مدرن ژاپنی و خلق و خوی مردم، تاریخ و فرهنگش آشنا می‌شیم و همین‌طور لایه‌های پنهان زندگی و رسم و رسوماتی که ژاپن رو تبدیل به کشور متفاوتی کرده. داستانی پرتعلیق و هیجان که لابه‌لاش اطلاعات کمترشنیده‌ای از تفریحات ژاپنی، سیستم قضایی و عملکرد پلیس و دادگاه می‌ده. همین چندلایه بودن اپیزودهای لوسی به مذاق شنونده‌ها خوش اومده و لوسی تبدیل به یکی از محبوب‌ترین‌های پادکست چنل‌بی شده. یکی از شنوندگان نوشته:‌ «… شخصیت پردازی افراد درگیر در این ماجرای تراژیک بی‌اندازه جذاب و آموزنده بود. باید بگم بطور خاصی مجذوب شخصیت تیم بلکمن شدم. رفتارش در مواجهه با چنین ترومایی استثنایی بود. این آدم خودش یه کاراکتر قابل توجه‌ست. بیانه‌ای که در دادگاه قرائت کرد، از نظر بیان عمق احساس، بی‌نظیر بود. به‌ویژه وقتی گفت تمام درد و رنجم وقتهاییست که به لوسی فکر نمیکنم…. تراژدی آنقدر سهمگینه که جرات ندارم همزاد پنداری کنم..» 

آتیلا، خلافکار تاثیر‌گذار

تازه‌ترین پادکست سریالی چنل‌بی به اسم آتیلا شهریور و مهر ۱۳۹۹ در چهار قسمت منتشر شد و داستان شخصیتی بانمک اما در عین حال عجیب و غریب به اسم آتیلا رو تعریف می‌کرد که به صورت غیرقانونی از رومانی اومد مجارستان، تو یه تیم هاکی به عنوان دروازه‌بان مشغول شد اما به همون بسنده نکرد، به قاچاق پوست رو آورد، مشغول قمار شد و دست به کارهای خلافی زد که اگرچه از نظر سیستم قضایی مجارستان پذیرفته‌شده نبود اما به خاطر شخصیت این آدم و نوع برخوردش با جرم، تبدیلش کرد به چهره‌ای جهانی که درباره‌ش هم کتاب نوشتن و هم فیلم ساختن. شخصیت منحصربه‌فردی که در راهی که فکر می‌کرد راه درستیه پرتلاش و خستگی‌ناپذیر بود و تونست تبدیل به یکی از آدمهای اثرگذار بین مردم رومانی و مجارستان بشه.

در این پادکست سریالی همزمان که ماجرای پرهیجان کارهای محیرالعقول آتیلا رو می‌شنویم با بعضی از مناطق باستانی و مهم رومانی مثل ترانسیلوانیا، تاریخ سیاسی رومانی و مجارستان و سیستم زندگی کمونیستی و عملکرد پلیس و سیستم قضایی در مجارستان دوران پایان جنگ سرد هم بیشتر آشنا می‌شیم و دید خوبی نسبت به فرهنگ غذایی و زندگی مردم و نسبتشون با حکومت پیدا می‌کنیم. اما همه‌چیز در این سریال روی کاکل آتیلا می‌چرخه و همینه که اون رو تبدیل به یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌های چنل‌بی هم می‌کنه. بعد از انتشار پادکست سریالی آتیلا، گفتگوی تماشایی و جالبی هم بین علی بندری و آتیلا امبروش اتفاق افتاد که ویدیوش رو در کانال یوتیوب چنل‌بی گذاشتیم. اگر آتیلا از شخصیت‌های محبوب شما هم هست پیشنهاد می‌کنیم ببینید.

ما در پادکست چنل‌بی قصه‌ی این آدمها رو به صورت سریالی تعریف کردیم و ازشون گذشتیم اما هر خبر تازه‌ای که ازشون بگیریم تو مجله‌ی چنل‌بی منتشر می‌کنیم. چون در دنیای واقعی قصه‌ی خیلی‌هاشون تموم نشده و ادامه داره.